به گزارش مشرق، «چاپ آخر» یکجور روزنامه است. روزنامه جمع و جوری که در آن گفگو و خبر و... را درباره نمایشگاه کتاب میتوانید بخوانید. البته این روزنامه یک کم شوخ و شنگ است و زبانش با بقیه روزنامهها فرق دارد. هشتمین شماره از «چاپ آخر» را در هفتمین روز از نمایشگاه کتاب امسال بخوانید:
تحلیل خبر/ موشکافی از یک تیتر عجیب!
بقیه چه جور چیزهایی را از نمایشگاه کتاب میخرند؟
خبرگزاری کتاب ایران از قول یکی از نمایندگان شناخته شده مجلس که به بازدید از نمایشگاه کتاب تهران آمده بود تیتر زد: «کتابهای مورد نیازم را از نمایشگاه تهیه میکنم».
این تیتر موجب شد که ما به زوایای مختلف این امر دقت کنیم و تحلیل هایی را برای درک اهمیت این جمله ارائه کنیم. چون بالاخره خود این بنده خدا که انصافا از چهرههای فرهنگیه و اهل کتاب، اما اینکه این رسانه چنین تیتری رو انتخاب کرده حتما دلایلی داره از جمله:
1. بقیه مردم چیزهای دیگر مورد نیازشان را از نمایشگاه کتاب تهیه میکنند. چیزهایی مثل اسکاچ، اتو بخار، رینگ اسپرت پراید، آنتن، زیر سیگاری و... .
2. بقیه مردم کتابهایی که مورد نیازشان نیست را از نمایشگاه کتاب تهیه میکنند و بعد وقتی رسیدند خانه آنها را میریزند دور.
3. بقیه مردم کتابهای مورد نیازشان را از جاهای دیگر تهیه میکنند و میروند میگذارند خانه، و بعد میآیند نمایشگاه!
ابتکارهای پیشنهادی به نامزدهای مجلس برای تبلیغ در نمایشگاه کتاب
همه جور رمان بفرما داخل!
با نزدیک شدن به روزهای پایانی نمایشگاه کتاب، مخصوصاً سه روز پایانی که تقریباً تعطیل هم هستند، تعدادی از نامزدهای نمایندگی مجلس سعی دارند که به حضور در نمایشگاه برای خود تبلیغ کنند. و البته که با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس، انصافاً هم نمیشه از این قشر خدوم انتظار داشت که چنین جمعیت انبوهی را از دست بدهند.
در همین راستا چند پیشنهاد داریم به این نامزدهای نمایندگی مجلس تا با استفاده از این روشهای ابتکاری و متناسب با فضای نمایشگاه کتاب برای خود تبلیغ کنند:
- نامزدها میتونن برن تو بخش کودک و نوجوان و هر کدوم دو سه تا بچه رو تقبل کنن و به خانوادهشون قول بدن هر شب برن براشون قبل از خواب قصه بخونن(منظور برای بچههاس!). با این کار باری از دوش والدین برداشته میشه که حتما روشون نخواهد شد به این بنده خدا رای ندن.
- کمک به جابجایی کتابها که انصافا کار پر زحمتی هست برای غرفه داران میتونه نامزدها رو تو دل غرفه دارها جا کنه.
- توزیع بن کتاب هم که دیگه خز و خیل ترین کار ممکنه اما هنوز به سهم خودش جوب میده!
- نامزدهای نمایندگی میتونن مثل دادزنهای خیابان انقلاب سر راهروها بایستند و برای غرفهها مشتری جمع کنند. مثلا میتوانند داد بزنند: «عشقی، جنایی، خانوادگی، پلیسی، تخیلی... همه جور رمان بفرما داخل!»
- خیلی از کتابهای نمایشگاه بعلت اینکه هول هولکی چاپ شدهاند، اشکالاتی دارند. مثل خوب برش نخوردن لبه کاغذها و چسبیدن دو صفحه به هم. این نامزدها میتوانند این صفحات را برای مردم از جدا کنند، خرجش هم یک کاتر است.
الو... چاپ آخر:
- سلام داداش... من سال آخر دکترا هستم. الان 11 ساله میام نمایشگاه و کتابای درسیم رو میخرم و میرم. امروز که اومدم برگشتنی یکی گفت تو نمایشگاه بخش کتابای غیر درسی مثل شعر و رمان و از اینجور چیزا هم هست؛ راسته؟ جداً هست؟(منوچهر/ 32 ساله)
- سلام خواستم از همین تریبون به آقا صالحی، معاون وزیر ارشاد عرض کنم که بنده از فردا قصد دارم اعتصاب غذا کنم، اونم خشک و تر با هم! یا یه جعبه شیرینی میگیری دستت میای ازم دلجویی میکنی یا اعتصاب میکنم. یعنی چی که غرفه من رو بستن؟ من همهش هشت تا کتاب یه انتشارات دیگه رو به اسم خودم منتشر کرده بودم، چند تا آمار غیرواقعی هم درباره کتابام داده بودم. اینا دلیل بستن غرفهس؟ پا شو بیا تا اعتصاب نکردم. همین. (شاهرخ خز/ 51 ساله)
- آقا من چند بار زنگ زدم پرسیدم، جواب نمیدید چرا؟ حتما لازم داریم دیگه! خاله شادونه کی میاد نمایشگاه؟! (مامان بهمن، 6 ساله (بازم ذکر کنید که خود بهمن 6 سالشه!))
- کاری، باری؟ میگن امسال اسقبال کمتر بوده از نمایشگاه. میخواید بیام فضای نمایشگاه رو گرم کنم؟ میگم من بلدم صدای اردک در بیارم، با کی باید هماهنگ کنم؟ (سعید/ 21 ساله)
سلام. آقاجون این آقا صالحی رو دیدید بگید ما با یه تلفن شیرینی و گل رو میاریم خدمتتون ها. شما که مصرفتون زیاده میبرید برای غرفه دارها چرا از غریبه بگیرید؟ ما ناسلامتی به آقا روحانی هم رای دادیم و پیام 24 خرداد رو درک کردیم. خلاصه در خدمتیم! (جاوید/ 46 ساله)