گروه ورزشی مشرق - می خواهیم کمی رودربایستی را کنار بگذاریم و درباره وقایع هفته پایانی لیگ برتر فوتبال صحبت کنیم. البته، بیشتر موارد مربوط به بازی برگزار شده در تبریز است که حواشی آن کار را به جایی رسانده که موجب اعتراض بسیاری در فوتبال و حتی خارج از آن شده است. در این نوشتار، به چند و چون ماجرا نمی پردازیم که بسیار در مورد آن گفته و نوشته شده و تکرار مکررات است. بنا را بر این می گذاریم که در خصوص حواشی صحبت کنیم که حوصله همه را سر برده است؛ اما می خواهیم اندکی رودربایستی را کنار بگذاریم.
دقیق متوجه شدید؛ اندکی فقط. فضا به گونه ای است که نگارنده نمی تواند و نمی خواهد عریان صحبت کند و آن را به فرصتی دیگر موکول می کند. در این نوشتار اندکی رودربایستی را کنار می گذاریم تا درباره یک دیدار فوتبال که دارای حساسیت بود و تکلیف قهرمان را مشخص می کرد، گپ بزنیم و البته، نگاهی داشته باشیم به حواشی آن. البته باید در همین ابتدا عنوان داشت که علت یابی این ماجرا ریشه در گذشته دارد و عدم مواجهه درست فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش، نهادها و سازمان های استانی تبریز و ... با یک تیم فوتبال کار را به اینجا رسانده که همه سوار بر عواطف گروهی شده اند. اما پرداختن به زوایای ماجرا و نکاتی به ظاهر کوچک اما مهم، می تواند افکار عمومی را یاری دهد تا بدانند که در پس این وقایع چه می گذرد.
یک باشگاه و مدیری که مسئولانه رفتار نکرد
در یک سوی ماجرا، باشگاه نفت تهران قرار دارد که می توان برخی رفتارها در آن را از عوامل وقوع ماجراهای اخیر و تشدید آن دانست. هنوز چند ثانیه ای از پایان این دیدار نگذشته بود که مدیرعامل این تیم عنوان داشت که تلویزیون و موبایل در ورزشگاه یادگار امام (ره) قطع شده بوده و هیچ امکان ارتباطی با خارج از محل برگزاری رقابت وجود نداشته است. (اینجا) این جملات بود که موجب شد تا موجی از حواشی ایجاد شود؛ اما این موارد نادرست بود و اصلا چنین اتفاقی روی نداده بود. به راستی، چرا قنبرزاده چنین ادعایی را مطرح کرد؟ این پرسش می تواند راهگشا و کلید فهم برخی از ابعاد این ماجرا باشد!
اما این پایان ماجرا نبود چرا که این باشگاه به یک باره اعلام کرد خواستار تکرار دقایق پایانی این بازی است. (اینجا) می توان عنوان داشت این نامه که برخلاف قوانین داخلی و خارجی است، حرکتی دیگر از این مجموعه است که بر حاشیه دامن می زند. چرا باید این باشگاه که خود واقف است که این درخواست فراقانونی است، مدام بر حواشی و فضای ملتهب کنونی بدمد؟ اینها پرسش هایی است که می تواند هر مخاطب آگاهی را به نتایج قابل تاملی برساند.
یک باشگاه و رفتارهای غیر قابل قبول
اما در آن سو، باشگاه تراکتورسازی تبریز قرار دارد که با خیل عظیم هوادارانش، همواره بر رونق فوتبال در سال های حضورش در لیگ برتر افزوده است. بسیاری این تیم سرخپوش را فرصتی برای فوتبال کشور می دانستند تا هم آن را از دو قطبی بودن خارج کند و هم بر رونق اقتصادی و فرهنگی آن بیفزاید؛ اما با مرور زمان، نه تنها این اتفاق روی نداد که کار به جایی رسیده که رفتارها و حواشی مربوط به این تیم موجب سر رفتن حوصله عمومی شده است. تراکتور که می توانست مدلی موفق و بومی از یک باشگاه حرفه ای باشد، به جایگاه کنونی رسیده و بر موجی از عواطف و احساسات حرکت می کند.
به راستی، یک باشگاه که مدعی قهرمانی در لیگ برتر است، نباید ساز و کاری داشته باشد تا در جریان رقابت حریفش در اصفهان باشد تا چنین فاجعه ای رخ ندهد؟ چرا باید گوینده ورزشگاه یادگار امام (ره) جملاتی را بر زبان آورد که چنین اتفاقی روی دهد و میزان احساسات را به مرحله برساند که نتوان آن جمعیت را مدیریت کرد؟ انجمن هواداران این تیم چه تدبیری داشت که ناگاه آن جمعیت سرازیر زمین شدند و صحنه هایی را رقم زدند که تاسف آور بود؟
و البته، گلایه ای از هوادارانی که زمانی به الگوی رفتاری سایر تیم ها تبدیل شده بودند. در دورانی که سرخابی ها با یک شکست، علیه کادر فنی موضع می گرفتند، تراکتور بود که تیمش را با تشویق راهی نیمکت می کرد تا نگاه تحسین برانگیز همگان را موجب شود. به واقع، تراکتوری ها یاد دادند که هواداری یعنی چه اما چه بر سر این هوادار آمده است؟ وقتی صندلی های ورزشگاه از جا کنده می شد، باید باور می کردیم که این همان هوادار است؟ یا شعارهایی که واقعا به غیر از تاسف و تاثر، هیچ واکنشی ندارد. گفتنی ها بسیار است؛ اما فعلا نمی خواهیم بدون رودربایستی باشیم ...
مسئولانی چون پرچم های به دنبال باد
در این بین، البته رفتار برخی مسئولان (اعم از دولتی و مجلسی) نیز قابل توجه است که یک رویداد فوتبالی را بعدی سیاسی و امنیتی می دهند. چرا باید یک نماینده مجلس از لزوم ورود وزارت ورزش به این ماجرا تا حصول نتیجه سخن بگوید؟ (اینجا) آیا در شرح وظایف وزارت ورزش و جوانان آمده است که در موارد خرد و ریز ورود کند؟ یا فلان نماینده ای که به ظاهر سال ها تجربه مسئولیت های کلان دارد و رئیس جمهوری را مخاطب قرار می دهد. (اینجا) به راستی، باید سطح رئیس جمهوری را چنان تنزل داد که درباره مسائل فوتبال که عموما نیز ساخته توهمات یک گروه است، درگیر شود؟ آیا برای کشور مسائل و وقایعی باقی نمانده که وی باید در این سطح و قامت دیده شود؟ یا فلان نهاد شهری که دستور به کناره گیری تراکتورسازی از لیگ برتر می دهد. به واقع، این اظهارات نشان می دهد که این تیم بیشتر محل سیاست ورزی است تا دل سوزی و عشق ورزی!
البته، ورود ارکان دستگاه ورزش به این پرونده نیز گویای موج سواری است که باعث شده تا موضوعی به این سادگی، رنگ و بوی غیر ورزشی بگیرد. چرا باید وزیر ورزش یا مدیرکل حراست وزارت ورزش در مورد یک بازی فوتبال نظر دهند و خود را درگیر کنند؟ مگر فدراسیون فوتبال فاقد ارکان مرتبط با این مسائل است؟ اینها باعث می شود تا یک موضوع ساده، تبدیل به مسئله ای فرا ورزشی شود.
در شرایطی که تراکتورسازی تبریز و نفت تهران نتوانستند برهم فائق آیند و آندرانیک تیموریان نیز به دلیل رفتاری خارج از چهارچوب و به درستی از زمین اخراج شد، اذهان عمومی درگیر حواشی شده که تاسف برانگیز است. البته متأسفانه عدهای اندک از هواداران باشگاه تراکتورسازی نیز به جای آن که واقع بینانه به تحلیل عملکرد تیم خود و مدیریتش بپردازند، اسیر موج احساسات شده و رفتاری بروز می دهند که تاسفانگیز است. تداوم این روند منجر به وضعیتی شده که صدای اعتراض همه را درآورده است. شاید این اتفاق آغازی بر این باشد که مسئولان فوتبال برخوردهای منطقی و محکمی داشته باشند و نگذراند قطار فوتبال از ریل خود خارج شود.
دقیق متوجه شدید؛ اندکی فقط. فضا به گونه ای است که نگارنده نمی تواند و نمی خواهد عریان صحبت کند و آن را به فرصتی دیگر موکول می کند. در این نوشتار اندکی رودربایستی را کنار می گذاریم تا درباره یک دیدار فوتبال که دارای حساسیت بود و تکلیف قهرمان را مشخص می کرد، گپ بزنیم و البته، نگاهی داشته باشیم به حواشی آن. البته باید در همین ابتدا عنوان داشت که علت یابی این ماجرا ریشه در گذشته دارد و عدم مواجهه درست فدراسیون فوتبال، وزارت ورزش، نهادها و سازمان های استانی تبریز و ... با یک تیم فوتبال کار را به اینجا رسانده که همه سوار بر عواطف گروهی شده اند. اما پرداختن به زوایای ماجرا و نکاتی به ظاهر کوچک اما مهم، می تواند افکار عمومی را یاری دهد تا بدانند که در پس این وقایع چه می گذرد.
یک باشگاه و مدیری که مسئولانه رفتار نکرد
در یک سوی ماجرا، باشگاه نفت تهران قرار دارد که می توان برخی رفتارها در آن را از عوامل وقوع ماجراهای اخیر و تشدید آن دانست. هنوز چند ثانیه ای از پایان این دیدار نگذشته بود که مدیرعامل این تیم عنوان داشت که تلویزیون و موبایل در ورزشگاه یادگار امام (ره) قطع شده بوده و هیچ امکان ارتباطی با خارج از محل برگزاری رقابت وجود نداشته است. (اینجا) این جملات بود که موجب شد تا موجی از حواشی ایجاد شود؛ اما این موارد نادرست بود و اصلا چنین اتفاقی روی نداده بود. به راستی، چرا قنبرزاده چنین ادعایی را مطرح کرد؟ این پرسش می تواند راهگشا و کلید فهم برخی از ابعاد این ماجرا باشد!
اما این پایان ماجرا نبود چرا که این باشگاه به یک باره اعلام کرد خواستار تکرار دقایق پایانی این بازی است. (اینجا) می توان عنوان داشت این نامه که برخلاف قوانین داخلی و خارجی است، حرکتی دیگر از این مجموعه است که بر حاشیه دامن می زند. چرا باید این باشگاه که خود واقف است که این درخواست فراقانونی است، مدام بر حواشی و فضای ملتهب کنونی بدمد؟ اینها پرسش هایی است که می تواند هر مخاطب آگاهی را به نتایج قابل تاملی برساند.
یک باشگاه و رفتارهای غیر قابل قبول
اما در آن سو، باشگاه تراکتورسازی تبریز قرار دارد که با خیل عظیم هوادارانش، همواره بر رونق فوتبال در سال های حضورش در لیگ برتر افزوده است. بسیاری این تیم سرخپوش را فرصتی برای فوتبال کشور می دانستند تا هم آن را از دو قطبی بودن خارج کند و هم بر رونق اقتصادی و فرهنگی آن بیفزاید؛ اما با مرور زمان، نه تنها این اتفاق روی نداد که کار به جایی رسیده که رفتارها و حواشی مربوط به این تیم موجب سر رفتن حوصله عمومی شده است. تراکتور که می توانست مدلی موفق و بومی از یک باشگاه حرفه ای باشد، به جایگاه کنونی رسیده و بر موجی از عواطف و احساسات حرکت می کند.
به راستی، یک باشگاه که مدعی قهرمانی در لیگ برتر است، نباید ساز و کاری داشته باشد تا در جریان رقابت حریفش در اصفهان باشد تا چنین فاجعه ای رخ ندهد؟ چرا باید گوینده ورزشگاه یادگار امام (ره) جملاتی را بر زبان آورد که چنین اتفاقی روی دهد و میزان احساسات را به مرحله برساند که نتوان آن جمعیت را مدیریت کرد؟ انجمن هواداران این تیم چه تدبیری داشت که ناگاه آن جمعیت سرازیر زمین شدند و صحنه هایی را رقم زدند که تاسف آور بود؟
و البته، گلایه ای از هوادارانی که زمانی به الگوی رفتاری سایر تیم ها تبدیل شده بودند. در دورانی که سرخابی ها با یک شکست، علیه کادر فنی موضع می گرفتند، تراکتور بود که تیمش را با تشویق راهی نیمکت می کرد تا نگاه تحسین برانگیز همگان را موجب شود. به واقع، تراکتوری ها یاد دادند که هواداری یعنی چه اما چه بر سر این هوادار آمده است؟ وقتی صندلی های ورزشگاه از جا کنده می شد، باید باور می کردیم که این همان هوادار است؟ یا شعارهایی که واقعا به غیر از تاسف و تاثر، هیچ واکنشی ندارد. گفتنی ها بسیار است؛ اما فعلا نمی خواهیم بدون رودربایستی باشیم ...
مسئولانی چون پرچم های به دنبال باد
در این بین، البته رفتار برخی مسئولان (اعم از دولتی و مجلسی) نیز قابل توجه است که یک رویداد فوتبالی را بعدی سیاسی و امنیتی می دهند. چرا باید یک نماینده مجلس از لزوم ورود وزارت ورزش به این ماجرا تا حصول نتیجه سخن بگوید؟ (اینجا) آیا در شرح وظایف وزارت ورزش و جوانان آمده است که در موارد خرد و ریز ورود کند؟ یا فلان نماینده ای که به ظاهر سال ها تجربه مسئولیت های کلان دارد و رئیس جمهوری را مخاطب قرار می دهد. (اینجا) به راستی، باید سطح رئیس جمهوری را چنان تنزل داد که درباره مسائل فوتبال که عموما نیز ساخته توهمات یک گروه است، درگیر شود؟ آیا برای کشور مسائل و وقایعی باقی نمانده که وی باید در این سطح و قامت دیده شود؟ یا فلان نهاد شهری که دستور به کناره گیری تراکتورسازی از لیگ برتر می دهد. به واقع، این اظهارات نشان می دهد که این تیم بیشتر محل سیاست ورزی است تا دل سوزی و عشق ورزی!
البته، ورود ارکان دستگاه ورزش به این پرونده نیز گویای موج سواری است که باعث شده تا موضوعی به این سادگی، رنگ و بوی غیر ورزشی بگیرد. چرا باید وزیر ورزش یا مدیرکل حراست وزارت ورزش در مورد یک بازی فوتبال نظر دهند و خود را درگیر کنند؟ مگر فدراسیون فوتبال فاقد ارکان مرتبط با این مسائل است؟ اینها باعث می شود تا یک موضوع ساده، تبدیل به مسئله ای فرا ورزشی شود.
در شرایطی که تراکتورسازی تبریز و نفت تهران نتوانستند برهم فائق آیند و آندرانیک تیموریان نیز به دلیل رفتاری خارج از چهارچوب و به درستی از زمین اخراج شد، اذهان عمومی درگیر حواشی شده که تاسف برانگیز است. البته متأسفانه عدهای اندک از هواداران باشگاه تراکتورسازی نیز به جای آن که واقع بینانه به تحلیل عملکرد تیم خود و مدیریتش بپردازند، اسیر موج احساسات شده و رفتاری بروز می دهند که تاسفانگیز است. تداوم این روند منجر به وضعیتی شده که صدای اعتراض همه را درآورده است. شاید این اتفاق آغازی بر این باشد که مسئولان فوتبال برخوردهای منطقی و محکمی داشته باشند و نگذراند قطار فوتبال از ریل خود خارج شود.