به گزارش مشرق، لوئیز سوارز در گفتوگو با کانال 10 تلویزیون اروگوئه درباره سالهای نوجوانیاش و نقشی که همسرش، کسی که از دوران نوجوانی در پیشرفت او در حرفه بازیگریاش تأثیر داشت، اشاره کرد.
سوارز گفت: همسرم میداند که چه چیزی به من کمک کرد به اینجا برسم. او به من کمک کرد ببینم که برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه داشت. او مرا به انجام تمرینات ترغیب کرد و حتی در تمرینات همراه من شرکت میکرد. من در مدرسه رفتار خوبی نداشتم و هرگز نمیتوانستم سر جایم آرام بگیرم.
سوارز سپس یکی از ناگفتههای زندگی شخصیاش در دوران نوجوانی خود را فاش کرد: در خانه ما وفور نعمت نبود اما من هرگز گرسنه نماندم. احساس شرم نمیکنم که بگویم من در سنین 11، 12 یا 13 سالگی همراه با پدربزرگم سر کار میرفتم و کارمان تعمیر ماشینها بود تا بتوانیم کمی پول به خانه ببریم. این چیزها مرا به یاد روزهایی میاندازد که خودم را قربانی کردم تا بتوانم فوتبال بازی کنم. به همین دلیل الان قدر همه چیزهایی که دارم را بهتر میدانم و از صحبت درباره کارهایی که برای به دست آوردن یک بشقاب غذا انجام میدادم هیچ شرمی ندارم.
مهاجم پیشین لیورپول درباره داستان اولین سفرش به بارسلونا برای دیدن همسرش که همراه با خانواده خود به این شهر سفر کرده بودند، گفت. سوارز در آن زمان تنها 16 سال سن و فقط 70 دلار پول داشت که آن را هم برادر بزرگترش به او قرض داده بود.
او اذعان کرد: توانستم بلیت سفر به بارسلونا را تهیه کنم تا به این شهر بروم و صوفیا را ببینم، آن هم در حالی که هیچ پولی نداشتم. کاملاً گم شده بودم. مرا در اداره گمرک گرفتند. یادم میآید که آن روز یک لباس سفید به تن داشتم و بینیام هم شروع به خونریزی کرده بود.
سوارز آن روز چند ساعت در فرودگاه بارسلونا بازداشت شده بود و تا جایی که خودش به یاد میآورد هیچ آدرسی هم نداشته و نمیدانسته که به کجا باید برود تا اینکه صوفیا که چندین ساعت در فرودگاه منتظرش بوده او را پیدا میکند. سوارز گفت: او سرانجام مرا با همان پیراهن سفید که لکههای خون روی او نقش بسته بود، پیدا کرد.
سوارز گفت: همسرم میداند که چه چیزی به من کمک کرد به اینجا برسم. او به من کمک کرد ببینم که برای رسیدن به موفقیت باید انگیزه داشت. او مرا به انجام تمرینات ترغیب کرد و حتی در تمرینات همراه من شرکت میکرد. من در مدرسه رفتار خوبی نداشتم و هرگز نمیتوانستم سر جایم آرام بگیرم.
سوارز سپس یکی از ناگفتههای زندگی شخصیاش در دوران نوجوانی خود را فاش کرد: در خانه ما وفور نعمت نبود اما من هرگز گرسنه نماندم. احساس شرم نمیکنم که بگویم من در سنین 11، 12 یا 13 سالگی همراه با پدربزرگم سر کار میرفتم و کارمان تعمیر ماشینها بود تا بتوانیم کمی پول به خانه ببریم. این چیزها مرا به یاد روزهایی میاندازد که خودم را قربانی کردم تا بتوانم فوتبال بازی کنم. به همین دلیل الان قدر همه چیزهایی که دارم را بهتر میدانم و از صحبت درباره کارهایی که برای به دست آوردن یک بشقاب غذا انجام میدادم هیچ شرمی ندارم.
مهاجم پیشین لیورپول درباره داستان اولین سفرش به بارسلونا برای دیدن همسرش که همراه با خانواده خود به این شهر سفر کرده بودند، گفت. سوارز در آن زمان تنها 16 سال سن و فقط 70 دلار پول داشت که آن را هم برادر بزرگترش به او قرض داده بود.
او اذعان کرد: توانستم بلیت سفر به بارسلونا را تهیه کنم تا به این شهر بروم و صوفیا را ببینم، آن هم در حالی که هیچ پولی نداشتم. کاملاً گم شده بودم. مرا در اداره گمرک گرفتند. یادم میآید که آن روز یک لباس سفید به تن داشتم و بینیام هم شروع به خونریزی کرده بود.
سوارز آن روز چند ساعت در فرودگاه بارسلونا بازداشت شده بود و تا جایی که خودش به یاد میآورد هیچ آدرسی هم نداشته و نمیدانسته که به کجا باید برود تا اینکه صوفیا که چندین ساعت در فرودگاه منتظرش بوده او را پیدا میکند. سوارز گفت: او سرانجام مرا با همان پیراهن سفید که لکههای خون روی او نقش بسته بود، پیدا کرد.