به گزارش مشرق، مقام معظم رهبری در یکی از مهمترین سخنرانی های سال که روز اول فروردین در حرم مطهر رضوی برگزار شد با نگاه به آیات قرآنی چهار شاخص مهم را برای مؤمنان بیان کردند که به وسیله آنها از زیر سلطه قدرتمندان جائر خارج می شوند. معظم له در بخشی از سخنان خویش فرمودند:
«این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبهی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبهی اجتماعی و تأثیر در نظامسازی اجتماعی [هم] دارند.»
در همین رابطه و برای تبیین شاخص زکات با حجت الاسلام و المسلمین دکتر بهرام دلیر نقده ای، استاد فقه و اصول و فلسفه و عرفان و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ترتیب دادیم.
رهبر انقلاب فرمودند جنبه اجتماعی و نظامساز زکات این است که انسانی که در جامعه اسلامی، برخوردار از مال دنیوی است خود را بدهکار جامعه اسلامی می داند نه طلبکار؛ هم در مقابل فقرا و ضعفا، هم در مقابل سبیلالله. سؤال این است که زکات در بین این چهار شاخص چه نقشی دارد؟
به نظر می آید ذکر زکات از باب نمونه است. به طور کل ما نمادهای اقتصادی را که از دینمان بر می آید نادیده گرفته ایم. بحث زکات، صدقات، وقف، خیرین و مباحثی از این دست در حوزه اقتصادی به خصوص در فقرزدایی می تواند زیباترین و کارآمدترین نقش را داشته باشد. اما متاسفانه ما حوزه زکات را هم مظلوم نگاه داشته ایم. حداکثر این است چند کار تبلیغاتی انجام می شود که آن هم ژونالیستی است نه تبلیغات معرفتی. تبلیغات معرفتی اگر درست انجام شود، اگر کشاورز به وظیفه شرعی خودش واقف باشد یا حتی صنعتگر و سایرین، یا آنهایی که در شریعت تحت قالب خمس و زکات و صدقات و امور حسبیه یا در بحث وقف آمده همه اینها نادیده گرفته می شود. ای کاش و ای کاش اوقاف در جمهوری اسلامی ایران یک آمار دقیقی از موقوفات و آمار دقیقی از درآمدها و دخل و خرج ها می داد. خیلی از بحث های وقفی یا درآمدهایش به عنوان پِرتی است یا اصلاً احیا نشده است. یک مثالی می زنم، در حوزه وقف مغازه ای را وقف کرده اند و پنجاه سال پیش قراردادی بسته اند. من خودم این مورد را شاهد بودم که قرارداد آن ماهیانه پنج هزار تومان بود در حالی که امروز با این پول یک پفک نمکی هم نمی دهند! ولی همین طور مانده است.
چرا با وجودی که تلاش هایی هم می شود باز این موارد بعضاً عجیب را شاهد هستیم؟
چون اولاً نظارت ها ضعیف است و ثانیاً به صورت علمی به مساله وقف نگاه نمی شود. به صورت علم اقتصاد به زکات نگاه نمی شود. آنهایی هم که در این حوزه تلاش علمی داشته و قلم زده اند در قالب کتاب ها مانده اما این نوشته جات با حوزه عمل پیوند نخورده است. مثل بحث دانش صنعتی ما که با کارخانه ها پیوند نخورده است. بحث های علمی حوزه جمع آوری زکات با حوزه عملیاتی آن فاصله دارد. اصلاً منابع اقتصادی در آیین ما کدام است؟ چگونگی مصرف آن به چه صورت است؟ اگر واقعاً درست و حسابی و علمی و دقیق به همین مساله زکات رسیدگی شود به گمانم در ایران فقیری نداشته باشیم.
چطور می شود که بهایی ها در دنیا یک فقیر ندارند؟ حالا حداقل این موضوع شایع است. با این شرایط شیعه با همه خمس و زکات یا مسلمان ها با زکاتشان باید فقیر داشته باشند؟ چون شافعی و مالکی و حنفی و حنبلی همه به بحث زکات اعتقاد دارند اما چطور می شود با وجود چنین حکم شرعی ای باز این همه فقیر داریم؟ چطور شده کمیته امداد به بحث زکات وصل نشده؟ حوزه کمیته امداد وابسته به این پنج تومن و دو تومن من و شماست اما اگر درست و حسابی به حوزه زکات وصل شود یا کمیته امداد در بحث هایی مانند خمس یا موضوعات فرهنگی و دینی و حوزوی احیا بشود این اصول و منابع مالی که دین به رسمیت شناخته خیلی تحولات شگرفی را ایجاد خواهند کرد. اما متاسفانه نگاه علمی در حوزه اقتصادی در همین بهزیستی، کمیته امداد و سایر نهادها با حوزه عمل پیوند ندارد. شاید مثلاً امور مساجد بیاید بر سر یک خرمنی و یک مسئولی هم مصاحبه ای کند و تمام شد رفت! اما اینکه زکات به چه چیزهایی تعلق می گیرد؟ آیا دامدار یا زارع ما کاملاً با بحث زکات آشناست؟ من که خودم چنین گمانی نمی کنم. البته دنبال مقصر هم نمی گردم. چون پدیده های اجتماعی تک عاملی نیستند بلکه عواملی دست به دست هم می دهند که دامدار با زکات آشنا نمی شود، یا کشاورز در خصوص زکات اطلاعات کافی نداشته باشد. همه عوامل دست به دست هم می دهند و نتیجه و برآیند این فرآیندها مهجور ماندن زکات و خمس و امور حسبیه و وقف و غیره می شود.
منبع: فرهنگ نیوز
«این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبهی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبهی اجتماعی و تأثیر در نظامسازی اجتماعی [هم] دارند.»
در همین رابطه و برای تبیین شاخص زکات با حجت الاسلام و المسلمین دکتر بهرام دلیر نقده ای، استاد فقه و اصول و فلسفه و عرفان و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ترتیب دادیم.
رهبر انقلاب فرمودند جنبه اجتماعی و نظامساز زکات این است که انسانی که در جامعه اسلامی، برخوردار از مال دنیوی است خود را بدهکار جامعه اسلامی می داند نه طلبکار؛ هم در مقابل فقرا و ضعفا، هم در مقابل سبیلالله. سؤال این است که زکات در بین این چهار شاخص چه نقشی دارد؟
به نظر می آید ذکر زکات از باب نمونه است. به طور کل ما نمادهای اقتصادی را که از دینمان بر می آید نادیده گرفته ایم. بحث زکات، صدقات، وقف، خیرین و مباحثی از این دست در حوزه اقتصادی به خصوص در فقرزدایی می تواند زیباترین و کارآمدترین نقش را داشته باشد. اما متاسفانه ما حوزه زکات را هم مظلوم نگاه داشته ایم. حداکثر این است چند کار تبلیغاتی انجام می شود که آن هم ژونالیستی است نه تبلیغات معرفتی. تبلیغات معرفتی اگر درست انجام شود، اگر کشاورز به وظیفه شرعی خودش واقف باشد یا حتی صنعتگر و سایرین، یا آنهایی که در شریعت تحت قالب خمس و زکات و صدقات و امور حسبیه یا در بحث وقف آمده همه اینها نادیده گرفته می شود. ای کاش و ای کاش اوقاف در جمهوری اسلامی ایران یک آمار دقیقی از موقوفات و آمار دقیقی از درآمدها و دخل و خرج ها می داد. خیلی از بحث های وقفی یا درآمدهایش به عنوان پِرتی است یا اصلاً احیا نشده است. یک مثالی می زنم، در حوزه وقف مغازه ای را وقف کرده اند و پنجاه سال پیش قراردادی بسته اند. من خودم این مورد را شاهد بودم که قرارداد آن ماهیانه پنج هزار تومان بود در حالی که امروز با این پول یک پفک نمکی هم نمی دهند! ولی همین طور مانده است.
چرا با وجودی که تلاش هایی هم می شود باز این موارد بعضاً عجیب را شاهد هستیم؟
چون اولاً نظارت ها ضعیف است و ثانیاً به صورت علمی به مساله وقف نگاه نمی شود. به صورت علم اقتصاد به زکات نگاه نمی شود. آنهایی هم که در این حوزه تلاش علمی داشته و قلم زده اند در قالب کتاب ها مانده اما این نوشته جات با حوزه عمل پیوند نخورده است. مثل بحث دانش صنعتی ما که با کارخانه ها پیوند نخورده است. بحث های علمی حوزه جمع آوری زکات با حوزه عملیاتی آن فاصله دارد. اصلاً منابع اقتصادی در آیین ما کدام است؟ چگونگی مصرف آن به چه صورت است؟ اگر واقعاً درست و حسابی و علمی و دقیق به همین مساله زکات رسیدگی شود به گمانم در ایران فقیری نداشته باشیم.
چطور می شود که بهایی ها در دنیا یک فقیر ندارند؟ حالا حداقل این موضوع شایع است. با این شرایط شیعه با همه خمس و زکات یا مسلمان ها با زکاتشان باید فقیر داشته باشند؟ چون شافعی و مالکی و حنفی و حنبلی همه به بحث زکات اعتقاد دارند اما چطور می شود با وجود چنین حکم شرعی ای باز این همه فقیر داریم؟ چطور شده کمیته امداد به بحث زکات وصل نشده؟ حوزه کمیته امداد وابسته به این پنج تومن و دو تومن من و شماست اما اگر درست و حسابی به حوزه زکات وصل شود یا کمیته امداد در بحث هایی مانند خمس یا موضوعات فرهنگی و دینی و حوزوی احیا بشود این اصول و منابع مالی که دین به رسمیت شناخته خیلی تحولات شگرفی را ایجاد خواهند کرد. اما متاسفانه نگاه علمی در حوزه اقتصادی در همین بهزیستی، کمیته امداد و سایر نهادها با حوزه عمل پیوند ندارد. شاید مثلاً امور مساجد بیاید بر سر یک خرمنی و یک مسئولی هم مصاحبه ای کند و تمام شد رفت! اما اینکه زکات به چه چیزهایی تعلق می گیرد؟ آیا دامدار یا زارع ما کاملاً با بحث زکات آشناست؟ من که خودم چنین گمانی نمی کنم. البته دنبال مقصر هم نمی گردم. چون پدیده های اجتماعی تک عاملی نیستند بلکه عواملی دست به دست هم می دهند که دامدار با زکات آشنا نمی شود، یا کشاورز در خصوص زکات اطلاعات کافی نداشته باشد. همه عوامل دست به دست هم می دهند و نتیجه و برآیند این فرآیندها مهجور ماندن زکات و خمس و امور حسبیه و وقف و غیره می شود.
منبع: فرهنگ نیوز