به گزارش مشرق، «ناشری میگفت، رهبر انقلاب هنگامی که در جریان بازدید از نمایشگاه از روبهروی غرفهاش رد شدهاند، با او خوش و بشی کرده و فرمودهاند: "اوضاع چطور است؟ فروش خوبی داشتهاید؟" و من در جواب عرض کردم بله، خدا را شکر. اما دلم نیامد بگویم که فروش کتاب سالهاست که کاهش یافته و هر روز نیز تحلیل میرود، اگرچه میدانم که ایشان بیش از همه ما به آن آگاهند».
نمایشگاه بین المللی کتاب به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و این یعنی رفته رفته زمان آن فرا میرسد تا کارنامه این نمایشگاه در عرصه اجرا و عمل اقتصادی پیش چشم آید و مهمترین آمار اقتصادی نشر در طول سال را از دل خود بیرون بیندازد؛ آماری که بهروشنی میتواند مشخص کند که وضعیت تن نحیف اقتصاد نشر در کشور به چه شکلی است؛ بیمار تبدار است و یا کمی فربه شده است؟
امسال بهگواهی تمامی کسانی که ده روز را با این یار مهربان و البته کمبنیه سپری کردند، کتاب مظلومتر از همیشه بود و جمعیت هرساله برای دیدن آن به میدان نیامدند، راهروهای خلوت شبستان در روزهای نخست نمایشگاه نه تنها ناشران بلکه خبرنگاران و رهگذران را نیز آزرده میساخت، هرچند در دو روز گذشته نامهربانیها نسبت به یار مهربان کمرنگتر شده و خاطره شلوغی راهروهای شبستان و فضای دمکرده آن زنده شد.
شاید آمارهای بازدید میلیونی مخاطبان از نمایشگاه کتاب تهران برای مسئولان در حکم بیلان کاری باشد، اما امروزه دیگر همه میدانیم که شلوغی و یا خلوتی دلیلی بر پررونق بودن یا کمرونقی نمایشگاه نیست.
بر اساس اعلام مدیران نمایشگاه تا روز گذشته بالغ بر 900هزار تراکنش توسط 3000 دستگاه کارتخوان به ثبت رسیده است، و آمار فروش نسبت به 7روزه نخست نمایشگاه سال گذشته با رشد 52 درصدی روبهرو بوده است. اما هر ذهن آگاهی نمیتواند بپذیرد که این رشد 52درصدی فروش بر حسب فروش تعداد عناوین و تعداد مجلدات به دست آمده باشد.
بنابراین چندان نمیتوان و نباید به این رقم رشد 52درصدی دل خوش کرد، چرا که میتوان این تفسیر را داشت که این رشد 52درصدی بهدلیل رشد قیمت کتاب در سال 93 نسبت به سال 92 بوده باشد.
بر اساس اعلام مؤسسه خانه کتاب قیمت متوسط کتاب در سال 93 نسبت به سال 92 با 17 درصد رشد همراه بوده است، همچنین قیمت متوسط هر کتاب با 20 درصد رشد همراه بوده است. بنابراین میتوان گفت، رشد 50درصدی فروش کتاب نسبت به سال گذشته را باید در تناسب با افزایش قیمت نگریست.
همچنین امسال برای نخستین بار وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد اقدام به مشارکت برای خرید کتاب از بخش خارجی کردهاند که در سالهای گذشته این رقم 12میلیارد تومانی وجود نداشته است. همچنین بنکارتهای دانشجویی تا حدود 80 درصد افزایش اعتبار داشتهاند که این نیز در نوع خود بر میزان فروش نمایشگاه بیست و هشتم تأثیر داشته است.
اگر بخواهیم میزان فروش را بهصورت میدانی و در گفتوگو با ناشران نیز بسنجیم باید گفت: بخش عمدهای از ناشران عمومی از میزان فروش خود رضایت ندارند، چرا که معتقدند فروش آنها بر اساس افزایش تعداد عناوین نبوده بلکه به هر حال کتاب از سال گذشته گرانتر شده و هزینههای تولید آن نیز افزایش یافته است.
در این میان برخی ناشران که مخاطبان بیشتری دارند و غرفههای آنها در طول ایام برپایی نمایشگاه کتاب تهران نسبتاً شلوغ بوده که از فروش خود راضی هستند، اما شرایط اقتصادی نشر را در درازمدت راضی کننده نمیدانند.
بر اساس آمار کمیته تسهیلات رفاهی نمایشگاه کتاب تهران بیشترین میزان فروش کتاب در نمایشگاه امسال متعلق به بخش دانشگاهی بوده است که 30 درصد کل مبلغ فروش نمایشگاه را به خود اختصاص داده است، این یعنی اینکه بیشترین پول و یارانه موجود در نمایشگاه نیز خرج خرید آثاری عمدتاً با تاریخ مصرف مشخص و درسی شده است.
در مقابل سهم بخش عمومی چیزی معادل 15 درصد بوده است که با احتساب تعداد قابل توجه ناشران عمومی میتوان گفت این رقم چیزی نزدیک به فاجعه است.
با این حال نکته جالبتر اینکه میزان تراکنشهای صورت گرفته در بخش دانشگاهی کمتر از بخش عمومی است که خود حاکی از قیمت بالای کتاب در این بخش است. برخی بر این باورند که آمار تراکنش بالاتر در نشر عمومی به نشر دانشگاهی یک پیام دیگر هم دارد و آن اینکه مخاطبی که برای بازدید به نمایشگاه آمده برای اینکه دست خالی از نمایشگاه نرود سخت در تلاش بیوقفه است تا حتی اگر شده کتابی ارزان تهیه کند این کار را بکند و دست خالی نرود و عموم آنها با نارضایتی نسبی و نیافتن کتابی که در درازمدت برایشان کارآمد و مطلوب نظر باشد نمایشگاه را ترک میکنند.
امسال تعداد بازدید کنندگان از نمایشگاه کتاب به هر شکل کاهش داشته است. این کاهش کنار افزایش قابل توجه قیمت کتاب بهمعنای آن است که اگر افراد حداقل خریدی معادل سال قبل نیز داشته باشند، باز هم نمایشگاه با کاهش فروش همراه است چون سطح خرید مخاطب ثابت مانده و او بهناچار تعداد عناوین کمتری را برای خرید انتخاب کرده است و در نتیجه با وجود بالاتر رفتن میزان فروش ریالی، از نظر کمی برای کتابفروش و ناشر اتفاق مثبت که شامل تعدد فروش نسخههای کتاب میشود، روی نداده است.
شاید این کاهش فروش و عدم استقبال مردمی را بتوان در تبلیغات ریشهیابی کرد، کارشناسان بر این باورند که امسال استراتژی تبلیغاتی درست و باقاعدهای برای معرفی نمایشگاه کتاب در سطح عمومی وجود نداشته است. برنامه تبلیغات شهری که بهطور علنی با یک تصمیم شهرداری برای برپایی نگارخانه شهری ملغی شد و رسانه ملی نیز بهطور عمده در ساعتهای خلوت خود به نمایشگاه کتاب تهران توجه نشان داد.
همه این موارد کنار هم و البته کنار وضعیت اقتصادی ضعیف مردم در نهایت امسال سال کمرونق و کمجانی را در نمایشگاه به ارمغان آورد.
نمایشگاه بین المللی کتاب به روزهای پایانی خود نزدیک میشود و این یعنی رفته رفته زمان آن فرا میرسد تا کارنامه این نمایشگاه در عرصه اجرا و عمل اقتصادی پیش چشم آید و مهمترین آمار اقتصادی نشر در طول سال را از دل خود بیرون بیندازد؛ آماری که بهروشنی میتواند مشخص کند که وضعیت تن نحیف اقتصاد نشر در کشور به چه شکلی است؛ بیمار تبدار است و یا کمی فربه شده است؟
امسال بهگواهی تمامی کسانی که ده روز را با این یار مهربان و البته کمبنیه سپری کردند، کتاب مظلومتر از همیشه بود و جمعیت هرساله برای دیدن آن به میدان نیامدند، راهروهای خلوت شبستان در روزهای نخست نمایشگاه نه تنها ناشران بلکه خبرنگاران و رهگذران را نیز آزرده میساخت، هرچند در دو روز گذشته نامهربانیها نسبت به یار مهربان کمرنگتر شده و خاطره شلوغی راهروهای شبستان و فضای دمکرده آن زنده شد.
شاید آمارهای بازدید میلیونی مخاطبان از نمایشگاه کتاب تهران برای مسئولان در حکم بیلان کاری باشد، اما امروزه دیگر همه میدانیم که شلوغی و یا خلوتی دلیلی بر پررونق بودن یا کمرونقی نمایشگاه نیست.
بر اساس اعلام مدیران نمایشگاه تا روز گذشته بالغ بر 900هزار تراکنش توسط 3000 دستگاه کارتخوان به ثبت رسیده است، و آمار فروش نسبت به 7روزه نخست نمایشگاه سال گذشته با رشد 52 درصدی روبهرو بوده است. اما هر ذهن آگاهی نمیتواند بپذیرد که این رشد 52درصدی فروش بر حسب فروش تعداد عناوین و تعداد مجلدات به دست آمده باشد.
بنابراین چندان نمیتوان و نباید به این رقم رشد 52درصدی دل خوش کرد، چرا که میتوان این تفسیر را داشت که این رشد 52درصدی بهدلیل رشد قیمت کتاب در سال 93 نسبت به سال 92 بوده باشد.
بر اساس اعلام مؤسسه خانه کتاب قیمت متوسط کتاب در سال 93 نسبت به سال 92 با 17 درصد رشد همراه بوده است، همچنین قیمت متوسط هر کتاب با 20 درصد رشد همراه بوده است. بنابراین میتوان گفت، رشد 50درصدی فروش کتاب نسبت به سال گذشته را باید در تناسب با افزایش قیمت نگریست.
همچنین امسال برای نخستین بار وزارت بهداشت و دانشگاه آزاد اقدام به مشارکت برای خرید کتاب از بخش خارجی کردهاند که در سالهای گذشته این رقم 12میلیارد تومانی وجود نداشته است. همچنین بنکارتهای دانشجویی تا حدود 80 درصد افزایش اعتبار داشتهاند که این نیز در نوع خود بر میزان فروش نمایشگاه بیست و هشتم تأثیر داشته است.
اگر بخواهیم میزان فروش را بهصورت میدانی و در گفتوگو با ناشران نیز بسنجیم باید گفت: بخش عمدهای از ناشران عمومی از میزان فروش خود رضایت ندارند، چرا که معتقدند فروش آنها بر اساس افزایش تعداد عناوین نبوده بلکه به هر حال کتاب از سال گذشته گرانتر شده و هزینههای تولید آن نیز افزایش یافته است.
در این میان برخی ناشران که مخاطبان بیشتری دارند و غرفههای آنها در طول ایام برپایی نمایشگاه کتاب تهران نسبتاً شلوغ بوده که از فروش خود راضی هستند، اما شرایط اقتصادی نشر را در درازمدت راضی کننده نمیدانند.
بر اساس آمار کمیته تسهیلات رفاهی نمایشگاه کتاب تهران بیشترین میزان فروش کتاب در نمایشگاه امسال متعلق به بخش دانشگاهی بوده است که 30 درصد کل مبلغ فروش نمایشگاه را به خود اختصاص داده است، این یعنی اینکه بیشترین پول و یارانه موجود در نمایشگاه نیز خرج خرید آثاری عمدتاً با تاریخ مصرف مشخص و درسی شده است.
در مقابل سهم بخش عمومی چیزی معادل 15 درصد بوده است که با احتساب تعداد قابل توجه ناشران عمومی میتوان گفت این رقم چیزی نزدیک به فاجعه است.
با این حال نکته جالبتر اینکه میزان تراکنشهای صورت گرفته در بخش دانشگاهی کمتر از بخش عمومی است که خود حاکی از قیمت بالای کتاب در این بخش است. برخی بر این باورند که آمار تراکنش بالاتر در نشر عمومی به نشر دانشگاهی یک پیام دیگر هم دارد و آن اینکه مخاطبی که برای بازدید به نمایشگاه آمده برای اینکه دست خالی از نمایشگاه نرود سخت در تلاش بیوقفه است تا حتی اگر شده کتابی ارزان تهیه کند این کار را بکند و دست خالی نرود و عموم آنها با نارضایتی نسبی و نیافتن کتابی که در درازمدت برایشان کارآمد و مطلوب نظر باشد نمایشگاه را ترک میکنند.
امسال تعداد بازدید کنندگان از نمایشگاه کتاب به هر شکل کاهش داشته است. این کاهش کنار افزایش قابل توجه قیمت کتاب بهمعنای آن است که اگر افراد حداقل خریدی معادل سال قبل نیز داشته باشند، باز هم نمایشگاه با کاهش فروش همراه است چون سطح خرید مخاطب ثابت مانده و او بهناچار تعداد عناوین کمتری را برای خرید انتخاب کرده است و در نتیجه با وجود بالاتر رفتن میزان فروش ریالی، از نظر کمی برای کتابفروش و ناشر اتفاق مثبت که شامل تعدد فروش نسخههای کتاب میشود، روی نداده است.
شاید این کاهش فروش و عدم استقبال مردمی را بتوان در تبلیغات ریشهیابی کرد، کارشناسان بر این باورند که امسال استراتژی تبلیغاتی درست و باقاعدهای برای معرفی نمایشگاه کتاب در سطح عمومی وجود نداشته است. برنامه تبلیغات شهری که بهطور علنی با یک تصمیم شهرداری برای برپایی نگارخانه شهری ملغی شد و رسانه ملی نیز بهطور عمده در ساعتهای خلوت خود به نمایشگاه کتاب تهران توجه نشان داد.
همه این موارد کنار هم و البته کنار وضعیت اقتصادی ضعیف مردم در نهایت امسال سال کمرونق و کمجانی را در نمایشگاه به ارمغان آورد.