به گزارش مشرق، پنجم اردیبهشت ماه سال جاری ساعت 15:15 دقیقه از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 وقوع یک فقره فوت مشکوک پیرمردی 78 ساله به نام «عبدالله» در یک خانه مسکونی دو طبقه در خیابان جشنواره به کلانتری 144 تهرانپارس اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر اولیه، بلافاصله موضوع به اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد، بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که متوفی ظاهراً در زمان انتقال یک عدد بخاری به داخل انبار در راه پلههای ساختمان تعادل خود را از دست داده و به پائین راه پلهها سقوط کرده و ضربه وارد شده به ناحیه سر باعث مرگ وی شده است.
فرزندان متوفی در اظهارات خود عنوان کرده بودند که پدر آنها در زمان انتقال بخاری به داخل انباری تعادل خود را از دست داده و از بالای راه پله به پائین سقوط کرده و همین موضوع باعث وارد شدن ضربه به ناحیه پشت سر و در نهایت مرگ وی شده است، با این وجود و جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ، جسد به پزشکی قانونی منتقل و بر خلاف اظهارات فرزندان متوفی، علت مرگ «خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی» اعلام می شود.
با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات از دو فرزند مقتول (پسر 45 ساله و دختر 20 ساله) آنها در اظهارات خود عنوان کردند که در زمان مرگ پدرشان در خانه حضور نداشته و برابر اظهارات برادر خود به نام سعید 23 ساله به مأموران اعلام کردهاند که پدرشان بر اثر سقوط از راه پلهها فوت کرده است.
با توجه به اظهارات این 2 نفر، تحقیقات از سعید در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما مشخص شد که سعید از همان تاریخ مرگ پدرش ناپدید شده و هیچکدام از اعضای خانواده اش از این موضوع اطلاع ندارند.
با توجه به ناپدید شدن سعید ، فرضیه قتل خانوادگی و ارتکاب جنایت توسط فرزند مقتول قوت پیدا کرد، در ادامه و همزمان با آغاز تحقیقات جهت شناسایی مخفیگاه سعید ، کارآگاهان با ارائه مشاوره به اعضای خانواده مقتول از آنها خواستند تا در صورت تماس سعید با آنها وی را ترغیب به همکاری و تسلیم شدن به پلیس کند.
در نهایت سیزدهم اردیبهشت ماه سال جاری ساع 8 صبح سعید با حضور در اداره پلیس آگاهی خود را به کارآگاهان معرفی و صراحتاً به قتل پدر خویش و تلاش برای صحنه سازی اعتراف کرد.
سعید در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه در حال کار با کامپیوتر بودم که پدرم طبق روال همیشگی ایراد گرفت که چرا پشت کامپیوتر نشستهام، ابتدا به صحبتهای پدرم بی توجه بودم اما زمانیکه شاهد ادامه ناسزاگوییهای پدرم بودم در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و در داخل راهرو او را به عقب هل دادم که باعث شد پدرم از ناحیه پشت سر مجروح شود.
وی افزود: پدرم به داخل اتاق پذیرایی آمد و قصد ضرب و شتم مرا داشت که در یک لحظه و در شدت عصبانیت گلویش را گرفته و آنقدر فشار دادم که مرد. بسیار ترسیده بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم، در زمان قتل من و پدرم در داخل تنها بودیم و کس دیگری از اعضای خانواده در خانه حضور نداشتف به همین خاطر تصمیم گرفتم تا با صحنه سازی عنوان کنم که پدرم خودش فوت کرده، به همین خاطر جسد را از داخل اتاق به داخل راه پلهها منتقل و از داخل حیاط، بخاری را آورده و روی جسد پدرم قرار دادم . پس از آن با برادرم تماس گرفته و موضوع مرگ پدرم را به او اطلاع دادم.
متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: طی این مدت به عنوان کارگر ساده در منطقه بومهن و شهرک صنعتی سیاه سنگ مشغول به کار بودم تا اینکه چند روز پیش با اعضای خانواده تماس گرفته و اطلاع پیدا کردم که پلیس به دنبال دستگیری من است، میدانستم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد به همین علت تصمیم گرفتم تا خود را تسلیم کنم و نهایتاً با راهنمایی اعضای خانواده به اداره دهم آمدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داشت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
با حضور مأموران کلانتری در محل و تأیید خبر اولیه، بلافاصله موضوع به اداره دهم و تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد، بررسیهای اولیه حکایت از آن داشت که متوفی ظاهراً در زمان انتقال یک عدد بخاری به داخل انبار در راه پلههای ساختمان تعادل خود را از دست داده و به پائین راه پلهها سقوط کرده و ضربه وارد شده به ناحیه سر باعث مرگ وی شده است.
فرزندان متوفی در اظهارات خود عنوان کرده بودند که پدر آنها در زمان انتقال بخاری به داخل انباری تعادل خود را از دست داده و از بالای راه پله به پائین سقوط کرده و همین موضوع باعث وارد شدن ضربه به ناحیه پشت سر و در نهایت مرگ وی شده است، با این وجود و جهت مشخص شدن علت اصلی مرگ، جسد به پزشکی قانونی منتقل و بر خلاف اظهارات فرزندان متوفی، علت مرگ «خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی» اعلام می شود.
با توجه به اعلام نظریه پزشکی قانونی در خصوص علت مرگ، پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و به دستور شعبه دوم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز تحقیقات از دو فرزند مقتول (پسر 45 ساله و دختر 20 ساله) آنها در اظهارات خود عنوان کردند که در زمان مرگ پدرشان در خانه حضور نداشته و برابر اظهارات برادر خود به نام سعید 23 ساله به مأموران اعلام کردهاند که پدرشان بر اثر سقوط از راه پلهها فوت کرده است.
با توجه به اظهارات این 2 نفر، تحقیقات از سعید در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما مشخص شد که سعید از همان تاریخ مرگ پدرش ناپدید شده و هیچکدام از اعضای خانواده اش از این موضوع اطلاع ندارند.
با توجه به ناپدید شدن سعید ، فرضیه قتل خانوادگی و ارتکاب جنایت توسط فرزند مقتول قوت پیدا کرد، در ادامه و همزمان با آغاز تحقیقات جهت شناسایی مخفیگاه سعید ، کارآگاهان با ارائه مشاوره به اعضای خانواده مقتول از آنها خواستند تا در صورت تماس سعید با آنها وی را ترغیب به همکاری و تسلیم شدن به پلیس کند.
در نهایت سیزدهم اردیبهشت ماه سال جاری ساع 8 صبح سعید با حضور در اداره پلیس آگاهی خود را به کارآگاهان معرفی و صراحتاً به قتل پدر خویش و تلاش برای صحنه سازی اعتراف کرد.
سعید در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه در حال کار با کامپیوتر بودم که پدرم طبق روال همیشگی ایراد گرفت که چرا پشت کامپیوتر نشستهام، ابتدا به صحبتهای پدرم بی توجه بودم اما زمانیکه شاهد ادامه ناسزاگوییهای پدرم بودم در یک لحظه کنترل خود را از دست داده و در داخل راهرو او را به عقب هل دادم که باعث شد پدرم از ناحیه پشت سر مجروح شود.
وی افزود: پدرم به داخل اتاق پذیرایی آمد و قصد ضرب و شتم مرا داشت که در یک لحظه و در شدت عصبانیت گلویش را گرفته و آنقدر فشار دادم که مرد. بسیار ترسیده بودم و نمیدانستم چه کار باید بکنم، در زمان قتل من و پدرم در داخل تنها بودیم و کس دیگری از اعضای خانواده در خانه حضور نداشتف به همین خاطر تصمیم گرفتم تا با صحنه سازی عنوان کنم که پدرم خودش فوت کرده، به همین خاطر جسد را از داخل اتاق به داخل راه پلهها منتقل و از داخل حیاط، بخاری را آورده و روی جسد پدرم قرار دادم . پس از آن با برادرم تماس گرفته و موضوع مرگ پدرم را به او اطلاع دادم.
متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان گفت: طی این مدت به عنوان کارگر ساده در منطقه بومهن و شهرک صنعتی سیاه سنگ مشغول به کار بودم تا اینکه چند روز پیش با اعضای خانواده تماس گرفته و اطلاع پیدا کردم که پلیس به دنبال دستگیری من است، میدانستم که دیر یا زود دستگیر خواهم شد به همین علت تصمیم گرفتم تا خود را تسلیم کنم و نهایتاً با راهنمایی اعضای خانواده به اداره دهم آمدم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داشت: با اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.