فرقه ها و گروه های مختلف در طول تاریخ سی و چند ساله جمهوری اسلامی ایران به اقتضای دستوراتی که برای آنها دیکته می شد فعالیت خود را تشدید می کردند.

روزی بهائیت را راه انداختند و روزی دیگر به بهانه مبارزه با بهائیت گروهی منحرف را تشکیل دادند. هر روز به شیوه ای جدید وارد میدان شدند. گروهی با برچسب عرفان وارد میدان شدند و گروهی با آرم انرژی درمانی فعالیت خود را آغاز کردند.

همه ما می دانیم که نیاز امروز ما آرامش روحی و روانی است، و مردم ما امروز تشنه رسیدن به آرامش هستند و دشمن هیچگاه بیکار نمی نشیند به اسم اسلام و با تلفیق حق و باطل محصول خود را عرضه می کند.

مثال این قضیه در جامعه ما بسیار زیاد است از کلاس های به اصطلاح ورزشی یوگا گرفته تا مدیتیشن و سنگ درمانی و....
به تازگی گروهی با اندیشه ترویج اخلاق نیکو، تقویت ایمان و ایجاد ارتباطات انسانی برای جامعه (البته آنچه که خودشان ادعا دارند) فعالیت خود را آغاز کرده است. به این بهانه با حجت الاسلام مهدی سالاری معاونت پژوهش موسسه راهبردی حق پژوهی به گفتگو پرداختیم که در ادامه می خوانید.

لطفا توضیح کوتاهی در مورد اندیشه های این جریان انحرافی بفرمایید

این جریان که به تازگی فعالیت خود را تشدید کرده است در جلسات خود ادعا می کند شرکت در مجالس ذکر جمعی، زندگی انسان را پر برکت نموده و وضعیت زندگی انسان را به نحو محسوس و قابل ملاحظه ای بهبود می دهد که این یک ادعا بیش نیست و برای اثبات آن نمی توان مدرک دینی ارائه داد. زیرا صرف شرکت در چنین مجلسی مشکلی را حل نمی کند و اگر چنین بود روزانه سفره های صلوات زیادی در شهر پهن می شود، اما می بینیم همچنان مشکلات فراوان است.

در این جریان اعتقاد بر این است که تبادل نور صورت می گیرد، یعنی این که نور و برکت الهی توسط مدرس گرفته می شود و به شرکت کنندگان داده می شود و از این رهاورد خود نیز از این نورانیت برخوردار می شود. این سخن بسیار شباهت به سخنان فرقه عرفان حلقه دارد و دریافت نور را در مدرس منحصر می کند. مدرسی که بسیار شبیه مستر های فرقه عرفان حلقه تنها با چند جلسه به این مقام رسیده است!!! بنابراین ادعا می شود 80% مدرسین بیشتر از دیگران از برکت دوره برخوردار می شوند. این یعنی ایجاد تهییج و تشویق افراد برای مدرس شدن. نوع عملکرد و تشویق های انجام شده در این جریان مانند شرکت های هرمی است. و البته این یک ادعا بیش نیست هنوز برکت دوره ثابت نشده افراد را به کسب بیشتر آن از طریق مدرس شدن دعوت می کنند.

آیا این جریان انحرافی از روی فرقه عرفان حلقه کپی برداری کرده است؟

به نوعی با تغییر اسم آن در حال فعالیت هستند مثلا موجودات موذی که در این جریان از آن سخن گفته می شود همان موجودات غیر ارگانیک عرفان حلقه است که همان اجنه هستند. در عرفان حلقه نام جن را به علت ترسی که مردم از جن دارند عوض کرده و نام موجودات غیر ارگانیک را بر روی آن گذاشته اند.

پس به نوعی این جریان هم به واژه سازی روی آورده است؟

بله واژه سازی یکی از مهمترین کارهایی است که در جریان های انحرافی صورت می گیرد به طور مثال در این جریان انحرافی ادعا می شود که افراد در هنگام دریافت برکت زیاد، حالات ظاهری خاصی پیدا می کنند. خمیازه کشیدن متوالی، نمناک شدن و درخشش چشمان و حالت گریه شوق و یا آب آمدن شدید از چشمان و رخوت و بیحالی از جمله آن می باشد. ادعا می شود که آب آمدن چشم به دلیل افتادن نور ذکر در چشم انسان می باشد که به این نور غیر مرئی برکت می گویند!

این ادعاها یک عوام فریبی بیش نیست زیرا خمیازه کشیدن یک امر طبیعی و بر اثر فعل و انفعالات جسمی اتفاق می افتد و هیچ ربطی به معنویت ندارد. خمیازه عمدتا هنگام اتفاق می افتد که بدن بر اثر خستگی و کمبود اکسیژن دچار کمبود انرژی شده باشد، برای جبران اکسیژن رگ هایی که شش را تحریک می کنند منقبض شده و شش ها را باز می کنند تا هوای زیادی وارد آن شود. در هر بار خمیازه مقدار زیادی اکسیژن وارد شش شده و کمبود را تأمین می کند و حالت خواب آلودگی به انسان دست می دهد. این فعل و انفعالات هیچ ربطی به دریافت برکت ندارد. بنابراین اگر آن را به دریافت برکت ربط دهیم دروغی بیش نگفته ایم.

نور ذکر نیز واژه ای اختراعی است که احساسات مخاطب را تحریک می کند برکت را دارای نور می دانند که بر چشم تابیده و چشم اشکی می شود. چگونه می توان چنین چیزی را ثابت کرد؟ اگر بگوییم نور کجاست می گویند نامرئی است اگر بگوییم نور اشک نمی آورد می گویند مگر اشک چشمان را نمی بینی. این ادعا مانند این است که بگوییم: رنگ گل ها با نگاه ما به آنها تغییر می کند. اگر شما به گل قرمز نگاه می کنید رنگ آن گل قرمز نیست بلکه چون شما می خواهید قرمز باشد قرمز می بینید.

چه اشکالاتی در این نوع تفکر وجود دارد؟

در مثال هایی که در این جریان زده می شود اشکالات فراوانی وجود دارد. برای کسب برکت و نتیجه سرخوشی که از این برکت بدست می آید مثال می زنند به عارفی که سرخوش است اما نمی داند چرا. این یک مثال بیجا است چرا که عارف الی الله خوب حالاتش را می شناست و چطور ممکن است کسی در مسیر خداوند باشد ولی نداند چرا حالش خوش است یا بد است.

به موضوع نور و برکت اشاره کردید لطفا توضیح کوتاهی در این زمینه بفرمایید

در این جریان انحرافی نور اسلام با نور یوگا و عرفان های مختلف یکی دانسته شده است که بسیار اشتباه است زیرا یوگا و دیگر عرفان های دروغین نمی توانند نور داشته باشند و اساسا نور ندارند چگونه نوری که ندارند با نور حقیقی اسلام یکی دانسته می شود؟

آن چه در این جریان انحرافی زیاد به چشم می خورد اندیشه انحرافی و مسیحی پلورالیسم دینی است. یعنی تمام ادیان انسان را به خدا می رساند و فرقی بین اسلام و سایر ادیان وجود ندارد. در صفحه 62  یکی از جزوات آموزشی این جریان آمده است : "مذاهب مختلف در طول قرنها همگی بشر را به انجام این کار(برکت) ترغیب نموده اند و در شریعت به این کارها اعمال ثواب اطلاق می شود."

 در شریعت اسلام اعمال ثواب و نیک هیچ گاه به موضوع برکت منحصر نیست. در ثانی مذاهب دیگر کدام برکت را مد نظر داشته اند آیا همان برکت شریعت اسلامی را یا چیز دیگری را؟

برکت در این جریان تعریف نمی شود و جالب است که تمام اعمال عبادی در برکت خلاصه می شود. در حالی که اسلام اگر چه از برکت سخن می گوید اما به این معنا نیست که بگوییم نماز نیز برکت است.

در صفحه 62 جزوه آموزشی ادعا می شود:" یکی از راه های کسب برکت معاشرت با افراد با برکت است، افرادی که دارای چنین خصوصیتی باشند، مؤمن هستند، حتی اگر ظاهر آنها به نحوی باشد که کافر و یا غیر مؤمن به نظر آید."

مگر می شود مؤمن رفتارش به گونه ای باشد که دیگران تصور کنند آن فرد کافر است یا غیر مؤمن است. کجای رفتار مؤمن می تواند کافر گونه باشد. این عین نفاق است و مؤمن منافق نیست، بهتر بود کسانی که این جزوه را تهیه کرده اند سری به خطبه امام علی علیه السلام می زدند تا اوصاف مؤمنین را بشناسند یا کمی بیشتر قرآن می خواندند بلکه سوره مؤمنون را می دیدند و اوصاف متقین و مؤمنین را بیشتر می شناختند.

البته این درست است که نباید بر اساس ظاهر افراد قضاوت کرد اما نمی توان گفت مؤمن رفتارش به گونه است که دیگران تصور می کنند او کافر است. بر عکس این جریان صدق می کند یعنی کسی کافر باشد اما ظاهر مؤمنانه ای به خود بگیرد و نماز و جماعت و مسجدش ترک نشود. انسان منافق چنین است.

این جریان انحرافی به موضوع آرامش هم اشاره ای داشته است در این زمینه اگر صحبتی دارید بفرمایید؟

در جزوه آموزشی ادعا شده ما شما را با 19 پله به آرامش می رسانیم اما جالب است که پنج پله پیموده می شود اما هیچ سخنی از راه های رسیدن به آرامش ارائه نمی شود. وقت مخاطب را با سخنانی که فقط در حد دانستن است و مخاطب نیز آنها را می داند طلف می کنند.

این جریان انحرافی غیر از موضوع آرامش و برکت به چه موضوعاتی اشاره می کند؟

در جزوه آموزشی این جریان، به معجزه آب اشاره شده است. در صورتی که معجزه آب یک فریب عمومی بود و مقالات فراوانی در رد آن به رشته تحریر در آمده است.

این جریان انحرافی غذای نذری را نیز دارای مشکل می دانند از آن جهت که معلوم نیست چه کسانی در این نذر شریکند، این مخالف آموزه های اسلام است چرا که می گویند باید خوش بین بود.

این جریان ادعا می کند که اگر صد بار ذکر «یانور» بر غذا بخوانید در جایی که مهمان هستید آن غذا با برکت می شود. این نیز یک ادعای بی اساس است و مبنای دینی ندارد. که این دقیقا مخالف نظر اسلام است در اسلام توصیه شده اگر به غذای میزبان مشکوک هستید بخورید و خمس هزینه آن غذا را صدقه بدهید تا حرمت آن برطرف شود اما دستور بر خواندن این ذکر وجود ندارد.

  مدرسین ایمان جویی ادعا می کنند اگر در مواقعی که اولیا خدا عصبانی می شوند، کنار آنها باشید موقعیت خوبی است تا برکت جذب کنید، زیرا برکتی که آنها از دست می دهند نصیب اطرافیان می شود!

این سخن نیز جای بسی تأمل دارد، اول این که اولیای خدا هیچگاه عصبانی نمی شوند، دوم این که به هنگام عصبانیت برکت از دست می رود و نصیب اطرافیان می شود، مفهومی گند و بی معنایی است. اگر چنین باشد می توان دیگران را عصبانی کرد و از برکتشان بهره برداری نمود.

با توجه به مطالبی که فرمودید بیشترین تاکید این جریان انحرافی بر روی واژه برکت است

طبق آموزه هایی که این جریان انحرافی به مدرسین خود ارائه می کند کارهایی که می توان با آنها برکت به دست آورد به قرار زیر است:

در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید

این مطالبی که بیان شد تنها گوشه ای از انحرافات این جریان است. در پایان توصیه ای دارم به افرادی که درگیر این جریان هستند. این جریان و امثال هم با تلفیق حق و باطل و با واژه سازی سعی بر انحراف و سطحی جلوه دادن دین و معنویت دارند. آنچه در این جریان کمتر مورد توجه قرار گرفته این است که راه های رسیدن به آرامش هیچ کدام بر اساس مبانی دینی نیست و در برخی مواقع نه تنها از حوزه دین خارج شده بلکه روی به خرافاتی من درآوردی آورده است.

کسانی که می خواهند به آرامش برسند و از گرفتاری های روزگار در امان باشند راهکار برگشت به دین و عمل به دانسته های دینی است در یک کلمه تقوا تنها راه نجات است.

منبع: فرقه نیوز