گروه فرهنگی مشرق - کیوان امجدیان : این روزها براساس اخبار رسیده اولین مجموعه بلند ایرانی با نام کیمیا که قرار است هر شب پخش شود در حال نزدیک شدن به زمان اکران است و به زودی در چند فصل پخش خواهد شد. اتفاقی که تا حالا در مجموعه سازی ایرانی مسبوق به سابقه نبوده است . به بهانه نزدیک شدن به زمان پخش این سریال بد ندیدیم روند ساخت مجموعه های ایرانی را در سال های پس از انقلاب اسلامی مرور کنیم :
دهه شصت: کوتاه اما دوست داشتنی
تا چند سال پیش مجموعه سازی در تلویزیون به این شکل بود که هر کارگردان حدود 12 یا 13 قسمت زمان داشت تا در آن هم قصه تعریف کند، هم شخصیت بسازد و هم تمام کارکردهای تعریف شده برای یک مجموعه تلویزیونی را تمام و کمال انجام دهد.
با توجه به اینکه در آن ایام تمام مجموعه ها به صورت هفتگی پخش می شدند هر مجموعه حدود 3 ماه طول می کشید که البته زمان نسبتا خوبی بود. در این روش یک هفته به مخاطب فرصت داده می شد تا هم شخصیت ها در ذهنش پرورش دهد و هم با قصه ارتباط برقرار کند و در نهایت بتواند بعد از دو سه قسمت جذب آن مجموعه شود.
این برای زمانی بود که فقط سه شبکه داشتیم و هفته ای یک فیلم سینمایی پخش می شد و مردم یک شب در میان از یکی از شبکه ها سریال ببینند.سریالهایی مثل آیینه، آیینه عبرت، هزاردستان، امیرکبیر، پاییز صحرا، سلطان و شبان،سربداران،دلیران تنگستان، و ... گاهی هم آنقدر اوضاع مجموعه سازی خراب بود که مثلا گروه اقتصادی خودش دست به کار می شد و نمونه اش هم مجموعه آقای اقتصادی بود که مرحوم مندوب هاشمی در آن نقش آقای اقتصادی را ایفا می کرد.
در این سال ها خیلی ها وقتی زمان پخش قسمت آخر مجموعه ای می رسید غصه دار می شدند و آرزو می کردند کاش می شد این مجموعه ادامه داشته باشد اما نمی شد. کاش می شد سلطان و شبان ادامه پیدا کند و شیرو این بار وارد ماجرای دیگری شود و ....
دوران طلایی طنازها
دهه 70 سریال های خانوادگی و درام به همان سیاق گذشته پخش می شد.مجموعه هایی مانند آژانس دوستی،ببخشید شما،بچه های مدرسه همت،پدرسالار .
اما با آمدن ساعت خوشی ها و پذیرش مجموعه طنزهای 90 شبی کارگردان ها فرصت بیشتری برای آزمون و خطا پیدا کردند.90 قسمت فرصت داشتند و معمولا در 10 قسمت اول سلیقه مخاطب را می سنجیدند و از قسمت 11-12 به بعد تازه سریال به جریان می افتاد.
کارهای مدیری تا این اواخر هم همینطور بود و مردم عادت کرده بودند که ده قسمت اول برنامه هایش را به عنوان تست و به عبارتی قلق گیری ببینند.یعنی بعد از ده یازده قسمت شخصیتها را جدا میکرد . بیمزه ها را کنار می گذاشت و جذابها را پررنگ تر می کرد.
در مجموعه های 90 شبی مخاطب بهتر و بیشتر می توانست با شخصیت های پردازش شده توسط کارگردان و نویسنده ارتباط برقرار کند و از سوی دیگر گروه برنامه ساز همه چیز را حاضر و آماده به خورد او می دادند.یعنی دیگر نیازی نبود که زمانی به او داده شود تا درباره شخصیت و قصه فکر کند و روزنه ای برای همراهی بیابد و مخاطب آن شود. حالا در این روش مردم، به صورت فست فودی مجموعه دریافت می کردند و متکلیفشان هم با خودشان روشن بود.می دانستند که احتمالا کمی خواهند خندید، از بعضی شخصیت ها را دوست خواهند داشت و یک ساعت شاد خواهند داشت و قبل و بعدش هیچ تفکر و تدققی در کار نبود.
شکستن انحصار طنزهای 90 شبی
بعد از این مرحله نوبت سیروس مقدم بود که قاعده انحصاری بودن سریال های 90 قسمتی برای طنز را بشکند و یک کار خانوادگی و درام را به صورت یک مجموعه طولانی(59 قسمتی) از سیما پخش کند.
اگرچه این روش هم جواب می داد و خصوصا اوایل شروع مجموعه تا قسمت بیست و سی استقبال خوبی از آن شد اما از همین قسمتها به بعد هم مردم دیگر آن رغبت گذشته را نداشتند و هم معلوم بود که آرام آرام دست نویسنده و کارگردان خالی شده و این مجموعه دچار افت شد.بعد هم تا مدتی همه چیز به روال سابق برگشت.با یک تغییر بزرگ.
حالا شبکه ها ی اصلی 5 تا شده بودند و کلی هم شبکه استانی و محلی راه افتاده بود.مخاطب هم دیگر، مخاطبی نبود که بشود به صورت قطره چکانی هر هفته یک قسمت از سریال را به خوردش داد. مخاطب حالا عادت کرده بود مجموعه اش را هر شب ببیند، کمتر فکر کند و بیشتر، درگیری حسی و عاطفی ( اعم از خنده یا گریه) با آن برقرار کند. طبیعتا هر مجموعه ای هم که می خواست همچنان با همان ژست قبلی به خانه های مردم راه پیدا کند موفق نمی شد مگر آنکه واقعا از سریال های حرفه ای و پرخرجی می بود یا مجموعه ای که قصه اش آنقدر گیرا باشد که ارزش یک هفته صبر کردن را برای مردم داشته باشد.
مجموعه سازی در غرب
در بسیاری از کشورهای آمریکایی و اروپایی به واسطه تعدد شبکه ها و رقابتی که برای جذب مخاطب میان آنها وجود داشت، از مدتها قبل، این مشکل را حل و فصل کرده بودند.
آنها می دانستند که مخاطب ، خوراک روزانه می خواهد. تازه ، حالا او آنقدر سفره متنوع و پر غذایی پیش رویش گسترده اند که غذاها را مز مزه می کند و از میانشان یک یا چندتا را برای هرشب دبدن انتخاب می کند. آنها دیگر مثل مدیری و کارگردانهای 90 قسمتی ساز، زمان آن را نداشتند تا ده قسمت را برای قلق گیری بگذارند و نم نم کخاطب را با شخصیت ها آشنا کنند و ... مجموعه سازهای غیروطنی می دانستند که اگر قسمت اول مجموعه شان ضعیف باشد ، همان ، قسمت آخرش هم خواهد شد و دیگر مجالی برای اصلاح نبود. از سویی می دانستند که اگر در شخصیت سازی موفق باشند و یا قصه پردازیشان به دل مردم بنشیند کلی سود عایدشان می شود و با خواهش و تمنا از آنها ساخت فصل های دیگر مجموعه را طلب خواهند کرد.
در غرب وقتی یک مجموعه پخش می شود، سیستم نظرخواهی( که البته به صورت پولی و بر مبنای استقبال مبتنی بر خرید ساعت پخش) مشخص می کرد که آیا مردم از این سریال استقبال کرده اند یا خیر.اگر استقبال نکرده بودند و میزان مخاطب کمتر از میانگین معمول بود که پرونده آن بسته می شد.حتی گاهی بر همان اساس سیستم نظرخواهی مجموعه کوتاه می شد و سرو ته آن در چند قسمت هم می آمد. در این روش مخاطب، تعیین کننده صرف بود و اگر او نمی خواست حتی پرونده مجموعه جذابی مانند flashforward هم که نظر منتقدان را جلب کرده بود بعد از همان فصل اول بسته می شد.اما در عوض، وقتی مخاطب از یک مجموعه راضی بود گروه دوباره جمع می شدند و به فاصله کمی کار ساخت فصل بعد و فصل های بعد را انجام می دادند.
در این روش شخصیت پردازی و شخصیت سازی نقش ویژه و مهمی ایفا کرد و این شخصیت های خلق شده بودند که در صورت جذابیت، می توانستند گروه زیادی را با خود همراه سازند.
شاید فصلی نو،شاید . . . .
حالا اما اگرچه هنوز در مجموعه سازی کند پیش می رویم و سریال های هفتگی هم به بقا ادامه می دهند اما بعضی از همان مجموعه های هفتگی به سراغ ساختار فصلی رفته اند.
ستایش بعد از موفقیت فصل اول به سراغ ذدو فصل دیگر هم رفت و مدتها میهمان خانه های مردم بود.پایتخت هم تا حالا 3 فصلش ساخته شده و بر اساس اخبار رسیده فصل چهارمش در ایام ماه مبارک رمضان پخش خواهد شد.
حالا شاید کیمیا اولین گام برای حرکت به سمت مجموعه سازی امروزی باشد.سریالی که قرار است هر شب میهمان خانه ها باشد و 110 قسمت ادامه داشته باشد.
کد خبر 405433
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۳
- ۳ نظر
- چاپ
با نزدیک شدن به زمان پخش اولین مجموعه 110 قسمتی که قرار است هر شب از سیما پخش شود نگاهی کرده ایم به روند مجموعه سازی در سالهای پس از پیروزی انقلاب. مجموعه هایی که گاهی دوست داریم فصل های دیگرشان را هم ببینیم اما انگار دیگر هیچکس به فکر آنها نیست.