گروه سیاسی مشرق - اظهارات مشکوک علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور این روزها سر و صدای زیادی در داخل و خارج از کشور به پا کرده است. وی در اظهاراتی قابل تامل در راستای برنامه ریزی غرب علیه ایران حرکت کرد؛ سخنانی که حاوی نکات انحرافی مختلفی است که در این مبحث به بخشی از این انحرافات در سخنان وی میپردازیم.
تکرار سخنان ایرانهراسانه نتانیاهو!
بنیامین تنانیاهو چندی پیش در کنگره آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و مساله هستهای کشورمان سخنرانی کرد. وی در سخنان خود چند هدف را دنبال میکرد. گرچه نتایاهو به ظاهر با اعضای کنگره آمریکا سخن میگفت اما سخنانی بر زبان راند که مخاطب آنها حکام عربی خاورمیانه نیز بودند.
وی پیرامون سیاست ایرانهراسی به تحولات منطقه خاورمیانه اشاره کرد و بیان داشت که ایران چهار پایتخت عربی را در اختیار دارد. نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی در این زمینه بیان داشت:«ایران بر چهار پایتخت عربی و دو تنگه هرمز و باب المندب تسلط کامل دارد.»[1]
به نظر میرسد با توجه به نزدیک شدن ایران و شش قدرت جهانی به ایجاد یک توافق جامع هستهای که کارشناسان آن را با توجه به پیچیده بودن فرایند مذاکرات «نزدیک اما دور» توصیف میکنند، رژیم صهیونیستی سعی دارد با پروژه ایران هراسی ائتلافی علیه برنامه هستهای ایران با کشورهای عربی بویژه عربستان سعودی که خود را همواره در کورس رقابت با ایران در منطقه میبینند، ایجاد کند.
دراین میان اسرائیل با تکیه بر تحولات منطقه و بدون اشاره به حضور مستشاری ایران در عراق و سوریه جهت مقابله با داعش سعی دارد ایران را کشوری مهاجم در منطقه معرفی کند و از این جهت حساسیت حکام مرتجع عربی را در این زمینه علیه ایران برانگیزد.
اما متاسفانه در این راستا صداهایی در داخل کشور شنیده میشود که درست در زمین حریف بازی میکنند. دستیار ویژه رئیس جمهور چندی پیش در همایش «ایران ملیت، تاریخ و فرهنگ» در اظهاراتی عجیب با اشاره به اینکه ایران از زمان تولد جهانی بوده است و به صورت یک امپراطوری متولد شده است، بیان داشت: «رهبران، بزرگان و مدیران ایرانی همیشه جهانی فکر کردهاند. البته ادبیاتهای مختلف داشتهاند و شاهدیم هر کس رئیس جمهور شده است بلافاصله ادبیات جهانی پیدا کرده است.»
دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای مذهبی، توضیح داد: «در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسأله هم برای امروز است و هم گذشته. چرا که جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیرقابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم. » [2]
یونسی در حالی عراق را پایتخت ایران قلمداد میکند که حساسیتهای منطقهای با توجه به سخنان نتانیاهو در پروژه ایران هراسی تنها یک تاییده از یکی از مقامات بلند پایه ایرانی را کم داشت که این موضوع با تکرار سخنان نتانیاهو در تهران توسط یونسی متاسفانه محقق شد!
قطاری که روی ریل مکتب ایرانی حرکت میکند!
در حالی که دولت یازدهم به شدت منتقد دولت گذشته است اما در برخی از موارد دیده میشود که این دولت دنباله رو دولت دهم است. مکتب ایرانی یکی از موارد انحرافی دولت گذشته بود که حلقه اطراف رئیس جمهور پیشین آنرا برای بقا در قدرت بوجود آورده بودند.
سخنانی که فرد خاص دولت دهم در همایشهایی که با حضور ایرانیان خارج از کشور میزد حاوی نکات انحرافی بود که سعی داشت ناسیونالیسم را با اسلام گرایی به گونهای التقاطی بیامیزد و از درون آن مکتبی انحرافی بوجود آمد که داعیهدار پرچمداری ایران در جهان اسلام بود. اما در عمل این موضوع ادعای متناقضی را در بطن خود داشت که در عمل ایران را کشوری مهاجم و قدرت طلب در جهان اسلام معرفی میکرد و از این باب کشورمان در کانون توجه جهان به عنوان یک کشور قدرتطلب قرار میگرفت.
این درحالی است، که پان ایرانیسم و پان عربیسم سالهای نه چندان دور در این منطقه آبستن حوادثی شد که بذرهای تفرقه را میان ملتهای مسلمان کاشت و بعد از مدت کوتاهی نیز مشخص شد چنین تفکری نه تنها دردی از ملتهای مسلمان دوا نمیکند بلکه باعث بیشتر شدن درد و رنجهای آنان میشود.
جالب اینجاست که چنین مسائل انحرافی در اوج بیداری اسلامی مطرح شد و مبدع این جریان انحرافی کسی نبود جز یکی از افراد خاص دولت دهم.
وی مدعی بود که اسلام بایستی از طریق مکتب ایران به دنیا شناسانده شود. وی در این باره بیان میداشت:« «مکتب اسلام دریافتهای متنوعی از آن وجود دارد… دریافت ناب از حقیقت ایمان و وحقیقت توحید وحقیقت اسلام مکتب ایران است. باید از این پس ما مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.»[3]
وی از زیبایی جوهر اندیشهی ایرانی، تعظیم خدا و انسان در ایران و همراهی اقتدار و مهربانی در جنس ایرانیان گفت.
مشایی چندی بعد (۹۰/۳/۷) در نشستی خبری در مقابل انتقادات بسیاری از مسائل طرح شده را بینسبت با سخنان خود دانست و گفت که منتقدان سخنان وی را مستقیما نخوانده اند و نفهمیده اند. وی گفت: «امام با طرح اسلام ناب و اسلام آمریکایی، نجات اسلام و نشر اسلام حقیقی برای جهان را دنبال میکرد؛ بنابراین مکتب ایران، یعنی اسلام ناب، توحید واقعی و مکتب اهل بیت(ع).»[4]
وی درباره انتقادات بوجود آمده پیرو این مباحث انحرافی در همایش « جنگ برای صلح» یبان داشت:«اینکه بر روی ایران تأکید میکنیم، یک نوع ناسیونالیسم و خودخواهی نیست بلکه یک مسئولیت و مأموریت برآمده از یک تاریخ مقاومت، ایستادگی است.ما ملتی هستیم که در تاریخمان حتی در یک مقطع کوتاه تجاوز و تحقیر سایر ملتها ثبت نشده و حتی در اوج اقتدار که همه عالم از اقیانوس اطلس تا شرق دور و از شمال تا جنوب تحت یک حاکمیت بوده، در منشور کوروش ظلم، بردهداری، تحقیر انسانها و چپاول حقوق ملتها ممنوع شده است.ملت ایران جزو معدود ملتهایی است که داشتههای خود را سخاوتمندانه با ملتهای دیگر شریک شدند و با افتخار میتوان گفت که همواره خداپرست بودهاند و دین کامل را با آغوش باز پذیرفتهاند.»[5]
جالب اینجاست که نظریهپردازان غربی نیز مکتب ایرانی را یک مکتب اصطعکاکی مینامیدند که با اینکه داعیهدار ترویج اسلام بر اساس منش ایرانی بود اما درواقع یک خودسوزی بزرگ بود.
در اینباره ريچارد رورتي، فيلسوف ارشد آمريکايي، در مصاحبه با روزنامه کوريره دلاسراي ايتاليا ملي گرايي را تنها پاد زهر در مقابل اسلام گرايي در ايران دانسته و گفته بود اشراق گرايي اسلامي به زودي در ايران پا خواهد گرفت.
به گفته اين فيلسوف فقيد آمريکايي، «نيروهاي سکولار ايران چاره اي به جز جستجوي مخرج مشترک هاي ديگري بر پايه ملي گرايي ندارند.»[6]
متاسفانه جنس سخنان علی یونسی نیز از همین نوع اظهارات است. وی با اطلاق عنوان امپراطوری ایران که باید از مرز فلات ایران بیشتر رود، شبهاتی را بوجود میآورد که ایران را یک کشور مهاجم برای احیای امپراطوری قدیم مطرح میکند و دروغ ایران هراسی را در دل کشورهای مجاور بیشتر باورپذیر میکند.
یونسی در این زمینه با اشاره به اینکه امروز ایران محدود به فلات مرکزی شده است و چندین کشور از فلات شرقی و غربی از ایران بزرگ جدا شدهاند، خاطرنشان میکند:« همواره نام ایران بزرگ و فرهنگ ایران بر تمام منطقه نامی درست است و اطلاقی صحیح و علمی و مستند و تاریخی به شمار میرود.»
دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای مذهبی، تأکید میکند: «برای اینکه منافع و امنیت ملی و هویت تاریخی خود را حفظ کنیم بدون توجه به منطقه نفوذ ایران و حریم و حدود ایران امکانپذیر نخواهد بود». [7]
تأیید سخنان عبدالله دوم درباره هلال شیعی!
موضوع ایران هراسی به عنوان یک پروژه زنجیروار از سوی غرب علیه کشورمان دنبال میشود. حلقههایی که ایرانهراسی، شیعههراسی و اسلامهراسی را به هم وصل میکند تا در فرصت مقتضی علیه کشورمان از آنها بهرهبرداری شود.
موضوع شیعه هراسی در کنار ایران هراسی مسالهای بود که برای ایجاد تنشهای فرقهگرایانه از دیرباز علیه ایران و عراق مطرح شده است. هلال شیعی اصطلاحی است که بیشتر از سوی کسانی که در صدد القای خطر شدت یافتن روابط شیعیان عراق با شیعیان خارج از عراق خصوصا ایران است، استفاده میشود. این اصلاح در کتابهای دانشگاهی و ادبیات علمی از جمله در آلمانی دارای پیشینه است. اما از هنگامی که عبدالله دوم پادشاه اردن، در کاربردی «شیعه هراسانه» از آن برای بیان تمایلات ایران دوستانه شیعیان عراق استفاده نمود، این اصلاح کاربرد فراگیری یافت.
از دیدگاه این اندیشه، نفوذ تاریخی ایران بر شیعیان خاورمیانه را عاملی برای اختلال امنیت سیاسی منطقه خاورمیانه میباشد، و باورمندان به این اندیشه، بهشدت بر استفاده از این واژه اصرار دارند. با این وجود پیشینه، اندیشمندان اجتماعی تمایل چندانی به استفاده از این واژه ندارند.[8]
به عقيده آنها جمهوري اسلامي ايران ميتواند، با اعمال نفوذ طبيعي در ميان شيعيان عراق، تحولات ژئوپلتيک خاورميانه را هدايت کرده و موازنه قدرت را به نفع شيعيان و عليه منافع آمريکا و اسرائيل تغيير دهد.
اینکه عراق به عنوان پایتخت ایران از سوی یونسی عنوان میشود، درواقع صحه گذاشتن بر ادعاهای ایرانهراسانه غرب و کشورهای مرتجع عربی است.
این درحالی است که هلال شیعی هیچگاه مقصد و معبود شیعیان در عرصه ژئوپلوتیک منطقهای نبوده و نیست و چنگ انداختن بر چنین مسالهای نه تنها سود و فایدهای برای کشورمان ندارد، بلکه تنشهای منطقهای را به سمت فشار علیه ایران هدایت میکند.
تاکید بر این موضوع که عراق تحت سیطره ایران قرار دارد موضوعی است که از دیرباز علیه گسترش نفوذ ایران در منطقه بهرهبرداری میشده و زمانی نیز کشورهای عربی منطقه با همین نظریه از صدام حسین و گروههای تکفیری برای سرکوب شیعیان استفاده میکردند و همواره عربستان سعودی از تشکیل یک دولت شیعی در کنار ایران هراس داشته و این موضوع را به عنوان یک خط قرمز برای خود بر پایه چنین نظریهای مد نظر قرار داده است. [9]
این درحالی است که یونسی پیش از اینها در شیراز نیز سخنان شبهه برانگیزی بر زبان رانده و بیان کرده بود:« عدهای خیال میکردند نماد شیر و خورشید
در میان پرچم ایران یک نماد سلطنتی است اما اینگونه نیست. شیر نماد حضرت
علی(ع) و خورشید نماد حضرت محمد(ص) است و تنها تاجش مربوط به شاه بود. اگر
به من باشد، هلال احمر را تغییر میدهم و شیر و خورشید را جایگزین آن
میکنم؛ البته برای هلال احمر هم احترام قائلم.»
سخنانی که از سوی رسانهها و محافل سیاسی با انتقادات بسیاری روبرو شد و استدلال بسیاری از منتقدان این بود که این نوع اظهارات شاذ به واقع نه تنها کاربردی در حال حاضر ندارد بلکه مشکلات زیادی را نیز در ساختار سیاسی کشور بوجود میآورد. درواقع موضوع شیر و خورشید و تغییر نماد هلال احمر نیز در راستای سخنان ملیگرایانه غیر کاربردی و مخربی از سوی کارشناسان توصیف میشود که با توجه به گوناگونی قومی و مذهبی در منطقه و کشورمان سم است و اینگونه سخنان از معاشرت با افرادی چون داریوش شایگان که از جمله نزدیکان فرح پهلوی و مشاور وی است ساطع میشود.
به هر حال اینگونه سخنرانی کردن و پایتخت نامیدن عراق، درست حرکت در
همان خط دشمن است و میتواند کمکهای شایان توجه ایران به کشورهای منطقه از جمله
عراق برای عقب راندن تروریستهای داعش را تحت تاثیر قرار دهد و نسبت به کمکهای
مستشاری ایران برای بسیج مردمی عراق علیه داعش شبهاتی ایجاد کند که واکنشهای
منطقهای این چند روزه به این موضوع تنها رویه آشکار این سخنان نفاقآمیز است و
معلوم نیست که بعدها چه مباحثی از درون چنین اظهاراتی در منطقه و روابط ایران با
کشورهای مجاور ایجاد شود و بایستی یکبار برای همیشه جلوی بروز چنین مباحثی را گرفت.
[1] -http://www.mashreghnews.ir/fa/mobile/394597
[2] -http://isna.ir/fa/news/93121709862
[3] -brotoush.com/archive/284
[4] - http://www.tabnak.ir/fa/news/167361
[5] http://www.inn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=66801&Rate=0-
[6] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/46630
[7] - http://isna.ir/fa/news/93121709862
[8] - http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C
[9] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931222000859