به گزارش مشرق، ساعت 15 عصر روز دوشنبه هفتم ارديبهشت، مردي مأموران پليس را در جريان قتل مرد پولداري در خانهاش در خيابان فرحزاد قرار داد. لحظاتي بعد مأموران پليس در محل حادثه كه طبقه دوم ساختمان پنج طبقهاي بود، حاضر شدند. جسد متعلق به مرد 60 سالهاي به نام سامان بود كه به طرز مرموزي جان باخته بود. نزديكي جسد، مرد جواني كه دست و پايش با طناب پلاستيكي بسته شده بود، روي زمين رها شده بود.
حضور بازپرس در محل حادثه
لحظاتي بعد قاضي حسين پور، بازپرس ويژه قتل پايتخت به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شدند. تيم جنايي در بررسي جسد متوجه طناب پلاستيكي شدند كه به دور گردن مقتول بسته شده بود كه احتمال ميرفت وي بهوسيله بست پلاستيكي خفه شده باشد.
شليك گلوله
مأموران در بررسي بيشتر متوجه شدند كه گلولهاي هم به كتف مقتول شليك شده است. تحقيقات بيشتر نشان داد مقتول مردي دو زنه است كه از مدتي قبل با همسر دومش در اين خانه زندگي ميكند اما چند ماهي است كه او از خانه قهر كرده است. از سوي ديگر مشخص شد مرد پولدار در كار خريد و فروش خودرو است و ساعتي قبل از صرافي كاربن 30 هزار دلار معادل 100 ميليون تومان خريد كرده بود.
تحقيق از شاهد ماجرا
مردي كه موضوع را به پليس خبر داده بود، گفت: من مدير صرافي كاربن هستم و مغازهام در خيابان دولت است. در چند روز گذشته مردي مدام تماس ميگرفت و قيمت دلار را ميپرسيد. آن مرد گفت قصد دارد 100 ميليون تومان دلار خريد كند. ساعتي قبل هم تماس گرفت و سفارش 30 هزار دلار داد و خواست دلارها را با پيك به آدرس خانهاش در سعادت آباد بفرستم. قرار شد پيك صرافي همراه دلارها كارتخوان مغازه را با خودش ببرد و وي مبلغ 100 ميليون تومان را بعد از تحويل دلارها، كارت به كارت كند. پس از اين من 30 هزار دلار را به همراه دستگاه كارتخوان به پيك صرافي دادم و به آدرس داده شده، فرستادم تا اينكه لحظاتي قبل پيك صرافي تماس گرفت و اين حادثه را به من خبر داد.
پيك صراف چه گفت؟
سپس مأموران پليس پيك صرافي را مورد تحقيق قرار دادند. وي گفت: وقتي زنگ خانه را زدم مردي در را باز كرد و به او گفتم كه 30 هزار دلار آوردهام و وارد خانه شدم. او روي مبل نشست و دلارها را از من گرفت و شروع به شمردن كرد. پس از شمارش خواستم تا 100 ميليون تومان كارت به كارت كند و او هم كارتي را به من داد و خواست تا عمليات كارت به كارت را انجام دهم. دوبار امتحان كردم و هر بار اعلام ميكرد كه رمز اشتباه است. پس از اين او گفت كه كارت متعلق به دوستش است كه در اتاق خوابيده و از من خواست تا او را بيدار كنم و رمزش را بپرسم. وقتي به اتاق خواب رفتم با جسد مردي روي تخت روبهرو شدم. خيلي ترسيده بودم كه ناگهان او اسلحه كمري روي شقيقهام گذاشت و خواست هيچ حركتي نكنم. وي دست و پايم را با بستهاي پلاستيكي بست و بعد از سرقت دلارها خانه را ترك كرد. با تكان دادن سرم گوشي هندزفري روي زمين افتاد و توانستم با صرافي تماس بگيرم.
همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تلاش براي شناسايي عامل يا عاملان حادثه ادامه دارد.
منبع: جوان
حضور بازپرس در محل حادثه
لحظاتي بعد قاضي حسين پور، بازپرس ويژه قتل پايتخت به همراه كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در محل حادثه حاضر شدند. تيم جنايي در بررسي جسد متوجه طناب پلاستيكي شدند كه به دور گردن مقتول بسته شده بود كه احتمال ميرفت وي بهوسيله بست پلاستيكي خفه شده باشد.
شليك گلوله
مأموران در بررسي بيشتر متوجه شدند كه گلولهاي هم به كتف مقتول شليك شده است. تحقيقات بيشتر نشان داد مقتول مردي دو زنه است كه از مدتي قبل با همسر دومش در اين خانه زندگي ميكند اما چند ماهي است كه او از خانه قهر كرده است. از سوي ديگر مشخص شد مرد پولدار در كار خريد و فروش خودرو است و ساعتي قبل از صرافي كاربن 30 هزار دلار معادل 100 ميليون تومان خريد كرده بود.
تحقيق از شاهد ماجرا
مردي كه موضوع را به پليس خبر داده بود، گفت: من مدير صرافي كاربن هستم و مغازهام در خيابان دولت است. در چند روز گذشته مردي مدام تماس ميگرفت و قيمت دلار را ميپرسيد. آن مرد گفت قصد دارد 100 ميليون تومان دلار خريد كند. ساعتي قبل هم تماس گرفت و سفارش 30 هزار دلار داد و خواست دلارها را با پيك به آدرس خانهاش در سعادت آباد بفرستم. قرار شد پيك صرافي همراه دلارها كارتخوان مغازه را با خودش ببرد و وي مبلغ 100 ميليون تومان را بعد از تحويل دلارها، كارت به كارت كند. پس از اين من 30 هزار دلار را به همراه دستگاه كارتخوان به پيك صرافي دادم و به آدرس داده شده، فرستادم تا اينكه لحظاتي قبل پيك صرافي تماس گرفت و اين حادثه را به من خبر داد.
پيك صراف چه گفت؟
سپس مأموران پليس پيك صرافي را مورد تحقيق قرار دادند. وي گفت: وقتي زنگ خانه را زدم مردي در را باز كرد و به او گفتم كه 30 هزار دلار آوردهام و وارد خانه شدم. او روي مبل نشست و دلارها را از من گرفت و شروع به شمردن كرد. پس از شمارش خواستم تا 100 ميليون تومان كارت به كارت كند و او هم كارتي را به من داد و خواست تا عمليات كارت به كارت را انجام دهم. دوبار امتحان كردم و هر بار اعلام ميكرد كه رمز اشتباه است. پس از اين او گفت كه كارت متعلق به دوستش است كه در اتاق خوابيده و از من خواست تا او را بيدار كنم و رمزش را بپرسم. وقتي به اتاق خواب رفتم با جسد مردي روي تخت روبهرو شدم. خيلي ترسيده بودم كه ناگهان او اسلحه كمري روي شقيقهام گذاشت و خواست هيچ حركتي نكنم. وي دست و پايم را با بستهاي پلاستيكي بست و بعد از سرقت دلارها خانه را ترك كرد. با تكان دادن سرم گوشي هندزفري روي زمين افتاد و توانستم با صرافي تماس بگيرم.
همزمان با انتقال جسد به پزشكي قانوني، تلاش براي شناسايي عامل يا عاملان حادثه ادامه دارد.
منبع: جوان