سابقه حضور فیلمهای پناهی در جشنواره برلین پس از محکومیت
پناهی پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ بابت فیلمی که تصمیم داشت در مورد حواشی آن بسازد و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی انجام دهد، حدود سه ماه به زندان افتاد و پس از آزادی به غیر از ممنوعالخروجی از ایران، به مدت بیست سال از حقوق اجتماعی از جمله حق فیلمسازی، فیلمنامهنویسی، خروج از کشور و مصاحبه با رسانههای داخلی و خارجی محروم شد. با این حال او پس از محکومیت سه فیلم «این یک فیلم نیست»، «پرده» و «تاکسی» را ساخت که در جشنوارههای بینالمللی حضور داشتند.
جعفر پناهی به دلیل تبلیغ علیه جمهوری اسلامی به مدت بیست سال حق فعالیت سینمایی ندارد
جعفر پناهی یک بار در سال ۲۰۰۶ برای کارگردانی فیلم آفساید و یک بار در سال ۲۰۰۹ برای فیلمنامه فیلم پرده (مشترکا با کامبوزیا پرتوی) جایزه خرس نقرهای را از جشنواره برلین گرفته بود. فیلم «تاکسی» (82 دقیقه) آخرین ساخته پناهی در رقابت با 19 فیلم از دیگر نقاط جهان برای دریافت جایزه اصلی شصت و پنجمین جشنواره فیلم برلین (2015) توانست خرس طلایی این جشنواره را بدست آورد.
داستان فیلم «تاکسی»
داستان فیلم «تاکسی» که ساختاری بیشتر شبیه مستند دارد تا فیلم سینمایی، در یک تاکسی زرد رنگ میگذرد که راننده آن جعفر پناهی است؛ در این تاکسی که سه دوربین تعبیه شده در سطح شهر حرکت کرده و اقشار مختلفی را سوار میکند تا گفتگوی آنها با یکدیگر و راننده را در هفت روایت ضبط کند. در آغاز فیلم این شبهه وجود دارد که مسافران از وجود دوربینها آگاهی ندارند و موضوعات مورد بحث اتفاقی و تصادفی هستند، اما روند فیلم خلاف این تصور را نشان میدهد.
پناهی در این فیلم با هویت واقعی خود در تاکسی رانندگی میکند و در یکی از سکانسها مثلا دستفروشی که فیلمهای سینمایی را به صورت غیرمجاز میفروشد، پناهی را میشناسد و با او از فروش فیلمهای غیرمجاز تا مجازات اعدام صحبت میکند. بیشتر مسافران افرادی عادی و گمنام هستند و تنها نسرین ستوده (محکوم امنیتی و فعال علیه قوانین جمهوری اسلامی ایران) که البته در فیلم از او اسمی برده نمیشود، سرشناس است.
نسرین ستوده (محکوم امنیتی و فعال علیه قوانین جمهوری اسلامی ایران) نیز در فیلم «تاکسی» نقش آفرینی کرده است
یکی از این روایتها در فیلم درباره یک دزد و معلم که به عنوان مسافر سوار تاکسی شده و درباره قوانین سخت وضع شده برای دزدی در ایران به بحث و گفتگو میپردازند و در این میان معلم با اشاره به این مطلب که ایران پس از چین سختگیرانهترین قوانین را در این باره دارد، معتقد است که این قوانین برای کسی که مجبور است برای سیر کردن شکم خانوادهاش دست به دزدی بزند، بسیار ناعادلانه و بیش از حد سختگیرانه است.
روایت دیگری از فیلم مربوط است به دختر بچهای که نقش برادرزاده پناهی را بازی میکند و زمانیکه عمویش برای بردن او به مدرسه میآید، به او میگوید که معلمش امروز به او درباره قوانین فیلمسازی و شروط آنکه یک فیلم بتواند در ایران به نمایش درآید، چیست؟ گفته است.
به بخشی از دیالوگهای این دختر بچه با بازی حنا سعیدی (که درواقع خواهرزاده جعفر پناهی است) خطاب به راننده توجه کنید:
«معلممون گفته اگر میخواید یک فیلم قابل پخش بسازید باید این جور چیزا را رعایت کنید: رعایت حجاب و شئونات اسلامی، ممنوعیت تماس زن و مرد، پرهیز از سیاهنمایی، پرهیز از خشونت، ممنوعیت استفاده از کراوات برای شخصیتهای مثبت، عدم استفاده از اسامی ایرانی برای شخصیتهای مثبت، بهتر است از اسامی ائمه اطهار باشد.»
دختربچهای در «تاکسی» برای طعنه به قوانین کشور، شرایط فیلمسازی در ایران را از قول معلم خود در فیلم مطرح میکند
در فیلم یا شبهمستند «تاکسی»، پناهی خواسته است تا به زعم خود تلخیهای زندگی معاصر در ایران را به تصویر بکشد اما در در خلال این گفتگوها میان مسافران و راننده، مخاطب بیشتر به جامعه ایران بدبین میشود و دائم از سیاهنمایی و سانسور در سینما گرفته تا آمار اعدام در ایران و موضوعاتی از این دست میشنود. در واقع اثر آخر این فیلمساز که از نظر ساختار سینمایی فیلم ضعیفی به شمار میآید، بیش از هرچیز شبیه بیانیه سیاسی تصویری است برای کسانی که در ایران زندگی نمیکنند یا اساسا ایرانی نیستند. بیانیههایی که به طور مرتب از رسانهها و نهادهای بینالمللی مخالف حکومت جمهوری اسلامی ایران منتشر میشود.
کاهش اعتبار جشنواره برلین
جشنواره برلین با فاصله گرفتن از انتخاب فیلمها با معیارهای هنری و سینمایی (حداقل از نظر ساختار) و برگزیده کردن فیلم «تاکسی» در کنار 19 فیلم خارجی دیگر که به گفته بسیاری از منتقدین از لحاظ قوارههای سینمایی ضعیف ساخته شده، موجب میشود که انگیزه بسیاری از فیلمسازان برای ارسال فیلم خود به این جشنواره کم شود و در بلند مدت نتواند جزو مهمترین و معتبرترین جشنواهای سینمایی دنیا مانند کن و ونیز به حساب آید.
انتخاب یک فیلم با ساختار ضعیف به عنوان برنده خرس طلایی، انگیزه بسیاری از فیلمسازان را برای ارسال فیلم خود به این جشنواره کم میکند
اقدام این جشنواره برای حمایت بیدریغ از جعفر پناهی، واکنش آقای ایوبی رئیس سازمان سینمایی ایران را نیز برانگیخت و موجب شد تا در نامهای خطاب به مدیر جشنواره فیلم برلین بنویسد: «متاسفم از اینکه شما به بهانه فیلم فیلمسازی که به موجب قانون کشورش فعلا نمیتواند فیلم بسازد (گرچه دارد میسازد)، میخواهید همه را سوار تاکسی سوء تفاهمهای تازهای بر علیه مردم ایران نمایید.» آقای ایوبی در این نامه نوشت بر خلاف آنچه در برلین گفته شد، سازنده فیلم تاکسی "در ایران سوار بر قطار پرشتاب زندگی خویش است و از همه مواهب زندگی آزادانه خود برخوردار است."
رئیس سازمان سینمایی در بخش پایانی نامهاش نوشت: «من هم مانند میلیونها علاقهمند به سینما، صدای مهیب پای سیاست را در جشنواره برلین میشنوم. من هم مانند همه آنها دوست داشتم برلین یادآور فرهنگ و هنر باشد. اما گویی شما سیاست را بر هنر ترجیح دادید. صدای پای سیاست میآید؛ و آجرهایی که در جشنواره شما روی هم قرار میگیرد به سرعت دیوار برلین تازهای برگرد جشنواره شما خواهد کشید.»
حمایت بیدریغ از جعفر پناهی، واکنش آقای ایوبی رئیس سازمان سینمایی ایران را نیز برانگیخت و موجب شد تا نامهای خطاب به مدیر جشنواره فیلم برلین بنویسد
جعفر پناهی پس از بردن خرس طلایی جشنواره برلین در مصاحبهای اعلام کرد که پس از انتشار نامه آقای ایوبی بلافاصله از طریق دوستی به او پیام داده که اجازه دهد در روزهای پایانی جشنواره فیلم فجر «تاکسی» نمایش داده شود و در عوض او از ادامه حضور در رقابت جشنواره برلین انصراف دهد. البته آقای پناهی خود میداند که این یک درخواست غیرقانونی و دهن کجی به حکم صادره دادگاه علیه خود است که در آن به علت ساخت فیلمی علیه امنیت ملی کشور به مدت بیست سال از ساخت فیلم محروم شده است.
عطش کشورهای غربی برای اکران فیلم ضدایرانی
بسیاری از کشورهای غربی مانند آلمان، اتریش، ایتالیا، لهستان، سوئد، سوئیس، نروژ و ... به دنبال خرید این فیلم ایرانستیزانه بودند که کمپانی فرانسوی «ممنتو» توانست بلافاصله بعد از اهداء خرس طلایی به «تاکسی»، این فیلم را ازکمپانی سلولوئید دریم ، فروشنده بینالمللی این فیلم به مبلغ 200 هزار یورو خرید و حق توزیع و اکران فیلم «تاکسی» را در فرانسه به عهده گیرد. این کمپانی قرار است «تاکسی» را با تبلیغات گسترده از 22 ماه آوریل (2 اردیبهشت 94) به پرده سینماهای فرانسه بیاورد.
بسیاری از کشورهای غربی خواستار خرید این فیلم ایرانستیزانه برای اکران عمومی بودند
از کشورهای غربی جز خصومت با مردم ایران انتظاری نیست، اما جای تاسف
است که فیلمسازی توسط امکانات کشور رشد کند و تحت قوانین همین حکومت به اعتبار
برسد و با توجه به حکم دادگاه بازهم مورد لطف قرار بگیرد، اما محصولی تولید کند که وسیله و بهانهای برای خصومت بیشتر توسط کشورهای
مخالف جمهوری اسلامی ایران شود تا آنها با این وسیله به "مقصد" خود
برسند.