در ادامه آمده است: «تنش میان ایران و پادشاهی های خلیج فارس تنها یک معضل برای واشنگتن نیست. اعضای اصلی جامعه جهانی (کشورهای 5+1) برای تحقق توافق هسته ای با تهران درتلاش بوده و این مسئله از موارد نادری است که در آن شاهد مشارکت ایالات متحده و اروپا از یک سو و روسیه و چین از سوی دیگر با یکدیگر هستیم. اما پیامدهای سیاسی این مذاکرات در منطقه مدیریت صحیحی نداشته و هم اکنون زمینه ساز خشونت گردیده است. بروز درگیریهای بیشتر در حوزه خلیج فارس نه تنها برای آمریکا بلکه برای اقتصاد بینالمللی و بازار نفت خبر خوبی نیست. لازم است سایر قدرتها نیز در کنار واشنگتن برای ممانعت از تشدید تنشها در منطقه _آنگونه که در یمن شاهد آن هستیم_ تلاش کنند.»
جین کنینمونت، نویسنده این یادداشت افزود: «این پیشبینی وجود داشته که ایالات متحده در نشست کمپ دیوید وعده مشارکتهای بیشتر و پیشرفتهتر در زمینههای امنیتی، تسلیحاتی و دفاعی را به اعراب خلیج فارس داده و بر تعهد واشنگتن به تامین امنیت آنها در برابر تهدیدات نظامی تاکید کرده است. طبیعتا تمامی کشورهای این حوزه از تسلیحات آمریکا و دریافت آموزش برای نظامیان خود استقبال میکنند. با این حال آنچه این اعراب از آمریکا میخواهند تعهد سیاسی به مراتب قویتری است که بر اساس آن دولتهای خود و هم پیمانانش همچنان بعنوان قدرتهای برتر در جهان عرب باقی بمانند.
ایده آل مدنظر آنها این است که هم پیمانان ایران یا تضعیف شده و یا در عراق، سوریه، لبنان و یمن به شدت تحت فشار قرار گیرند؛ در مقابل مصر و پادشاهی های عربی منطقه نیز بدون هرگونه فشار داخلی یا خارجی برای دموکراتیزه شدن یا ارائه امکانات به اسلامگرایان به ثبیت قدرت خود مشغول شوند.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «در مقابل، ایالات متحده معتقد است منطقه دچار تحولاتی شده: اخیرا باراک اوباما عنوان کرده که چالش اصلی کشورهای خلیج فارس بیش از آنکه ناشی از ایران باشد، معضلات داخلی است. اما دولت آمریکا تصمیمی برای پیاده سازی نسخه جدید تغییرات درقبال ساختارهای سیاسی در منطقه ندارد؛ ساختارهایی که بدلیل جاه طلبیهای گسترده در تغییر شکل خاورمیانه با تجاوز به عراق متحمل خسارات زیادی شدهاند. هم اکنون این تلاشهای جاهطلبانه از تغییر نظام در سوریه دم میزند.»
نویسنده با اشاره به تلاش اوباما برای عقب نشینیهای نظامی و سیاسی از خاورمیانه _از جمله در اختلاف تهران و واشنگتن و مناقشه اسرائیل و فلسطین_ تصریح کرد: «این تئوری به تنهایی برای خاتمه دادن به تنش با ایران کافی نیست و باید اختلاف میان تهران و همسایگانش را نیز به حداقل رساند. در حالی که مذاکرات هستهای فقط بر یکی از جنبههای امنیتی منطقه متمرکز است، اما دردیپلماسی بینالمللی جای رایزنی درباره نظم گسترده تر در عرصه امنیت همچنان خالی است.
تهران در مذاکرات هستهای تلاش میکند به نقش بینالمللی که برای خود سزاوار میداند، دست یابد. کشورهای 5+1 نیز خود را با گفتگوهایی پیچیده درباره حضور ایران در سوریه و اختلاف نظرهای بینالمللی مواجه میبینند. اما اگر این مسائل از راهکارهای دیپلماتیک حل و فصل نشود، احتمال استفاده از قوای نظامی توسط بازیگران منطقهای وجود دارد.»
موسسه سیاسی وابسته به پادشاهی انگلیس با تاکید بر اینکه درگیریها در سوریه و یمن ناشی از ناامیدی عربستان و امارات از دیپلماسی است، خاطرنشان کرد: «ائتلاف سعودی برای نمایش قدرت خود به ایران، حوثیها را بمباران میکند و تلاش میکند نشان دهد که حتی در صورت توافق واشنگتن با تهران، بازهم فشار از سوی بازیگران بین المللی علیه جمهوری اسلامی خواهد بود. در مقابل اثر مخرب این حملات بر مردم فقیرترین کشور در جهان عرب نیز به حدی است که برخی یمنی ها را وادار به فرار به سومالی کرده است.»
در انتهای این گزارش آمده است: «موضع گیریهای ضدآمریکایی از سوی اعراب نمیتواند عواقب مناسبی برای آنها بهمراه داشته باشد؛ چراکه حتی اگر چین، هند یا پاکستان نقض تامین امنیت دریایی را در منطقه بدست بگیرد هیچ دلیلی برای خصومت آن با ایران _همانگونه که ایالات متحده طی 30 سال گذشته انجام داده_ وجود ندارد. آنها (جایگزینهایی برای واشنگتن در منطقه) برخورداری از روابط با هر دو طرف را دنبال خواهند کرد.
نمونه ای از این وضعیت در حال حاضر نیز قابل مشاهده است؛ آنجا که پاکستان بعنوان هم پیمان کلیدی عربستان و امارات از مشارکت در حمله به یمن سر باز می زند. روسیه و چین نیز از تصمیم اسلام اباد حمایت کرده و خواستار آتش بس می شوند. گرچه انگلیس و آمریکا برای فروش تسلیحات خود از حمله به یمن حمایت می کنند اما مقامات آنها نیز از لزوم آتش بس یا محدود نمودن حملات هوایی علیه یمن سخن می گویند.
چنانچه خواستار ایجاد منطقه ای باثبات و مسالمت آمیز هستیم، روسیه، چین، آمریکا و اروپا باید بدنبال رفع مناقشات میان پادشاهی های خلیج فارس و ایران باشند. توانمندی برای همکاری موفقیت آمیز این قدرتها یک بار در دستیابی به توافق هسته ای با ایران آزموده شده است.»