به گزارش مشرق، چندی پیش تیتری در روزنامه "وطن امروز"منتشر شد که با واکنشهای جدی دولت روبرو شد و این روزنامه را با حواشی زیادی روبرو کرد. سیاستهای ضد ایرانی آلسعود و آزادی رسانههای سعودی سوالی است که این روزها بیش از پیش مورد اهمیت قرار میگیرد.
اپیزود اول: انقلاب اسلامی؛ تقابل با اسلام آمریکایی
اینجا ایران است، بهمن سال 1357؛ محمدرضا پهلوی فرار کرده و مردم به رهبری امام خمینی انقلابی را رقم زدهاند که چشم جهانیان را به خود خیره کرده است. هیچکس فکرش را هم نمیکرده که پیرمردی به نام روحالله، پرچم مبارزه با استکبار را در دست بگیرد و در منطقهای که همه حکام آن جیرهخوار آمریکا هستند ژاندارم منطقه را ساقط کند.
این انقلاب اما فایده دیگری هم داشت و آن اینکه اسلام ناب محمدی در برابر اسلام آمریکایی آلسعود قرار گرفت که به گفته پیر جماران چند ویژگی دارد و از آن جمله «اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و در یک کلام اسلام آمریکایی».
امام آنقدر بر این مقابله مصر است که میفرماید: «لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق - علیهم سلامالله - بهطور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آلسعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی ـ لعنه..الله و ملائکه و رسله علیهم ـ است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود».
اپیزود دوم: دفاع مقدس در برابر پولهای آلسعود
سال 1359 میشود. با آغاز حمله عراق به ایران، دشمنی سعودیها علنیتر میشود و عربستانی که چشم دیدن صدام را هم نداشت برای آنکه جمهوری اسلامی را ساقط کند با صدام و آمریکا و اسرائیل و سی و چند کشور دیگر همکاسه میشود تا اقتدار قبلی خود را بازیابد اما نمیشود که نمیشود!
دردهایش از ایران که زیادتر میشود رگبار بر ملت ایران میبندد؛ دقیقا در سال 1366، یکسال پیش از پایان جنگ تحمیلی آن هم در مراسم «برائت از مشرکین» درست در مکان و زمانی که خون ریختن در آن حرام است و حتی اعراب جاهلیت پیش از پیامبر نیز حرمت را حفظ میکردند؛ عوامل سعودی 400زائر ایرانی بیتالله الحرام را مظلومانه شهید کردند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحان حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحان که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالی که امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
اپیزود سوم: توطئه نفتی برای زمین زدن ایران
سال 1393 است. دولت ایران یکسالی است که پای میز مذاکرات با آمریکا نشسته تا تکلیف مساله هستهای ایران را حل کند. قرار است در عوض برخی محدودیتها ماهانه 700میلیون دلار از اموال بلوکهشده ایران آزاد شود اما آمریکاییها همزمان پای میز با آلسعود هم میروند و در یک توطئه نفتی قیمت نفت را آنقدر پایین میکشند که دولت ایران را با چالش درآمد مواجه کنند. در همین حین اما یک خبر مهم مجامع سیاسی دنیا و خاورمیانه را متوجه خود میکند. عبدالعزیز، شاه 91 ساله عربستان به دلیل وخامت احوالش به بیمارستان منتقل میشود و همه خوشحال از اینکه یکی از اصلیترین دشمنان اسلام ناب محمدی که امام خمینی معتقد بود اگر از جنایات آمریکا بگذرد از جنایات آنها نخواهد گذشت، در حال مرگ است. روزنامه «وطن امروز» هم در تیتری «خبر مرگش» را به عموم ملت اطلاع میدهد.
اپیزود چهارم: ناراحتی دولتیها از «خبر مرگش»
وقتی خبر مرگش منتشر میشود، به جای آنکه عربستان و همپیالهایهایش ناراحت از آن باشند، بعضی در داخل ناراحت میشوند! هدف نگارنده این متن درست و غلط بودن انتشار این تیتر نیست. موضوعی که در اینجا حائز اهمیت است رفتار دیپلماتیک در عرصه جهانی است. سیاستمداران، دیپلماسی دوجانبه را براساس کنش و واکنش بین دو دولت تعریف میکنند. فهم و درک مناسبات بینالمللی بدون درک این کنش و واکنشها امکانپذیر نیست، یعنی هر عملی یک عکسالعمل دارد و با توجه به آن عمل، عکسالعمل مناسب شکل میگیرد.
جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای آغازین که نفرت سعودیها از انقلاب ایران آشکار شد در برابر این دشمنیها واکنش جدی نشان نداده و حتی تاجایی که امکان داشته سعی در بهبود روابط داشته است که این موضوع در دولت سازندگی و دولت یازدهم بیشتر به چشم میآید اما در آن طرف ماجرا کشوری قرار دارد که آشکارا پرچم دشمنی و نفرت از جمهوری اسلامی را در دست گرفته و با تمام توان سعی در متوقف کردن موتورهای پیشرفت این نظام در منطقه و جهان دارد. حال بازمیگردیم به همان فضای رسانهای و به بررسی رسانههای ایران و عربستان میپردازیم.
رسانهها و کارشناسان ایرانی نقدهای بسیاری به عملکرد آلسعود منتشر کرده و به بسیاری از رفتارهای ضدایرانی سعودیها اعتراض داشتند اما این به معنای توهین و بیاحترامی آشکار قلمداد نمیشود. حال که تیتری علیه آلسعود در یک رسانه منتشر میشود دوستان داخلی به فکر انتقام میافتند و پرچم عدالتخواهی و روشنفکرنمایی به دست میگیرند.
این درحالی است که در آن
سوی مرزها، رسانههای مطرح سعودی با تمام توان به نقد نه! به تخریب جمهوری
اسلامی پرداخته و با کلمات زشت و حتی با کاریکاتورهایی بیشرمانه به تخریب
چهره مقامات بلندپایه ایران میپردازند. و تنها در پاسخ به این انتقاد
که چرا در برابر تخریب ایران و ایرانی در رسانههای سعودی هیچ واکنشی نشان
داده نمیشود، میگویند: اینها رسانه هستند و در روابط دیپلماتیک نقشی
ندارند. حال سوال اینجاست اگر رسانهها نقشی ندارند، چرا یک تیتر در روابط
دیپلماتیک نقش دارد ولی موج گزارشها و کاریکاتورهای توهینآمیز سعودیها
نقشی ندارد؟!
منبع وطن امروز
اپیزود اول: انقلاب اسلامی؛ تقابل با اسلام آمریکایی
اینجا ایران است، بهمن سال 1357؛ محمدرضا پهلوی فرار کرده و مردم به رهبری امام خمینی انقلابی را رقم زدهاند که چشم جهانیان را به خود خیره کرده است. هیچکس فکرش را هم نمیکرده که پیرمردی به نام روحالله، پرچم مبارزه با استکبار را در دست بگیرد و در منطقهای که همه حکام آن جیرهخوار آمریکا هستند ژاندارم منطقه را ساقط کند.
این انقلاب اما فایده دیگری هم داشت و آن اینکه اسلام ناب محمدی در برابر اسلام آمریکایی آلسعود قرار گرفت که به گفته پیر جماران چند ویژگی دارد و از آن جمله «اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و در یک کلام اسلام آمریکایی».
امام آنقدر بر این مقابله مصر است که میفرماید: «لازم است در نوحهها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق - علیهم سلامالله - بهطور کوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود و در این عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و شوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آلسعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی ـ لعنه..الله و ملائکه و رسله علیهم ـ است به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود».
اپیزود دوم: دفاع مقدس در برابر پولهای آلسعود
سال 1359 میشود. با آغاز حمله عراق به ایران، دشمنی سعودیها علنیتر میشود و عربستانی که چشم دیدن صدام را هم نداشت برای آنکه جمهوری اسلامی را ساقط کند با صدام و آمریکا و اسرائیل و سی و چند کشور دیگر همکاسه میشود تا اقتدار قبلی خود را بازیابد اما نمیشود که نمیشود!
دردهایش از ایران که زیادتر میشود رگبار بر ملت ایران میبندد؛ دقیقا در سال 1366، یکسال پیش از پایان جنگ تحمیلی آن هم در مراسم «برائت از مشرکین» درست در مکان و زمانی که خون ریختن در آن حرام است و حتی اعراب جاهلیت پیش از پیامبر نیز حرمت را حفظ میکردند؛ عوامل سعودی 400زائر ایرانی بیتالله الحرام را مظلومانه شهید کردند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحان حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحان که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالی که امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
سال 1393 است. دولت ایران یکسالی است که پای میز مذاکرات با آمریکا نشسته تا تکلیف مساله هستهای ایران را حل کند. قرار است در عوض برخی محدودیتها ماهانه 700میلیون دلار از اموال بلوکهشده ایران آزاد شود اما آمریکاییها همزمان پای میز با آلسعود هم میروند و در یک توطئه نفتی قیمت نفت را آنقدر پایین میکشند که دولت ایران را با چالش درآمد مواجه کنند. در همین حین اما یک خبر مهم مجامع سیاسی دنیا و خاورمیانه را متوجه خود میکند. عبدالعزیز، شاه 91 ساله عربستان به دلیل وخامت احوالش به بیمارستان منتقل میشود و همه خوشحال از اینکه یکی از اصلیترین دشمنان اسلام ناب محمدی که امام خمینی معتقد بود اگر از جنایات آمریکا بگذرد از جنایات آنها نخواهد گذشت، در حال مرگ است. روزنامه «وطن امروز» هم در تیتری «خبر مرگش» را به عموم ملت اطلاع میدهد.
وقتی خبر مرگش منتشر میشود، به جای آنکه عربستان و همپیالهایهایش ناراحت از آن باشند، بعضی در داخل ناراحت میشوند! هدف نگارنده این متن درست و غلط بودن انتشار این تیتر نیست. موضوعی که در اینجا حائز اهمیت است رفتار دیپلماتیک در عرصه جهانی است. سیاستمداران، دیپلماسی دوجانبه را براساس کنش و واکنش بین دو دولت تعریف میکنند. فهم و درک مناسبات بینالمللی بدون درک این کنش و واکنشها امکانپذیر نیست، یعنی هر عملی یک عکسالعمل دارد و با توجه به آن عمل، عکسالعمل مناسب شکل میگیرد.
جمهوری اسلامی ایران از همان روزهای آغازین که نفرت سعودیها از انقلاب ایران آشکار شد در برابر این دشمنیها واکنش جدی نشان نداده و حتی تاجایی که امکان داشته سعی در بهبود روابط داشته است که این موضوع در دولت سازندگی و دولت یازدهم بیشتر به چشم میآید اما در آن طرف ماجرا کشوری قرار دارد که آشکارا پرچم دشمنی و نفرت از جمهوری اسلامی را در دست گرفته و با تمام توان سعی در متوقف کردن موتورهای پیشرفت این نظام در منطقه و جهان دارد. حال بازمیگردیم به همان فضای رسانهای و به بررسی رسانههای ایران و عربستان میپردازیم.
رسانهها و کارشناسان ایرانی نقدهای بسیاری به عملکرد آلسعود منتشر کرده و به بسیاری از رفتارهای ضدایرانی سعودیها اعتراض داشتند اما این به معنای توهین و بیاحترامی آشکار قلمداد نمیشود. حال که تیتری علیه آلسعود در یک رسانه منتشر میشود دوستان داخلی به فکر انتقام میافتند و پرچم عدالتخواهی و روشنفکرنمایی به دست میگیرند.
منبع وطن امروز