به گزارش مشرق، بعد از باخت تیم ملی فوتبال ایران برابر عراق در ضربات پنالتی مرحله یک چهارم نهایی رقابتهای جام ملتهای آسیا بحثهای حاشیهای زیادی مطرح شده است. موضوعی که در ادوار قبل هم به چشم میآمد. منتقدان سرمربی تیم ملی و کارلوس کیروش به شدت علیه یکدیگر تاختهاند و این موضوعی است که به نظر هیچ نفعی برای بهبود اوضاع نخواهد داشت. شاهین رحمانی مدیر - دپارتمان فدراسیونهای فوتبال آسیا با تاکید بر این نکته به نکاتی دیگر در خصوص شرایط فوتبال ایران و تیم ملی پرداخته است که متن گفتگوی وی به شرح زیر است:
بحثهای تکراری
بعد از باخت تیم ملی فوتبال این بحثهایی که صورت میگیرد همه تکراری هستند. به نظرم در این شرایط باید دو نکته را مد نظر قرار دهیم، اول اینکه تیم ملی در این تورنمنت اشتباه فاحش نداشت و دوم اینکه روند مدیریت بر تیم ملی خیلی خوب بوده است. در واقع بازیکنان تیم کشورمان چه داخل زمین و چه خارج از آن رفتار حرفهای خیلی خوبی داشتند. اینها مسایلی بود که باید درباره تیم ملی در استرالیا مدنظر قرار داد.
با این حال شاهد بحثهای معمول و تکراری درباره تیم ملی هستیم. حرفهایی که همیشه وجود داشتند. افرادی که این روزها به شدت انتقاد میکنند بهتر است حرف تازهای بزنند. باید برویم دنبال علت این موضوع که چرا ما نمیتوانیم به موفقیت برسیم. کسی که درباره تیم ملی صحبت میکند بهتر است بررسی کند که چرا از سال 1976 تا به امروز ما نتوانستهایم به موفقیت برسیم. اینکه کیروش یا پولادی مقصر هستند هیچ دردی را دوا نمیکند. ما واقعا باید ببینیم که مشکلی اصلی این فوتبال چیست.
بازنده و برنده بزرگ
تا زمانی که به این مسایل پرداخته میشود مشکل اصلی مشخص نخواهد شد. وقتی همچنان نزدیک به چهار دهه است که به این بحثها میپردازیم یک بازنده بزرگ خواهیم داشت و آن فوتبال ایران است. در این بین یک برنده بزرگ هم داریم. این برنده تمام مدیران ورزش هستند که در سالهای گذشته مسئولیت ورزش کشور را در دست داشتند ولی کاری برای این رشته نکردهاند یا دست کم کار بزرگ و آینده داری را از آنها ندیدهایم.
بیتوجه به برنامههای مدیران گذشته
متاسفانه کسی در این ورزش سراغ مسئولان سازمان تربیتبدنی یا حالا وزارت ورزش را نمیگیرد که 10 سال پیش چه کاری انجام دادهاند که برآیند آن برای فوتبال همینی است که دیده میشود. کسی از آقای هاشمیطبا یا مهرعلیزاده نمی پرسد شما که مسئول اول ورزش کشور بودهاید برای فوتبال ایران در آینده چه استراتژی داشتهاید؟ چرا کسی از مسئولان سابق ورزش نمیپرسد اگر استراتژی داشتهاید آیا اجرایی شده است یا نه؟ آیا به آن چیزی که میخواستید رسیدهایم یا خیر و دلایل آن چه بوده است؟
فقط تیمداری
من میگویم به جرات در تمام این سالها برنامه ویژهای برای آینده نداشتهایم. در تمام این مدت مدیریت ورزش ما وقت خود را صرف تیمداری کرده است. البته تیمداری برای جام ملتها خوب بوده است و دیدیم که بازیکنان به نسبت قبل چقدر رفتار حرفهای داشتهاند. نظم آنها در همه ابعاد خوب بوده و قابل توجه است و این را می تواند مد نظر قرار داد اما این موضوعی نیست که برای آینده مورد توجه قرار گیرد.
سرگرمی اهالی فوتبال
وقتی تمام انرژی صرف بحثهای سطحی میشود دیگر چه توقعی از تیم ملی می توان داشت. ما نباید از عملکرد تیم ملی در جام ملتها ناراحت باشیم چرا که خوب کار کرد. باید توقعات خودمان بر اساس واقعیتها باشد. با شرایطی که فوتبال ایران دارد نباید بیش از این توقع داشت. به نظرم هدف گرفتن کیروش بعد از این مسابقات نوعی سرگرمی شده است. هیچ کدام از منتقدان تحلیل مدیریت ندارند. ما در این تورنمنت هم شانس قهرمانی داشتیم مثل دوره های قبل. شما اگر نگاه کنید میبینید که در دوره های قبل هم تا این مرحله پیش آمده بودیم اما هر بار به دلایلی کنار رفتم مثل سال 1984 که با گل به خودی حذف شدیم.
ایجاد جهش
ما باید به دنبال این باشیم که چرا در تمام این سالها نتوانستهایم جهشی داشته باشیم. برای ایجاد جهش نیاز به یک برنامه استراتژیک داریم. اینکه در سه دهه گذشته برنامه استراتژیک ما برای فوتبال ایران چه بوده است. باید ژاپن را ببینیم. این تیم باخته است ولی برنامههایش ادامه دارد. ژاپن به طور حتم در دوره بعدی جام ملتهای آسیا نیز بازیکنان جدید با کیفیتی با خود به همراه میآورد اما این ما هستیم که مدام دنبال این میگردیم که آیا بازیکن داریم به جام ببریم یا نه؟ همه سرمایه ما مثل تخم مرغ هایی بودهاند که در سبد نتیجه گیری گذاشتهایم و حالا هم افتادهاند و شکستهاند.
از تریبون استفاده کنند
کارشناسان و مربیانی مثل قلعهنویی که دارای تریبون هستند باید از این تریبون به نحو شایسته استفاده کنند و به نتیجه گیری نپردازند. باید به دنبال این برویم که مسئولان قبلی ورزش کشور نقطه گذاریهایشان برای فوتبال در سال 2015 کجا بوده و در حال حاضر کجا ایستادهایم. باید چند مربی و داور در این سال تربیت میکردیم؟ اینکه بخواهیم بحثهای شخصی را مطرح کنیم به هیچ جایی نخواهیم رسید. در دوره قلعهنویی و قطبی هم این بحثهای شخصی مطرح شده بود. الان هم این اتفاق را شاهد هستیم پس انتظار نداشته باشیم روند فوتبال ایران در آینده تغییر کند.
بحثهای تکراری
بعد از باخت تیم ملی فوتبال این بحثهایی که صورت میگیرد همه تکراری هستند. به نظرم در این شرایط باید دو نکته را مد نظر قرار دهیم، اول اینکه تیم ملی در این تورنمنت اشتباه فاحش نداشت و دوم اینکه روند مدیریت بر تیم ملی خیلی خوب بوده است. در واقع بازیکنان تیم کشورمان چه داخل زمین و چه خارج از آن رفتار حرفهای خیلی خوبی داشتند. اینها مسایلی بود که باید درباره تیم ملی در استرالیا مدنظر قرار داد.
با این حال شاهد بحثهای معمول و تکراری درباره تیم ملی هستیم. حرفهایی که همیشه وجود داشتند. افرادی که این روزها به شدت انتقاد میکنند بهتر است حرف تازهای بزنند. باید برویم دنبال علت این موضوع که چرا ما نمیتوانیم به موفقیت برسیم. کسی که درباره تیم ملی صحبت میکند بهتر است بررسی کند که چرا از سال 1976 تا به امروز ما نتوانستهایم به موفقیت برسیم. اینکه کیروش یا پولادی مقصر هستند هیچ دردی را دوا نمیکند. ما واقعا باید ببینیم که مشکلی اصلی این فوتبال چیست.
بازنده و برنده بزرگ
تا زمانی که به این مسایل پرداخته میشود مشکل اصلی مشخص نخواهد شد. وقتی همچنان نزدیک به چهار دهه است که به این بحثها میپردازیم یک بازنده بزرگ خواهیم داشت و آن فوتبال ایران است. در این بین یک برنده بزرگ هم داریم. این برنده تمام مدیران ورزش هستند که در سالهای گذشته مسئولیت ورزش کشور را در دست داشتند ولی کاری برای این رشته نکردهاند یا دست کم کار بزرگ و آینده داری را از آنها ندیدهایم.
بیتوجه به برنامههای مدیران گذشته
متاسفانه کسی در این ورزش سراغ مسئولان سازمان تربیتبدنی یا حالا وزارت ورزش را نمیگیرد که 10 سال پیش چه کاری انجام دادهاند که برآیند آن برای فوتبال همینی است که دیده میشود. کسی از آقای هاشمیطبا یا مهرعلیزاده نمی پرسد شما که مسئول اول ورزش کشور بودهاید برای فوتبال ایران در آینده چه استراتژی داشتهاید؟ چرا کسی از مسئولان سابق ورزش نمیپرسد اگر استراتژی داشتهاید آیا اجرایی شده است یا نه؟ آیا به آن چیزی که میخواستید رسیدهایم یا خیر و دلایل آن چه بوده است؟
فقط تیمداری
من میگویم به جرات در تمام این سالها برنامه ویژهای برای آینده نداشتهایم. در تمام این مدت مدیریت ورزش ما وقت خود را صرف تیمداری کرده است. البته تیمداری برای جام ملتها خوب بوده است و دیدیم که بازیکنان به نسبت قبل چقدر رفتار حرفهای داشتهاند. نظم آنها در همه ابعاد خوب بوده و قابل توجه است و این را می تواند مد نظر قرار داد اما این موضوعی نیست که برای آینده مورد توجه قرار گیرد.
سرگرمی اهالی فوتبال
وقتی تمام انرژی صرف بحثهای سطحی میشود دیگر چه توقعی از تیم ملی می توان داشت. ما نباید از عملکرد تیم ملی در جام ملتها ناراحت باشیم چرا که خوب کار کرد. باید توقعات خودمان بر اساس واقعیتها باشد. با شرایطی که فوتبال ایران دارد نباید بیش از این توقع داشت. به نظرم هدف گرفتن کیروش بعد از این مسابقات نوعی سرگرمی شده است. هیچ کدام از منتقدان تحلیل مدیریت ندارند. ما در این تورنمنت هم شانس قهرمانی داشتیم مثل دوره های قبل. شما اگر نگاه کنید میبینید که در دوره های قبل هم تا این مرحله پیش آمده بودیم اما هر بار به دلایلی کنار رفتم مثل سال 1984 که با گل به خودی حذف شدیم.
ایجاد جهش
ما باید به دنبال این باشیم که چرا در تمام این سالها نتوانستهایم جهشی داشته باشیم. برای ایجاد جهش نیاز به یک برنامه استراتژیک داریم. اینکه در سه دهه گذشته برنامه استراتژیک ما برای فوتبال ایران چه بوده است. باید ژاپن را ببینیم. این تیم باخته است ولی برنامههایش ادامه دارد. ژاپن به طور حتم در دوره بعدی جام ملتهای آسیا نیز بازیکنان جدید با کیفیتی با خود به همراه میآورد اما این ما هستیم که مدام دنبال این میگردیم که آیا بازیکن داریم به جام ببریم یا نه؟ همه سرمایه ما مثل تخم مرغ هایی بودهاند که در سبد نتیجه گیری گذاشتهایم و حالا هم افتادهاند و شکستهاند.
از تریبون استفاده کنند
کارشناسان و مربیانی مثل قلعهنویی که دارای تریبون هستند باید از این تریبون به نحو شایسته استفاده کنند و به نتیجه گیری نپردازند. باید به دنبال این برویم که مسئولان قبلی ورزش کشور نقطه گذاریهایشان برای فوتبال در سال 2015 کجا بوده و در حال حاضر کجا ایستادهایم. باید چند مربی و داور در این سال تربیت میکردیم؟ اینکه بخواهیم بحثهای شخصی را مطرح کنیم به هیچ جایی نخواهیم رسید. در دوره قلعهنویی و قطبی هم این بحثهای شخصی مطرح شده بود. الان هم این اتفاق را شاهد هستیم پس انتظار نداشته باشیم روند فوتبال ایران در آینده تغییر کند.