به گزارش مشرق، روز سیام تیر ماه سال 57 مصادف با نیمه شعبان در نزدیکی شهر قوچان در یک تصادف ساختگی حجتالاسلام احمد کافی بانی مهدیههای کشور به دیار حق شتافت، از آنجایی که در آستانه نیمه شعبان سال 57 حضرت امام(ره) به مناسبت کشتار مردم در تهران و شهرهای دیگر اعلام کرده بودند که ما امسال جشن نیمه شعبان نداریم و نیمه شعبان را چراغانی نکنید، وی به تبعیت از امام چراغانی را تعطیل کرد و بنا گذاشت صبح جمعه که برابر با نیمه شعبان بود، دعای ندبه قرائت شود، اما جشن برگزار نشود، با این وجود روز پنجشنبه سرهنگ ازغندی رئیس کلانتری نزدیک مهدیه مرحوم کافی را احضار کرد و سه گزینه پیش رویش گذاشت، یا باید مهدیه را چراغانی کنی، یا باید تحویل ما بدهی تا ما چراغانی کنیم، یا باید به مشهد بروی! مرحوم کافی که به شدت ناراحت شده بود، راه سوم را انتخاب کرد و همان شب راهی مشهد شد و در همین سفر بود که این اتفاق ناگوار رخ داد.
مرحوم کافی در سال 1315 در مشهد در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش مرحوم میرزا محمد کافی از علما و روحانیون پرهیزکار و وارسته بود، از 10 سالگی به تحصیل علوم دینی پرداخت و پس از دو سال وارد مدرسه علوم دینی مشهد شد و در 18 سالگی همراه با جدش برای ادامه تحصیل حوزوی به نجف رفت و از محضر علمایی چون آیات خویی، تبریزی و حسین راستی کاشانی تلمذ کرد.
مرحوم کافی که از ابتدا با محبت اهل بیت(ع) پرورش یافته بود، علاقه بسیاری به حضور در مجالس امام حسین(ع) داشت، همین علاقه در پیریزی شخصیت او تأثیر بسیار داشت و از او خطیبی توانا و مشهور ساخت، وی پس از مدتی از طرف آیتالله مدنی مأمور به خواندن دعای کمیل در صحن امام حسین(ع) و دعای ندبه در مدرسه سید شد.
مرحوم کافی پس از مدتی تحصیل علوم دینی در نجف به سبب وضعیت بد پدر و کمک به خانواده مجبور به بازگشت به قم شد و سه سال در قم به ادامه تحصیل و در کنار آن به منبر و موعظه مردم پرداخت، وی بارها به خاطر سخنرانی محرم خود و موعظه مردم زندانی یا تبعید شد.
در سال 1342 در پی درخواستهای مکرر مردم تهران و نیاز شدید این شهر به تبلیغ دین و روشنگری در برابر رفتارهای فاسد رژیم شاه به آنجا رفت و همزمان با سخنرانیهای مذهبی در مسجد، در منزل خود نیز جلسات آموزش قرآن و تعلیم کودکان و نوجوانان و نیز مراسم دعای کمیل و ندبه را تشکیل داد.
از خدمات مهم مرحوم کافی میتوان به ساخت چندین مهدیه در شهرهای مختلف با کمک مردم اشاره کرد، از آنجایی که مردم از جلسات سخنرانیاش و مراسم دعای کمیل و ندبه استقبال گسترده میکردند، وی ساخت مهدیه را پیشنهاد کرد و با فروش منزل خود و کمک چهار نفر از بازاریان خوشنام تهران و نیز عده بسیاری از مردم در سال 1348 شمسی قطعه زمین چهار هزار متری در خیابان ولیعصر تهران با نام مهدیه خریداری کرد که ساختمان اولیه آن 15 هزار نفر را در خود جای میداد، همچنین در کنار مهدیه تهران یک واحد درمانی تأسیس کرد.
در جریان انقلاب اسلامی همگام با نهضت امام خمینی(ره) بارها در سخنرانیهای خود از ایشان حمایت و او را به بزرگی یاد میکرد، وی در یکی از سخنرانیهای خود خطاب به حضرت امام گفت: «آیتالله العظمی خمینی! بزرگ مرجع شیعه! افتخار قرآن! افتخار اسلام! افتخار اهل بیت! افتخار این روحانیت! مدافع اسلام و شیعه! با توام آقا! قربانت بشم آقا! کنار قبر جدت علی(ع) بگو: آقا، آقایم کی میآید؟!
پس از تصادف ساختگی در نزدیکی مشهد و فوت ایشان در آمبولانس، جنازه مرحوم کافی همان روز با نظارت ساواک به قوچان منتقل شد. اما مردم جنازه ایشان را از بیمارستان خارج کرده، پس از غسل و کفن، با تشریفات خاصی به مشهد بردند، تشییع جنازه با شکوه آن مرحوم، با شعار درود بر خمینی همراه بود که مأموران رژیم را به مبارزه کشاند و نهایتاً تعدادی از تشیعکنندگان در این مراسم زخمی شدند، در این حین جنازه به دست مأموران رژیم افتاد و به تهران منتقل شد و پس از کش و قوسی طولانی با مردم و خانواده مرحوم به مشهد بازگردانده شد و در خواجه ربیع مشهد به خاک سپرده شد.
آیتالله مرعشی نجفی درباره نقش مرحوم کافی در تبلیغ اسلام این چنین گفتند: خدمتی که مرحوم کافی به اسلام کرد، کمتر مرجعی بعد از غیبتکبری کرده است، کافی دعای ندبه را به همه شناساند، الان مهدیههای رشت، سیرجان، گرگان، کرمان، تهران و ... همه از آثار باقی مانده ایشان است.
مرحوم کافی که از ابتدا با محبت اهل بیت(ع) پرورش یافته بود، علاقه بسیاری به حضور در مجالس امام حسین(ع) داشت، همین علاقه در پیریزی شخصیت او تأثیر بسیار داشت و از او خطیبی توانا و مشهور ساخت، وی پس از مدتی از طرف آیتالله مدنی مأمور به خواندن دعای کمیل در صحن امام حسین(ع) و دعای ندبه در مدرسه سید شد.
در سال 1342 در پی درخواستهای مکرر مردم تهران و نیاز شدید این شهر به تبلیغ دین و روشنگری در برابر رفتارهای فاسد رژیم شاه به آنجا رفت و همزمان با سخنرانیهای مذهبی در مسجد، در منزل خود نیز جلسات آموزش قرآن و تعلیم کودکان و نوجوانان و نیز مراسم دعای کمیل و ندبه را تشکیل داد.
در جریان انقلاب اسلامی همگام با نهضت امام خمینی(ره) بارها در سخنرانیهای خود از ایشان حمایت و او را به بزرگی یاد میکرد، وی در یکی از سخنرانیهای خود خطاب به حضرت امام گفت: «آیتالله العظمی خمینی! بزرگ مرجع شیعه! افتخار قرآن! افتخار اسلام! افتخار اهل بیت! افتخار این روحانیت! مدافع اسلام و شیعه! با توام آقا! قربانت بشم آقا! کنار قبر جدت علی(ع) بگو: آقا، آقایم کی میآید؟!