به گزارش مشرق، شبکه تلویزیونی سی ان ان گفت: قربانیان از سنین و جنسیتهای مختلف از توحش گروه موسوم به داعش ، متحمل رنج و عذاب شده اند. شماری از زنان و دخترانی که به دام داعش افتاده اند، از همه جا قطع ارتباط شده و هدف تجاوز به عنف قرار گرفته اند. یکی از زنان سوری در گفتگو با سی ان ان شرح زندگی خود را بیان کرد. وی مجبور شد با یکی از ستیزه جویان داعشی ازدواج کند و آن زمان بود که اقدامات وحشتناک داعش را تجربه کند . وی خاطرات هولناکی را بیان می کند. او بسیار وحشت زده است.
این زن سوری با چشمان گریان گفت:« حتی حالا هم نمی توانم تجاربی را که داشته ام هضم کنم. آنها زندگی مرا نابود کردند. وقتی داعشی ها به شهر ما در سوریه رسیدند، هرفردی را که احساس می کردند درمقابل داعش می ایستد، بازداشت می کردند. آنها پدر مرا نیز بازداشت کردند. برادر من در درگیری ها کشته شد. آنها پدر مرا به این علت بازداشت کردند که سلاح داشت. من و مادرم برای آزادی پدرم التماس می کردیم. آنها به مادرم گفتند که اگر با رئیس پلیس شریعت داعشی ازدواج کنم، آنها پدرم را آزاد خواهند کرد. آنها می خواستند در مقابل ازدواج من با ابومحمد العراقی، پدرم را آزاد کنند. البته ابومحمد العراقی نام مستعار بود و من هرگز نام واقعی او را متوجه نشدم. همه دختران در رویاهای خود به فکر لباس بلند و سفید عروسی هستند. من از این موقعیت محروم شدم.
این ازدواج، مرا نابود کرد. در شب اول ، او هیچ احساسی از خودش نشان نداد و فقط می خواست به خواسته خودش برسد و من مجبور بودم به خواسته او تن دربدهم. شوهرم به من اجازه می داد فقط در حضور خود او از گوشی تلفن او استفاده کنم و با والدینم صحبت کنم. من درواقع، زندانی او و برده جنسی او بودم. من نمی توانستم از خانه خارج شوم و با کسی ملاقات کنم. کسی نمی توانست به دیدن من بیاید. شوهر من ، افراد را به علت سیگار کشیدن بازداشت می کرد اما خودش در خانه سیگار می کشید! شوهرم در درگیری ها کشته شد و من توانستم به ترکیه فرار کنم. آنها می خواستند مرا به عقد یکی دیگر از جنگجویان داعشی دربیاورند. آنها هروقت بخواهند دختری را عقد می کنند و هر وقت بخواهند او را طلاق می دهند. من مجبور بودم برای نجات پدرم، به این ازدواج تن دربدهم.»
صدها زن و دختر در منطقه مجبور شده اند عروسان داعشی ها شوند. یک سوم این افراد کمتر از هجده سال سن داشته اند. به گفته زن مذکور سوری، به محض اینکه دختری سیزده ساله می شود، داعشی ها او را شناسایی می کنند و مدعی داشتن او می شوند و بسیاری از این دختران ، چاره دیگری به غیر از تن دادن به چنین ازدواجهایی ندارند. چنین ازدواجهایی، روح این دختران را تکه تکه و نابود می کند.
این زن سوری با چشمان گریان گفت:« حتی حالا هم نمی توانم تجاربی را که داشته ام هضم کنم. آنها زندگی مرا نابود کردند. وقتی داعشی ها به شهر ما در سوریه رسیدند، هرفردی را که احساس می کردند درمقابل داعش می ایستد، بازداشت می کردند. آنها پدر مرا نیز بازداشت کردند. برادر من در درگیری ها کشته شد. آنها پدر مرا به این علت بازداشت کردند که سلاح داشت. من و مادرم برای آزادی پدرم التماس می کردیم. آنها به مادرم گفتند که اگر با رئیس پلیس شریعت داعشی ازدواج کنم، آنها پدرم را آزاد خواهند کرد. آنها می خواستند در مقابل ازدواج من با ابومحمد العراقی، پدرم را آزاد کنند. البته ابومحمد العراقی نام مستعار بود و من هرگز نام واقعی او را متوجه نشدم. همه دختران در رویاهای خود به فکر لباس بلند و سفید عروسی هستند. من از این موقعیت محروم شدم.
این ازدواج، مرا نابود کرد. در شب اول ، او هیچ احساسی از خودش نشان نداد و فقط می خواست به خواسته خودش برسد و من مجبور بودم به خواسته او تن دربدهم. شوهرم به من اجازه می داد فقط در حضور خود او از گوشی تلفن او استفاده کنم و با والدینم صحبت کنم. من درواقع، زندانی او و برده جنسی او بودم. من نمی توانستم از خانه خارج شوم و با کسی ملاقات کنم. کسی نمی توانست به دیدن من بیاید. شوهر من ، افراد را به علت سیگار کشیدن بازداشت می کرد اما خودش در خانه سیگار می کشید! شوهرم در درگیری ها کشته شد و من توانستم به ترکیه فرار کنم. آنها می خواستند مرا به عقد یکی دیگر از جنگجویان داعشی دربیاورند. آنها هروقت بخواهند دختری را عقد می کنند و هر وقت بخواهند او را طلاق می دهند. من مجبور بودم برای نجات پدرم، به این ازدواج تن دربدهم.»
صدها زن و دختر در منطقه مجبور شده اند عروسان داعشی ها شوند. یک سوم این افراد کمتر از هجده سال سن داشته اند. به گفته زن مذکور سوری، به محض اینکه دختری سیزده ساله می شود، داعشی ها او را شناسایی می کنند و مدعی داشتن او می شوند و بسیاری از این دختران ، چاره دیگری به غیر از تن دادن به چنین ازدواجهایی ندارند. چنین ازدواجهایی، روح این دختران را تکه تکه و نابود می کند.