به گزارش مشرق، شاید برای اکثر ما پیش آمده است که در یک جلسه سخنرانی حضور یابیم (حتی ممکن است در آن جلسه حضور فیزیکی هم نداشته باشیم و فقط آن را گوش بدهیم یا از طریق تلویزیون و.. مشاهده کنیم) و صحبت های سخنران جلسه آنقدر به دلمان نشسته است که سعی کرده ایم به آنها عمل کنیم. بالعکس ممکن است در جلسه ای حضور یافته باشیم که علاقه ای به شنیدن سخنان خطیب آن نداشته باشیم.
چه چیزی باعث می شود که سخنان یک خطیب علیرغم اینکه درباره موضوع پیچیده ای بحث می کند مورد توجه مخاطبین قرار می گیرد؟ قطعا ویژگی ها و معیارهایی وجود دارد که می تواند باعث جذب بیشتر مخاطب شود. در ذیل به چندین مورد از این موارد به صورت کوتاه اشاره شده است.
قطعا قسمت اصلی و مغز یک سخنرانی خوب فارغ از نحوه بیان و سایر ویژگی های یک خطابه خوب، ایراد سخنانی مستند و با پشتوانه است. یک خطیب موفق نه تنها سعی می کند تمام سخنانی که بر زبان می راند مستند باشد، بلکه مترصد آن است که صحبت هایش را از بهترین و ناب ترین منابع و مستندات استخراج شود. قطعا برای ما پیش آمده است که گاهی در یک جلسه سخنرانی حضور یافته ایم و یا اینکه یک سخنرانی را از تلویزیون مشاهده کرده ایم و حرف های سخنران جلسه به دلیل اینکه بدون هیچ استنادی به گوشمان می خورد نمی توانیم به آن اعتماد کنیم و سخنان او برایمان عجیب به نظر می رسد.
در خوشبینانه ترین حالت ممکن است این سخنان و منبع آن برایمان دغدغه شود و شخصا به دنبال مداقه درباره آن برویم و در غیر این صورت احتمالا آن سخن را فراموش کرده و سعی می کنیم آن را در جایی نقل نکنیم. بنابراین درصد زیادی از یک خطابه خوب را پشتوانه های سخنان خطیب تشکیل می دهد. ایراد صحبت های مستند باعث اعتبار خطیب می شود و باعث می شود مخاطب به او اعتماد کند و احیانا اگر درجایی سخنش از اعتبار کم تری برخوردار بود مستمع راحت تر آن را قبول می کند.
امتناع از قرار گرفتن در صف بندیهای سیاسی
تجربه نشان داده است که اگر خطیبی خود را درگیر حزب بازی و صف بندی های سیاسی موجود در جامعه نکند بیان و کلامش موثرتر و مخاطبان بیشتری را جذب خواهد کرد. البته این بدین معنی نیست که در جلسات خطابه از اظهار نظر سیاسی پرهیز شود، بلکه تاکید می شود که اگر خطیب منتسب به حزب و گروه خاصی نباشد و از پرداختن به جانبداری از حزبی خاص بپرهیزد توفیق بیشتری خواهد یافت.
حجت الاسلام قرائتی نمونه بارز فردی است که در عین حال که در جلسات سخنرانی خود به مسائل سیاسی هم می پردازد، اما به دلیل اینکه از حزب خاصی در برنامه های خود استفاده نمی کند توانسته است در طی بیش از 30 سال مخاطبان خود را همچنان در برنامه «درس هایی از قرآن» داشته باشد و هر روز بر تعداد آنها بیافزاید.
استفاده از حکایات و تمثیل ها
استفاده به موقع از مثال تاثیر فراوانی بر اثر پذیری مخاطب و تقریب اذهان به مساله مورد نظر دارد. گاهی سخنران گزاره ای را مطرح می کند که در ظاهر روان و صریح است اما چون مصداقی بحث نمی شود ممکن است فراموش شود و یا مخاطب آن را فقط به صورت تئوریزه بپذیرد که پرداختن به مثال و بیان حکایت های معتبر می تواند این نقیصه را تا حد زیادی برطرف نماید.
مثلا اگر سخنرانی در باب ویژگی های حکومت علی ابن ابی طالب (ع) است و خطیب مطرح می کند که «علی(ع) توجه زیادی به فقرا داشت و همواره آنها را تکریم می کرد»، شاید این جمله در عین سادگی برای یک نوجوان قابل درک نباشد ولی همین که بلافاصله پس از آن مصداقی از توجه علی (ع) به ایتام ایراد شود ذهن نوجوان به راحتی مساله را درک می کند و سعی می کند آن را عملی کند.
زمان شناسی خطیب
یک سخنران موفق، نیک می داند که چه سخنی در چه زمانی زده شود. او می داند اگر صحبت او علی رغم این که صحت دارد در برهه خاصی از زمان زده شود مخاطبان و در نتیجه جامعه دچار آشفتگی می شود بنابراین از بیان آن خطابه امتناع می کند. مصادیق زمان شناسی در جامعه ایران فراوان است. مثلا وحدت شیعه و سنی که در مقطع کنونی کشور بیش از پیش مهم و با اولویت است. پس خطیب باید از بیان عباراتی که وحدت شکن و تفرقه انگیز است بپرهیزد تا منافع کشور به خطر نیافتد و دشمنان نظام اسلامی از آن سوء استفاده نکنند.
مکان شناسی
خطیب در ضمن اینکه باید بداند چه چیزی را در چه زمانی بگوید از طرفی باید به مکان و محیط ایراد سخن هم باشد. جمله ای که در یک جمع یکدست (که مخاطبان آن به لحاظ سن، جنس، گرایش سیاسی و... با هم سنخیت دارند) بیان میشود را نمی توان در رسانه ملی زد. چرا که در مخاطبان آن با هم تفاوت دارند و بیان هر جمله ای در آن با برداشت های مختلفی از سوی مخاطبین مواجه می شود و گاها ممکن است به سوء برداشت ختم شود.
لحن ساده و شیوا
سخنران باید به زبان مردم صحبت کند و از پیچیده کردن سخن خود اجتناب کند. نقل می شود یکی از مهم ترین ویژگی های مرحوم شیخ احمد کافی، همین سادگی لحن بود. در واقع هنر سخنران باید این باشد که مفاهیم پیچیده و در عین حال مهم و ضروری را به شکلی قابل فهم بیان کند. سخنران باید از خود خلاقیت به خرج دهد و به طوری که به اصل مفاهیم خللی وارد نشود آن را به لحنی ساده و شیوا ابراز نماید.
رعایت وقت معین شده برای سخنرانی
معمولا این گونه بوده که هر چقدر سخنرانی و خطابه کوتاه تر باشد تاثیرگذاری آن بر مخاطب بیشتر است. وقتی مخاطب می داند که سخنران در زمان تعیین شده (مثلا 30 دقیقه) سخنان خود را به پایان می رساند، تمام حواس خود را معطوف او می کند تا از این دقایق بهره ببرد، اما وقتی مدت سخنرانی از حدی بیشتر شود نه تنها مخاطب به آن توجه لازم را نخواهد داشت بلکه ممکن است دیگر در جلسه شرکت نکند. یکی از راز های ماندگاری و محبوبیت حجت الاسلام قرائتی به دلیل کوتاهی و مدیریت زمان ایشان است.
همراه کردن علم با عمل
بی شک اگر یک سخنران به آن چه در خطابه خود می گوید، عمل کند، مخاطب با اشتیاق بیشتری با او همراهی خواهد کرد. این ویژگی علی الخصوص در مورد ائمه جماعت مساجد که معمولا بیشتر در میان مردم هستند صدق می کند. لذا اگر امام جماعت مسجدی به آنچه مردم را دعوت می کند خود نیز عمل کند مردم آن سخن را راحت تر می پذیرند و سعی می کنند در زندگی خویش آن را به کار ببندند و بالعکس اگر مردم احساس کنند که فردی که آنها را به انجام کاری خطاب می کند خود در عمل نقض آن را به اجرا می گذارد هرگز خود را ملزم به انجام آن خطابه نمی کنند.
نتیجه:
توجه به برخی نکات و معیارها در سخنرانی و خطابه می تواند زندگی مخاطبین آن خطابه را در مسیر جدیدی قرار دهد. از طرفی دیگر باید توجه نمود که یک سخنرانی نسنجیده می تواند باعث انحراف افراد و سوء برداشت از مفاهیم اسلامی شود. نگاهی به سیره برخی خطاب کشور (مثل شهید مطهری، مرحوم کافی، حجت الاسلام قرائتی و...) می تواند الگوی مناسبی از یک خطابه مفید و تاثیرکذار را به افراد نشان دهد. باید در زندگی این افراد مداقه کرد و دید که مگر نحوه سخنرانی این افراد چه تفاوتی با دیگران دارد که باعث شده است این افراد ماندگار شوند.
منبع: دوهفته نامه بامردم
چه چیزی باعث می شود که سخنان یک خطیب علیرغم اینکه درباره موضوع پیچیده ای بحث می کند مورد توجه مخاطبین قرار می گیرد؟ قطعا ویژگی ها و معیارهایی وجود دارد که می تواند باعث جذب بیشتر مخاطب شود. در ذیل به چندین مورد از این موارد به صورت کوتاه اشاره شده است.
- ایراد سخنان مستند
- امتناع از قرار گرفتن در صف بندیهای سیاسی و..
- استفاده از حکایات و تمثیل ها
- زمان شناسی خطیب
- مکان شناسی
- لحن ساده و شیوا
- رعایت وقت معین شده برای سخنرانی
- همراه کردن علم با عمل
- لحن ساده و شیوا
قطعا قسمت اصلی و مغز یک سخنرانی خوب فارغ از نحوه بیان و سایر ویژگی های یک خطابه خوب، ایراد سخنانی مستند و با پشتوانه است. یک خطیب موفق نه تنها سعی می کند تمام سخنانی که بر زبان می راند مستند باشد، بلکه مترصد آن است که صحبت هایش را از بهترین و ناب ترین منابع و مستندات استخراج شود. قطعا برای ما پیش آمده است که گاهی در یک جلسه سخنرانی حضور یافته ایم و یا اینکه یک سخنرانی را از تلویزیون مشاهده کرده ایم و حرف های سخنران جلسه به دلیل اینکه بدون هیچ استنادی به گوشمان می خورد نمی توانیم به آن اعتماد کنیم و سخنان او برایمان عجیب به نظر می رسد.
در خوشبینانه ترین حالت ممکن است این سخنان و منبع آن برایمان دغدغه شود و شخصا به دنبال مداقه درباره آن برویم و در غیر این صورت احتمالا آن سخن را فراموش کرده و سعی می کنیم آن را در جایی نقل نکنیم. بنابراین درصد زیادی از یک خطابه خوب را پشتوانه های سخنان خطیب تشکیل می دهد. ایراد صحبت های مستند باعث اعتبار خطیب می شود و باعث می شود مخاطب به او اعتماد کند و احیانا اگر درجایی سخنش از اعتبار کم تری برخوردار بود مستمع راحت تر آن را قبول می کند.
امتناع از قرار گرفتن در صف بندیهای سیاسی
تجربه نشان داده است که اگر خطیبی خود را درگیر حزب بازی و صف بندی های سیاسی موجود در جامعه نکند بیان و کلامش موثرتر و مخاطبان بیشتری را جذب خواهد کرد. البته این بدین معنی نیست که در جلسات خطابه از اظهار نظر سیاسی پرهیز شود، بلکه تاکید می شود که اگر خطیب منتسب به حزب و گروه خاصی نباشد و از پرداختن به جانبداری از حزبی خاص بپرهیزد توفیق بیشتری خواهد یافت.
حجت الاسلام قرائتی نمونه بارز فردی است که در عین حال که در جلسات سخنرانی خود به مسائل سیاسی هم می پردازد، اما به دلیل اینکه از حزب خاصی در برنامه های خود استفاده نمی کند توانسته است در طی بیش از 30 سال مخاطبان خود را همچنان در برنامه «درس هایی از قرآن» داشته باشد و هر روز بر تعداد آنها بیافزاید.
استفاده از حکایات و تمثیل ها
استفاده به موقع از مثال تاثیر فراوانی بر اثر پذیری مخاطب و تقریب اذهان به مساله مورد نظر دارد. گاهی سخنران گزاره ای را مطرح می کند که در ظاهر روان و صریح است اما چون مصداقی بحث نمی شود ممکن است فراموش شود و یا مخاطب آن را فقط به صورت تئوریزه بپذیرد که پرداختن به مثال و بیان حکایت های معتبر می تواند این نقیصه را تا حد زیادی برطرف نماید.
مثلا اگر سخنرانی در باب ویژگی های حکومت علی ابن ابی طالب (ع) است و خطیب مطرح می کند که «علی(ع) توجه زیادی به فقرا داشت و همواره آنها را تکریم می کرد»، شاید این جمله در عین سادگی برای یک نوجوان قابل درک نباشد ولی همین که بلافاصله پس از آن مصداقی از توجه علی (ع) به ایتام ایراد شود ذهن نوجوان به راحتی مساله را درک می کند و سعی می کند آن را عملی کند.
زمان شناسی خطیب
یک سخنران موفق، نیک می داند که چه سخنی در چه زمانی زده شود. او می داند اگر صحبت او علی رغم این که صحت دارد در برهه خاصی از زمان زده شود مخاطبان و در نتیجه جامعه دچار آشفتگی می شود بنابراین از بیان آن خطابه امتناع می کند. مصادیق زمان شناسی در جامعه ایران فراوان است. مثلا وحدت شیعه و سنی که در مقطع کنونی کشور بیش از پیش مهم و با اولویت است. پس خطیب باید از بیان عباراتی که وحدت شکن و تفرقه انگیز است بپرهیزد تا منافع کشور به خطر نیافتد و دشمنان نظام اسلامی از آن سوء استفاده نکنند.
مکان شناسی
خطیب در ضمن اینکه باید بداند چه چیزی را در چه زمانی بگوید از طرفی باید به مکان و محیط ایراد سخن هم باشد. جمله ای که در یک جمع یکدست (که مخاطبان آن به لحاظ سن، جنس، گرایش سیاسی و... با هم سنخیت دارند) بیان میشود را نمی توان در رسانه ملی زد. چرا که در مخاطبان آن با هم تفاوت دارند و بیان هر جمله ای در آن با برداشت های مختلفی از سوی مخاطبین مواجه می شود و گاها ممکن است به سوء برداشت ختم شود.
لحن ساده و شیوا
سخنران باید به زبان مردم صحبت کند و از پیچیده کردن سخن خود اجتناب کند. نقل می شود یکی از مهم ترین ویژگی های مرحوم شیخ احمد کافی، همین سادگی لحن بود. در واقع هنر سخنران باید این باشد که مفاهیم پیچیده و در عین حال مهم و ضروری را به شکلی قابل فهم بیان کند. سخنران باید از خود خلاقیت به خرج دهد و به طوری که به اصل مفاهیم خللی وارد نشود آن را به لحنی ساده و شیوا ابراز نماید.
رعایت وقت معین شده برای سخنرانی
معمولا این گونه بوده که هر چقدر سخنرانی و خطابه کوتاه تر باشد تاثیرگذاری آن بر مخاطب بیشتر است. وقتی مخاطب می داند که سخنران در زمان تعیین شده (مثلا 30 دقیقه) سخنان خود را به پایان می رساند، تمام حواس خود را معطوف او می کند تا از این دقایق بهره ببرد، اما وقتی مدت سخنرانی از حدی بیشتر شود نه تنها مخاطب به آن توجه لازم را نخواهد داشت بلکه ممکن است دیگر در جلسه شرکت نکند. یکی از راز های ماندگاری و محبوبیت حجت الاسلام قرائتی به دلیل کوتاهی و مدیریت زمان ایشان است.
همراه کردن علم با عمل
بی شک اگر یک سخنران به آن چه در خطابه خود می گوید، عمل کند، مخاطب با اشتیاق بیشتری با او همراهی خواهد کرد. این ویژگی علی الخصوص در مورد ائمه جماعت مساجد که معمولا بیشتر در میان مردم هستند صدق می کند. لذا اگر امام جماعت مسجدی به آنچه مردم را دعوت می کند خود نیز عمل کند مردم آن سخن را راحت تر می پذیرند و سعی می کنند در زندگی خویش آن را به کار ببندند و بالعکس اگر مردم احساس کنند که فردی که آنها را به انجام کاری خطاب می کند خود در عمل نقض آن را به اجرا می گذارد هرگز خود را ملزم به انجام آن خطابه نمی کنند.
نتیجه:
توجه به برخی نکات و معیارها در سخنرانی و خطابه می تواند زندگی مخاطبین آن خطابه را در مسیر جدیدی قرار دهد. از طرفی دیگر باید توجه نمود که یک سخنرانی نسنجیده می تواند باعث انحراف افراد و سوء برداشت از مفاهیم اسلامی شود. نگاهی به سیره برخی خطاب کشور (مثل شهید مطهری، مرحوم کافی، حجت الاسلام قرائتی و...) می تواند الگوی مناسبی از یک خطابه مفید و تاثیرکذار را به افراد نشان دهد. باید در زندگی این افراد مداقه کرد و دید که مگر نحوه سخنرانی این افراد چه تفاوتی با دیگران دارد که باعث شده است این افراد ماندگار شوند.
منبع: دوهفته نامه بامردم