ارتباطات ما خیلی بد بود و اصلاً نمی‌شد جواب بیسیم‌ها را بدهیم. حتی بعضی از گلوله‌های توپخانه خودمان به سنگرهای ما می‌خورد. در این وضعیت بود که حسین از راه رسید و آرامشی در خط به وجود آورد. آن‌ها چنان شجاعانه جنگیدند که عراق به سرعت عقب زده شد. خط حفظ شد و در دست ما ماند. بعد از آن هم دیگر خط سقوط نکرد.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، حسین تاجیک در فروردین سال 1342 در روستای شادبهار شهرستان کهنوج به دنیا آمد. تحصیلات دوره ابتدایی را در یکی از روستاهای اطراف شادبهار گذراند و دوره راهنمایی را در جیرفت سپری کرد. حسین از همان دوره نوجوانی عضو بسیج شد و در سال 59 به کردستان اعزام شد، حسین در شعبان سال 61 با دختری از خانواده‌ای روحانی و سادات ازدواج کرد. از آنجا که حسین نیرویی ورزیده و کامل محسوب می‌شد هیچ ارگانی نمی‌خواست او را از دست بدهد و فرماندهان اجازه اعزام به او نمی‌دادند.

ناجی کربلای 5 که به دعوت «حاج قاسم» به لشکر ثارالله رفت

او پس از اصرار زیاد به جبهه‌های نبرد اعزام شد و از عملیات والفجر 1 به صورت ماموریتی در عملیات‌ها شرکت کرد. وی بعد از مسوولیت پادگان امام حسین(ع) در سال 63 به درخواست سردار سلیمانی به طور دایم به لشکر 41 ثارالله پیوست و فرمانده گردان 415 شد.

ناجی کربلای 5

پل حدود یک کیلومتر طول داشت و کاملاً بی حفاظ و عریان بود. هیچ مانعی بر سر راه گلوله باران عراق وجود نداشت. همه‌ی توپخانه و تانکهای عراق روی این پل قفل شده بود و روی آن آتش می‌ریخت. واقعاً جهنمی از آتش بود. ما از دور به پل نگاه می‌کردیم و منتظر کمک بودیم اما هر چیزی یا هر کسی که به پل می‌رسید منهدم می‌شد، آمبولانسی آمد که آن را زدند. یک نفربر آمد، آن را هم زدند. بعد لندکروزی برای رساندن مهمات آمد که آن را هم منهدم کردند.

ناجی کربلای 5 که به دعوت «حاج قاسم» به لشکر ثارالله رفت

اطراف پل یا جنازه ریخته بود و یا مجروحی ناله می‌کرد. لودری آمده بود که حالا داشت در آتش می‌سوخت. ماشین مهمات آتش گرفته و مهمات دورنش هم در حال سوختن و انفجار بود. غلغله و معرکه‌ای از آتش بود. در چنین وضعی بود که دیدیم گردانی به پل نزدیک می‌شود. به سرعت و به دو سمت پل می‌آمدند. تماس گرفتم و فهمیدم  گردان تاجیک است.

مدتی قبل با حسین تماس گرفته و گفته بودم: حسین هرطور که می‌توانی خودت را برسان. می‌دانستم که امکان ندارد او نیاید. در هر وضع  و حالی که بود بدون یک ذره تردید می‌آمد و خودش را به ما می‌رساند. حالا می‌دیدم که آنها مستقیم به سمت نابودی می‌روند. با خودم گفتم: خدایا الان همه اینها روی پل قتل عام می‌شوند.

ناجی کربلای 5 که به دعوت «حاج قاسم» به لشکر ثارالله رفت

اما حسین گردان را با شجاعت و مهارت از روی پل گذراند. البته حدود سی، چهل نفر از بچه‌های گردان شهید و مجروح شدند، اما ما باور نمی‌کردیم که حتی یک نفر هم به سلامت عبور کند. گردان به ستون از روی پل می‌گذشت و عراقیها هم که آنها را می‌دیدند، تمام نیرویشان را روی پل متمرکز کرده بودند تا کسی از آن نگذرد. هرچه می‌توانستند آتش می‌ریختند. گردان حسین وقتی از پل گذشت و به کانالی که ما در آن بودیم رسید، به سرعت در خط پخش شد. حسین واقعاً ناجی کربلای پنج شد. بچه‌هایش را که از آن جهنم یک کیلومتر آتش گذشته بودند با آن همه مجروح و شهید، بسیج کرد و به سمت عراقیها یورش بردند. آن روز ما همه وصیت نوشته بودیم و هیچ امید زنده ماندن نداشتیم. وضع طوری بود که یکبار هلی کوپتر عراقی در بالای سر ما آن قدر پایین آمده بود که وقتی مرتضی، کلوخی از روی زمین برداشت و به طرفش پرت کرد، کلوخ به هلی کوپترخورد.

ارتباطات ما خیلی بد بود و اصلاً نمی‌شد جواب بی سیمها را بدهیم. حتی بعضی از گلوله های توپخانه خودمان به سنگرهای ما می خورد. در این وضعیت بود که حسین از راه رسید و آرامشی در خط به وجود آورد. آنها چنان شجاعانه جنگیدند که عراق به سرعت عقب زده شد. خط حفظ شد و در دست ما ماند. بعد از آن هم دیگر خط سقوط نکرد. لشکر 27 رسول الله از راه رسید و خط را تثبیت کرد.

ناجی کربلای 5 که به دعوت «حاج قاسم» به لشکر ثارالله رفت

وسرانجام  در بهمن ماه سال 1365 (عملیات کربلای 5) صدای پر طنین حسین تاجیک، فرمانده گردان 415 لشکر 41 ثارالله در اطراف نهر جاسم به خاموشی گرایید تا شعله یادش برای همیشه در دل ها روشن بماند. او با اشتیاق سفیر شهادت را در آغوش کشید و به آرامش جاوید دست یافت.  
منبع: دفاع پرس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 4
  • غیر قابل انتشار: 0
  • علی از کهنوج ۱۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
    1 0
    روحش شاد و یادش گرامی
  • علی از کهنوج ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
    1 0
    روحش شاد و یادش گرامی
  • علی بیگی نژاد از سیرجان ۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
    1 0
    انشاءالله که با پیروی از ولایت بتوانیم راه این شهدای عزیز را ادامه دهیم و فردای قیامت پیش آنان سرافکنده نباشیم .
  • ۱۸:۴۲ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
    1 0
    روح بزرگ و عزیزش شاد. دست ما را هم بگیرید ای ارواح خدائی
  • سیدعلى ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
    2 1
    اسطوره من شهید تاجیک است
  • سیدعلى ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۹
    0 0
    اسطوره من شهید تاجیک است
  • الیاس درویشی از کهنوج ۱۱:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۸
    1 0
    حسین جان روحت پایدار
  • میثم جلالی ۰۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۳
    1 0
    درمقابل این همه رشادت حرفی نمانده است.
  • سالاری ازچاه دارخدا ۱۹:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۲
    1 0
    روحش شاد ویادش گرامی
  • حمره ۱۵:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
    2 0
    شهیدحسین تاجیک که روحش شادباشد یکی ازفرماندهان بزرگ دوران جنگ بودکه سردارسلیمانی اورا ناجی عملیات کربلای5خوانده.ای کاش مسعولین کهنوج نام ویاداورابیشترازاین گرامی بدارند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس