به گزارش مشرق، در جریان حملات هوایی عربستان به مناطق مختلف یمن نزدیک به یک هزار نفر از مردم این کشور به شهادت رسیده و یا زخمی شدند. بیش‌ترین تلفات انسانی در شهرک فج عطان واقع در جنوب صنعاء روی داد که به گزارش خبرگزاری فرانسه 38 کشته و 536 زخمی برجای گذاشت. البته در خلال نزدیک به یک ماهی که از آغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن می‌گذرد کشتار غیرنظامیان دریمن امری چندان غیرعادی نبوده است چنان‌که طبق آمارهای منتشره تا پیش از کشتارهای دوشنبه بیش از 2500 نفر به شهادت رسیده و بیش از 7 هزار نفر دیگر نیز زخمی شده بودند. اما آنچه کشتارهای دوشنبه را از جنایات قبلی متمایز می‌سازد این است که این کشتارها درست در نخستین روز از ماه‌های حرام روی داد که کاملاً در تعارض با نص صریح قرآن کریم مبنی بر لزوم توقف جنگ و خونریزی در ماه‌های حرام است. بر این اساس این سوال مطرح است که چه عواملی موجب شده است عربستان حتی در ماه حرام نیز به قتل و خونریزی مردم یمن دست بزند؟عوامل مؤثر بر ادامه و تشدید حملات عربستان در نخستین روز از ماه‌های حرام
بخشی از این عوامل از تفسیرخاص و محدودی که مفتی‌های وهابی از اسلام ارائه می‌دهند برمی‌گردد که بر اساس آن تقریبا همه را به جزخود تکفیر می‌کنند و حکم قتل شان را واجب می‌دانند و جوانان را به این قتل تشویق و تحریک می‌کنند. تاکنون همه مسلمانان اعم از شیعی و سنی و غیرمسلمانان اعم از مسیحی و دیگر اقلیت‌های دینی در معرض خطرات ناشی از صدور فتاوی علمای وهابی قرار گرفته‌اند و تنها قوم و اقلیتی که تاکنون مورد خشم و غضب مفتی‌های وهابی قرار نگرفته‌اند یهودیان هستند که این خود قابل تامل و سوال برانگیز است. از این دید مردم یمن نیز همانند سایر ملل عراق، لبنان و سوریه قربانی فتاوی علمای وهابی سعودی قرار گرفته‌اند که مجوزدینی تجاوز نظامی به کشور اسلامی و عربی یمن و حمله به اهداف غیرنظامی را رد این کشور صادر کرده اند.
اما بخش دیگری از علل و عوامل موثر بر ادامه و کشتارهای بی حد و حصر عربستان در یمن به علل سیاسی و نظامی و وضعیت ناعادلانه حاکم بر نظام بین‌‌الملل بر می‌گردد. با این توضیح که با وجود گذشت نزدیک به یک ماه از زمان تجاوز نظامی عربستان به یمن این کشور هنوز نتوانسته است به هیچ یک از اهداف اعلامی و غیر اعلامی خود از این جنگ جامه عمل بپوشاند، زیرا عربستان نه قادر شده است عبدربه منصور هادی را به عدن بازگرداند و دولت موازی مورد نظر خود را در آنجا تشکیل دهد و نه اینکه قادر شده است انقلابیون یمنی به رهبری انصارالله را به تسلیم وادار کند. از طرف دیگر همه اهدافی که برای این جنگ تعیین شده بود تقریبا به اتمام رسیده است بدون آنکه هیچ نتیجه ملموسی در کاهش توانمندی‌های نظامی و دفاعی انقلابیون یمنی به رهبری انصارالله داشته باشد.
از طرف دیگر نسل دومی‌های تازه به قدرت رسیده که نقش اساسی در به راه انداختن جنگ جدید علیه یمن نقش اساسی داشتند از این نگران هستند که اگر بازنده از این جنگ بیرون بیایند هیچ حرفی در برابر شاهزاده‌های رقیب خود نخواهند داشت. همچنین به نظر می‌رسد شاهزادگان جوان سعودی از این موضوع هم نگران هستند که آشکار شدن شکست در جنگ یمن باعث ازسرگیری و گسترش اعتراضات داخلی شود و نظام سیاسی این کشور را تا مرز فروپاشی پیش ببرد. بر این اساس وحشت و کابوسی که شاهزدگان تازه به دوران رسیده سعودی از علنی شدن شکست در جنگ یمن دارند آنها را بر آن می‌دارد که بر پوشاندن ناکامی‌های نظامی همچنان بر ادامه و تشدید جنگ در این کشور پافشاری کنند.
با این حال نباید از نقش و مواضع منفعلانه و بعضا جانبدارانه کشورهای غربی و اسلامی در قبال ادامه و تشدید حملات ضد انسانی عربستان در یمن غافل شد. با وجود اینکه نزدیک به یک ماه از اغاز تجاوز نظامی عربستان به یمن می‌گذرد و این جنگ تاکنون نزدیک به 10 هزار کشته و زخمی و هزاران آواره برجای گذاشته به گونه ای که طبق گزارش‌های سازمان ملل هم اکنون بیش از هفت و نیم میلیون نفر به مواد غذایی فوری نیاز پیدا کرده‌اند اما در این مدت هیچ اقدام بازدارنده در قبال این حملات و تجاوز صورت نگرفته است و از این لحاظ واکنش منفعلانه جامعه جهانی یاد آور واکنش مشابه ان در قبال تجاوزات رژیم صهیونیستی در سرزمین‌های اشغالی به خصوص در نوار غزه است و از این جهت نیز می‌توان تشابهی را بین جنگ یمن و جنگ غزه مشاهده کرد. کما اینکه این تشابه در سایر بخش‌ها از جمله نامشروع بودن جنگ و یا هدف قرار دادن غیرنظامیان نیز به چشم می‌خورد.گذشته از اینها در بررسی چرایی عملکرد غیرمسئولانه جامعه جهانی در قبال تجاوز عربستان به یمن باید به این واقعیت تلخ نیز توجه داشت که از آغاز این تجاوز رسانه‌های غربی و عربی که تقریباً انحصار خبر را در اختیار و کنترل خود داشتند واقعیت‌های جنگ را وارونه نشان داده‌اند.
نتیجه گیری
از آنچه گفته شد مشخص می‌شود که مجموعه‌ای ازعوامل ایدئولوژیکی، سیاسی و نظامی موجب ادامه و تشدید حملات کورعربستان به اهداف غیرنظامی در یمن شده است اما ادامه این حملات در ماه‌های حرام معضل دیگری برای توجیه ادامه تجاوز نظامی به یمن ایجاد می‌کند و بیش از پیش به وجهه عربستان در نزد ملل مسلمان ضربه می‌زند چرا که این کشور با وجود ادعای خادم‌الحرمین بودن یکی از اصول و مبانی دینی یعنی حرام بودن جنگ و خونریزی در ماه‌های حرام را که قران بر آن صراحت دارد، نقض کرده است. در این میان طرح صلح پیشنهادی ایران علاوه بر اینکه از مزیت‌های منحصر به فردی چه در زمینه کاهش آثار و پیامدهای جنگ و چه در حل ریشه‌ای بحران یمن دارد، با الزامات دینی و اسلامی ناشی از مغایرت جنگ با ماه‌های حرام نیز مطابقت بیشتری دارد و همین امر موجب می‌شود کشورهای اسلامی و عربی انگیزه مضاعفی برای حمایت از طرح صلح پیشنهادی ایران داشته باشند.
