مشرق-
مديريت، به ظاهر شيك و لحن مودبانه نيست كه بخواهيم با اين خصوصيات، خادم را مديري موفق بخوانيم. هر چند كه خادم ديگر آن پسر مودبي نيست كه گفتاري تازه را در بين كشتي گيران باب كرده بود. او حالا خود را مديري موفق ميبيند كه به او اين اجازه را ميدهد كه هر كلمه و جملهاي را در بياني شيك، به خورد مخاطب بدهد. فرقي هم نميكند كه مخاطب او فتحاللهزاده باشد يا هوادار پرسپوليس. مرد مودب كشتي، كه به فوتبال پا گذاشت، رويهاش عوض شد، آنقدر كه در برنامه زنده تلويزيوني، دو مدير فوتبالي را گردن كلفت خطاب كرد. كلمهاي كه شايد در زبان عاميانه مردم خيلي زشت نباشد اما بيان آن از زبان معاون وزير ورزش و جوانان آن هم در رسانه ملي، شرمآور است.
اما اين خادم، آن كشتيگيري نيست كه همه حسابي خاص روي او ميكردند و احترامي ويژه برايش قائل بودند. او حالا با همين گفتار و رفتاري كه مشابه گفتار جديدش است خود را در زمره مديران و مسئولاني قرار داده كه هواداران پرسپوليس و حتي استقلال چشم ديدنش را هم ندارند. حال آنكه روز اولي كه به عنوان نماينده تامالاختيار وزارت ورزش و جوانان انتخاب شده بود، همه نگاهها به او مثبت بود اما طولي نكشيد كه همه چيز تغيير كرد.
خادم از همان ابتدا به بيراهه رفت. انتخابهاي اشتباه، پافشاري بر اشتباهات و عدم عذرخواهي و پذيرش آن باعث شد نگاه مردم به او عوض شود، به طوري كه اگر به عنوان مربي يا مديرعامل پرسپوليس مرتكب چنين اشتباهاتي شده بود، بارها و بارها با شعار حيا كن رها كن مواجه ميشد. اما پرسپوليس به لطف تصميمات اشتباه او و وزارت آنقدر به منجلاب فرو رفته بود كه هوادار پرسپوليس فرصت آن را نيافت كه خود را درگير سرمنشأ مشكلات كند. در واقع وزارت ورزش و نماينده تام الاختيار او در تمام طول فصل جاري پشت نفراتي چون دايي، رحيمي، سياسي و درخشان پنهان شدند تا تركشهاي نارضايتيها به آنها اصابت نكند. حال آنكه سرمنشأ همه مشكلات اين فصل پرسپوليس شخص خادم و وزارت ورزش بود كه با انتخابهاي صد در صد غلط خود، اين تيم را به چنين روزي انداخت. با اين وجود خادم گويا همچنان قصد ندارد قبول مسئوليت كند كه حق به جانب ميگويد: «منتقدان به عملكرد گذشته سرخابيها نگاه كنند.»
اما بهتر است خادم قبل از به زبان آوردن اين جمله نگاهي اجمالي به گذشته سرخابيهاي پايتخت ميانداخت تا ببيند آيا پرسپوليس و استقلال، خصوصا سرخ پوشان، سالي به سختي اين فصل را تا كنون تجربه كردهاند يا نه. حتماً خادم نميتواند سالي را بيابد كه يك تيم در آن تا به اين اندازه دستخوش تغييرات شده باشد كه چند مرتبه هيئت مديره آن تغيير كند و هر بار، اوضاع بدتر از قبل شود. او حتماً سالي را نخواهد يافت كه پرسپوليس در آن سه، چهار مديرعامل به خود ديده باشد كه يكي از آنها هنوز روي كار نيامده و جوهر حكمش خشك نشده، بيهيچ توضيحي روانه اوين شود و بعد از چهار ماه، به هنگام آزادي ببيند كه هنوز حكمي براي بركناري او صادر نشده است.
هر چند ديگر اين اتفاقات كسي را متعجب نميكند، چراكه با توجه به روند تصميم گيريهاي اين فصل خادم و روسايش براي پرسپوليس و استقلال، عجيب نيست اگر طي چند روز آينده سياسي باز هم به عنوان مديرعامل پشت ميز خود در باشگاه پرسپوليس نشسته و پاي روي پا بيندازد و همانند خادم، به مردم بخندد. در واقع سكوت وزارت ورزش بعد از آزادي سياسي و مطرح شدن بحث مديرعاملي دوباره او و قراردادي كه هرگز فسخ نشده، معناي ديگر نميتواند داشته باشد و اين تصميم اشتباه را هم بايد به كارنامه سياه اين فصل وزارت ورزش و خادم در قبال پرسپوليس اضافه كرد. هر چند كه از همان ابتدا هم مشخص بود كه اين راه به تركستان ميرود.
دنیا حیدری (تحلیل نویس روزنامه جوان)
مديريت، به ظاهر شيك و لحن مودبانه نيست كه بخواهيم با اين خصوصيات، خادم را مديري موفق بخوانيم؛ هر چند كه...