متاسفانه برخی از گروههای سیاسی که با دولت تدبیر و امید مشکل دارند تلاش میکنند از احساسات مذهبی مردم سوءاستفاده کنند و با طرح مسایل تحریف شده و دروغ و جعلی احساسات مردم متدین را تحریک کنند.
او در همین مراسم اضافه کرد: ما به رعایت موازین و قانون در حوزه موسیقی موظف هستیم ولی تسلیم برخی گروههای خود سر نمیشویم. زیرا اکثر این افراد عناصر نو رسیدهای هستند که اطلاعات ما نسبت به آنها در بسیاری از زمینهها از جمله مذهب، هنر و موسیقی بیشتر است.و اشاره ای هم به بحث تکخوانی خانم ها براساس آلبومی که اخیرا منتشر شده بود.
و باز چندی پیش او با اشاره به انتقادات وارد شده نسبت به صدور مجوز فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمینه تکخوانی زنان گفته بود : اخیرا موجی را راه انداختند و در آن اعلام میکنند که مجوزی برای تکخوانی زنان داده شده است در صورتی که تکخوانی وجود ندارد و ضمن اینکه عکس آلبومی که به آن انتقاد می کنند عکس یک خانم است اما این آلبوم توسط محسن کرامتی و نوشین طافی همخوانی شده و در واقع تکخوانی نبوده است.
وزیر ارشاد و گرفتاری در یک بازی معکوس
با توجه به اظهارات وزیر محترم،به نظر می رسد این بار جناب وزیر درگیر بازی معکوسی شده اند که از قضا این بار موجب به اشتباه افتادن خود ایشان شده است و بد نیست برای روشن شدن ماجرا شرح این وقایع از زاویه ای دیگرهم شنیده شوند .شاید آن وقت جای دوست و دشمن برای وزیر هم عوض شود و تصویری واقعی تر از میدان پیش رو به دست آورند.
شرح ماجرا از نگاهی دیگر
در حوزه معاونت هنری که زیرمجموعه وزارت ارشاد است اتفاقات غریبی می افتد. هم وزیر محترم ماجراهای به وجود آمده را می دانند و هم ما. از ماجرای آن گروه موسیقی خارج کشور بگیر تا مواجهه در کنسرت تک خوانی زنان و حکایت سفر به آمریکا و ...
در این حوزه یک موضوع دیگر هم بدجوری به چشم می آید و البته انشاالله کاملا اتفاقی است.آن هم نزدیکی موضوعات مطرح شده در بعضی معاونت ها با موضوعات مطرح شده در شبکه های خارجی و معاند است.
یعنی متاسفانه هرچند وقت یکبار در زیرمجموعه های ارشاد موضوعی برجسته سازی می شود و بعد شبکه های خارجی معاند کاملا همگام و همسو با این برجسته سازی تلاش می کنند تا مسیر را برای انجام این اتفاق آماده کنند.
برای مثال چندی پیش در مجتمع جدید نشر چشمه آلبومی رونمایی شد با نام «ترا ای کهن بوم و بر...» که مجریش هم طبق معمول برنامه های این یکی دو سال هم عباس سجادی دوست نزدیک علی مرادخانی و رییس فرهنگسرای نیاوران و ...بود.
همه چیز هم حاکی از آن بود که بالاخره برای اولین بار بعد از انقلاب یک خواننده زن مجوز گرفته است. این القاء هم از سوی منتقدان نورسیده نبود که از جانب دوستان و نزدیکان وزیر و مجموعه های نزدیک به مدیریت کنونی بود.اما این القائات کدام بودند؟
روی جلد جلد این آلبوم عکس خواننده خانم است با بال های فرشته گون و ...داخل جلد هم طوری القا شده است که خواننده اصلی این آلبوم همان خانم است که شاگرد محسن کرامتی بوده و استاد هم زیر صدای هنرجویش زمزمه ای کرده است تا احتمالا مسیر کسب مجوز دور زده شود.
بعد هم در همان مجلس محسن کرامتی(خواننده آلبوم) با اعتراض به محدودیت خوانندگی زنان می گوید : همه ما با صدای یک بانو که برای ما لالایی میخواند با موسیقی آشنا میشویم و آن بانو مادر ماست. بیایید تمامی بانوان را مثل مادر خود بدانیم و اجازه دهیم تا صدایشان شنیده شود.
پشت بندش هم شاعر اثر با غیض و ناراحتی و با اعتراض به وضعیت زنان در ایران می گوید : من شگفتزده هستم که چرا بانوان ما از حق مسلمشان باید تشکر کنند؟ کار به جایی رسیده است که یک بانو وقتی صدای خوبی دارد و این صدا موجب نشاط و شادی دیگران میشود بابت اجازه فعالیتش باید از دیگران تشکر کند اما این حق مسلم اوست. چرا همیشه به دنبال این هستیم که بانوان را در آشپزخانه ببینیم؟
همراهی شبکه های معاند
از همان روز هم شبکه های بی بی سی و صدای آمریکا و من و تو و ...شروع می کنند به پخش برنامه هایی برای مهیا کردن مسیر تکخوانی خانمها: مسابقه و نظرسنجی و مصاحبه و ...
همه هم روی یک جمله مشترک تاکید دارند که انشاالله آن هم اتفاقی است: مگر زن ها لالایی نمی خوانند؟ پس نباید صدایشان ممنوع باشند. و خوشحالی از بابت مجوز گرفتن صدای یک خانم. و این جمله در قالب های مختلف بیان می شود که: اولین صدایی که می شنویم صدای یک زن است و با لالایی گوشمان به شنیدن باز می شود و مام وطن باید لالایی بخواند و ...
از سوی دیگر بازار مجید درخشانی هم داغ تر و پخش نماهنگ هایش بیشتر از قبل می شود. مجید درخشانی هم آهنگسازی است که کلا با وجود حمایت های معاون محترم هنری نه به قانون نگاه می کند و نه شرع. او همین جا و در همین کشور اسلامی گروهی از خوانندگان زن راه انداخته و هرچند وقت یکبار دو تا کار ضبط می کند و خودش و یکی دو مرد دیگر در کنار چند خانم می خوانند و می نوازند. ویدئوهای با کیفیتشان هم تند و تند از شبکه های خارجی پخش می شود.اصلا هم برایش مهم نیست که اینجا مجاز هست یا نیست؟ نظر علما چیست ؟ آیا منعی دارد یا ندارد و ...
جای خالی مراکز نظارتی فرهنگی
وقتی هیچکس را یارای این نباشد که به امثال ایشان کوچکترین ایرادی وارد کند و حمایت های زیرمجموعه های ارشاد هم باعث شود تا هیچ بازخواستی درکار نباشد معلوم است که ایشان و امثال ایشان با این استدلال که: اصلا چه اهمیتی دارد که مجاز باشد یا نباشد؟ من اصلا کاری به رسانه های اینجا ندارم.کاری که دوست دارم انجام می دهم و میفرستم برای شبکه های خارج نشین که پخش کنند.
اما آیا با این استدلال و استدلال های مشابه که از پس این حرکت ها شاهد ظهور و بروزشان هستیم سنگ روی سنگ بند می شود؟آیا از این پس هر کارگردانی هم نمی تواند مثلا غیراخلاقی ترین کارها را بسازد و با این استدلال که من برای رسانه های ایرانی نمیسازم و شبکه های خارجی این کار را پخش می کنند همه را برای پخش به شبکه های معاند بدهد؟
سایت های نزدیک به وزیر
عجیب تر این که در همان ایام که این کار رونمایی شد چند سایت و خبرگزاری نزدیک به دولت کنونی با تیترهایی شبیه این ها که : «یک خواننده زن مجوز گرفت یا بالاخره صدای زنان مجوز گرفت و ... » تلاش کردند تا در فضای به وجود آمده قضیه خوانندگی زنان را برای همیشه فیصله دهند و شاید اگر هوشیاری و اقدام به موقع علما و مراجع نبود حالا بازار پر شده بود از آلبوم های خوانندگی خانمها.از سنتی و پاپ بگیر تا آنگ های مناسب مجلس عروسی و...
البته پیش از این هم وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در حاشیه مراسم رونمایی از نهجالبلاغه مطلا در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ در جمع خبرنگاران در ارتباط با تکخوانی بانوان در اجرای آثار موسیقی گفته بودند : هرکس در اظهار نظر شخصی خود در این باره آزاد است اما حتی بین مراجع تقلید هم نظر واحدی در این زمینه وجود ندارد. بعضی از مراجع تقلید گفتهاند تکخوانی خانمها اگر موجب مفسده نباشد؛ ایرادی ندارد. این در حالی است که چون تعیین وضعیت مفسده داشتن صدای زنان برای جامعه مشخص نیست، تک خوانی زنان حرام است.صد البته این موضع گیری وزیر نیز باعث شد تا مراجع به شدت اعلام موضع کنند. آیت الله مکارم پس از این اظهار نظرها از سوی ایشان فرمودند: "این اظهار نظرها سابقه ندارد” و در ادامه در مورد حرمت تکخوانی زنان فرمودند :” وزارت ارشاد بداند تکرار این کارها سبب میشود که مردم فاصله بگیرند.
تغییری که اجتناب ناپذیر است اگر...
به هر روی بهتر است وزیر محترم پیش از این که انگشت اتهام به سوی منتقدان دراز کنند و انواع تعابیر و توصیف ها آنها را مورد عنایت قرار دهند، نگاهی به مجموعه های زیر مجموعه شان بیندازند:
در معاونت فرهنگی وقتی همه منتظرند تا نویسنده یک کتاب عجیب( که در آن به نظام و مردم و ارش ها مورد لطف نویسنده واقع شده اند!!) از سردبیری خبرگزاری منتسب به وزارت ارشاد برکنار شود،درکمال ناباوری و در اقدامی که شبیه لجبازی به نظر می رسد در کنار ابقاء ایشان جوایز مختلفی هم به او اهدا می شود.و همین طور در سایر مجموعه های زیر مجموعه ارشاد.
وزیر نمی ماند اگر...
دست آخر هم این که پیش از این به حرمت خاندان عزیز و گرانقدر وزیر محترم، به دنبال اشتباهاتی که در ارشاد پیش می آمد تا دلتان بخواهد خودمان را به آب و آتش می زدیم تا شاید رویه وزیر و وزارتخانه تحت مدیریتش عوض شود. اما نشد. حالا هم هنوز گروهی از جوانا مومن و انقلابی برای اصلاح امور فرهنگی از راهکارهای دیگری تلاش می کنند و گروهی دیگر هم که البته امید چندانی به اصلاح ندارند ، منتظر نشسته اند تا درصورت عدم اصلاح رویه و ادامه همان روش گذشته، مجموعه فعالیت های عجیب و تلخ وزارت فرهنگ موجب شود تا علی جنتی و معاونانش اجبارا سکانداری فرهنگ و هنر را به شخص و گروهی دیگر بسپارند. پس گمان می کنم از این پس شاید بد نباشد وزیر محترم با ترسیم درست زمین بازی و معکوس کردن جریان متصور شده برای ایشان،بدانند که که موج هایی که مقابل ایشان و علیه وزارتخانه شان به راه می افتد از جانب دوستان ایشان است یا دشمنان دوست نما و یا هر شخص و گروه دیگری جز منتقدانی که گمان دارند نورسیده اند.