به گزارش مشرق، ائمه اطهار علیهم السّلام را یادگاران ارزشمندی در ایران است كه مزار شریفشان به صورت مقبره هایی زیارتگاه علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت است. همانها كه از ظلم و جور و تعقیب خلفای بدكار و فاسد از موطن خود فراری شده و به انگیزه پناه به دوستان پیامبر و اهل بیت گرانقدرش، راهی كشور سربلند ایران شدند و بعضاً مخفیانه و بعضاً در حلقه محبت و مهمان نوازی شیعیان این سرزمین تا مدتی زیستند، و در پایان با مرگ طبیعی ویا با شهادت به حضرت دوست روی آوردند و روح بلندشان به ملكوت اعلی پیوست.
از جمله آن والاتباران ارزشمند، حضرت عبدالعظیم حسنی است كه در شهر قدیمی و پرآوازه (ری) كه اینك در جوار تهران است، صاحب حرم و بارگاه باشكوهی است و پیوسته مورد توجه دوستان خاندان عصمت و طهارت بوده و ضریح مقدس او (و سایر امام زادگانی كه در جوارش مدفونند) چون نگینی ارزشمند در حلقه طواف عاشقان خاندان رسول (ص) است. در این نوشتار به صورتی خلاصه و گذرا نگاهی به زندگانی آن حضرت خواهیم داشت.
ولادت
حضرت عبدالعظیم حسنى، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ايشان فرزند عبداللّه بن على، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بودكه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.
عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمهی معصومین (ع) و نیز از چهرههای بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار میرفت. دوران وى، گر چه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل میكردند، نقش عمدهای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یكی از سنگربانان عقیدهی تابناك تشیع محسوب میشودكه درحفظ و انتشار سخنان ائمهی اطهار، سخت كوشا بود و ستایشهای فراوان ائمه (ع) از وی نشان دهندهی شخصیت والای علمی و معنوی وی میباشد.
ادب نسبت به ساحت ائمه (ع)
«شیخ محمّد شریف رازی» در كتاب خود، پيرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمهي معصومين (ع) چنين مينويسد: «رفتار و عادت كريمانهي حضرت عبدالعظیم (ع) اين بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) يا امام هادي (ع) ميشد، با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی كه دستهای خود را از ردا بیرون آورده بود، با كمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض میكرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود میخواند و در كنار خویش مینشاند؛ به حدّی كه زانوی مباركش به زانوی مقدّس امام میچسبید و امام، كاملا از احوال او سؤال میكرد كه این موجب حسرت و غبطهی دیگران میشد.»
محمّد شریف رازی در ادامه مینویسد: يكي از جنبههاي احترام و تعظيمهاي امام جواد (ع) و امام هادي (ع) به جناب عبدالعظیم حسني اين بود كه هيچ وقت اورا به نام نميخواندند و پيوسته حضرتش را با كنيهاش - كه «ابوالقاسم» بود- خطاب مینمودند و علمای ادب میگویند كه كنیه برای تعظیم و تكریم و احترام، وضع شده است؛(2) لذا به خوبي فهميده ميشود كه حضرات ائمهي معصومين (ع) تا چه حدّي براي جناب عبدالعظیم، احترام قائل بودهاند و اینها چیزی جز این نیست كه تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است كه محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.»
مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومين (ع)
شیخ صدوق در كتاب «كمال الدین» مینویسد: «وقتي كه حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادي (ع) مشرف شد و عقايد خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقيقي ما هستى.»(3)
و نیز مؤلف كتاب «جنةالنعیم» میگوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علیالنقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
«ای ابا حماد! هرگاه مشكلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسني بخواه و سلام مرا به او برسان.»(4)
عبدالعظیم در كلام علماي اسلام
سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنى، در میان فرزندان ائمهی هدی (ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است كه غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر كدام به نوبهی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش كردهاند؛ كه بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت میگردد:
- شیخ بزرگوار، صدوق مینویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصي خدا پرست، پارسا و پسندیدهی خدا و رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - و مردم بوده است.»(5)
صاحب بن عباد - كه یكی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است - میگوید:
«عبدالعظیم حسني (ع) مردي با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانتداری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ كس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) مینمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) كسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.»(6)
نجاشي نيز در كتاب «رجال» خود دربارهي شخصيت حضرت عبدالعظیم میگوید:
«عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خليفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یكی از شیعیان ساكن شد؛ وی در آن زیر زمین، كه مخفیگاه او بود، روزها را روزه میداشت و شبها را به نماز مشغول میشد.»(7)
درمحضر سه امام
يكي از ويژگيهاي مهم در زندگي حضرت عبدالعظیم (ع) اين بود كه توفيق يافت محضر پرفيض سه حجّت الهي را - كه عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (ع) - درك نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهرهمند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسلهای بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر میبرد، براي حضرت عبدالعظیم (ع) امكان ديدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، كه امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت كه امام نهم در مدینه بود، اين سعادت و توفيق همچنان براي حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود كه با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام میپرسید و جواب مكتوب از امام دریافت میكرد.
سرشارترين و حسّاسترين مقطع حيات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یك منطقهی حفاظت شدهی نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امكان ارتباط شیعیان با آن حضرت، كمتر و با مشكلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسني (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادي(ع) ميرسيد و از او رهنمود ميگرفت.
علت هجرت به ری
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدينه به ري و سكونت در غربت را بايد در اوضاع سياسي و اجتماعي آن عصر، جستجو كرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سختگیری میكردند. یكی از خشنترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوكل» بود كه دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در كربلا تخریب كرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری مینمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی - از جمله متوكّل - هم عصر بود. متوكّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیتها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانهی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانهی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، دربارهي پيروان آنان و شخصيتهاي ردهي بعدى، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.
از آنجا كه حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادي (ع) در سامرا ميرسيد و از محضرش استفاده مينمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خليفه دستور تعقيب و دستگيري وي را صادر كرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنى براي مصون ماندن از خطر خليفهي عباسي، خودرا از چشم مأموران پنهان میكرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد ميكرد و اين وضع ادامه داشت تا اينكه حضرت عبدالعظیم به شهر «ري» رسيد و در آنجا قصد اقامت نمود.(8)
حضرت عبدالعظیم در «ري»
حضرت عبدالعظیم به صورت يك مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محلهی «ساربان» در كوی «سكةالحوالی» به منزل یكی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر میبرد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را میشناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند كه آنان هم میكوشیدند كه این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نكند. امّا با گذشت زمان، افراد بيشتري حضرت عبدالعظیم (ع) را ميشناختند و به خانهاش رفت و آمد ميكردند تا از علوم و رواياتش بهره گيرند وعطر خاندان عصمت را از او ببويند.(9)
آرى! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را يادگاري از امامان خويش ميدانستند و پروانهوار به گرد شمع وجودش طواف ميكردند و بر موقعيت علمي و ديني او ارج مينهادند و مسائل شرعي و مشكلات ديني خويش، را بوسیلهی او حل مینمودند.
غروب خورشید
روزهاي پاياني عمر پر بركت حضرت عبدالعظیم (س) با بيماري همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانهی محرومیت از وجود پر خیر و بركت این سیّد كریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسني (ع) علاوه بر رنجي كه از بيماري و غربت و دوري از خويشاوندان ميبرد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاكمیت عباسیان، برایش جانكاه بود. او با ذكر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش میبخشید و بار غربت و بیماری را بردوش میكشید.
بنابر قول مشهور، خورشيد فروزان رى، حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) در پانزدهم شوال 252هجري، غروب كرد(10) و در پی آن شعلهی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگي سياه پوش شدند و بر در خانهي آنحضرت صدا به گريه و شيون بلند كردند و پس از آنكه پيكر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در ميان خيل عظيم مردم تشييع شهر، در آن شهر به خاك سپرده شد.
قرنهاست كه حرم با شكوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوهای ملكوتی و معنوی كه داشته، كهربای جانهای مشتاق و دلهای پاك بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، كبوتر وار برگرد حرمش طواف كرده است.
فضیلت و ثواب زیارت
فرهنگ زیارت در مكتب شیعه، از شیوههای اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در كنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاكی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهامجویی از نامویاد ایشان است، لذا تشویقهای بسیاری كه در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمهی معصومین و امامزادگان بزرگوار آمدهاست، یك دستور تربیتی و ارشادی است. زيارتحرم باصفاي حضرت عبدالعظیم حسنى عليه السلام نيز در همين راستا مورد تأكيد و توجه بوده است كه در روايتي از امام هادي (ع) آمده است كه هر كس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زيارت كند، خداوند بهشت را به او پاداش میدهد! (11)
وهمچنين در نقل ديگري آمده است كه مردي از اهل رى، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: كجا بودى؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان كه اگر قبر عبدالعظیم حسني را زيارت كني، گويا حسين بن علي عليهالسّلام را زيارت كردهاى.(12)
اينكه زيارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و يا همچون زيارت كربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانهی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع)است؛ چراكه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و كلمات نورانی ائمهیاطهار(ع) را در شهرهای مختلف میگستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.
گوهرهای ناب
حضرت عبدالعظیم (ع) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والاي اخلاقي و فضايل معنوى، از موثّقترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (ع) بود. نام وی در سلسلهی سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسيرى، فقهى، اخلاقی و اعتقادی میدرخشد. در پايان اين نوشتار كوتاه به عنوان تبرّك از كلام معصومين (ع) برخي از احاديثي كه حضرت عبدالعظیم (ع) مستقيما خود از امام معصوم (ع) شنيده است، بیان میكنیم.
رفتار مكتبی
امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: «اي عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سكوت و ترك مجادله در كارهای بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر دستور بده؛ چراكه اینها مایهی نزدیك شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یكدیگر و دریدنهم نكنند! من با خودم پیمان بستهام كه هركس چنین كند و یكی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم كه او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب كند. در آخرت نیز، وی از زیانكاران خواهد بود.»(13)
زیارت امام رضا (ع)
حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) از امام جواد (ع) روايت ميكند كه آن حضرت فرمودند: «هر كس پدرم -امامرضا(ع)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت كند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت میكنم.»(14)
انتظار فرج
حضرت عبدالعظیم میگوید: «امام جواد (ع) برای من فرمود: «به درستی كه قائم خاندان ما همان «مهدی» است كه واجب است در زمان غیبتش، انتظار او كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی كه محمّد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یك روز باقی بماند، آن روز آنچنان طولانی خواهد شد كه مهدی (ع) از پشت پردهی غیبت ظهور خواهد كرد و زمین را پر از عدل و داد خواهدنمود. خداوند امور ولیعصر را در یك شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی كه امر موسی بن عمران را در یك شب اصلاح كرد....بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.»(15)
_________________________________
1- امام زادگان رى، ج 1، ص 78.
2- زندگاني حضرت عبدالعظیم (ع)، ص 30.
3- كمال الدین، ج 2، ص 51.
4- اختران فروزان رى، ص 37.
5- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
6- امام زادگان رى، جلد 1، ص 74.
7- رجال نجاشى، ص 247.
8- روح و ریحان، ص 248.
9- امام زادگان رى، ج 1، ص 120.
10- همان منبع، ص 122.
11- كامل الزیارات، ص 324.
12- همان، ص 324.
13- اختصاص، ص 247.
14- عیون الاخبار، ص 341.
15- كمال الدین، ج 1، ص 188.
منبع: نشریه خیمه
از جمله آن والاتباران ارزشمند، حضرت عبدالعظیم حسنی است كه در شهر قدیمی و پرآوازه (ری) كه اینك در جوار تهران است، صاحب حرم و بارگاه باشكوهی است و پیوسته مورد توجه دوستان خاندان عصمت و طهارت بوده و ضریح مقدس او (و سایر امام زادگانی كه در جوارش مدفونند) چون نگینی ارزشمند در حلقه طواف عاشقان خاندان رسول (ص) است. در این نوشتار به صورتی خلاصه و گذرا نگاهی به زندگانی آن حضرت خواهیم داشت.
ولادت
حضرت عبدالعظیم حسنى، در چهارم ربیع الثانی سال 173هجری در شهر مدینه چشم به جهان گشود. ايشان فرزند عبداللّه بن على، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) بودكه نسبتش با چهار واسطه به آن حضرت می رسید.
عبدالعظیم، از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمهی معصومین (ع) و نیز از چهرههای بسیار محبوب و مورد اعتماد، نزد اهل بیت عصمت و طهارت (ع) به شمار میرفت. دوران وى، گر چه عصر حاكمیت عباسیان و ایجاد خفقان و سختگیری نسبت به شیعیان بوده است، ولی مدافعان دین و حافظان مكتب كه روایات امامان را ثبت و نقل میكردند، نقش عمدهای در پاسداری و صیانت از فرهنگ والای اهل بیت (ع) داشتند و این بزرگوار نیز یكی از سنگربانان عقیدهی تابناك تشیع محسوب میشودكه درحفظ و انتشار سخنان ائمهی اطهار، سخت كوشا بود و ستایشهای فراوان ائمه (ع) از وی نشان دهندهی شخصیت والای علمی و معنوی وی میباشد.
ادب نسبت به ساحت ائمه (ع)
«شیخ محمّد شریف رازی» در كتاب خود، پيرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمهي معصومين (ع) چنين مينويسد: «رفتار و عادت كريمانهي حضرت عبدالعظیم (ع) اين بود كه هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) يا امام هادي (ع) ميشد، با كمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی كه دستهای خود را از ردا بیرون آورده بود، با كمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض میكرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیك خود میخواند و در كنار خویش مینشاند؛ به حدّی كه زانوی مباركش به زانوی مقدّس امام میچسبید و امام، كاملا از احوال او سؤال میكرد كه این موجب حسرت و غبطهی دیگران میشد.»
محمّد شریف رازی در ادامه مینویسد: يكي از جنبههاي احترام و تعظيمهاي امام جواد (ع) و امام هادي (ع) به جناب عبدالعظیم حسني اين بود كه هيچ وقت اورا به نام نميخواندند و پيوسته حضرتش را با كنيهاش - كه «ابوالقاسم» بود- خطاب مینمودند و علمای ادب میگویند كه كنیه برای تعظیم و تكریم و احترام، وضع شده است؛(2) لذا به خوبي فهميده ميشود كه حضرات ائمهي معصومين (ع) تا چه حدّي براي جناب عبدالعظیم، احترام قائل بودهاند و اینها چیزی جز این نیست كه تقوا، ورع و علم توأم با عمل عبدالعظیم، باعث شده است كه محبوبیت خاصی نزد امامان معصوم بیابد.»
مقام و منزلت عبدالعظیم از زبان معصومين (ع)
شیخ صدوق در كتاب «كمال الدین» مینویسد: «وقتي كه حضرت عبدالعظیم (ع) خدمت امام هادي (ع) مشرف شد و عقايد خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقيقي ما هستى.»(3)
و نیز مؤلف كتاب «جنةالنعیم» میگوید: «شخصی به نام ابا حماد رازی - از شیعیان و موالیان شهر ری - با وجود مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت علیالنقی (ع) رسید و مسائلی را پرسید. امام، ضمن پاسخ به مسائل او، فرمود:
«ای ابا حماد! هرگاه مشكلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشكل خود را از عبدالعظیم حسني بخواه و سلام مرا به او برسان.»(4)
سیّد جلیل القدر، حضرت عبدالعظیم حسنى، در میان فرزندان ائمهی هدی (ع) از مقام و منزلت والایی برخوردار است كه غالب دانشمندان و نوابغ عالم اسلام، هر كدام به نوبهی خود، باعباراتی بدیع و بیاناتی لطیف، او را ستایش كردهاند؛ كه بیان برخی از آنها در این جا جالب توجه بوده، موجب معرفت بیشتر به آن حضرت میگردد:
- شیخ بزرگوار، صدوق مینویسد: «حضرت عبدالعظیم (ع)» شخصي خدا پرست، پارسا و پسندیدهی خدا و رسول خدا - صلی اللّه علیه و آله - و مردم بوده است.»(5)
صاحب بن عباد - كه یكی از علمای اهل تسنن و وزیر فخر الدوله بوده است - میگوید:
«عبدالعظیم حسني (ع) مردي با ورع، پارسا و پرهیزگار و دیندار و خدا پرست، معروف به امانتداری و دارای صداقت لهجه، دانای به امور دین و گویای توحید، و عدل بسیار بود. در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا، بعد از امام زمانش، برتمام معاصران خویش برتری داشته، هیچ كس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیّت و تقلید از حضرات ائمه (ع) مینمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبی (ع) كسی به قدر مرتبه و مقام او نرسیده است.»(6)
نجاشي نيز در كتاب «رجال» خود دربارهي شخصيت حضرت عبدالعظیم میگوید:
«عبدالعظیم (ع) در حال خوف و فرار از خليفه، وارد شهر ری گردید و در سرداب منزل یكی از شیعیان ساكن شد؛ وی در آن زیر زمین، كه مخفیگاه او بود، روزها را روزه میداشت و شبها را به نماز مشغول میشد.»(7)
درمحضر سه امام
يكي از ويژگيهاي مهم در زندگي حضرت عبدالعظیم (ع) اين بود كه توفيق يافت محضر پرفيض سه حجّت الهي را - كه عبارتند: از امام رضا، جواد و امام هادی (ع) - درك نماید، از تعالیم آن بزرگواران بهرهمند گردد و سخنان و روایات آنان را به نسلهای بعد منتقل نماید. وقتی امام رضا (ع) در مدینه به سر میبرد، براي حضرت عبدالعظیم (ع) امكان ديدار با حضرتش فراهم بود؛ پس از شهادت آن حضرت، كه امامت به امام جواد (ع) رسید، در آن مدت كه امام نهم در مدینه بود، اين سعادت و توفيق همچنان براي حضرت عبدالعظیم (ع) فراهم بود كه با آن حضرت، تماس و دیدار داشته باشد و از دانش آن بزرگوار، بهره گیرد. گاهی نیز سؤالات خود را به صورت نامه از امام میپرسید و جواب مكتوب از امام دریافت میكرد.
سرشارترين و حسّاسترين مقطع حيات حضرت عبدالعظیم، دوران امام هادی (ع) بود؛ گرچه امام هادی (ع) بخشی از عمر خویش را در یك منطقهی حفاظت شدهی نظامی و تحت نظر، در «سامرا» گذراند و در آن دوران، امكان ارتباط شیعیان با آن حضرت، كمتر و با مشكلاتی همراه بود؛ امّا عبدالعظیم حسني (ع) درهمان زمان هم به محضر امام هادي(ع) ميرسيد و از او رهنمود ميگرفت.
علت هجرت به ری
علت مهاجرت حضرت عبدالعظیم (ع) از مدينه به ري و سكونت در غربت را بايد در اوضاع سياسي و اجتماعي آن عصر، جستجو كرد.
خلفای عباسی نسبت به خاندان پیامبر (ص) و شیعیان ائمه (ع) بسیار سختگیری میكردند. یكی از خشنترین و بد رفتارترین این خلفا، «متوكل» بود كه دوران خلافتش، نه تنها چندین بار مزار سیّدالشهداء (ع) را در كربلا تخریب كرد، از زیارت قبر آن حضرت نیز جلوگری مینمود. امام هادی (ع) با پنج نفر از خلفای عباسی - از جمله متوكّل - هم عصر بود. متوكّل، برای مصون ماندن از خشم انقلابی مردم مظلوم و جلوگیری از تجمع شیعه بر محور وجود امام هادی (ع) آن حضرت را از مدینه به سامرا برد، تا تمامی فعالیتها و ارتباطات آن امام را زیر نظر داشته باشد. حتّی چندین بار مأموران خلیفه به خانهی امام ریختند و با گستاخی تمام، به تفتیش خانهی آن حضرت پرداختند. وقتی نسبت به امام معصوم، با آن موقعیت حساس، اینگونه برخوردهای تند وجود داشت، دربارهي پيروان آنان و شخصيتهاي ردهي بعدى، سختگیری و خوف و خطر بیشتری بود.
از آنجا كه حضرت عبدالعظیم (ع) بعضا به خدمت امام هادي (ع) در سامرا ميرسيد و از محضرش استفاده مينمود، جاسوسان خلیفه ارتباط ایشان را با امام هادی (ع) گزارش نمودند و در پی آن، خليفه دستور تعقيب و دستگيري وي را صادر كرد و لذا حضرت عبدالعظیم حسنى براي مصون ماندن از خطر خليفهي عباسي، خودرا از چشم مأموران پنهان میكرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس، رفت و آمد ميكرد و اين وضع ادامه داشت تا اينكه حضرت عبدالعظیم به شهر «ري» رسيد و در آنجا قصد اقامت نمود.(8)
حضرت عبدالعظیم در «ري»
حضرت عبدالعظیم به صورت يك مسافر ناشناس، وارد رِی شد و در محلهی «ساربان» در كوی «سكةالحوالی» به منزل یكی از شیعیان رفت. مدتی در زیر زمین آن خانه به سر میبرد و مردم از حضورش بی خبر بودند و تنها افراد انگشت شماری از شیعیان او را میشناختند و از حضورش در آن محله، مطلع بودند كه آنان هم میكوشیدند كه این خبر، فاش نشود تا خطری جان ایشان را تهدید نكند. امّا با گذشت زمان، افراد بيشتري حضرت عبدالعظیم (ع) را ميشناختند و به خانهاش رفت و آمد ميكردند تا از علوم و رواياتش بهره گيرند وعطر خاندان عصمت را از او ببويند.(9)
آرى! شیعیان آن خطّه، حضرت عبدالعظیم را يادگاري از امامان خويش ميدانستند و پروانهوار به گرد شمع وجودش طواف ميكردند و بر موقعيت علمي و ديني او ارج مينهادند و مسائل شرعي و مشكلات ديني خويش، را بوسیلهی او حل مینمودند.
غروب خورشید
روزهاي پاياني عمر پر بركت حضرت عبدالعظیم (س) با بيماري همراه بود. آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت (ع) در آستانهی محرومیت از وجود پر خیر و بركت این سیّد كریم قرار گرفته بودند. عبدالعظیم حسني (ع) علاوه بر رنجي كه از بيماري و غربت و دوري از خويشاوندان ميبرد، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و روزگار تلخ شیعیان در عصر حاكمیت عباسیان، برایش جانكاه بود. او با ذكر پیوسته خدا و عبادت به روح خود آرامش میبخشید و بار غربت و بیماری را بردوش میكشید.
بنابر قول مشهور، خورشيد فروزان رى، حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) در پانزدهم شوال 252هجري، غروب كرد(10) و در پی آن شعلهی دیرپای حق و ایمان در آن دیار، فرو خوابید. خبر درگذشت آن بزرگوار، دهان به دهان گشت و مردم شهر، جملگي سياه پوش شدند و بر در خانهي آنحضرت صدا به گريه و شيون بلند كردند و پس از آنكه پيكر مطهّر حضرت عبدالعظیم (ع) در ميان خيل عظيم مردم تشييع شهر، در آن شهر به خاك سپرده شد.
قرنهاست كه حرم با شكوه حضرت عبدالعظیم (ع)، با جلوهای ملكوتی و معنوی كه داشته، كهربای جانهای مشتاق و دلهای پاك بوده است و همواره قلوب اهل معرفت، كبوتر وار برگرد حرمش طواف كرده است.
فضیلت و ثواب زیارت
فرهنگ زیارت در مكتب شیعه، از شیوههای اساسی احیای نام و یاد بزرگان، عالمان و اولیای خدا است. حضوریافتن در كنار قبور انسانهای والا و برجسته، هم ارج نهادن به پاكی و صداقت و ایمان و جهاد آنان است و هم الگوگیری از زندگی و الهامجویی از نامویاد ایشان است، لذا تشویقهای بسیاری كه در روایات اسلامی پیرامون زیارت مرقد ائمهی معصومین و امامزادگان بزرگوار آمدهاست، یك دستور تربیتی و ارشادی است. زيارتحرم باصفاي حضرت عبدالعظیم حسنى عليه السلام نيز در همين راستا مورد تأكيد و توجه بوده است كه در روايتي از امام هادي (ع) آمده است كه هر كس قبر حضرت عبدالعظیم (ع) را زيارت كند، خداوند بهشت را به او پاداش میدهد! (11)
وهمچنين در نقل ديگري آمده است كه مردي از اهل رى، خدمت امام هادی (ع) رسید. امام از او پرسید: كجا بودى؟ گفت: به زیارت سیّد الشهدا (ع) رفته بودم. حضرت فرمود: بدان كه اگر قبر عبدالعظیم حسني را زيارت كني، گويا حسين بن علي عليهالسّلام را زيارت كردهاى.(12)
اينكه زيارت حضرت عبدالعظیم (ع) پاداش بهشت دارد و يا همچون زيارت كربلا ارزشمنداست، دلیل و نشانهی مقام والا و عالی آن سیّد بزرگوار در نزد خدا و اهل بیت عصمت (ع)است؛ چراكه وی درآن دوران سخت و پرخطر، مطیع امامان بود و فروغ احادیت و كلمات نورانی ائمهیاطهار(ع) را در شهرهای مختلف میگستراند؛ لذا فعالیت او در چنان شرایط خطیر از ارزش خاصی برخوردار بود.
گوهرهای ناب
حضرت عبدالعظیم (ع) علاوه بر دانش، تقوا، مجاهدت و مقام والاي اخلاقي و فضايل معنوى، از موثّقترین راویان احادیث از اهل بیت عصمت (ع) بود. نام وی در سلسلهی سند تعدادی از احادیث، در موضوعات تفسيرى، فقهى، اخلاقی و اعتقادی میدرخشد. در پايان اين نوشتار كوتاه به عنوان تبرّك از كلام معصومين (ع) برخي از احاديثي كه حضرت عبدالعظیم (ع) مستقيما خود از امام معصوم (ع) شنيده است، بیان میكنیم.
رفتار مكتبی
امام رضا (ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم (ع) فرمودند: «اي عبدالعظیم! سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو كه شیطان را به خودشان راه و سلطه ندهند. آنان را به راستگویی و امانت داری و سكوت و ترك مجادله در كارهای بیهوده و دیدار و توجه به یكدیگر دستور بده؛ چراكه اینها مایهی نزدیك شدن به من است. خود را مشغول دشمنی با یكدیگر و دریدنهم نكنند! من با خودم پیمان بستهام كه هركس چنین كند و یكی از دوستانم را به خشم آورد، از خدا بخواهم كه او را در دنیا به شدیدترین نحو عذاب كند. در آخرت نیز، وی از زیانكاران خواهد بود.»(13)
زیارت امام رضا (ع)
حضرت عبدالعظیم حسنى (ع) از امام جواد (ع) روايت ميكند كه آن حضرت فرمودند: «هر كس پدرم -امامرضا(ع)- را بامعرفت به حقش، در طوس زیارت كند، بهشت را نزد خداوند برای او ضمانت میكنم.»(14)
انتظار فرج
حضرت عبدالعظیم میگوید: «امام جواد (ع) برای من فرمود: «به درستی كه قائم خاندان ما همان «مهدی» است كه واجب است در زمان غیبتش، انتظار او كشیده شود و در ظهورش اطاعت گردد. سوگند به خدایی كه محمّد را به رسالت برانگیخت و مارا به امامت مبعوث نمود، اگر از دنیا فقط یك روز باقی بماند، آن روز آنچنان طولانی خواهد شد كه مهدی (ع) از پشت پردهی غیبت ظهور خواهد كرد و زمین را پر از عدل و داد خواهدنمود. خداوند امور ولیعصر را در یك شب، اصلاح خواهد نمود؛ به همان روشی كه امر موسی بن عمران را در یك شب اصلاح كرد....بهترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.»(15)
_________________________________
1- امام زادگان رى، ج 1، ص 78.
2- زندگاني حضرت عبدالعظیم (ع)، ص 30.
3- كمال الدین، ج 2، ص 51.
4- اختران فروزان رى، ص 37.
5- من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 80.
6- امام زادگان رى، جلد 1، ص 74.
7- رجال نجاشى، ص 247.
8- روح و ریحان، ص 248.
9- امام زادگان رى، ج 1، ص 120.
10- همان منبع، ص 122.
11- كامل الزیارات، ص 324.
12- همان، ص 324.
13- اختصاص، ص 247.
14- عیون الاخبار، ص 341.
15- كمال الدین، ج 1، ص 188.
منبع: نشریه خیمه