به گزارش مشرق، در پی نامه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه خطاب به نوبخت، در زمینه پیادهروی ظریف و وزیر خارجه آمریکا، سخنگوی دولت نامهای خطاب به این دانشجویان نوشت که در بخشی از آن آمده است: «در مورد اینکه چون بخشی از مذاکره وزیر امور خارجه ایران و امریکا به جای نشستن، در حال قدم زدن انجام شد پس «موجبات سرافکندگی و شرمساری اقشار آگاه جامعه فراهم شد»، به این داوری معتقد نیستم. به نظر میرسد حداقل با استادان دانشگاه محل تحصیل خود صحبت کنید. چنانچه اکثریت آنها اظهار داشتند که مذاکره در حال نشستن بلامانع است ولی در حال قدمزدن آن طور که شما در نامه نوشتهاید «اقدام ننگین»، قطعاً اینجانب باید در دفاع از فرزندان غیور ملّت بزرگ و حق شناس ایران یعنی هیأت مذاکره کننده ایرانی که رهبر معظم انقلاب در دیدار مجمع عالی بسیج مستضعفین در تاریخ ششم آذرماه سال 93 مجدداً آنها را تحسین میکنند، تامل کنم.»
در این زمینه برآن شد تا نظر اساتید محترم دانشگاه به خصوص اساتید خبره در حوزه روابط بینالملل را در زمینه تفاوت یا عدم تفاوت این دو نوع مذاکره جویا شود.
دکتر فوأد ایزدی استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره پاسخ اخیر نوبخت به دانشجویان اظهار داشت: راه رفتن دو وزیر لزوما در حالت عادی و زمانی که روابط دو کشور معمولی و دوستانه است، خلاف نیست.
ایزدی ادامه داد: در شرایط عادی نه تنها ممکن است آنها با یکدیگر راه بروند و قدم بزنند بلکه با هم به استخر میروند و ورزش هم میکنند؛ بوش پسر که چند سال قبل به عربستان رفته بود در رقص شمشیر کنار پادشاه عربستان مشغول رقصیدن شد و این یعنی ممکن است چهرههای دیپلماتیک سیاسی با یکدیگر برقصند و این لزوما مشکلی ندارد.
استاد دانشگاه تهران به اقدام وزیر امور خارجه کشورمان اشاره کرد و افزود: کار وزیر امور خارجه ایران در حالی که ما وسط یکسری از مذاکرات دیپلماتیک بسیار حساس قرار داریم و این دو کشور با هم مشکلاتی داشتهاند، عرف دیپلماتیک خاص خود را دارد.
این متخصص دیپلماسی عمومی تصریح کرد: چند روز قبل از پیادهروی وزیر امور خارجه کشورمان با جانکری، دولت آمریکا ما را به حمله نظامی تهدید کرد و اوباما نیز در سخنرانی کنگره ایران را تهدید به حمله نظامی کرد که این امر خلاف منشور سازمان ملل بود.
ایزدی بر همین اساس اضافه کرد: در این شرایط که کشور ما به صورت غیرقانونی تهدید به حمله نظامی میشود کار دیپلماتهای ما این است که از عرف دیپلماتیک پیروی کنند؛ از این رو مشکل ما قدم زدن و هواخوری نیست بلکه مشکل اقدام دیپلماتیک خلاف معمول است که اگر این عرف رعایت نشود، مشکل ایجاد خواهد شد.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در تشریح این موضوع اظهار داشت: دولت آمریکا با کشورهای متعددی مشکل داشته اما در هیچ موردی ما ندیدهایم که دو وزیر خارجه زمانی که این مشکلات همچنان پابرجا بوده با یکدیگر قدم بزنند چراکه اگر شما خلاف عرف دیپلماتیک عمل کنید طرف مقابل نتیجه میگیرد، ما اگر ایران را تحریم غیرقانونی و تهدید نظامی کنیم و توافق ژنو را نقض کنیم طرف ایرانی آنقدر برای رسیدن به توافق علاقمند است که حتی حاضر میشود اصول اولیه دیپلماتیک را هم نقض کند.
وی با بیان اینکه طرف مقابل چنین تصویری از نقض عرف دیپلماتیک از سوی ایران دارد، تصریح کرد: در واقع تصویر آنها این است که دولت روحانی آنقدر بر روی مذاکرات سرمایهگذاری کرده که طرف آمریکایی احساس میکند هر کاری انجام دهد مقامات ایرانی حاضرند چشمپوشی کنند و هر گونه امتیازی بدهند.
ایزدی ادامه داد: معاون کری به رابرت منندز رییس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا گفته بود «تحریم جدید علیه ایران تصویب نکنید چرا که ایران از پای میز مذاکره بلند میشود» اما منندز تاکید داشت که این چنین نخواهد بود؛ چرا او به این اصل رسیده است؟ چون میبیند که دولت یازدهم خطوط قرمزش مشخص نیست و هر اهانتی که بشود آنها باز هم پای کار هستند حتی اگر به پیامبرشان اهانت شود.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران با اشاره به اینکه این اقدام وزیر امور خارجه کشورمان در قدم زدن با جانکری همزمان با اهانت به پیامبر اسلام و اوج محکومیت این اقدام در دنیا بود، یادآور شد: بنابراین این امر نه تنها خلاف آرمانهای ما بود بلکه وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهان اسلام پایین میآورد چراکه وقتی در همه جای دنیا علیه آمریکا و فرانسه به خاطر اهانت به پیامبر اسلام تظاهرات میشود وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی که رهبر کشورش چند سال قبل حکم ارتداد سلمان رشدی را داده بود، بیتوجه به مسائل جهان اسلام با وزیر خارجه آمریکا پیادهروی میکند.
وی خاطرنشان کرد: این تصمیم از سوی دولت آمریکا مدیریت شد و این برای ما و در ذهن مسلمانان دنیا بد بود.
ایزدی در ادامه در تشریح علت اشتباه بودن پیادهروی با جانکری به موضوع ضربه خوردن به مذاکرات اشاره کرد و گفت: زمانی که طرف مقابل احساس میکند شما خط قرمز ندارید و خط قرمز شما دائم جلو و عقب میشود یا رئیسجمهور کشور شما میگوید آرمان ما به سانتریفیوژ ما گره نخورده و غنیسازی باید صنعتی شود، نه تنها در راه رفتن بلکه در نشستن هم عرف دیپلماتیک رعایت نمیشود بنابراین طرف مقابل از شما انتظار دارد که امتیاز بیشتری بدهید.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برهمین اساس اظهار داشت: با این رفتارها طرف مقابل انتظاراتی از جمله دسترسی به سایتهای نظامی ایران برایش ایجاد میشود چرا که میبیند خط قرمز ایران مشخص نیست و نه تنها عرف دیپلماتیک رعایت نمیشود بلکه حرفهای متناقض زده شده و زیکزاکی عمل میشود؛ اما نظام در نهایت حاضر نخواهد بود اجازه دسترسی به سایتهای نظامی را بدهد و در نتیجه مذاکرات شکست میخورد در حالی که مسئول اصلی این شکست شیطنتهای دولت آمریکا و عدم توجه به مباحث حرفهای در نوع مذاکرات است چراکه ما باید سنگین برخورد کنیم.
«اگر آنها احساس کنند هر اجحافی میتوانند در حق ایران انجام دهند و اتفاقی هم نمیافتد این منجر به شکست مذاکرات میشود بنابراین اگر میگوییم قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا خلاف است به این دلیل است که خطوط قرمز ما را مخدوش میکند و نتیجه آن نیز شکست مذاکرات خواهد بود.»
ایزدی تصریح کرد: ما در عرصه دیپلماتیک به عملکرد حرفهای در عرف دیپلماتیک نیاز داریم و در غیر این صورت نتایجی به بار خواهد آمد که برای کشور خوب نیست.
استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در عین حال به تفاوت فرهنگها نیز اشاره کرد و گفت: وقتی در فرهنگ ایرانی شما میخواهید یک رابطهای را بهتر و خوب کنید ممکن است رفتار باز داشته باشید و لبخند بزنید و این مبتنی بر تفکر ایرانی است اما در تفکر آمریکایی و به ویژه در بین دولتمردان آنها این برداشت وجود ندارد و احساس میکنند که شما تحت فشارها کوتاه آمدهاید لذا باید به این تفاوت های فرهنگی نیز توجه شود.