به گزارش مشرق، محمدرضا عارف عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که در دولت اصلاحات معاون اولی را بر عهده داشت در گفتوگویی با سالنامه نوروزی «اعتماد» در مورد سابقه مبارزات سیاسی خود در انقلاب، ریاست دانشگاه تهران، وزارت و معاون اولی در دولت اصلاحات و مجمع تشخیص مصلحت نظام سخن گفته است.
وی در این گفتوگو در مورد ریاست خود بر دانشگاه تهران در زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، اظهار داشت: در سال 72 و دولت دوم آقای هاشمی وزیر علوم که آقای معین بودند و وابسته به جریان چپ تغییر کرد به عبارتی دیگر وزیر چپ را برداشتند و وزیر راست گذاشتند.
عارف ادامه داد: آقای رحیمیان که رئیس دانشکده تهران و یک چهره شاخص چپ بود تغییر کرد و آقای افروز جایگزین ایشان شد که البته از جریان راست بود بنابراین دانشگاه 14 ماه تقریباً وضعیت متلاطم داشت یعنی در همه دانشکده درگیری و نوعی اعتصاب بود.
«یک روز آقای هاشمی رئیس جمهور وقت به من گفتند که دانشگاه تهران چنین وضعیتی دارد تقریباً یکی از بحثها در هر جلسه شورای عالی امنیت ملی مسئله دانشگاه تهران است عدهای میگفتند اگر آقای عارف بیاید شاید بتواند کاری انجام دهد من هم همیشه عنایت خاصی به دانشگاه تهران داشتم چون دانشجوی آنجا بودم و همیشه نگاهم به رئیس دانشگاه تهران این بود که حقیقتاً بالاترین سطح علمی کشور است.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه دانشگاه تهران برایم جایگاه بزرگی داشت گفت: پس از بررسی و مشورت پاسخ مثبت دادم و این پاسخ مثبت من در شرایطی بود که در دانشگاه حقوق به خاطر اخراج چند تن از اساتید اعتصاب صورت گرفته بود و در دانشکدههای فنی، علوم تربیتی و علوم اجتماعی نیز اعتصاب بود.
وی افزود: آن زمان بحث سروش و تدریس ایشان هم مطرح بود و انصار حزبالله میخواستند جلوی کلاس دکتر سروش را بگیرد بنابراین من در آن زمان با تعداد زیادی از بزرگان برای پذیرش مسئولیت دانشگاه تهران مشورت کردم که همه بزرگان و خبرگان شورای عالی انقلاب فرهنگی یا آموزش عالی موافق و فقط یکی از آنها به جد مخالف بود.
عارف با بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات مخالف ریاست من بر دانشگاه تهران بود گفت: رئیس بنیاد باران از وزارت ارشاد به کتابخانه ملی رفته بود البته ایشان خیر و صلاح مرا میخواستند که میگفتند به دانشگاه تهران نرو؛(رئیس دولت اصلاحات)میگفت اگر (به دانشگاه تهران) بروی نابود میشوی من هم شرایطم را به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم و خدمت آیتالله یزدی هم رفتم و ایشان خیلی تأکید کردند که من مدیریت دانشگاه تهران را قبول کنم.
معاون اول دولت اصلاحات در پاسخ به این پرسش که در ماجرای کوی دانشگاه چه کار ویژه مشخصی انجام دادید گفت: من در این زمینه سمتی نداشتم و زیر پست و تلگراف بودم؛ در ماجرای دانشگاه تهران اتفاقی افتاد که نباید میا فتاد ریشه اصلی اتفاق تلخ کوی دانشگاه را در بیتدبیری برخی افراد و نهادها میدانم.
وی اضافه کرد: در ماجرای کوی دانشگاه تهران اتفاقی میافتد و یک تظاهرات چند نفره میشود اما درست مدیریت نشد. این اعتراضات برای توبیخ یک روزنامه بود و باید با تدبیر بیشتری کار میکردند که کار به اینجا نکشد.
عارف در پاسخ به این پرسش که آیا در مسئله کوی دانشگاه تهران مشورتی با شما صورت گرفت یا خیر؟ گفت: در مورد کوی دانشگاه تهران هیچ کسی هیچ مشورتی با من نکرد من که نمیتوانستم بروم و به آنها بگویم میخواهم به شما مشورت بدهم! دوستان خوب من و سابقه من را میدانستند و اگر لازم تشخیص میدادند قطعاً با من مشورت میکردند.
معاون اول دولت اصلاحات در پاسخ به این پرسش که دولت اصلاحات چند بحران خیلی مهم داشت یکی 11 سپتامبر، کوی دانشگاه و قتلهای زنجیرهای به عنوان کسی که در کابینه بودید ماجرای قتلهای زنجیرهای چه بود؟ گفت: من درگیر این مسئله نبودم متأسفانه پروندهای بود که رئیس دولت اصلاحات خیلی نخواستند باز بشود.
وی در پاسخ به این اظهارات صادق خرازی مبنی بر اینکه عارف در ماجرای برگزاری کنفرانس اسلامی نگذاشت که نشان ملی از سوی رئیس دولت به وی داده شود، گفت: اگر آقای خرازی چنین مطلبی گفته باشند تکذیب میکنم.
عارف ادامه داد: اعطای نشان دولتی هم سازوکار خود را دارد کمیته نشان مرکب است از تعدادی وزرا و رأیگیری هم مخفی است بعد هم جمعبندی کمیته نشان در جلسه هیأت دولت مطرح میشود و اصولاً این طور نیست که فردی بخواهد نظر دولت را وتو کند. از فرمایش آقای خرازی خیلی تعجب میکنم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد رأی خود از مجلس پنجم به عنوان وزیر پست و تلگراف گفت: من هیچ وقت با هیچ کس در مورد هیچ چیز لابی نکردم و اصلاً اهل لابی نیستم از کسی نیز توقعی ندارم و فرضم این است که همه افراد وظیفه خود را انجام میدهند و هیچ وقت از کسی توقع فرا وظیفهای نداشتم.
وی در این گفتوگو در مورد ریاست خود بر دانشگاه تهران در زمان ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، اظهار داشت: در سال 72 و دولت دوم آقای هاشمی وزیر علوم که آقای معین بودند و وابسته به جریان چپ تغییر کرد به عبارتی دیگر وزیر چپ را برداشتند و وزیر راست گذاشتند.
عارف ادامه داد: آقای رحیمیان که رئیس دانشکده تهران و یک چهره شاخص چپ بود تغییر کرد و آقای افروز جایگزین ایشان شد که البته از جریان راست بود بنابراین دانشگاه 14 ماه تقریباً وضعیت متلاطم داشت یعنی در همه دانشکده درگیری و نوعی اعتصاب بود.
«یک روز آقای هاشمی رئیس جمهور وقت به من گفتند که دانشگاه تهران چنین وضعیتی دارد تقریباً یکی از بحثها در هر جلسه شورای عالی امنیت ملی مسئله دانشگاه تهران است عدهای میگفتند اگر آقای عارف بیاید شاید بتواند کاری انجام دهد من هم همیشه عنایت خاصی به دانشگاه تهران داشتم چون دانشجوی آنجا بودم و همیشه نگاهم به رئیس دانشگاه تهران این بود که حقیقتاً بالاترین سطح علمی کشور است.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه دانشگاه تهران برایم جایگاه بزرگی داشت گفت: پس از بررسی و مشورت پاسخ مثبت دادم و این پاسخ مثبت من در شرایطی بود که در دانشگاه حقوق به خاطر اخراج چند تن از اساتید اعتصاب صورت گرفته بود و در دانشکدههای فنی، علوم تربیتی و علوم اجتماعی نیز اعتصاب بود.
وی افزود: آن زمان بحث سروش و تدریس ایشان هم مطرح بود و انصار حزبالله میخواستند جلوی کلاس دکتر سروش را بگیرد بنابراین من در آن زمان با تعداد زیادی از بزرگان برای پذیرش مسئولیت دانشگاه تهران مشورت کردم که همه بزرگان و خبرگان شورای عالی انقلاب فرهنگی یا آموزش عالی موافق و فقط یکی از آنها به جد مخالف بود.
عارف با بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات مخالف ریاست من بر دانشگاه تهران بود گفت: رئیس بنیاد باران از وزارت ارشاد به کتابخانه ملی رفته بود البته ایشان خیر و صلاح مرا میخواستند که میگفتند به دانشگاه تهران نرو؛(رئیس دولت اصلاحات)میگفت اگر (به دانشگاه تهران) بروی نابود میشوی من هم شرایطم را به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم و خدمت آیتالله یزدی هم رفتم و ایشان خیلی تأکید کردند که من مدیریت دانشگاه تهران را قبول کنم.
معاون اول دولت اصلاحات در پاسخ به این پرسش که در ماجرای کوی دانشگاه چه کار ویژه مشخصی انجام دادید گفت: من در این زمینه سمتی نداشتم و زیر پست و تلگراف بودم؛ در ماجرای دانشگاه تهران اتفاقی افتاد که نباید میا فتاد ریشه اصلی اتفاق تلخ کوی دانشگاه را در بیتدبیری برخی افراد و نهادها میدانم.
وی اضافه کرد: در ماجرای کوی دانشگاه تهران اتفاقی میافتد و یک تظاهرات چند نفره میشود اما درست مدیریت نشد. این اعتراضات برای توبیخ یک روزنامه بود و باید با تدبیر بیشتری کار میکردند که کار به اینجا نکشد.
عارف در پاسخ به این پرسش که آیا در مسئله کوی دانشگاه تهران مشورتی با شما صورت گرفت یا خیر؟ گفت: در مورد کوی دانشگاه تهران هیچ کسی هیچ مشورتی با من نکرد من که نمیتوانستم بروم و به آنها بگویم میخواهم به شما مشورت بدهم! دوستان خوب من و سابقه من را میدانستند و اگر لازم تشخیص میدادند قطعاً با من مشورت میکردند.
معاون اول دولت اصلاحات در پاسخ به این پرسش که دولت اصلاحات چند بحران خیلی مهم داشت یکی 11 سپتامبر، کوی دانشگاه و قتلهای زنجیرهای به عنوان کسی که در کابینه بودید ماجرای قتلهای زنجیرهای چه بود؟ گفت: من درگیر این مسئله نبودم متأسفانه پروندهای بود که رئیس دولت اصلاحات خیلی نخواستند باز بشود.
وی در پاسخ به این اظهارات صادق خرازی مبنی بر اینکه عارف در ماجرای برگزاری کنفرانس اسلامی نگذاشت که نشان ملی از سوی رئیس دولت به وی داده شود، گفت: اگر آقای خرازی چنین مطلبی گفته باشند تکذیب میکنم.
عارف ادامه داد: اعطای نشان دولتی هم سازوکار خود را دارد کمیته نشان مرکب است از تعدادی وزرا و رأیگیری هم مخفی است بعد هم جمعبندی کمیته نشان در جلسه هیأت دولت مطرح میشود و اصولاً این طور نیست که فردی بخواهد نظر دولت را وتو کند. از فرمایش آقای خرازی خیلی تعجب میکنم.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مورد رأی خود از مجلس پنجم به عنوان وزیر پست و تلگراف گفت: من هیچ وقت با هیچ کس در مورد هیچ چیز لابی نکردم و اصلاً اهل لابی نیستم از کسی نیز توقعی ندارم و فرضم این است که همه افراد وظیفه خود را انجام میدهند و هیچ وقت از کسی توقع فرا وظیفهای نداشتم.