به گزارش مشرق، «تریشا جنکینز» در کتاب جدیدِ جذاب و بسیار خواندنی خود به موضوع ارتباط سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) با هالیوود می پردازد؛ موضوعی که به ندرت مورد مداقه قرار گرفته است. در حالیکه پرداختن به این موضوع ممکن است تصور پر رمز و راز عملیات مخفی را، که برازندهی سازمان در ابعاد خرد و کلان آن است، به ذهن متبادر کند، جنکینز فقط به نقش آشکار سازمان در مدیریت این تصور ذهنی میپردازد؛ تصوری که غالبا از طریق شبکهها و ارتباطات عمومی رسمی آشکار به وجود آمده است. اثر خلاقانهی جنکینز که با تحقیقات فراوان همراه بوده، کتابی است ارزشمند در حوزه ادبیات نوپای این موضوع . نویسندهی اثر استاد مشاور گروه فیلم، تلویزیون و رسانههای دیجیتال دانشکدهی ارتباطات دانشگاه کریستین تگزاس است.
ممکن است با جستجوی پایگاه اینترنتی رسمی سیا و دیدن گزینهی «ارتباط با صنعت تفریح» متعجب شوید، زیرا هدف از این صنعت کمک به افرادی است که مایل به توصیف تصویری یا نوشتاری سیا در صحنهی نمایش یا در صنعت نشر هستند. هرچند این پایگاه اینترنتی بر اولویت حفاظت از امنیت ملی تاکید دارد، مدعی است «هدف سازمان از این کار توصیف دقیق و جامع مردان و زنان سازمان، ماموریتهای حیاتی و تعهد آنها در خدمت به مردم است. [4]» اثر جنکینز همچون آنچه در توضیحات بیانیهی ارتباط با صنعت تفریح و به خصوص گزارهی «توصیف جامع و دقیق» آمده است، به فهم نقش پیچیدهی سیا در صنعت تفریح کمک میکند.
جنکینز اینگونه استدلال میکند که سیا نه تنها دربارهی وجههی بیرونی خود نگران است، بلکه به دقت آن را مدیریت میکند؛ مخصوصا در پاسخ به حوادث و وقایعی که در جهان رخ داده و برداشت عمومی از سازمان را شکل می دهد. اما همیشه هم اینگونه نبوده است. سازمان سیا، از سال 1947 در اولین سالهای آغاز به کار خود تا اوایل دههی 60 میلادی، در توصیفات هالیوود از خود دخالتی نداشت. تا اینکه پس از واقعهی موسوم به شکست در «خلیج خوکها» در آوریل 1961، نقش سیا در تلاش بدفرجام برای سرنگونی فیدل کاسترو رهبر کمونیست کوبا، روشن شد. از آن زمان به بعد، تصویر سیا در تلویزیون و فیلمها بیش از پیش آشکار شد.
در واقع، نویسندهی «سیا در هالیوود» خود دربارهی تصوری که رسانههای عمومی از سازمان سیا ارائه میدهد، تحقیق کرده و در پایان کتاب جدولی متشکل از فیلمها و برنامههای تلویزیونی بیانکنندهی این تصور، در فاصلهی سالهای آغازین 1960 تا 2000 تهیه کرده است. همانطور که جدول فوق نشان میدهد تصویری که رسانهها از سازمان ارائه دادهاند، بیشتر منفی بوده است. با این حال همهی نمونههای مورد بررسی نشاندهندهی این مطلب هستند که سازمان سیا به یکی از موضوعات اصلی فرهنگ عمومی تبدیل شده است. (در حال حاضر، فیلم آرگو تولید 2012 در سراسر جهان به اکران عمومی درآمده است. داستان این فیلم پیشروی مخفیانهی سیا در پوشش یک استودیوی فیلمسازی و تاثیرگذاری آن در روند آزادسازی گروگانهای امریکایی در تهران است.)
سرانجام، سازمان سیا از تصوری کلیشهای و فوقالعاده منفی، که هالیوود از این سازمان در اذهان عمومی ایجاد کرده بود، خسته شد. هالیوود در تصویری که از کارمندان سیا ارائه داده بود، آنها را قاتلینی سنگدل، کارمندانی جاهطلب و بیرحم و بدتر از همه، لودههایی بیلیاقت نشان داده بود. جنکینز استدلال میکند که از زمان «آلدریچ ایمز»، سازمان سیا اقدامات محسوسی برای تغییر تصویر خود در اذهان عمومی انجام داده است. ایمز، کارمند بدنام سیا، که بسیاری از اطلاعات سری امریکا را برای شوروی افشا کرده بود، خسارتهای جبراننشدنی به وجههی عمومی این سازمان زد، به طوریکه موجودیت آن را زیر سؤال برد.
به این ترتیب، سازمان با انعقاد پیمانهای رسمی با هالیوود ــیکی از آخرین مراکز دولتی که اقدام به این کار کردــ گامهای بیسابقهای در کنترل این قبیل خرابکاریها برداشت. ممکن است استخدام شرکای تولیدکنندهی تلویزیونی موسوم به «تیپیپی» در جهت تقویت تصویرسازی مثبت از وجههی سیا عجیب به نظر برسد، اما سازمان جایگاه رابطهای صنعت تفریح را رسمیت بخشید و «چیسی براندون» را در کسوت اولین رابط خود انتخاب کرد. جنکینز در اثر خود بهطور اختصاصی به فعالیتهای وی میپردازد. سازمان سیا با توجه به رسوایی که ایمز به بار آورده بود، حتی در پی آن بود تا هزینهی یک برنامه تلویزیونی اختصاصی با موضوع «اسناد طبقهبندیشده سیا» را برای حمایت از وجههی خود قبول کند. اگر چه تولید این برنامه هیچگاه محقق نشد، زمینهی تعامل و همکاری سیا با هالیوود را در آینده فراهم کرد.
شاید توصیف جنکینز از رابطهی هالیوود و سیا و نقش رابطهای صنعت تفریح این سازمان در تولیداتی نظیر «کمپانی جاسوسها، تولید 1999»، «آژانس، تولید 2001 تا 2003»، و «وقایع سری، تولید 2010 تاکنون» موثرترین توضیح در این خصوص باشد. در آثار مذکور ماهیت روابط سازمان و هالیوود بهطور موثری بررسی شده است؛ بهویژه آنکه سیا انگیزههای متعددی برای طراحی وجههای مثبت از خود داشت،مثل پاسخ به حوادث دنیای واقعی، تقویت شهرت روبهافول این سازمان، بهرهبرداری از موفقیتها، به خدمت گرفتن نیروهای بالقوه و یا اقناع دولت فدرال برای افزایش بودجه این سازمان. به نظر میرسد رابطهی سیا و هالیوود در طول زمان شکل گرفته و به کمال رسیده است، بهطوریکه در روزهای ابتدایی این رابطه، سیا معتقد به عدم دخالت هالیوود در امور آن بود، اما با تعامل نزدیکتر دو سازمان، در طول چندین سال، میزبان رسمی هالیوود برای اکران خصوصی «کمپانی جاسوسها» در مقر سیا در «لانگلی ویرجینیا» شد. با وجود تعامل افزایش یافته دو سازمان جنکینز معتقد است بخش عمدهی روابط سیا و هالیوود در هالهای از ابهام قرار دارد و اسناد مکتوب بسیار کمی از این تعامل وجود دارد و غالب تعاملاتشان در پشت پرده و در مراحل پیشتولید صورت میگیرد.
تعاملات رسانهای نزدیک سیا و هالیوود بدون هزینه نبوده است. جنکینز در این باره مدعی است سیا برای دستیابی به وجههی مثبت در اذهان عمومی فراتر از حدود قانونی و اخلاقی پیش رفته است. وی فصلی از اثر خود را به این ادعا اختصاص میدهد که سازمان سیا با سختگیری در تعیین همکاران خود، بر مبنای نحوهی تصویرسازی آنها از وجههی سازمان، عملا متمم اول قانون اساسی ایالات متحده امریکا را نقض کرده است. وی همچنین مدعی است در قبال گزاره «دقیق و جامع» که در بیانیهی این سازمان آمده است، یک تصویر مثبت میتواند نظر سازمان را در مسیلهی دقت و جامعبودن برآورده کند. البته جنکینز این قبیل تلاشهای سیا را تبلیغاتی میداند و در راستای لاپوشانی حقایق این سازمان و تصویر هالیوودی آن ارزیابی میکند. ممکن است برخی از خوانندگان این مطالب را سرگرمی تلقی کنند، اما مباحث مطرحشدهی جنکینز در توصیف جامع و مؤثر از این مسیله نه تنها از ارزش و اعتبار اثر وی نمیکاهد، بلکه در مجموع عمق این مساله را میافزاید و آن را کامل میکند.
در پایان لازم است به این نکته بپردازیم که جنکینز در رابطه با تعامل رسانهای سازمان سیا و هالیوود به شدت با کمبود اطلاعات مواجهه بوده است. به عبارت دیگر، همانطور که انتظار میرود سازمان تقریبا هیچ سند مکتوبی حتی درباره رابطهای رسانهای خود با هالیوود به جای نگذاشته است. حتی یادداشتهای رسمی که نشاندهندهی رابطهی سیا و هالیوود هستند و در اثر جنکینز به آنها ارجاع داده شده است سانسور شدهاند. از این رو، فعالیت سیا در هالیوود از تجارتی بیپایان خبر میدهد و تحقیقات بیشتری در این زمینه میطلبد. به نظر می رسد،بدون دستیابی به اسناد، چالش آینده این خواهد بود که برای «به اوج رساندن تصویر» در اذهان عمومی چه اقداماتی را باید در پیش گرفت؟
در مجموع، اثر جنکینز بدیع، تازه و محکم و مستدل است. وی آن چنان نسبت به موضوع تحقیق هیجانزده است که میخواهد مسئله را در قالب مطلبی پرهیجان پیاده کند. اثر وی در عین حال که موجز و مختصر است رویکردی سرگرمکننده به روابط رسانهای سیا و هالیوود دارد؛ مسالهای که کمتر در میان عموم شناخته شده است. همچنین اشتیاق نویسنده در آن مشهود است به طوری که قدرت اثرگذاری آن را با مطالعات موردی بارز بالا برده است. در نتیجه، به دانشجویان رشتهی فیلمسازی، ارتباطات رسانهای، سازمان سیا و روابط درون سازمانی امریکا پیشنهاد میشود اثر فوق را مطالعه کنند.
منبع: ترجمان
نویسنده در این متن حرکت جنکینز ( نویسنده کتاب) را، برای تبیین همکاری سیا و هالیوود توصیف میکند. جنکینز این قبیل تلاشهای سیا را تبلیغاتی میداند و در راستای لاپوشانی حقایق این سازمان و تصویر هالیوودی آن ارزیابی میکند.