به گزارش مشرق، در نشست تحلیل و بررسی کتاب «نیست انگاری و شعر معاصر» اثر یوسفعلی میرشکاک با حضور مصطفی محدثی خراسانی، اسماعیل امینی، محمدباقر نجفزاده بارفروش، علیمحمد مودب، کامران شرفشاهی، یوسفعلی میرشکاک نویسنده کتاب و جمعی از علاقمندان به شعر معاصر میرشکاک گفت: کتاب خواندن در جمهوری اسلامی کار سختی است زیرا فرهنگ ما یک فرهنگ شنیداری است و عادت داریم کسی حرف بزند و ما گوش کنیم. در خاطرم هست که در دوران نوجوانی تیراژ کتاب در حدود 2 هزار جلد بود و این بسامد بالا آمد تا این که به انقلاب رسیدیم و به تیراژ 100 هزار نسخه دست یافتیم اما امروز با توجه به جمعیت کشور نه تنها این عدد رشد نکرده بلکه به 500 نسخه در هر چاپ تنزل پیدا کرده است.
*وزارت ارشاد را برداریم مسئله تیراژ و کتابخوانی درست میشود
وی افزود:برخی فکر میکنند نظام مقدس مقصر کتاب نخواندن مردم است که به نظرم این طور نیست البته این به معنای این نیست که نظام بیتقصیر است زیرا به نظرم اگر وزارت ارشاد را برداریم تیراژ کتاب و مسئله کتابخوانی درست خواهد شد، البته نمیشود که وزارت ارشاد وجود نداشته باشد زیرا این طور مانند خانهای است که پستو یا پذیرایی نداشته باشد.
*ادبیات را استرلیزه نکنیم
این منتقد ادبی در ادامه گفت: رسانههای فراگیر مجال مطالعه را از مردم گرفتهاند که باید فکری برای آن کرد، ادبیات مبتذل و بازاری کمکی که به ادبیات فاخر میکند مانند کود حیوانی پای درخت است. وقتی پرویز قاضی سعید بنویسد فردی که وی را مطالعه میکند برای اینکه دیگران به او خرده نگیرند از چند نویسنده فاخر نیز کتاب میخرد و کم کم به سمت این نویسندهها گرایش پیدا میکند، همین مثل در مورد سینما نیز صادق است فیلمهای درجه چندم در هالیوود عاملی برای اسکار گرفتن فیلمهای بهتر هستند. اگر بخواهیم ادبیات را استرلیزه کنیم و به مخاطب بدهیم بلایی که سر سینما آمده سر ادبیات نیز میآید.
فیلسوف باید در مورد مسائل روز حرف بزند
میرشکاک در ادامه این نشست گفت: اگر به خواننده بگوییم این را بخوان و این را نخواند کار به جایی کشیده میشود که امروز در آن قرار داریم. ما در کشور فیلسوفان بسیاری داریم اما آنها جرات حرف زدن پیدا نمیکنند کار فلسفه این است که از فوتبال تا ازدواج نظر بدهد و به مسائل روز اشاره کند اما میبینیم که فلاسفه ما پیوسته در مورد حرکت جوهری و قسعلیهذا صحبت میکند. برای مثال کمتر میبینیم که منتقدی در مورد شعر صحبت کرده باشد و از نیما این طرفتر آمده باشد اما مرحوم آرینپور بسیار جگردارتر بود و به نیما نیز در سخنانش اشاره کرده بود.
*قومی هستیم که تاریخمان تمام شده است
نویسنده کتاب «نیست انگاری و شعر معاصر» در ادامه گفت: ما قومی هستیم که تاریخمان تمام شده است و کنش ما در حوزه فرهنگ، ادبیات و هنر رو به پایان است و باید گفت که قومی هستیم بیتاریخ. قوم ایرانی باید باور کند که برای تکنولوژی نیامده و باید بیاندیشد آن هم به صورت اجمالی. پیرمرد هیچ کرنشی در برابر غرب نداشت و تا زمانی که زنده بود در برابر غرب سر خم نکرد اما انفعال در برابر غرب و تجددطلبی بعد از فوت پیرمرد دوباره بازگشت.
*ایرانی باید جهان را رو به آینده ببرد
وی اضافه کرد: تقدیر و حوالت انسان ایرانی ساختن تکنیک و شرکت در تکنولوژی نیست بلکه باید به اندیشه و موعودگرایی بپردازد. تاریخ ما تا روز موعود مقدمهای بر رسالت این قوم است و قرار است بعد از آن حضور داشته باشیم. قرار است ایرانی جهان را رو به آینده ببرد و ابزار آن کلمه است و باید با کلمه تاریخ را ساخت.
*تیراژ کتاب در آمریکا هم پایین است
میرشکاک در ادامه گفت: تیراژ کتاب در آمریکا نیز به شدت پایین است و آنها خودشان را فریب میدهند و آمار میسازند.
وی با اشاره به آثار فاخر ادبی در ایران گفت: ایلیاد و ادیسه هومر را چند بار خواندهام ولی با شاهنامه قابل قیاس نیست البته این اثر با قصاید دیگر شعرای ما نیز قابل مقایسه نیست.حافظ،فردوسی، سعدی و فروغی بسطامی نمونه ندارد و این نشان از این دارد که ماموریت قوم ایرانی ویژه است.
*اکابر فرهنگ جهان برابر با خرده ریزهای فرهنگ ما است
میرشکاک گفت: قوم ایرانی باید بداند که تقدیر تاریخیاش چیست. چطور میشود که ایرانی آن طرف که میرود کارهای بزرگی انجام میدهد اما این طرف هیچ چیز نمیشود زیرا این طرف حال و هوای عاشقی دارد. امیدوارم کسی بیاید و من را از این توهم خارج کند که قوم ایرانی حوالتی ندارد و تنها توهم من است. کل جهان اسلام به اندازه یک قرن ایران آدم حسابی ندارد ما به اندازهای آدم بزرگ در ادبیات و فرهنگ داریم که به خردهریزدها نگاه نمیکنیم ولی اکابر فرهنگهای دیگر با این خردهریزهای ما برابری میکند.
*دنبال تکنیک رفتن بیتاریخی قوم ایرانی را در پی دارد
وی در پایان سخنانش گفت: ما اگر بخواهیم دنبال غرب برویم به جایی نمیرسیم و تنها یک راه داریم و آن هم این است که از سودای پدید آوردن تکنیک خارج شویم. وظیفه ما این است که زبان قرآن را به زبان عشق برگردانیم وگرنه تاریخ نخواهیم داشت. دنبال تکنیک رفتن بیتاریخی قوم ایرانی را در پی دارد، بلکه ما باید تکنیک را مصرف کنیم و قوم ایرانی حوالتش ساخت تکنیک نیست.
*وزارت ارشاد را برداریم مسئله تیراژ و کتابخوانی درست میشود
وی افزود:برخی فکر میکنند نظام مقدس مقصر کتاب نخواندن مردم است که به نظرم این طور نیست البته این به معنای این نیست که نظام بیتقصیر است زیرا به نظرم اگر وزارت ارشاد را برداریم تیراژ کتاب و مسئله کتابخوانی درست خواهد شد، البته نمیشود که وزارت ارشاد وجود نداشته باشد زیرا این طور مانند خانهای است که پستو یا پذیرایی نداشته باشد.
*ادبیات را استرلیزه نکنیم
این منتقد ادبی در ادامه گفت: رسانههای فراگیر مجال مطالعه را از مردم گرفتهاند که باید فکری برای آن کرد، ادبیات مبتذل و بازاری کمکی که به ادبیات فاخر میکند مانند کود حیوانی پای درخت است. وقتی پرویز قاضی سعید بنویسد فردی که وی را مطالعه میکند برای اینکه دیگران به او خرده نگیرند از چند نویسنده فاخر نیز کتاب میخرد و کم کم به سمت این نویسندهها گرایش پیدا میکند، همین مثل در مورد سینما نیز صادق است فیلمهای درجه چندم در هالیوود عاملی برای اسکار گرفتن فیلمهای بهتر هستند. اگر بخواهیم ادبیات را استرلیزه کنیم و به مخاطب بدهیم بلایی که سر سینما آمده سر ادبیات نیز میآید.
فیلسوف باید در مورد مسائل روز حرف بزند
میرشکاک در ادامه این نشست گفت: اگر به خواننده بگوییم این را بخوان و این را نخواند کار به جایی کشیده میشود که امروز در آن قرار داریم. ما در کشور فیلسوفان بسیاری داریم اما آنها جرات حرف زدن پیدا نمیکنند کار فلسفه این است که از فوتبال تا ازدواج نظر بدهد و به مسائل روز اشاره کند اما میبینیم که فلاسفه ما پیوسته در مورد حرکت جوهری و قسعلیهذا صحبت میکند. برای مثال کمتر میبینیم که منتقدی در مورد شعر صحبت کرده باشد و از نیما این طرفتر آمده باشد اما مرحوم آرینپور بسیار جگردارتر بود و به نیما نیز در سخنانش اشاره کرده بود.
*قومی هستیم که تاریخمان تمام شده است
نویسنده کتاب «نیست انگاری و شعر معاصر» در ادامه گفت: ما قومی هستیم که تاریخمان تمام شده است و کنش ما در حوزه فرهنگ، ادبیات و هنر رو به پایان است و باید گفت که قومی هستیم بیتاریخ. قوم ایرانی باید باور کند که برای تکنولوژی نیامده و باید بیاندیشد آن هم به صورت اجمالی. پیرمرد هیچ کرنشی در برابر غرب نداشت و تا زمانی که زنده بود در برابر غرب سر خم نکرد اما انفعال در برابر غرب و تجددطلبی بعد از فوت پیرمرد دوباره بازگشت.
*ایرانی باید جهان را رو به آینده ببرد
وی اضافه کرد: تقدیر و حوالت انسان ایرانی ساختن تکنیک و شرکت در تکنولوژی نیست بلکه باید به اندیشه و موعودگرایی بپردازد. تاریخ ما تا روز موعود مقدمهای بر رسالت این قوم است و قرار است بعد از آن حضور داشته باشیم. قرار است ایرانی جهان را رو به آینده ببرد و ابزار آن کلمه است و باید با کلمه تاریخ را ساخت.
میرشکاک در ادامه گفت: تیراژ کتاب در آمریکا نیز به شدت پایین است و آنها خودشان را فریب میدهند و آمار میسازند.
وی با اشاره به آثار فاخر ادبی در ایران گفت: ایلیاد و ادیسه هومر را چند بار خواندهام ولی با شاهنامه قابل قیاس نیست البته این اثر با قصاید دیگر شعرای ما نیز قابل مقایسه نیست.حافظ،فردوسی، سعدی و فروغی بسطامی نمونه ندارد و این نشان از این دارد که ماموریت قوم ایرانی ویژه است.
*اکابر فرهنگ جهان برابر با خرده ریزهای فرهنگ ما است
میرشکاک گفت: قوم ایرانی باید بداند که تقدیر تاریخیاش چیست. چطور میشود که ایرانی آن طرف که میرود کارهای بزرگی انجام میدهد اما این طرف هیچ چیز نمیشود زیرا این طرف حال و هوای عاشقی دارد. امیدوارم کسی بیاید و من را از این توهم خارج کند که قوم ایرانی حوالتی ندارد و تنها توهم من است. کل جهان اسلام به اندازه یک قرن ایران آدم حسابی ندارد ما به اندازهای آدم بزرگ در ادبیات و فرهنگ داریم که به خردهریزدها نگاه نمیکنیم ولی اکابر فرهنگهای دیگر با این خردهریزهای ما برابری میکند.
*دنبال تکنیک رفتن بیتاریخی قوم ایرانی را در پی دارد
وی در پایان سخنانش گفت: ما اگر بخواهیم دنبال غرب برویم به جایی نمیرسیم و تنها یک راه داریم و آن هم این است که از سودای پدید آوردن تکنیک خارج شویم. وظیفه ما این است که زبان قرآن را به زبان عشق برگردانیم وگرنه تاریخ نخواهیم داشت. دنبال تکنیک رفتن بیتاریخی قوم ایرانی را در پی دارد، بلکه ما باید تکنیک را مصرف کنیم و قوم ایرانی حوالتش ساخت تکنیک نیست.