به گزارش مشرق، 5 شکست متوالی برای پرطرفدارترین تیم آسیا؛ پرسپولیس باز هم باخت؛ این باختها عادی شده است؛ هواداران به دیدن باختهای تیم محبوبشان عادت کردهاند و گویا برای مسئولان وزارت ورزش هم ناراحتی این هواداران و ناکامیهای تیمی که زیر نظرشان است عادی شده و این موضوع اهمیتی برای آنها ندارد.
از روزی که محمود گودرزی بر صندلی وزارت ورزش و جوانان نشست، با برنامه جلو آمد. برنامهای برای خصوصیسازی پرسپولیس و استقلال و مصّر بود که این کار به هر شکلی که شده انجام شود. با همکاری وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان خصوصیسازی نیز بخش اعظمی از این برنامه پیش رفته و این دو باشگاه اکنون در آستانه واگذاری هستند.
وزارت ورزش هم برای اینکه تمرین خصوصیسازی کند، این دو باشگاه را ابتدای فصل دچار دگرگونی کرد. تغییر اعضای هیئت مدیره که در هر دولت و وزارتخانهای اولین راه چاره بود، در دولت تدبیر و امید هم صورت گرفت. حضور افرادی ناشناخته در هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس از ابتدا نگرانی را در هواداران ایجاد کرد. افرادی که برخی وابسته به مجلس و شهرداریها بودند و برخی دیگر نیز صرفاً جهت اینکه تمکن مالی داشتند، وارد هیئت مدیره این دو باشگاه شدند و البته شاید سفارش شده هم بودند.
تغییرات وزارتخانهِ گودرزی در این دو باشگاه که عملاً توسط امیررضا خادم صورت گرفت، شاید در استقلال نتیجهبخش بود و وضعیت این باشگاه تا حدودی سر و سامان گرفت اما ظاهر و باطن در پرسپولیس جز ناکامی چیز دیگری نبود. تغییراتی که در پرسپولیس ایجاد شد، از ابتدا با مشکل مواجه بود. اختلاف نظر شدید بین اعضای هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس از اول به گوش میرسید که در میانه راه هم با رفتن علیرضا رحیمی این اختلاف نظرها سر باز کرد. در رأس این اختلاف نظرها حمیدرضا سیاسی قرار داشت که فرد متمول هیئت مدیره بود. سیاسی چون برای باشگاه پول داشت، مسئولان وزارت ورزش هم کاری با او نداشتند. رئیس هیئت مدیره باشگاه که علی دایی را برکنار کرده بود و باعث رفتن مدیرعامل هم شد، در ادامه راه و با رأی اعضای هیئت مدیره روی صندلی مدیرعاملی نشست.
مدیرعاملی سیاسی در باشگاه پرسپولیس عمر زیادی نداشت. او راهی زندان شد تا پرسپولیس در آستانه فصل نقلوانتقالات نیم فصل بدون مدیرعامل شود. همه از این موضوع ابراز نگرانی میکردند به جز مسئولانی که باید نگران باشند. سیاسی به زندان رفت نیز مورد حمایت وزارت ورزش قرار گرفت. در باشگاه کسی پاسخگو نبود و در وزارت ورزش هم «إلا ما شاء الله»! وزارت ورزشیها از انتشار خبری خوش و خوب برای هواداران خبر داده بود، خبر خوشی که تا امروز اعلام نشده است.
پرسپولیس با مدیرعاملی که در زندان بود وارد فصل نقلوانتقالات شد. در باشگاه کسی مسئول نبود که بخواهد با بازیکنان مدنظر کادرفنی مذاکره کند و البته در این بین هر کس، هر کاری که دوست داشت انجام میداد. در نهایت وزارت ورزش تصمیمگیری کرد. این بار هم نه تصمیمی جدی تا برای این باشگاه مدیرعاملی انتخاب کند، بلکه سیاسی همچنان مدیرعامل پرسپولیس ماند تا علیاکبر طاهری به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره و مسئول اجرایی باشگاه عهده دار کارها باشد. ضعف پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات مسئلهای بود که کادرفنی هم به آن اذعان داشت اما بازهم فکری به حال این ضعف نشد. شکستهای این روزهای پرسپولیس ناشی از سوء مدیریتی است که در قبال این باشگاه صورت گرفت و اکنون هم در باشگاه هیچ فردی وجود ندارد که بخواهد تصمیمی جدی برای این تیم بگیرد.
مسئولان وزارت ورزش و جوانان که خود را متولی پرسپولیس و استقلال میدانند، این روزها به جای اینکه فکری به حال این تیمها کنند منتظر رسیدن 27 بهمن ماه هستند. تاریخی که اعلام شده مشخص کننده وضعیت واگذاری این دو باشگاه است و هواداران هم باید تا این تاریخ صبر کنند. تا این تاریخ هر تیمی که بر پرسپولیس بتازد و هر روز وضعیت این تیم را بغرنجتر کند، اهمیتی برای مسئولان این باشگاه ندارد.
پرسپولیس با همین وضعیت باید وارد مسابقات لیگ قهرمانان آسیا شود و مطمئناً با این شرایط جز حریفی دست گرمی و زنگ تفریح برای تیمهای عربی، چیز دیگری از پرسپولیس نخواهیم دید. تیمی که نماینده ایران در آسیا خواهد بود و در این بین منافع ملی هم در خطر است. این حاصل مدیریتی است که در انتخاب اعضای هیئت مدیره پول را بر مدیریت ارجح دانست و حالا هواداران باید چوب آن را بخورند، چون مسئولان به فکر نیستند.
از نظر فنی هم که پرسپولیس حرفی برای گفتن ندارد، آن از ابتدای فصل که آنگونه یارگیری شد و این هم از نیمفصل که بازیکنی چون تادو به این تیم آمد. از پرسپولیس، این روزها هیچ چیزی نمانده؛ هیچ چیز. با این شرایط آنها باید شانس بیاورند که به دسته پایینتر سقوط نکنند. نه از درخشان کاری برمیآید و نه از بزرگتر از او. این پرسپولیس بد بسته شده و در نیمفصل هم ضعیفتر شد و در این میان هوادار است که غصه میخورد و وزارت ورزش است که فقط تماشا میکند.
از روزی که محمود گودرزی بر صندلی وزارت ورزش و جوانان نشست، با برنامه جلو آمد. برنامهای برای خصوصیسازی پرسپولیس و استقلال و مصّر بود که این کار به هر شکلی که شده انجام شود. با همکاری وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان خصوصیسازی نیز بخش اعظمی از این برنامه پیش رفته و این دو باشگاه اکنون در آستانه واگذاری هستند.
وزارت ورزش هم برای اینکه تمرین خصوصیسازی کند، این دو باشگاه را ابتدای فصل دچار دگرگونی کرد. تغییر اعضای هیئت مدیره که در هر دولت و وزارتخانهای اولین راه چاره بود، در دولت تدبیر و امید هم صورت گرفت. حضور افرادی ناشناخته در هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس از ابتدا نگرانی را در هواداران ایجاد کرد. افرادی که برخی وابسته به مجلس و شهرداریها بودند و برخی دیگر نیز صرفاً جهت اینکه تمکن مالی داشتند، وارد هیئت مدیره این دو باشگاه شدند و البته شاید سفارش شده هم بودند.
تغییرات وزارتخانهِ گودرزی در این دو باشگاه که عملاً توسط امیررضا خادم صورت گرفت، شاید در استقلال نتیجهبخش بود و وضعیت این باشگاه تا حدودی سر و سامان گرفت اما ظاهر و باطن در پرسپولیس جز ناکامی چیز دیگری نبود. تغییراتی که در پرسپولیس ایجاد شد، از ابتدا با مشکل مواجه بود. اختلاف نظر شدید بین اعضای هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس از اول به گوش میرسید که در میانه راه هم با رفتن علیرضا رحیمی این اختلاف نظرها سر باز کرد. در رأس این اختلاف نظرها حمیدرضا سیاسی قرار داشت که فرد متمول هیئت مدیره بود. سیاسی چون برای باشگاه پول داشت، مسئولان وزارت ورزش هم کاری با او نداشتند. رئیس هیئت مدیره باشگاه که علی دایی را برکنار کرده بود و باعث رفتن مدیرعامل هم شد، در ادامه راه و با رأی اعضای هیئت مدیره روی صندلی مدیرعاملی نشست.
مدیرعاملی سیاسی در باشگاه پرسپولیس عمر زیادی نداشت. او راهی زندان شد تا پرسپولیس در آستانه فصل نقلوانتقالات نیم فصل بدون مدیرعامل شود. همه از این موضوع ابراز نگرانی میکردند به جز مسئولانی که باید نگران باشند. سیاسی به زندان رفت نیز مورد حمایت وزارت ورزش قرار گرفت. در باشگاه کسی پاسخگو نبود و در وزارت ورزش هم «إلا ما شاء الله»! وزارت ورزشیها از انتشار خبری خوش و خوب برای هواداران خبر داده بود، خبر خوشی که تا امروز اعلام نشده است.
پرسپولیس با مدیرعاملی که در زندان بود وارد فصل نقلوانتقالات شد. در باشگاه کسی مسئول نبود که بخواهد با بازیکنان مدنظر کادرفنی مذاکره کند و البته در این بین هر کس، هر کاری که دوست داشت انجام میداد. در نهایت وزارت ورزش تصمیمگیری کرد. این بار هم نه تصمیمی جدی تا برای این باشگاه مدیرعاملی انتخاب کند، بلکه سیاسی همچنان مدیرعامل پرسپولیس ماند تا علیاکبر طاهری به عنوان نایب رئیس هیئت مدیره و مسئول اجرایی باشگاه عهده دار کارها باشد. ضعف پرسپولیس در فصل نقلوانتقالات مسئلهای بود که کادرفنی هم به آن اذعان داشت اما بازهم فکری به حال این ضعف نشد. شکستهای این روزهای پرسپولیس ناشی از سوء مدیریتی است که در قبال این باشگاه صورت گرفت و اکنون هم در باشگاه هیچ فردی وجود ندارد که بخواهد تصمیمی جدی برای این تیم بگیرد.
مسئولان وزارت ورزش و جوانان که خود را متولی پرسپولیس و استقلال میدانند، این روزها به جای اینکه فکری به حال این تیمها کنند منتظر رسیدن 27 بهمن ماه هستند. تاریخی که اعلام شده مشخص کننده وضعیت واگذاری این دو باشگاه است و هواداران هم باید تا این تاریخ صبر کنند. تا این تاریخ هر تیمی که بر پرسپولیس بتازد و هر روز وضعیت این تیم را بغرنجتر کند، اهمیتی برای مسئولان این باشگاه ندارد.
پرسپولیس با همین وضعیت باید وارد مسابقات لیگ قهرمانان آسیا شود و مطمئناً با این شرایط جز حریفی دست گرمی و زنگ تفریح برای تیمهای عربی، چیز دیگری از پرسپولیس نخواهیم دید. تیمی که نماینده ایران در آسیا خواهد بود و در این بین منافع ملی هم در خطر است. این حاصل مدیریتی است که در انتخاب اعضای هیئت مدیره پول را بر مدیریت ارجح دانست و حالا هواداران باید چوب آن را بخورند، چون مسئولان به فکر نیستند.
از نظر فنی هم که پرسپولیس حرفی برای گفتن ندارد، آن از ابتدای فصل که آنگونه یارگیری شد و این هم از نیمفصل که بازیکنی چون تادو به این تیم آمد. از پرسپولیس، این روزها هیچ چیزی نمانده؛ هیچ چیز. با این شرایط آنها باید شانس بیاورند که به دسته پایینتر سقوط نکنند. نه از درخشان کاری برمیآید و نه از بزرگتر از او. این پرسپولیس بد بسته شده و در نیمفصل هم ضعیفتر شد و در این میان هوادار است که غصه میخورد و وزارت ورزش است که فقط تماشا میکند.