کد خبر 408405
تاریخ انتشار: ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۴

ناصر محمدخانی و پایان رافت می‌گویند کنترل پرسپولیس از دست درخشان در رفته بود.

به گزارش مشرق، پرسپولیس حمید درخشان یكی از تلخ‌ترین خاطرات هواداران این تیم در طول تاریخ است. حمید درخشان با پرسپولیس به وضعیتی رسید كه خیلی‌ها آن را یكی از بدترین پرسپولیس‌های تاریخ می‌دانند. درخشان آن‌قدر ضعیف نتیجه گرفت كه برای اولین بار در طول تاریخ باشگاه پرسپولیس، مدیران این تیم مجبور شدند دو بار در طول فصل سرمربی را عوض كنند؛ دفعه اول علی دایی بود كه جایش را به درخشان داد و پس از آن هم حمید درخشان جایش را به برانكو داد.

در روزهایی كه هنوز سرمربیگری برانكو در پرسپولیس قطعی نشده بود و مدیران باشگاه در حال مذاكره با او بودند، ناصر محمدخانی و پایان رافت از پرسپولیس صحبت كردند و گفتند كه چرا تیم به این روز افتاده.

*از  پرسپولیس چه خبر؟

محمدخانی: خبرها که دست شماست. برانکو قطعا سرمربی شد؟

*ظاهرا سرمربی شده و فردا یا پس فردا قراردادش را می بندد. البته حسین عبدی هم انتظار داشت سرمربی شود که مدیران باشگاه تاکید داشتند برانکو را بیاورند.

محمدخانی: بعد از رفتن درخشان، حسین عبدی اصلا نباید می ماند. چون وقتی سرمربی که تو را به عنوان کمک آورده، استعفا داده، معنا ندارد بمانی و کوچینگ کنی و توقع هم داشته باشی که با آمدن مربی جدید هم همچنان در تیم باشی و سرمربیگری کنی!

*اصلا ماندن او باعث می شود این شائبه به وجود بیاید که دوست داشته درخشان برود! یعنی الان اگر کسی هم بگوید او منتظر بوده درخشان برود تا خودش سرمربی شود، نمی توان به او خرده گرفت.

محمدخانی: نه با آقای امامی فر و نه با آقای حسین عبدی، پیش از این حمید کار نکرده بود و این اولین حضور این دو نفر در کنار اوست. البته من یکی دو باری که از حمید گله کردم، به این دلیل بود که از او توقع داشتم، چون ما سال ها در دوران بازی چه در داخل و چه خارج از کشور در کنار هم و با هم هم اتاق بودیم. اگر هم انتقادی داشتم به خاطر این بود که تیمم را دوست داشتم، اما هیچگاه از خود حمید انتقاد نکردم؛ بارها هم به همکارهای شما می گفتم درست است که ایشان سرمربی است و باید پاسخگو باشد، ولی در مجموع در باخت تیم از بالا تا پایین خیلی عناصر دخیل هستند و ما نمی توانیم همه چیز را گردن درخشان بیندازیم. به نظرم بازیکن ها بیشتر از همه مقصر هستند، چون کم کاری می کنند و از فرصت ها استفاده نمی کنند، بعد هم این تغییر و تحولاتی که در بالا صورت می گیرد، باعث می شود این بلاها سر پرسپولیس بیاید. تا به حال سابقه نداشته این تیم اینجای جدول باشد، دهم، یازدهم، نهم؛ ما دو فصل بدون باخت قهرمان لیگ شدیم، در آن دوره با آن کمبود امکانات، با لباس خیس عرق سوار ماشین می شدیم، نه حمام، نه دوش، نه ماساژور هیچ چیز نبود. هفته ای سه جلسه یا دو جلسه هم تپه بودیم و دو جلسه هم در زمین خاکی تمرین می کردیم.

رافت: آن زمان بازیکن ها به عشق پیراهن استقلال و پرسپولیس می آمدند، اما الان این دو تیم بیشتر از تیم های دیگر هم پول می دهند و اصلا سکوی پرتاب شده اند. طرف می گوید پرسپولیس بازی می کنم، پول خوب هم می گیرم، راحت هم برای تیم ملی انتخاب می شوم، به همین دلیل خیالش راحت است. الان شما آقای پیام صادقیان را ببینید؛ یک جوان که مراحل را خیلی سریع طی کرده، اما الان به بن بست خورده و تمام! چه کسی می خواهد نجاتش بدهد؟ خدا!

محمدخانی: این بچه دائم در حاشیه است. فقط حاشیه.

رافت: متاسفانه با این توانایی فنی، این بچه نابود می شود؛ کی مقصر است؟ صد در صد یکی هست؛ الان ما فقط نتیجه را می خواهیم و مثل عرب ها فقط به دنبال این هستیم که ببریم. چند وقت پیش در یک جلسه پیشکسوت های پرسپولیس را دعوت کرده بودند، من گفتم اصلا امسال هم پرسپولیس قهرمان شد، آخرش چی؟ سال بعد چی؟ آیا می توانید قهرمان شوید؟ برنامه شما برای ادامه فصل چیست؟ این که من مدیرعامل هستم و یک پولی گرفتم، چند بازیکن آوردم و آمدم تا قهرمان شوم، زمانی معنا پیدا می کند که شما زیربنای خوب درست کرده باشی و الان بتوانی قهرمان شوی. قهرمانی تمام رده های پایه ها در کنار خود بزرگ هاست، نه این که شما الان نهم جدول هستی، پایه هات یکی هشتم و دیگری دهم است، یکی لباس ندارد و تیم را تعطیل کرده اند و ... .

محمدخانی: این به این دلیل است که تفکرات نتیجه گراست، پول می دهند و  وقتی نتیجه نگرفتند، فرد را عوض می کنند.


*به نظر می رسد امسال تیم از دست حمید درخشان در رفت و نتوانست مدیریت خوبی داشته باشد.

محمدخانی: مسائل و حاشیه ها موجب شد پرسپولیس در این وضعیت قرار بگیرد؛ آقای سیاسی بیاید و بعد بازداشت شود. پولی نباشد و اگر پولی بود، سازمان ورزش آن را بلوکه کرد و هیچ کس حق برداشت نداشت. همه اینها باعث شد نتوانند خوب بازیکن جذب کنند و در نتیجه این پرسپولیس ...

رافت: من می گویم سال بعد پرسپولیس دنبال چه بازیکنی می خواهد برود؟ یک نفر را به من نشان بدهید، کی هست؟ پدیده ای وجود دارد که به درد پرسپولیس بخورد و پرسپولیس به دنبالش برود؟ متاسفانه در پرسپولیس نه بازیکن سازی شده و نه مربی سازی.

*نفت تهران چطور الان اول لیگ است یا تیم دوم و سوم جدول چطور این جایگاه را به دست آورده اند؟

رافت: نفت تهران را با پرسپولیس مقایسه نکنید، نفت یک تماشاگر هم ندارد.

محمدخانی: حاشیه هم ندارد؛ یک تیم جوان است که از دو سه سال پیش شکل گرفته و همه جوان و بی ادعا هستند و خودشان را برای تیم فدا می کنند، با این تیم یک دست جنگنده و دونده نتیجه همین می شود. ماشالله بازیکن های ما به قول علی پروین دو تا تریلی اسم هایشان را نمی تواند بکشد، اما این هم از فوتبالشان! فکر نکنید یک تیمی که پرمهره است، پس حتما نتیجه می گیرد. جمع و جور کردن یک تیم پرمهره و چینش بازیکن ها خیلی سخت است. ببینید بازیکنان نفت با طرفدارهای اندک چقدر راحت بازی می کنند و چقدر خوب نتیجه می گیرند.

*یعنی شما می گویید تماشاگران نقطه ضعف تیم هستند؟

محمدخانی: نه، نمی گویم نقطه ضعف هستند. تماشاگرها سرمایه هر تیم هستند. ببینید اگر تماشاچی های پرسپولیس را نفت داشته باشد، می خواهد چه کند؟ در تمرینات ما دو هزار نفر تماشاچی داشتیم، آنقدر کیف می کردیم و لذت می بردیم، در بازی هم همینطور! اصلا آنها به بازیکنان انگیزه می دهند. من می گویم بدون این سرمایه نتیجه می گیرند، اگر داشتند چه می کردند؟

 رافت: تماشاچی از برند به وجود می آید، پرسپولیس و استقلال به دنبال تماشاچی نرفته اند، تماشاچی خودش آمده. وقتی پرسپولیس در زمان های خیلی قدیم، از زمان همایون بهزادی و علی پروین و بعد هم ناصرخان و ... شکل گرفته، خود تماشاچی شیفته بازی اینها و بعد خودبخود جذب شده. نتیجه هم در این امر مهم بوده، چون همه بازیکن های تیم ملی بودند. اگر نفت تهران یک تیم شهرستانی بود، با این فوتبالی که بازی می کند، صد در صد تماشاچی جذب می کرد. ولی در تهران دو تیم بیشتر طرفدار ندارند، استقلال و پرسپولیس. شما الان راه آهن را ببینید، بازیکن های خیلی بیشتر از پرسپولیس هم ساخته و پرداخته، ولی تماشاچی ندارد. اما اینها چون برند هستند و از قدیم هم مطرح بودند و فوتبال هجومی بازی می کردند، تماشاچی جذب بازی اینها شده. الان همین علی منصوریان مربی بسیار خوبی است، دوست ما هم بوده، ولی اگر به استقلال و پرسپولیس بیاید با این شرایط نمی تواند نتیجه بگیرد و فقط باید به مسائل حاشیه ای بپردازد، چون فوتبال ایران 80درصد حاشیه است و تنها 20درصد فوتبال داریم که در آن هم کلی حاشیه وجود دارد. آن زمان که من با 4میلیون به پرسپولیس آمدم هیچ مورد و حاشیه ای برای آن ایجاد نکردم.

محمدخانی: اصلا این مسائل نبود، الان بازیکن قهر می کند، یکی پیراهن پرت می کند و دیگری بطری آب، ما این چیزها را نداشتیم.

*الان چی شده که بازیکنان جرات می کنند این کارها را بکنند؟

محمدخانی: به این دلیل که بازیکن احساس می کند فیکس است و به او احتیاج دارند؛ حالا اسم نمی برم ولی مثلا می داند بازی بعد حتما به او نیاز دارند، بازی هم حیاتی است، گلر تیم ملی است و تجربه دارد...

* پرسپولیس به شما هم نیاز داشت ولی این کارها را انجام نمی دادید؟

محمدخانی: ما نمی کردیم، ولی خب الان دیگر نمی شود جمعش کرد، چون یکی این کار را کرده و رفتند با سلام و صلوات و شیرینی او را برگرداندند، بازی بعد هم فیکس بازی کرده، دیگری هم یاد می گیرد. اگر کمیته انضباطی خود باشگاه برخورد درستی داشته باشد، حساب کار دست بقیه بازیکن ها می آید و این کار تکرار نمی شود. اما چون برخورد اصولی نیست، بازیکن هر کاری دوست دارد می کند و بعد هم باعث می شود مسائل حاشیه ای به وجود بیاید و بعد هم دیگر آجر روی آجر بند نمی شود و نمی توان جمع کرد.

رافت: عدم ثبات مدیریتی و بعد هم عدم توجه به پایه ها و به برنامه ریزی دراز مدت؛ چون اینجا مسئله اقتصادی اصلا تعریف شده نیست، دولت هزینه می کند و یک ورزش اداره می شود. وقتی صحبت از ورزش حرفه ای می شود، حرفه ای از همه جهات است. اولین بحث مسئله حرفه ای، بحث اقتصادی است. مثلا بایرن مونیخ از ابتدا تا انتهای فصل 500-600 میلیون یورو درآمدزایی دارد، ولی در پرسپولیس فقط فلان مبلغ هزینه می شود، نمی توانیم این ها را با هم مقایسه کنیم، به این دلیل که آنها به یک ساختاری رسیدند که اصلا با باشگاه های ما قابل مقایسه نیستند.

*الان با این تفاسیر قبول دارید تیم از دست آقای درخشان در رفته بود؟

رافت: صددرصد من قبول دارم. آقای درخشان در یک برهه ای از زمان آمد که پرسپولیس به او نیاز داشت؛ شاید کس دیگری هم بود، قبول می کرد، چون خودش را یک پرسپولیسی می دانست که می تواند به این تیم کمک کند، ولی وقتی وارد شد دید آنطور که فکر می کرد نیست.

محمدخانی: آقای درخشان فکر می کرد مثل دهه 70 است، ولی دید اینطور نیست. واقعا من با حمید زندگی کردم، بیشتر شب ها تا صبح بیدار می ماند و حرص می خورد، چون خودش یک پرسپولیسی است. حمید سال ها بازی کرده، به همین دلیل بیشتر از بازیکن ها حس می کند و بیشتر از اینها هم حرص می خورد، ولی کاری از دستش برنمی آمد. به قول شما از دستش دررفته بود و این اواخر دیگر نمی توانست کنترل کند.

رافت: و چون تیم را خودش نبسته بود و از اول فصل هم نبود، کار برایش سخت بود. بازیکن هایی که با آقای دایی کار کرده بودند ،حالا باید با آقای درخشان کار می کردند. یک تفکراتی آقای درخشان داشت که بعضی بازیکن ها را قبول نمی کرد. شما حساب کنید همین پیام صادقیان، زمان آقای دایی خیلی خوب کار می کرد، ولی بعد نیمکت نشینی و حاشیه و ... این را چه کسی باید جمع کند؟

این حرف ها که الان من و ناصرخان می گوییم، آن 80درصد حاشیه فوتبال را کنار گذاشته ایم و در مورد 20درصد مابقی صحبت می کنیم. ولی آن زمان که من در پرسپولیس بودم، اولا سعی می کردم خودم حاشیه درست نکنم و بعد هم من حاشیه درست می کردم، بغل دستیم نمی گذاشت یا بغل دستی ایجاد می کرد، بالاتر آنقدر نفرات بزرگتر بودند که خجالت می کشیدیم. 20بازیکن بزرگتر از من بودند که من اصلا جرات نمی کردم کوچکترین خطایی بکنم. من خودم به عنوان مهاجم بازی می کردم، 6-7مهاجم داشتیم علی کریمی، کوروش برمک، ادموند بزیک، علی باغمیشه و ... من وقتی می خواستم بروم داخل زمین از همه اینها اجازه می گرفتم و می رفتم، احترام به بغل دستی در تیم وجود داشت.

محمدخانی: آن موقع ذخیره ها بند کفش بازیکن های ثابت را باز می کردند و پاهایشان را باد می زدند، الان این چیزها نیست.

رافت: آن زمان پول نبود، عشق بود. پول که آمد، عدم مدیریت پول و عدم ثبات مدیریتی پرسپولیس باعث شده در فصل گذشته این تیم سه مربی عوض کرده، این مسئله اصلا سابقه نداشته؛ سه تا مربی می دانید چقدر پول؟ چقدر هزینه؟ حالا شما بگو صد میلیون بده به این چند جوان می گویند ما بودجه نداریم.

محمدخانی: یک دوره ای من در همین پایه ها بودم، هیچ چیزی نداشتند.

رافت: آب ندارند، دون ندارند، لباس ندارند، در حقیقت هیچ چیزی ندارند .

محمدخانی: الان فقط با بزرگترها کار می کنند.

رافت: تفکرها همه غلط است. بی نظم ترین پرسپولیس تاریخ را من پارسال یعنی همین فصلی که می گذرانیم، دیدم.  برای باشگاه بزرگی مثل پرسپولیس زشت است، به خدا من خجالت می کشم حرف بزنم.

محمدخانی: چه نیازی هست که ما برویم میلیاردها پول خرج کنیم، بازیکن بخریم؟ مگر ما خودمان نمی توانیم بسازیم؟ همین پیشکسوت های پرسپولیس در رده های پایه کار می کنند، همین ها نمی توانند 4بازیکن، 5بازیکن به امید بدهند، بعد هم امیدها به تیم بزرگسالان؟

*شاید واقعا نمی توانند؟

محمدخانی: بازیکن های خوبی هم داریم، ولی خوب برای اینها هزینه نمی کنند. وقتی من در تیم بودم یک هفته می آمدم می دیدم این بازیکن نیست، هفته بعد آن یکی نیست، بازیکن های ما را می بردند. بعد از آن من دیگر در را بستم و گفتم هیچ کس را راه نمی دهیم. چون دلال ها می آمدند، بازیکن ها را می دیدند و بعد از تمرین آنها را گول می زدند و می بردند. اگر همین وعده وعیدهای دلال ها را خود باشگاه بدهد، بازیکن برای تیم خودش خوب بازی می کند.

*ناصرخان رابطه شما سالیان سال با آقای درخشان خیلی خوب بود، وقتی سرمربی شد از شما نخواست در کنارش باشید؟

محمدخانی: اصلا به من زنگ نزد؛ این که می گوید من تماس گرفتم و جواب ندادند، مگر می شود؟ الان شماره آقای درخشان را من حفظ هستم، در موبایلم هم سیو است، مگر می شود من  شماره را نشناسم و جواب ندهم؟ کی زنگ زده؟ نه زنگی زده و نه حالی پرسیده.

*ولی با این حال از ایشان انتقاد زیادی نکردید؛ حتی وقتی نتایج خیلی ضعیفی گرفت.

محمدخانی: من هیچوقت از آقای درخشان انتقاد نکردم، چون بعدا می گفتند چون به عنوان دستیار انتخاب نشده، انتقاد می کند. یکی دو بار از بد بازی کردن تیم انتقاد کردم، اما درخشان را زیر سئوال نبردم. ما 5سال قطر در یک آپارتمان با هم زیر یک سقف زندگی کردیم، یکی دو بار فقط از ایشان گله کردم، چون از ایشان انتظار داشتم. اصلا شاید تماس می گرفت، پیشنهاد می داد و من اصلا قبول نمی کردم. مثلا شاید شرایط روحی خوبی نداشتم، تمرکز نداشتم و پیشنهاد او را قبول نمی کردم، ولی از او انتظار داشتم. اما انتقادم از تیم بود، بد بازی می کرد و به راحتی موقعیت گل از دست می داد، واقعا دلم می سوخت. بارها خودم پای تلویزیون آنقدر استرس داشتم و عصبی بودم که می خواستم به جای بازیکن داخل زمین، دریبل بزنم و شوت کنم.

رافت: در بازی با النصر طارمی یک موقعیت را خراب کرد، فقط آن لحظه آقای محمدخانی را کم داشت که توپ را بگیرد و توی دروازه بزند.

محمدخانی: الان بازیکن ها توانایی ندارند، نمی توان انتظار بیشتر از این از آنها داشت.

*فکر می کنم شما و اقای رافت اگر با همین سن و سال خط حمله بودید، پرسپولیس گل های بیشتری می زد؟

محمدخانی: رافت وقتی آمد، من مربی پرسپولیس بودم. آن زمان علی پروین می گفت ماشالله چه فیزیکی، چه بدنی، چهار تا دفاع را اذیت می کند و نمی توانند توپ را از او بگیرند. البته نه این که جلویش بگویم.

*آقای پروین به جثه بازیکن خیلی اهمیت می دهد.

رافت: آن زمان در دهه 60 هم بازیکن فیزیکی داشتیم، هم تکنیکی و هم سرعتی. پرسپولیس زلزله که می گفتند از همان زمان بود .

محمدخانی: اصلا تماشاچی ها می آمدند بیست دقیقه اول پرسپولیس را ببینند و بعد می رفتند. می گفتند گل را در این 20دقیقه می زنند.

رافت: بعد که نسل تغییر کرد یک مقدار به سمت بازیکن های فیزیکی رفتند، البته آن زمان هم بازیکن تکنیکی بود. بعد فوتبالیست های بسیار زیادی آمدند و افراد بیشتری به فوتبال علاقمند شدند. خب نسل هایی که می آیند یکی سرزن است، یکی شوت زن، یکی قدرتی، هر کس یک خصوصیاتی دارد، هر بازیکنی هم اگر جذب می شد، فقط با نظر خود سرمربی بود. من یادم است یک موقع اگر بازیکن واقعا خوب بود، انتخاب می شد نه این که یک سال، دو سال خوب باشد بعد برای پرسپولیس انتخاب شود. من خودم وقتی به این تیم آمدم، 5سال در ملوان بودم، یک ریشه ای داشتم و زحمتی کشیده بودم. الان یک باره می بینی فلانی از پرسپولیس سردرآورد.

محمدخانی: من اصلا بعضی بازیکن ها را نمی شناسم. ما بازیکن را با شناخت، با زیر نظر داشتن، با سبک سنگین کردن جذب می کردیم، الان معلوم نیست این بازیکن از کجا آمده و کجا بازی می کرده یک باره سر از پرسپولیس درمی آورد.

رافت: اگر پرسپولیس می خواهد از پایه بازیکن بیاورد، باید بتواند از پایه های خودش بیاورد. بعد هم مثلا من اگر آمدم به یک جوان میدان دادم، ده دقیقه، بیست دقیقه، سی دقیقه برای بارهای اول بازی کند، نه این که شما بیایی بازیکنی که هیچ جا بازی نکرده را یک باره 90دقیقه بازی بدهی.  5بازی او را بیرون بگذاری، یک بازی در زمین باشد، آخر فصل هم بگوید خداحافظ پرسپولیس؛ این شد جوانگرایی؟ با این کار هم تیم را خراب کردی، هم خودت و هم آن بچه را.

*بازیکن های خارجی که امسال پرسپولیس خرید چطور بودند؟

رافت: نیلسون حیف شد؛ یکی از بهترین بازیکن هایی بود که در چند سال اخیر پرسپولیس آورد که آن را هم از دست دادند.

محمدخانی: اصلا بازیکن خارجی که شما می خواهی جذب کنی، باید یک سر و گردن از بچه های خودت بالاتر باشد. الان من نمی خواهم از خودم تعریف کنم، قطری که ما رفته بودیم و با حمید بازی می کردیم، بازیکن های تیم های جوانان و پایه تمرینشان که تمام می شد، می آمدند تمرین ما را تماشا می کردند. بعد مربی می گفت کارهای آقای ناصر محمدخانی را در خط حمله ببینید. بازیکنی که در یک تیم قرارداد میلیاردی می بندد، باید سرآمد و از بازیکن های وطنی یک سر و گردن بالاتر باشد و بتواند در تیم تاثیر بگذارد و نتیجه را عوض کند. شما یکی دو میلیارد می دهی، بازیکن از خارج می آوری، این همه هم دلالی می شود، بعد با بازیکن های خودمان خیلی فرق ندارد. پول بلیط می دهید، جا برایش می گیرید، آپارتمان می گیرید، خب باید یک سر و گردن بالاتر باشد.

*این خارجی هایی که الان هستند چنین شرایطی دارند؟

محمدخانی: گابریل بد نیست، ولی خیلی باید بالاتر از این باشد.

رافت: از تادو که اصلا ما چیزی ندیدیم. کیفیت اومانیا را هم شما در جام جهانی ببینید چی بوده، الان ببینید چقدر است. خیلی افت کرده و این به خاطر سطح فوتبال ایران است، تقصیر او نیست، تقصیر تیم است.

محمدخانی: اینجا هم برای بازیکن های خارجی مثل امارات شده، فقط می آیند، پول می گیرند و استراحت می کنند. شما ببینید هر بازیکنی که به امارات رفت خراب شد.

رافت: ساموئل یکی دو سال پیش در برنامه فردوسی پور می گفت: در ایران کیف می کنیم، دو ساعت تمرین می کنی و بعد می روی در اختیار خودت، در انگلیس اینطور نبود، ما را بیچاره می کردند. ساموئل سال اول در استقلال همه می گفتند چه فوتبالیستی، دو پست بازی می کرد، الان در تیم پیکان حتی نمی تواند یک نفر را از مقابلش بردارد.

محمدخانی: چون اینجا فوتبال نیست، تفریح است، فقط پول می گیری!

*از دست دادن نیلسون اتفاق خوبی بود؟

محمدخانی: نیلسون پخته بود و تجربه داشت. دروازه بانی یک پست حساس است و داشتن یک دروازه بان خوب نقطه قوت تیم است. نیلسون یکی از آنها بود، آن عقب مثل یک دفاع لیبرو پوشش می داد و توپ را جمع می کرد. من نمی دانم برای چی او را از دست دادند، شاید از نظر مالی یا قرارداد به مشکل خوردند.

رافت: او یک نقطه قوت بود، شما آمار پارسال را نگاه کنید، گل خورده پرسپولیس خیلی پایین بود.

محمدخانی: چون وقتی دفاع می بیند دروازه بان خوب است، اعتماد به نفسش بالا می رود.

رافت: الان ببینید چند گل خورده داریم؟ فکر کنم بالای 25گل باشد؛ این آمار بدی است و نشان می دهد ایشان خوب بود. نیلسون خارجی بود، آمد و خوب بازی کرد و هوادارها دوستش داشتند. آنهایی که واقعا طرفدار پرسپولیس هستند، ببینند بازیکنی در هر پستی، فرقی نمی کند، خوب بازی می کند، واقعا او را حمایت می کنند. به نظرم امسال نیلسون را از دست دادند و خیلی ضرر کردند. من خودم از لحاظ فوتبالی خیلی دوستش داشتم.

محمدخانی: وقتی پشت دفاع ها بود، خیال آنها راحت بود و در کرنرها و کاشته ها سیدجلال و آن یکی دفاع جلو می آمدند و کار می کردند. چون او نقش یک لیبرو را انجام می داد و مثل دفاع پوششی کار می کرد. حتی گاهی بازی سازی می کرد و از همان عقب بازیکن ها را راه می انداخت.

رافت: با خیال راحت به نیلسون پاس می دادند، بازی با توپش خوب بود.

*آقای درخشان می گفت سوشا را نگه داشت برای این که سرمایه ملی بود؟

محمدخانی: حالا که آقای درخشان هم رفت و ایشان هم آمد عذرخواهی کرد، ولی اصلا این مسائل نباید در فوتبال ما باشد. برای ما خیلی زشت است. من هم می دانستم این را بازی با النصر باید می گذاشتند، اگر آن بازیکن را به او میدان می دادند و پخته می شد، می توانستند از او استفاده کنند. ولی چون این کار را نکرده بودند و سوشا هم می دانست به او بازی می دهند، معذرت خواهی کرد.

*مسعود همامی که الان نیمکت نشین سوشا هست در لیگ باشگاههای آسیا با سپاهان بازی کرده و با سپاهان در لیگ قهرمانان آسیا نایب قهرمان و در لیگ خودمان قهرمان شده؟


محمدخانی: به هر حال شرایط آن تیم ها با پرسپولیس قابل مقایسه نیست، نیلسون بازیکن باتجربه ای بود .

رافت: سوشا چند ساله بود؟

*فکر می کنم 28.

رافت: نیلسون حدود 20سال تجربه فوتبال در رده های بالا را داشته، اگر سوشا، سوشا مکانی بود، می توانست از بغل نیلسون خیلی چیزها یاد بگیرد، نه این که این را رد کنید من باشم. شما می خواهی از چه کسی یاد بگیری؟ اگر داود فنایی یک زمانی آمد بغل دست احمد عابدزاده ذخیره ایستاد، یاد گرفت و بعد حتی گلر تیم ملی شد.

محمدخانی: الان هر کس می آید می گوید این نباشد، من باشم! بالاخره باید رقابت باشد، اگر نباشد شما پیشرفت نمی کنی. الان بازیکن قبل از بستن قرار داد می گوید اگر با فلانی قرارداد ببندید، من نیستم. چون می خواهد حتما فیکس بازی کند. آن زمان در هر پستی علی پروین دو سه بازیکن داشت، اگر یکی خوب بازی نمی کرد، فوری جایش را دیگری پر می کرد. در همین خط حمله که پایان بازی می کرد 5-6فوروارد داشتیم که بازیکن ملی بودند. بعضی وقت ها علی پروین نمی دانست چه کسی را بگذارد آن قدر که در تمرینات خوب بازی می کردند. الان بروید تمرینات را ببینید، زود تمامش می کنند که بروند به بیزینسشان برسند.

رافت: ناصرخان مگر آن زمان بازی های ما را 9شب می گذاشتند؟ 4بعدازظهر در اهواز بازی می کردیم، لیگ برتر نبود که ای اف سی نظارت کند، لیگ آزادگان بود، یخ بالای سرمان می گرفتیم آب می شد. بعد 1-0 می بردیم، علی پروین ناراحت می شد، می گفت زکی! پرسپولیس فولاد را 1-0ببرد؟ درست هم می گفت، چون می گفت این همه بازیکن تیم ملی، من نمی دانم چه کسی را در زمین بگذارم، آن وقت فولاد را با این نتیجه می برید؟  الان با فولاد مساوی می کنند، ده میلیون پاداش می دهند.

محمدخانی: ما در اصفهان به ذوب آهن 6تا می زدیم، در تبریز 4تا به تراکتور زدیم، همین تیم هایی که الان مدعی هستند. امیدوارم حالا قدم برانکو خوب باشد، چون ما هم سال ها در این تیم بازی کردیم و دوستش داریم و از طرفی هم دلمان برای مردم می سوزد که در گرما و سرما می آیند و تیم را دوست دارند. امیدوارم برانکو قدمش خوب باشد و تیم از این شرایط بحران دربیاید و روی غلطک بیفتد.

رافت: قطعا مربی خوبی است! به هر حال مربی تیم ملی بوده و باتجربه است. البته بستگی دارد که هیئت مدیره و کسانی که در راس کار هستند، چه برنامه ای برای آینده ایشان دارند.

*مسئله همین است، در یک دوره آقای ساکت 12سال مدیرعامل سپاهان بود؟

محمدخانی: ببینید چقدر هم خوب نتیجه گرفته. الان تیم های پایه سپاهان مثل حرفه ای ها کار می کنند، چون برای آنها هزینه می کنند.

*در این فصل 6مدیرعامل به پرسپولیس آمد، در فصل های قبل هم هر فصل مدیرعامل عوض می شد و هر مدیرعامل هم فقط به دنبال نتیجه بود؟

محمدخانی: خب این متاسفانه تفکر نتیجه گرا و اشتباه است.

* وزارت ورزش باید زودتر تیم را به بخش خصوصی واگذار کند؟

محمدخانی: هنوز معلوم نیست و تیم لنگ در هواست. از دهه 60که ما بودیم، حتی چند جا رفتیم کلنگ زدیم که دیگر تیم برای خودمان است و خودمان می خواهیم درآمدزایی کنیم، چند بار هم نشست گذاشتیم. الان سی سال گذشته و هنوز همان است. من نمی دانم شاید منافعی در خطر می افتد. ببینید به هر حال پرسپولیس یک سکوی پرتاب شده هم برای سیاسیون و هم ورزشی ها، حالا که فلانی دوستمان مدیرکل تربیت بدنی استان تهران است، شما ببینید الان بهتر شناخته شده یا قبل از این؟

رافت: دولت می خواهد پرسپولیس را بفروشد، دنبال پول است؟ نهایت 200میلیارد می خواهد پول بگیرد، خب می تواند از کنار این تیم با تبلیغات و ... 400میلیارد پول دربیاورد. تیم را می خواهند به چه کسی بفروشند؟ من آدم متخصص در ایران نمی بینم که بتواند این تیم را بچرخاند. مثلا می خواهید تیم را به آقای هدایتی بدهید؟ آقای هدایتی پول دارد، ولی شناختی از فوتبال ندارد. پرسپولیس و استقلال مثل یک تیم ملی می مانند. من بازی ملی نداشتم، ولی افتخار این را داشتم که در پرسپولیس شاگرد علی پروین و ناصرخان بودم و از همین راه هم شناخته شدم. می خواهم بگویم آیا  دولت شخصی را دارد که بگوید این آقایان 20سال است در امر ورزش هستند و تیم ها را چرخاندند و تیم بیچاره نمی شود؟ راه دور نمی روم که بایرن مونیخ و بارسلونا را بگویم، آیا ما مثل فنرباغچه و گالاتاسرای هستیم؟ بشیکتاش استادیوم تاسیس می کند در حد هتل 5ستاره، یا فنرباغچه و گالاتاسرای بازیکن می فروشند 20میلیون یورو. خود علی پروین و همایون بهزادی می گفتند یک زمانی تیم ارتش ما تیم ملی ترکیه را در زمین خودشان 3-0 برد. فوتبال اینطور نیست که همیشه شما با تیم ارتشت بروی سه تا گل هم بزنی، می بینیم که الان آنها کار کردند و زحمت کشیدند و به یک نقطه ای رسیدند که اقتصاد کشورشان را با فوتبال می چرخانند. ولی ما هنوز داریم هر فصل ده تا مربی عوض می کنیم و  به همه هم بدهکاریم. به برانکو اصلا صد میلیارد بدهند، ولی بیایند ببینند آنهایی که در پرسپولیس زحمت کشیدند، آیا به 5میلیون رسیده اند؟ آقای نژادفلاح الان کار سختی در پیش دارد، آقای برانکو آن روز برای دیدن بازی با النصر آمد، برای تماشای آن بازی 100هزار طرفدار آمد که اگر اینها نمی آمدند ما بازی را نمی بردیم. چون پرسپولیس با طرفدارانش پرسپولیس است. خود برانکو هم فهمید کار سختی در پیش دارد و این تیم ملی نیست، پرسپولیس است و خیلی با تیم ملی فرق دارد. در تیم ملی بازیکن راحت تر بازی می کند، ولی در پرسپولیس استرس بیشتر است.

*به نظر شما برانکو می تواند موفق شود؟

رافت: کار خیلی سختی در پیش دارد، حتی از حمید درخشان هم کارش سخت تر است. من این را می نویسم که اگر برنامه ریزی نکنند و هدف نداشته باشند و تخصص پشت این کار نباشد، کار خیلی سخت خواهد شد.

محمدخانی: مربی را نمی توانی بدون بازی محک بزنی، باید 6-7بازی انجام شود، ببینیم آیا تغییر و تحولی در تیم صورت گرفته یا نه. الان من نمی توانم در مورد برانکو نظر بدهم، درست است  8-9سال پیش مربی تیم ملی بوده، اما من نمی توانم بر مبنای آن قضاوت کنم. بعد هم کار پرسپولیس سخت تر از تیم ملی است. باید 6-7بازی از ابتدای فصل بعد بگذرد، ببینیم کاری کرده یا نه، الان نمی توانیم نظر بدهیم.

*الان مشغول چه کاری هستید؟

رافت: الان چهار سال است با شهرداری منطقه 21 فعالیت فوتبالی دارم. دو سه سال پیش در پایه های پرسپولیس بودم؛ الان هم از چند تیم خوب برای پایه ها پیشنهاد داشتم، ولی دیگر نمی خواهم کار کنم، چون خیلی کار با پایه ها سخت است. جوان روح لطیفی دارد، می خواهی یک چیز به او یاد بدهی، اگر تمرکز نداشته باشد، جور دیگری یاد می گیرد و همان هم تا آخر در ذهنش می ماند. هیچ امکاناتی هم نمی دهند و شما باید خودت را فنا کنی، اشکال ندارد، ولی در عوض باشگاه هم در مقابل من تعهداتی دارد؛ کل قرارداد من 30میلیون تومان بوده، از دو سال پیش تا به حال 15میلیون آن مانده. این زشت است! بد است که بازیکنی به اندازه من در پرسپولیس بازی نکرده یک میلیارد پول می گیرد، من پایان رافت فکر و تمرکزم را روی 30نفر بگذارم، آخر هم 15میلیون هم نگیرم، این اختلاف طبقاتی آدم را اذیت می کند. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم که کار نکنم بهتر است.

رافت: ما می گوییم پیام صادقیان هافبک قوی است و اگر بیاید خط حمله ما قوی می شود و ما دو تا گل بیشتر می زنیم، ولی نمی رویم بخش روحی روانی آن را در نظر بگیریم. فوتبال فقط 50درصد فنی است، بیشتر مسایل به بحث های روحی، روانی و مسائل اجتماعی و اخلاقی برمی گردد. پیام بد نبود، بد شد! مربی ها وقتی دیدند اینجوری است، باید با او خیلی صحبت می کردند. من پیام را از بچگی می شناسم، بچه تبریز است، پدرش هم دفاع وسط خیلی خوبی بود، خدابیامرز فوت کرد. پیام هم بازیکن باتعصبی است، می خواهد همه چیز خوب باشد، ولی راهش را بلد نیست. یک نفر باید باشد روش را به او یاد بدهد. همه فوتبال فنی نیست، دو تا گل زدن نیست، شما پیراهن را درآوردی رفتی دوش گرفتی، همان پیام داخل زمین هستی و باید مواظب رفتار خودت باشی.

*تیم مشاور خوبی ندارد، اگر علی دایی بود، بهتر بازیکن ها را جمع می کرد؟

محمدخانی: این بازیکن ها را حمید خودش انتخاب نکرده بود. اینها با آقای دایی شروع کردند و شرایطی پیش آمد که تیم نتیجه نگرفت؛ خواستند با آوردن حمید به تیم شوک وارد کنند، اما این شوک برعکس عمل کرد. به هر حال آقای درخشان هم حق داشته، ایشان فکر کرد می تواند تیم را از بحران نجات بدهد، ولی خب عکس آن عمل شد. با بعضی از این بازیکن ها حتی خود حمید قرارداد نبسته بود و می گفت تعدادی از اینها به درد تاکتیک من نمی خوردند، اگر من بودم اصلا اینها را جذب نمی کردم. الان هم من اصلا متوجه نشدم با آقای درخشان صحبت کردند، خودش استعفا داد یا وادار به استعفا شد. بعید می دانم خودش تسویه حساب کرده باشد، چون بحث مالی هم هست. کسی که خودش تصمیم بگیرد، باید خیلی از پول ها را از دست بدهد. فکر می کنم با او صحبت کردند که چون شما پیشکسوت پرسپولیس هستید، بیا استعفا بده، ما هزینه ها را می دهیم. به هر حال او سال ها برای این تیم بازی کرده و حتی کاپیتان بوده و برای ما خیلی قابل احترام است. فکر می کنم به خاطر حفظ شخصیتش به او گفتند نگران مسائل مالی نباش، خودت استعفا بده، ما همه بحث مالی را تقبل می کنیم و خسارت را می دهیم.

*حمید درخشان یکی از کسانی بود که می گفت علی دایی خوب نتیجه نمی گیرد و ...

محمدخانی: او فکر می کرد مثل دهه 70 است؛ بعد که آمد دید  اصلا فرق می کند و چه اشتباهی کرده این حرف ها را زده، چون حمید بعد از دوران 73-74 دیگر در پرسپولیس نبود، براساس آن تفکر آمد که آن دوره نتیجه گرفته و قهرمان شده. فکر کرد بازیکن ها همان قدر خونگرم و خوب هستند و برای تیم فدا می شوند و ... بعد دید نه اینطور نیست، پول آمده و بازیکن ها را خراب کرده.

*به کارنامه آقای درخشان دقت کنیم تیم های ایشان سقوط کردند، مثل داماش و گسترش فولاد و شاهین بوشهر. با این نتایج مدیران پرسپولیس چطور به او اعتماد کردند؟

محمدخانی: شاید با آقای سیاسی رابطه ای داشته. چون آن زمان آقای سیاسی همه کاره بودند، ایشان که فوتبالی نیستند، شاید از بیرون شناخت داشتند. چون من اصلا آقای سیاسی را نمی شناختم، وقتی به پرسپولیس آمد و یکی دو عکس از او منتشر شد، تازه او را شناختم. شاید بیرون از فوتبال با آقای درخشان رابطه ای داشته، بعد هم دیده یک پرسپولیسی است و مردم دوستش دارند، او را انتخاب کرده. البته گفتم آن موقع می گفتند با آمدن درخشان یک شوک وارد می شود، ولی این شوک برعکس عمل کرد.

*آن زمان بحث کرانچار مطرح بود به نظرتان بهتر بود؟

محمدخانی: تیمی که بد است، هر چه بیشتر مربی عوض کند، بدتر می شود. باید یک فکر اساسی کنی و یک تصمیم جدی بگیری که متاسفانه در این مقطع نشد. حتی در مورد آقای درخشان من گفتم به خاطر احترام و پیشکسوتی و قدیمی بودن، این چند بازی تا آخر فصل بماند، بعد برای فصل بعد برانکو را بیاورید. اصلا همین الان برانکو بیاید بازی ها را ببیند، هم یک شناختی نسبت به بازی ها داشته باشد، هم درخشان تا آخر فصل بماند. چون الان برانکو در این چند بازی مانده کاری نمی تواند انجام دهد. آمدن او الان پول اضافی دادن است، ماهی صد هزار دلار. آقای برانکو گفته بود من قول نمی دهم که قهرمان شویم، ولی الان سعی می کنم سقوط نکند، این تیم سقوط نمی کند، چند بازی در خانه دارد، یک درصد هم احتمال نمی دهم که بخواهد سقوط کند.

*با سه بازی می توانند به ته جدول برسند روی کاغذ احتمالش هست ؟

محمدخانی: چقدر بدبخت شدیم که داریم فکر می کنیم یک وقت سقوط نکند.

رافت: 4میلیارد هزینه کرده اند که سقوط نکنند؟

محمدخانی: الان تیم را به یک بچه هم بدهی سقوط نمی کند.

*یعنی شما معتقدید درخشان باید می ماند؟

محمدخانی: بله این چند بازی آخر می ماند. می خواهم این را به شما بگویم، آقای برانکو الان چه شناختی از این بازیکن ها دارد؟ درخشان بهتر می شناخت یا برانکو؟

رافت: سال بعد صد در صد ما سه بازیکن کرواسی یوگسلاوی داریم، این را از الان می گویم.

*برانکو بالاخره در تیم ملی مربیگری کرده با آن روش در پرسپولیس می توانست موفق شود؟

رافت: شرایط پرسپولیس کلا فرق می کند.

محمدخانی: یعنی آقای درخشان در این 5بازی مانده 5امتیاز نمی توانست بگیرد؟ دو تا مساوی، یک برد، بقیه را هم می باخت 5امتیاز می گرفت .

*البته بگویم میانگین امتیازات حمید درخشان 0.8امتیاز در هر بازی است، یعنی یک امتیاز هم نیست. البته حمید درخشان هم بازی و هم دوره شما بوده یک چیز را صادقانه بگویید نوع آمدنش به پرسپولیس درست بود؟ شاید اگر نان دلش را می خورد اینجور نمی شد؟


محمدخانی: نه درست نبود. اصلا سابقه ندارد همزمان دو مربی برای یک تیم در زمین باشد. من در یک عکس دیدم علی دایی روی نیمکت بود، حمید درخشان و آقای سیاسی هم بودند. این کار خیلی اشتباهی است.

*البته می گویند به خاطر اختلافات آقای زادمهر با علی دایی بود، یعنی زادمهر خواسته بود که درخشان بیاید که حال علی دایی جا بیاید. اما حمید درخشان 14سال کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی بوده، شاید این مسئله که در این مدت هر بچه ای، تو روی او ایستاد، به آن اتفاقی برمی گشت که یک زمانی با آقای دهداری رقم زد؟

محمدخانی: بله، بله. اینها یک مشکلی هم از قبل با علی دایی داشتند.

رافت: هر مربی یک روشی دارد، فوتبال ما از ابتدا خیلی پدرسالاری بود، پول نبود، عشق بود. عشق به بازی خوب، جنگندگی، تعصب و غیرت، در راس کار هم سرمربی قرار داشت. سرمربی خیلی روی بازیکن ها زوم بود، مثلا خود علی پروین وقتی در راس بود، هیچ فرقی نمی کرد، از عابدزاده گرفته تا بازیکن های کوچکتر همه هم تبعیت می کردند و می دانستند وظیفه سنگینی دارند. ولی وقتی نسل عوض شد، این مربی های قدیمی که یک نعمت برای فوتبال ایران بودند، رفتند، یک نسل مربی های جدید آمدند که اینها با تاکتیک ها و تئوری های خاص خیلی با بازیکن نزدیک بودند و رفاقتی کار می کردند. اتفاق می افتاد که مربی با بازیکن شام و ناهار و صبحانه با هم بودند، حتی شاید نصف شب هم با هم بودند. من هم دیدم و هم شنیدم. اینها کارها را خراب می کند. شما نمی توانی از بازیکن بخواهی این کار را در زمین انجام بده وقتی تا نصف شب با هم شب نشینی داشتی. وقتی الان نمی توانیم کنترل کنیم، نسل بعد از این را می خواهیم چه کنیم؟ من همیشه می گویم نسل قدیمی طلای فوتبال ایران بودند که الان هم از آنها یاد می شود. هر کس می خواهد از من ناراحت بشود، من راستش را می گویم، بعد از پروین مربی یا سرمربی نداشتیم که دو سال دوام بیاورد.

*ولی در استقلال قلعه نویی هست؟

رافت: قلعه نویی هم از روش قدیمی و سنتی استفاده می کند، یواش یواش او هم لب پرتگاه است. آن موقع اگر پایان رافت خوب بود، نه فقط در یک بازی خوب بود، مدت ها بازی کرده بود. الان می گویی بازیکن خوب است، می گویند پدرش هم خوب است؟ تفکرات فرق می کند.

محمدخانی: نمی خواهم به مربی ها جسارت کنم، ولی در پایه اینطور است که اول از بازیکن می پرسند پدرت چه کاره است؟ وضعش خوب است؟ و این به این دلیل است که حمایت نمی شوند. آن بازیکن بدبختی که پدرش پول ندارد، استعداد هم داشته باشد، فنا می شود. اما وقتی به مربی خوب پول بدهند و از پایه ها حمایت کنند، لزومی ندارد که از بازیکن بپرسد پدرت چه کاره است؟  گر مربی زندگیش تامین باشد چه نیازی به این سئوال هاست؟

رافت: من حدود 5سال پیش سرمربی جوانان بودم، خیلی خوشحال بودم که بعد از فوتبالم خیلی زود دوران مربیگری را گذرانده بودم. در حال گذراندن دوره A بودم که سرمربی جوانان پرسپولیس شدم. برای تیم هدف های زیادی داشتم، اما همان سال پدر من درآمد و نتوانستم تا آخرش ادامه بدهم، البته توانستم ولی با هزار بدبختی! دو سال پیش سرمربی امیدها شدم، دیدم از آن موقع هم بدتر شده. ما اول صحبت هم گفتیم، در فوتبال ایران 80درصد حاشیه و 20درصد فوتبال است و ما الان در مورد 20درصد صحبت می کنیم که در آن هم مسائل فنی را خیلی کمتر صحبت کردیم و فقط در مورد حاشیه ها صحبت کردیم. همه ما نگران فوتبال هستیم، اما همین حاشیه ها نمی گذارد به فوتبال برسیم. این حاشیه ها از کجا می آید؟ حتما یک دلایل خاصی دارد که ما را ول نمی کنند و حتما نفع کسانی در بودن این حاشیه هاست. من فکر می کنم اگر همینطور فوتبال ادامه پیدا کند، ما دیگر چیزی از فوتبال نخواهیم داشت، چون خیلی ضعیف عمل می کنیم.

*اگر علی دایی می ماند بهتر نبود؟

رافت: خب اگر علی می ماند بهتر بود، به این دلیل که مدیریت خاصی دارد. علی یک طرز تفکری دارد که وقتی 5مربی بغل دستش می آورد، با خودش هماهنگ هستند و بین خودشان هم هماهنگ هستند. ولی بعضی مواقع ما می بینیم در خود پرسپولیس یا تیم های دیگر سرمربی 5نفر می آورد به امید این که کمکش کنند، اما همان ها زیرآبش را می زنند. این شده فوتبال ما! چرا؟ چون طرف فکر می کند حالا که مربی این تیم شده ام، باید فکر کنم چطور می شود زیرآب سرمربی را بزنم که جای او را بگیرم. اینجا نمی گویند من واقعا باید برای تیمم زحمت بکشم و طبق لیاقتم جلو بروم، همه عجول هستیم و می خواهیم سریع تر به آن جایگاه برسیم و بعد هم فورا قهرمانی. به همین دلیل هم اصلا به ما مزه نمی دهد. یک بازیکن مثل پیام صادقیان 19ساله است و تمام مراحل پیشرفت را تا این سن طی کرده، او می تواند تا 30سالگی بازی کند، ولی دیگر به بن بست خورده. خیلی صحبت ها هست، همه را هم نمی توان گفت، چون تیم خودمان است.

*فکر نمی کنید گفتن این نکات بیشتر کمک کند؟

رافت: نه فضا را بدتر می کند، چون فوتبال ما پر از حاشیه است. اگر انتقاد فنی باشد، می گوییم. اما چون حاشیه حاشیه می آورد، با گفتن این حرف های حاشیه ای، خودت خراب می شوی. من خیلی چیزها می دانم ولی در دلم مانده و فقط به آب می گویم که آنها را ببرد.

*در دوره شما هم حواشی بوده؟ یک خاطره از این که علی پروین یا بازیکن های بزرگتر چطور تیم را جمع می کردند بگویید؟

محمدخانی: در قدیم ما این مسائل را نداشتیم. اگر یک مسئله هم به وجود می آمد، سریع آقای پروین آن را حل می کرد و نمی گذاشت به رسانه ها بکشد. این که فلان بازیکن پیراهن پرت کرد، بطری آب پرت کرد، اصلا ما نداشتیم. سریع حتی اگر کسی زیرمیزی هم می خواست حاشیه ای ایجاد کند، آقای پروین اجازه نمی داد و نمی گذاشت در حق بچه های دیگر اجحاف شود. نمونه اش یک بار به یک بازیکن کمکی در حد بیست سی هزار تومان شد، اصلا آقای پروین اجازه نداد او دیگر با تیم تمرین کند. فردی که به او کمک کرده بود از تیم های پایه بود، به او گفت برو با همان تیم های پایه تمرین کن! تا این حد مدیریت داشت که می گفت به ایشان بگویید اگر می خواهد کمک کند، باید به همه بازیکن ها کمک کند، چون همه اینجا زحمت می کشند. بعد هم از این مسائل اصلا نداشتیم که در تیم درگیری ایجاد شود. حاشیه نبود. من خودم گل می زدم، همه نیمکت بالا می پریدند. ما به رختکن می آمدیم، ذخیره ها نمی گذاشتند بند کفشمان را باز کنیم، آن را باز می کردند و پایمان را با حوله باد می زدند. الان این صمیمت نیست و همه چیز پول شده. البته بازیکن حقش است پول بگیرد، ولی پول هم باید روی ضوابطی داده شود نه همینجور بی محابا، الان پولمان در سطح حرفه ای است، ولی فوتبالمان نه!

*حمید استیلی یک خاطره می گفت یک میلیون با پرسپولیس قرارداد بسته بود، علی پروین 300هزار تومان به او داد و گفت 700 هزارتومان بقیه قیمت پیراهن پرسپولیس است؟

محمدخانی: رضا شاهرودی وقتی به پرسپولیس آمد، آقای پروین گفت آمدی اینجا باید 300-400هزارتومان پول بدهی! رضا اول فکر کرد شوخی می کند، خندید. علی پروین گفت خنده نداره، من جدی می گویم، اینجا مطرح می شوی و به تیم ملی می روی. اما الان بازیکن هایی که اصلا من نمی شناسم، می آیند و میلیاردی پول می گیرند و سال بعد هم به تیم دیگری می روند. چون فقط 6ماه در پرسپولیس بوده اند و این برند برایش یک رزومه شده. طرف می گوید من 6ماه، یک سال در پرسپولیس بوده ام. این برایش یک مبناست و دیگران هم می گویند لابد خوب بوده که در پرسپولیس بوده!

رافت: عزت و احترامی که من خودم الان دارم، از بازی در پرسپولیس است. ولی من سعی کردم خودم را حفظ کنم، نه این که بگویم چون پرسپولیسی بودم، از سر و کله مردم بالا بروم! همیشه می گویم چون در پرسپولیس بودم و مردم ورزشکارهای این تیم را دوست دارند، باید سعی کنم از این قضیه سوء استفاده نکنم. متاسفانه الان شرایط فرق کرده. البته امیدوارم جوان ها بدانند زندگی محل گذر است؛ همه این مراحل می گذرد و فقط خاطرات است که می ماند. باید آنجایی که هستند، چه الان که بازی می کنند و چه وقتی روی نیمکت هستند، باید افتخار کنند که در پرسپولیس هستند. من الان هم افتخار می کنم که در این تیم بودم و پیشکسوت این تیم هستم، ده سال است که من فوتبال بازی نمی کنم، اما وقتی بیرون می روم مردم من را می شناسند یا همین شما که برای مصاحبه زنگ می زنید، وقتی ده سال است بازی نمی کنم و هنوز از ذهن شما پاک نشدم، خب این احترام است و برای من ارزش دارد. اینها خیلی مهم است نه این که پایان رافت بازی کرده و ده میلیارد گرفته! آن طرفدار که در ذهنش مانده ناصر محمدخانی ستاره بوده و وقتی پا به توپ می شده همه استادیوم از جایشان بلند می شدند، الان ناصر محمدخانی لذت می برد. برای خود من افتخار است که بغل دست بزرگترین فوتبالیست ایران و آسیا نشسته ام. روزی که من به پرسپولیس آمدم گفتند هر شماره ای می خواهی انتخاب کن، قرعه به نامم افتاد و شماره 19 را برداشتم، اول زنگ زدم از آقای مایلی کهن اجازه گرفتم و از او رخصت خواستم که اجازه بده پیراهن شما را بپوشم. من می خواهم جوان هایی که الان در استقلال و پرسپولیس بازی می کنند اینها را بدانند.

محمدخانی: باید بدانند در چه تیمی بازی می کنند. علی پروین به من گفت همه رفتارهایت اینجا زیر ذره بین است، 4-5بازی اینجا انجام بدهی انگار در تیم ملی 50بازی کرده ای. نمی خواهم تیم ملی را زیر سئوال ببرم، اما از نظر شهرت اینجا اینطور است و خیلی زود به شهرت می رسی.

*اگر الان علی پروین بود چه برخوردی با پیام صادقیان می کرد؟

محمدخانی: مطمئن باش اگر او بود، این اتفاق نمی افتاد. من سال ها در کنار او بازی کردم، هیچکس جرات نداشت چنین کاری کند. اصلا نگویید اگر بود چه می کرد؟ اگر بود اصلا امکان نداشت این اتفاق بیفتد.

رافت: چرایش را من می گویم، به این دلیل که بغل دست پیام کسانی بودند که قطعا جرات نمی کرد این کارها را انجام دهد یا مثلا در تمرین خمیازه بکشد، نه به خاطر علی پروین، به این دلیل که 20نفر دیگر مثل خودش جایگزین در تیم وجود داشت. کی اینطور بوده که پرسپولیس به پیام صادقیان و امثال او التماس کند؟ پرسپولیس هیچوقت متکی به نفر نبوده و همیشه پر از ستاره بوده.

محمدخانی: ما 6-7 فوروارد بودیم، در تمرین آنقدر خوب کار می کردیم که مربی نمی دانست چه کسی را به زمین بفرستد.

رافت: ناصر خان چرا راه دور می روید، خود حسین عبدی چند ساله بود که به پرسپولیس آمد؟

محمدخانی: عبدی و خدابیامرز فریبرز مرادی از تیم های پایه به پرسپولیس آمدند.

رافت: جرات داشتند حرف بزنند؟ بازیکن ها را می دیدند، هول می کردند و  نمی توانستند حتی لباس عوض کنند. من خودم تمرین که تمام می شد، گروه سوم بودم که دوش می گرفتم. چون اول بزرگترها احمد عابدزاده، افشین پیروانی، نادر محمدخانی و بعد نوبت می رسید به بقیه بهروز رهبری فرد و اینها و بعد تازه ما.

محمدخانی: تازه ما در زمین هایی بازی می کردیم که  فنس نداشت، وقتی شوت می زدیم همین *** می دویدند توپ ها را می آوردند، نمی گذاشتند ما برویم. الان بازیکن پیشکوست شوت بزند بازیکن جوان برود توپ بیاورد؟ اصلا امکان ندارد! زمانه عوض شده. علی پروین به من گفت الان آنقدر سخت شده، جوان آنقدر در صورتت زل می زند که باید به او سلام کنی! حتی سلام هم نمی کنند و اوضاع از این بدتر هم می شود.

رافت: همه اینها به مسائل فرهنگی برمی گردد که باشگاه خودش مقصر است. وقتی یک بازیکن چه از داخل و چه از خارج می آید، باید به او تفهیم کنند که این چه باشگاهی است و چه سابقه ای دارد و 60سال قدمت دارد، باید به او بگویند هزارنفر اینجا بازی کرده اند که تو بتوانی این پیراهن را بپوشی. اما کار فرهنگی باشگاه فوق العاده ضعیف بوده، ما فقط می خواهیم قهرمان شویم، این یکی را بزنیم و آن یکی را ببریم، مزه نمی دهد! همین الان پرسپولیس ده بازی انجام دهد و قهرمان شود، به من مزه نمی دهد. شما باید فرهنگ سازی و جوانگرایی کنید و اول فرهنگ قهرمانی را داشته باشی. تنها تیمی که در حال حاضر شخصیت قهرمانی دارد، فولاد خوزستان است که *چند سال بیشتر نیست شکل گرفته ولی الان شما می بینید فولاد نوین، تیم دوم فولاد هم به لیگ برتر می رسد، با بازیکن هایی مثل اسماعیل شریفاد و خیلی بازیکن های دیگر که از خود فولاد درآمده اند، شریفاد خیلی جوان است، ولی کاپیتانی می کند، چون از دل خود فولاد درآمده و زحمت کشیده. بالاخره اگر 5تومان پول دادند، کم بوده ولی همان را دادند و این برای سال بعد همان بازیکن انگیزه شده و یک برنامه ریزی خاصی انجام داده. یا مثلا مربی آورده اند که بتواند برای اینها کار کند. ولی ما هزار پیشکسوت داریم همه را هم بیرون انداختیم و هیچ کس حرف هیچ کس را گوش نمی دهد.

محمدخانی: به جای این که از پیشکسوت ها مشاوره بگیرند، خواستند جلسه ای بگذارند، نتوانستند. بعد جمع کردند و گفتند: خودمان!  شنیدم باشگاه استقلال طبقه ای برای پیشکسوت ها گذاشته و از آنها مشاوره می گیرد. این خیلی خوب است؛ چرا پرسپولیس چنین کاری نمی کند؟ هم احترام به پیشکسوت است و هم از تجربیات آنها استفاده می شود.

رافت: همه جای دنیا همینطور است. حالا نمی خواهیم مثلا بارسلونا را مثال بزنیم، همین ترکیه بهترین تیم هایش گالاتاسرای و فنر باغچه هستند. برو ببین چه امکاناتی برای پیشکسوت ها دارند. وقتی می خواهند مدیرعامل انتخاب کنند، اول 5نفر انتخاب می شوند و دو ماه برنامه می دهند، بعد آن 5نفر را خود پیشکسوت ها یا مردم یعنی طرفدارهایشان به مدت 4سال انتخاب می کنند. تیم های ما شب می خوابیم، صبح بیدار می شویم، یک نفر آن یک نفر را انتخاب کرده! تیم به این بزرگی مثل پرسپولیس، مگر نمی گویند مردمی است و پیشکسوت دارد؟ چرا اینها نباید رای بدهند؟ اشکال ندارد برانکو آمد و قرارداد امضا کرد؛ اما از این روش بدم آمد. مگر می خواهید دزدی کنید که بروید استانبول با او قرارداد ببندید؟ باید او را بیاورید همین جا با افتخار و در حضور پیشکسوت ها قرارداد ببندیدکه بداند کجا می آید. با این کار یک احترامی هم برای پیشکسوت قائل شده ای.

*به خاطر مشکل مالیاتی برانکو نمی شد؟

رافت: 78میلیون در مقابل این همه هزینه که باشگاه کرده، پولی نبود. این کارها هنر باشگاه داری است که باید نشان بدهند، آقای نژاد فلاح هم تازه آمده، اما او هم تا بخواهد یاد بگیرد عوض می شود و کس دیگری می آید.

*راهکاری برای خروج پرسپولیس از این شرایط پیشنهاد می دهید؟

رافت: امکان دارد من یک راهکاری پیشنهاد بدهم و اصلا یک درصد هم برای آن ارزش قائل نشوند. اولا ما درباره فوتبال ایرانی صحبت می کنیم، اصلا فوتبال حرفه ای را کنار بگذار. چون الان ما فوتبال اروپایی را هم دنبال می کنیم، شاید تفکراتمان خیلی حرفه ای باشد و بر مبنای آن پرسپولیس را نگاه کنیم، ولی من می گویم پرسپولیس متاسفانه در این چندین سال که برای پیشرفت کردن فرصت داشت، می توانست حداقل تیم را در آسیا جلو ببرد. الان پرسپولیس تنها تیمی است که هیچ کس مثل آن طرفدار ندارد، یک بازی با النصر 100هزارنفر می آیند بالاتر از این برند داریم؟

*رایگان بود.

رافت: پولی هم بود می آمدند، مگر قبلا نمی آمدند؟ اصلا پرسپولیس 20سال فرصت داشت، 10سال فرصت داشت، یا اقلا اگر برای 5سال گذشته اش برنامه داشت، از این بلاتکلیفی خارج می شد. باید کسانی را در راس کار بیاورند که بتوانند این تیم را اداره کنند. افرادی که برنامه داشته باشند و تخصص بلد باشند. تنها گذاشتن یک مدیرعامل برای این تیم کفایت نمی کند، پرسپولیس کارگر می خواهد، عذر می خواهم حمال می خواهد، کسی را می خواهد که شبانه روز زحمت بکشد. نمی شود که یک مدیرعامل کار کند 300نفر بخورند. الان در این وضعیت اقتصادی در یک خانواده ده نفره، یک نفر درآمدزایی کند بقیه بخورند، چرخ زندگی می چرخد؟ همه باید فعالیت کنند. الان در پرسپولیس هم وقتش است همه فعالیت کنند. ما یک مدیرعامل گذاشتیم نژادفلاح، آقای نژادفلاح بسم الله! مربی بیاور، بازیکن بیاور، با اسپانسر قرارداد ببند، پولش را بده، که چی؟ این هم شکست می خورد. چون سنتی است و سنتی اداره می شود. من می گویم یک باشگاه بزرگ مثل پرسپولیس، ده آدم زبده تخصصی باید در کنارش باشند تا بحث فرهنگی و بحث اجتماعی و ورزشی و ... یکنواخت پیش برود. چون اگر یک جا یکی بلنگد، اقتصاد کل تیم می لنگد، همه اینها به هم وصل هستند. الان زمان آن است که شما باید به تیم های بزرگتر وصل شوی، با آن همه استعداد و آن همه طرفدار!  الان هم که می خواهند تیم را به بخش خصوصی بدهند. من می گویم ندهند بهتر است، چون کسی را با این توانایی نداریم. بله یک نفر باشد که اول از یک تیم پایین تر شروع کرده باشد و  اگر موفق شده باشد، بعد پرسپولیس را بخرد. الان چه تضمینی می دهی که موفق شوی؟ گیرم که آقای هدایتی 500میلیارد این تیم را خرید. او یک آدم ورزشی است و دوست دارد به ورزشی ها کمک کند، ولی اگر تخصص در کنار این نباشد، شکست می خورد و 500میلیارد هم از دست می رود. امکان دارد از یک نفر مثل عابدینی استفاده کند، ولی او هم به تنهایی کفایت نمی کند. یا مثلا علی پروین را برای بحث فنی بیاورد، باز هم کفایت نمی کند. بایرن مونیخ یا گالاتاسرای اینطور اداره می شوند؟ باید ببینیم تیم هایی که قبلا این کار را انجام داده اند، چه کرده اند؟ این موضوع باید بحث شود، بالا پایین شود، تا آخر سر به یک نقطه مشترک برسند. شوخی نیست، 50-60سال است ثمره این دو تیم برای دولت است، مگر می شود آدم بچه اش را بفروشد؟ فقط همین قدر که 200میلیارد به خزانه دولت واریز شود؟ با یک تفکر درست در عرض دو سال می شود این پول را به دست آورد، دولت به این پول نیاز ندارد، اگر نیاز داشت می توانشت به راحتی آن را به دست بیاورد. پس برای چه می خواهد بفروشد؟ ما الان کسی را نداریم که توانایی ارائه خدمات در این بخش را داشته باشد، اگر هم یک بخش خصوصی خارجی بخواهد بیاید، فکر نمی کنم دولت اجازه دهد.

*قرار شد اجاره دهند یک کار آزمایشی است؟

رافت: پرسپولیس موش آزمایشگاهی نیست که بگوییم بدهیم شد شد، نشد هم ببینیم چه می شود !

*همین کار را دهه 60کردند؟

رافت: بله به وزارت صنایع دادند فکر می کنم.

*الان 5سال است تیم نتیجه نگرفته چه اتفاقی افتاده؟

رافت: هیچ! ولی من جای اینها باشم از بغل باشگاه پرسپولیس، 5زمین فوتبال درست می کنم، یک برند خوب درست می کنم. الان خیلی کارهای گسترده می توان انجام داد. باشگاه الوصل امارات 5زمین فوتبال داشت، ما اندازه آن هم نیستیم؟ در این سال ها برای پرسپولیس چه اتفاقی افتاده؟ همه این که این جام را بالا ببریم؟ خب که چی؟ نگاه می کنی می بینی به همه بدهکار هستند. می خواهید به برانکو این پول را بدهید، نوش جانش! ولی توانایی پرداخت ده میلیون به کسانی که واقعا برای این تیم زحمت کشیدند را ندارید.

*خود شما الان طلبکار هستید؟

رافت: چند سال پیش تقریبا 10اسفند، برای به نام کردن یک ماشین به سازمان نقل و انتقالات خودرو رفتم، گفتند شما به اداره مالیات بدهکاری! گفتم من چند سال است بازی نمی کنم، چطور بدهکارم؟ به اداره مالیات رفتم گفتند شما از سال 80 تا 83، 57میلیون بدهکاری. من کجا، مالیات کجا؟ پرسپولیس باید می داد. گفتم بروید بگیرید، من قراردادم سالی 5میلیون تومان بوده، الان 57میلیون تومان مالیات! خلاصه در آخر  با کلی این در و آن در زدن و تخفیف گرفتن، 12میلیون تومان شب عیدی از من مالیات گرفتند. در حقیقت مالیات این را دادم که در این سال ها در پرسپولیس بازی می کردم. ولی اصلا آن پول را من نباید می دادم، پرسپولیس باید این مالیات را می داد. من از کجا می دانستم باید مالیات بدهم؟ ولی هیچکس نیامد بگوید در این 13سالی که پایان رافت بازی نمی کرده، آیا بیمه بوده؟ زن و بچه اش را چطور اداره کرده؟ اگر من را بیمه می کردند و من درآمدی داشتم، می گفتم بله درآمد دارم، مالیاتش را هم می دهم. رفتم قرارداد سه ساله ام را از باشگاه درآوردم، کل قرارداد 15میلیون بوده و من 12میلیون مالیاتش را دادم. تازه سال 82 اصلا من ایران نبودم و دوبی بودم، مالیات آن را هم دادم. حالا من بروم این پول را از چه کسی بگیرم؟ الان 15میلیون هم برای امیدها بدهکارم، چقدر باید به دنبال این پول بروم؟ اگر باشگاه مشکلات دارد، اول بیایند مشکلات بازیکن ها و مربی ها و کسانی که زحمت کشیدند را پرداخت کنند و آنها را راضی کنند بعد بروند دنبال شخص دیگر!

*شاید آه آنها پرسپولیس را گرفته؟

رافت: نه پرسپولیس خانواده ماست! من گفتم هر چه عزت و احترام دارم از پرسپولیس است؛ ولی واقعا خیلی برای این تیم زحمت کشیدیم. زمانی که من بازی می کردم، پولی نبود، 4-5تومان می گرفتیم، اما سرمان را هم برای تیم می گذاشتیم. به خاطر آن که یک وظیفه ای به ما محول شده بود که هم رقابت و هم رفاقت در آن بود.

*علی پروین هیچوقت از دست شما ناراحت شد یا چیزی گفت که شما را ناراحت کند؟

رافت: علی آقا خصوصیات خاصی داشت، شرایط اینطور بود که چون نسل قدیم برای پرسپولیس خیلی زحمت کشیده بودند، پرسپولیس را خانه خودشان می دانستند و بازیکن را که می آوردند، احساس مسئولیت زیادی می کردند. اینطور نبود که بگویی مثلا علی پروین برای خودش می خواهد، نه برای خودش نبوده، اگر هم بوده برای باشگاه بوده. اگر از خود پروین بپرسی شاید هزار، دو هزار بازیکن زیر نظرش تربیت شده اند.

*در این مدت اتفاقی نیفتاد که علی پروین سر شما داد و بیداد نکرد؟

رافت: فوتبال برد و باخت دارد و علی آقا از باخت خیلی ناراحت می شد. ما می باختیم اولا اصلا رویمان نمی شد به چهره علی پروین نگاه کنیم و دوما ایشان یک چهره خاصی داشت که به هر حال....

*هیچوقت باخت را گردن شما نینداخت؟

رافت: آن هم بدشانسی مهرزاد بوده، ولی علی آقا هم اینطور نبود. بالاخره خودش بازیکن بزرگی بوده و بعد از او در پرسپولیس مربی نداشتیم که بتواند دوام بیاورد و قهرمانی و جام های بیشتر به دست بیاورد. از خود پرسپولیس که برند و باشگاه بسیار بزرگی است، حداقل باید 5مربی درجه یک داشته باشیم که در مواقع این چنینی به دنبال برانکو نرویم. از خود نژادفلاح هم بپرسی ته دلش از برانکو راضی نیست، ولی خب چاره ای نیست، می گویند شاید او بتواند این تیم را نجات بدهد. ولی من خودم به مربی های ایرانی خیلی اعتقاد و اطمینان دارم، چون به خودم اطمینان دارم.

*اگر برانکو نمی آمد چه کسی می توانست مربی پرسپولیس باشد؟

رافت: در آن سال هایی که علی پروین بود باید استعدادیابی و مربی سازی می کردیم تا در موقعی که علی پروین تمام می شود و کار را کنار می گذارد، بتوانیم از وجود آنها استفاده کنیم.

*یعنی پرسپولیس یک امیر قلعه نویی ندارد؟

رافت: یواش یواش نسل بعدی که می آیند، فکر نمی کنم امیرقلعه نویی را قبول داشته باشند.

*آدمی ندارد که بتوانند روی او حساب کنند؟

رافت: فعلا که ندارد.

*یحیی؟

رافت: او هم مربی جوان بسیار خوبی است، اما شرایط در پرسپولیس خیلی فرق می کند و معلوم نیست یحیی بتواند موفق شود.

*الان امیرقلعه نویی برود استقلالی ها علی منصوریان را دارند؟

رافت: امیر قلعه نویی در تیم های مختلف مثل سپاهان و تراکتور امتحانش را پس داده و برای خودش یک تزی دارد. هنوز منصوریان نیامده، باید بیاید و مدتی بگذرد، آن موقع می توان نظر داد که چطور است؟ او دوست خوب ما و مربی خیلی خوب و باهوشی است و مطمئنم می تواند موفق شود. چون یحیی و علی منصوریان در فوتبال خیلی تمرکز دارند، شاید افراد دیگر در کنار فوتبال کارهای اقتصادی دیگر انجام بدهند و نصف تمرکزشان روی فوتبال باشد، ولی با شناختی که من از این دو دارم تمام تمرکزشان در فوتبال و تیمی است که در آن کار می کنند.

*می گویند کسی در پرسپولیس می تواند موفق شود که بزرگ باشد و پرسپولیسی باشد، این خصوصیات را علی دایی داشت چرا موفق نشد؟

رافت: علی یک خصوصیت خوبی که دارد مدیریت خوب اوست؛ به هیچکس باج نمی دهد، حتی به دستیارانش. دوستان ما در جاهای دیگر مربیگری می کردند، ولی مدیریت نداشتند. علی دایی جوری مدیریت می کند که حتی بغل دستش هم حساب می برند، چه رسد به بازیکن ها! زمان علی دایی ندیدیم بازیکن تعرض کند، اعتراض کند و ... چون کسی جراتش را نداشت. نه این که از او بترسند، به بازیکن باید شرایط را بقبولانی که اینجا باشگاه پرسپولیس است، خانواده ات است، اگر کار منفی کنی اول خودت زیر سئوال می روی. خیلی نمونه ها داشتیم که خودشان شکست خوردند. من یکی دو سال گذشته پیشنهاد دادم که به جای این که من را به عنوان مربی پایه بگذارید، اگر می خواهید به من کمک کنید تا یک روزی مربی خوبی برای پرسپولیس شوم، من را به دوره های بالای مربیگری بفرستید. نصف هزینه را خودم بدهم، بقیه را شما بدهید. یک جوی حاکم شد، انگار من می خواهم باشگاه را به نامم بزنم. اصلا من را نفرستید، دو نفر دیگر را بفرستید. چه هزینه ای برای باشگاه دارد؟ چه کسی می خواهد این کارها را انجام دهد؟ به همین دلیل می گویم پرسپولیس کارگر و حمال می خواهد؛ به قول بهمن فروتن آب حوض کش می خواهد؛ الان همه در پرسپولیس رئیس هستند کار پیش نمی رود.

*در نسل قبلی پرسپولیس یا تیم ملی یک سری بازیکن مثل وحید هاشمیان، مهدوی کیا یا حتی مجیدی یک سری کلاس مربیگری می روند.

رافت: من می نویسم و امضا می کنم که وحید موفق می شود و یک روز مربی ایران می شود، چون تمرکزش را برای این کار گذاشته. مهدوی کیا را نمی دانم. او خودش قبول نکرده به پرسپولیس بیاید، باید برود دوره هایش را تکمیل کند.

*یک مقدار با برانکو مشکل دارد؟

رافت: من ده سال پیش یک مقاله از رودگولیت خواندم، می گفت: تو زحمت بکش اگر موفق نشدی، آن زمان بیا اعتراض کن! من بازیکن پرسپولیس بودم و الان یک پیشکسوت جوان هستم، الان کار نکنم، چه زمانی باید کار کنم؟ من واقعا زحمت کشیدم تا به پرسپولیس آمدم، می توانستم به تیم های دیگر بروم و 4برابر پول بگیرم، نمونه اش سپاهان 15میلیون می داد، ولی برای 4میلیون به پرسپولیس آمدم. تازه نمی دانستم همین 4میلیون را هم می دهند، بعدا نوشتند گفتند 4میلیون می دهیم. در ملوان بودم، مربی بهمن صالح نیا و نصرت ایراندوست را داشتم. شما از این همه مربی که هستند، بپرسید از پایان راضی بودند یا نه؟ ببینید چه می گویند. فوتبال فقط بحث فنی نیست، یک بحث اخلاقی هم دارد. من سعی می کردم در هر دو بحث خوب باشم. هیچوقت دوست نداشتم جای دوستم بروم، مثلا خدای نکرده برایش اتفاقی بیفتد تا من جای او را بگیرم، اصلا دنبال این چیزها نبودم. خدا رو شکر لطف خدا شامل حالم شد و فقط در تیم های خوب بازی می کردم.

*از بچگی پرسپولیسی بودید؟

رافت: شما بچه که هستی خودت را نمی شناسی، چی بگویم؟ ولی من دوست داشتم. در یک بازی خدابیامرز سیروس قایقران دو گل به پرسپولیس زد، آن روز من با یکی از دوستانم برای تماشای بازی از آستارا به انزلی رفته بودم، خوب یادم است ده دقیقه هم دیر رسیدیم و استادیوم پر شده بود. آن زمان خدمت سربازی من تازه تمام شده بود، پشت فنس ایستاده بودم تو دلم گفتم خدایا یعنی می شود من در تیم ملوان یا پرسپولیس یک زمانی ذخیره باشم؟ به ذخیره هم راضی بودم و در نهایت در هر دو تیم بازی کردم.

*بالاخره؟

رافت: آن زمان فقط دو روزنامه کیهان ورزشی و دنیای ورزش بودند، کم پیش می آمد عکس یک بازیکن شهرستانی روی جلد باشد، من دوست داشتم در استقلال و پرسپولیس بازی کنم، تا یک روز عکسم روی جلد باشد*. ولی وقتی در ملوان بازی می کردم، بیشتر بازی های پرسپولیس را دنبال می کردم. جاوید جهانگیری به من می گفت دوست داری به پرسپولیس بروی؟ گفتم چرا دوست ندارم؟ گفت اگر در ملوان زحمت بکشی، صد در صد می توانی موفق شوی، چه در استقلال و چه در پرسپولیس! خصوصا که آن زمان شرایط من فیزیکی بود و در هر دو تیم مکمل های خوبی داشتند. علی دایی، خداداد عزیزی، مدیرروستا و بازیکن های دیگر. خدا خواست و از پرسپولیس پیشنهاد رسید، آن هم از طرف خود آقای پروین که با جاوید جهانگیری صحبت کرده بود و گفته بود من این بازیکن را می خواهم. آن زمان موبایل هم نداشتم، به خانه ما زنگ زدند و من هم بالافاصله به سورتمه آمدم و با علی پروین دیدار کردم و از فردا هم در تمرین حاضر شدم.

*خیلی زود هم در پرسپولیس مراحل ترقی را طی کردی به خصوص بعد از گلی که به استقلال زدی؟

رافت: من وقتی به پرسپولیس آمدم، یک عقبه داشتم. اینطور نبود که یک سال یک جا بازی کرده باشم و بعد انتخاب شده باشم. صددرصد یک شرایطی بود که به پیشرفت من کمک کرد، یعنی پایه ام در ملوان قوی شده بود. من بازیکن نصرت ایراندوست در شیلات بودم، او خیلی دوست داشت که من دفاع بازی کنم، چون در هر دو پست بازی می کردم. ایشان می گفت تو دفاع بازی کن، من 6ماهه تو را به تیم ملی می فرستم. ولی شرایط جوری شد که فوروارد شدم و آن زمان هم ترافیک بازیکن آماده بود، در پرسپولیس هم اجازه پیدا نکردیم. به همان دلیل خیلی زحمت می کشیدیم تا بتوانیم موفق شویم.

*آن زمان در پرسپولیس هوادارها شما را با یکی از مطرح ترین مهاجم های دنیا مقایسه می کردند؟

رافت: باتیستوتا. این عناوین فقط روحیه می دهد، والا اگر بحث حساب بانکی را نگاه کنی، ما صفر بودیم و آنها... فقط بحث روحی روانی است که طرفدارها یک لقب به یک بازیکن می دهند.

*از این لقب لذت نمی بردید؟

رافت: برای همه یک لقبی وجود داشت؛ طرفدارها اینطور به آدم روحیه می دادند. درست است که سطح فوتبال من با او اصلا قابل مقایسه نبود، ولی آن زمان اینطور ما را صدا می کردند و من هم لذت می بردم و همین هم باعث می شد بیشتر زحمت بکشم.

*با برومند به کجا رسیدید؟


رافت: آن قضیه یک اشتباه فردی بود که گذشت و تمام شد، الان پرویز رفیق من است.

*حرف آخر.

رافت: من خوشحالم که شما ما را فراموش نکردید به ما زنگ می زنید. من هیچوقت نگفتم چرا با من مصاحبه نمی کنند، اما نظر مردم برای من مهم است. ما نمی توانیم الان بیاییم بگوییم پرسپولیس خوب است، مردم فوتبال را می فهمند. البته من هیچوقت هم نمی گویم حالا که ما نیستیم پرسپولیس ببازد، ان شالله این تیم همیشه موفق باشد.
منبع: خبرآنلاین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس