به گزارش مشرق، نشریه آمریکایی "مانیتور" در مقاله ای با عنوان "چرا عربستان در جنگ علیه یمن پیروز نشد؟" به قلم "بروس ریدل" مدیر طرح اطلاعاتی در آکادمی بروکینگز دلایل ناکامی سعودی ها در تحقق اهداف خود از تجاوز به یمن را مورد بررسی قرار داد.
در این مقاله آمده است: در حالی که پس از یک آتش بس انسانی کوتاه آتش جنگ در یمن شعله ور شده، خطرهای بیشتری نیز حاکمان عربستان، منطقه و آمریکا را تهدید می کند و احتمال می رود نشست های هفته آینده ژنو به میزبانی سازمان ملل متحد دستاورد چندانی نداشته باشند.
جنگنده های سعودی و سایر هم پیمان های عرب این هفته بعد از آتش بس 5 روزه بمباران را از سر گرفتند و محمد بن سلمان وزیر دفاع و جانشین ولی عهد آینده خود و کشورش را در گرو تحقق نوعی از پیروزی در یمن می بیند. به عقیده نویسنده مذاکرات سازمان ملل که صنعا را تحت سیطره حوثی ها گذاشته پیروزی قابل توجهی برای اعضای خاندان حاکم بر عربستان به شمار نمی آید. محمد بن سلمان به چیزی بسیار بیشتر از این نیاز دارد.
نویسنده می افزاید: پس از گذشت چندین هفته از حملات هوایی به یمن به نظر می رسد جنگ به حالت جمود رسیده و خسارتهایی که به زیرساخت های یمن به عنوان کشوری ضعیف وارد آمده تخم کینه را در میان مردم این کشور نسبت به همسایه ثروتمند خود می کارد و روابط آنها را برای چندین سال تحت تاثیر قرار می دهد. بدتر این که ریاض با این کار برای تهران پیروزی هایی رقم زده است.
به نوشته این تحلیلگر آمریکایی، سعودی ها امیدوار بودند بتوانند به اندازه کافی از میان یمنی ها نیرو علیه حوثی ها جمع کنند از این رو نیروهای ویژه شروع به آموزش یمنی ها کردند و با حملات هوایی شهرهای یمن را ویران کردند اما غافل از این که این جنگ اگر هم فایده ای داشته باشد در نهایت مانند لیبی، سوریه و عراق به جنگ داخلی ختم خواهد شد و تنها کسی که در این میان سود می برد القاعده و سایر گروههای تروریستی خواهند بود.
بروس خاطرنشان می کند که ملک سلمان فرزند خود را که در امور نظامی تجربه ای نداشت به وزارت دفاع گماشت و در کمتر از یک ماه از این انتصاب، سعودی ها عملیاتی را عنوان "طوفان قاطعیت" آغاز کردند تا حوثی ها را مجبور کنند از مناطقی که تحت سیطره خود در آورده اند، خارج شوند و عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی دوباره به مسند قدرت بازگردد.
سعودی ها فقط سه ساعت قبل از آغاز حمله به واشنگتن اطلاع دادند و پسر ملک سلمان نیز فرماندهی جنگ را به عهده گرفت و رسانه ها و صفحات تلویزیون را تسخیر کرد. پادشاه هم سعی کرد فورا نیروهای زمینی پاکستان را که تجربه جنگیدن دارند، وارد جنگ با یمن کند.
پاکستان تلاش می کرد ملک سلمان و پسرش را در نشست های ریاض قانع کند که ورود به جنگ بدون برخورداری از راهبرد قابل اجرا برای پیروزی، یک ریسک پرخطر است. از این رو اسلام آباد از شرکت در این ائتلاف خودداری کرد.
نگرانی پاکستان به نشریات درز کرد و امیر جوان به عنوان فردی بی تجربه و نالایق برای منصب وزارت دفاع معرفی شد. این ها اظهارات نواز شریف رئیس جمهور پاکستان بود که چند سال در عربستان در تبعید به سر برده و بهتر از هر کس دیگر اعضای خاندان حاکم بر عربستان را می شناسد.
نویسنده مقاله می افزاید: در حال حاضر صحبت ها نشان دهنده فقدان برنامه مشخص برای پایان دادن به جنگ است، اما کسی نمی خواهد با صراحت بگوید که ریاض با دست خودش در گرداب افتاده، مخصوصا در این شرایط که حوثی ها و قبایل یمن قصد دارند درگیری ها را طولانی کنند. آنها حملات توپخانه ای و خمپاره ای به شهرهای عربستان در منطقه عسیر، نجران و جیزان داشتنه اند و با یک عملیات محدود زمینی تعدادی از تفنگداران سعودی را به اسارت در آوردند و ظاهرا از نظر نظامی به اعمال فشار خود برای سیطره بر عدن ادامه خواهند داد.
ریدل معتقد است رویاهای ریاض در یمن با دستاوردهای میدانی داعش در عراق همسو است و همزمان با بمباران صنعا و صعده توسط جنگنده های سعودی، داعش به پیشروی خود در سوریه و عراق ادامه می دهد.
نویسنده مقاله خود را چنین پایان می دهد که واشنگتن به شدت درگیر پشتیبانی از نیروهای هوایی عربستان شده و بدون کمک آمریکا عربستان نمی تواند به راحتی به این کار ادامه دهد. عربستان به شدت به آمریکا و پشتیبانی شرکت های انگلیسی برای محافظت از هواپیماهای خود و نیز جمع آوری اطلاعات محتاج است.
در این مقاله آمده است: در حالی که پس از یک آتش بس انسانی کوتاه آتش جنگ در یمن شعله ور شده، خطرهای بیشتری نیز حاکمان عربستان، منطقه و آمریکا را تهدید می کند و احتمال می رود نشست های هفته آینده ژنو به میزبانی سازمان ملل متحد دستاورد چندانی نداشته باشند.
جنگنده های سعودی و سایر هم پیمان های عرب این هفته بعد از آتش بس 5 روزه بمباران را از سر گرفتند و محمد بن سلمان وزیر دفاع و جانشین ولی عهد آینده خود و کشورش را در گرو تحقق نوعی از پیروزی در یمن می بیند. به عقیده نویسنده مذاکرات سازمان ملل که صنعا را تحت سیطره حوثی ها گذاشته پیروزی قابل توجهی برای اعضای خاندان حاکم بر عربستان به شمار نمی آید. محمد بن سلمان به چیزی بسیار بیشتر از این نیاز دارد.
نویسنده می افزاید: پس از گذشت چندین هفته از حملات هوایی به یمن به نظر می رسد جنگ به حالت جمود رسیده و خسارتهایی که به زیرساخت های یمن به عنوان کشوری ضعیف وارد آمده تخم کینه را در میان مردم این کشور نسبت به همسایه ثروتمند خود می کارد و روابط آنها را برای چندین سال تحت تاثیر قرار می دهد. بدتر این که ریاض با این کار برای تهران پیروزی هایی رقم زده است.
به نوشته این تحلیلگر آمریکایی، سعودی ها امیدوار بودند بتوانند به اندازه کافی از میان یمنی ها نیرو علیه حوثی ها جمع کنند از این رو نیروهای ویژه شروع به آموزش یمنی ها کردند و با حملات هوایی شهرهای یمن را ویران کردند اما غافل از این که این جنگ اگر هم فایده ای داشته باشد در نهایت مانند لیبی، سوریه و عراق به جنگ داخلی ختم خواهد شد و تنها کسی که در این میان سود می برد القاعده و سایر گروههای تروریستی خواهند بود.
بروس خاطرنشان می کند که ملک سلمان فرزند خود را که در امور نظامی تجربه ای نداشت به وزارت دفاع گماشت و در کمتر از یک ماه از این انتصاب، سعودی ها عملیاتی را عنوان "طوفان قاطعیت" آغاز کردند تا حوثی ها را مجبور کنند از مناطقی که تحت سیطره خود در آورده اند، خارج شوند و عبدربه منصور هادی، رئیس جمهور مستعفی دوباره به مسند قدرت بازگردد.
سعودی ها فقط سه ساعت قبل از آغاز حمله به واشنگتن اطلاع دادند و پسر ملک سلمان نیز فرماندهی جنگ را به عهده گرفت و رسانه ها و صفحات تلویزیون را تسخیر کرد. پادشاه هم سعی کرد فورا نیروهای زمینی پاکستان را که تجربه جنگیدن دارند، وارد جنگ با یمن کند.
پاکستان تلاش می کرد ملک سلمان و پسرش را در نشست های ریاض قانع کند که ورود به جنگ بدون برخورداری از راهبرد قابل اجرا برای پیروزی، یک ریسک پرخطر است. از این رو اسلام آباد از شرکت در این ائتلاف خودداری کرد.
نگرانی پاکستان به نشریات درز کرد و امیر جوان به عنوان فردی بی تجربه و نالایق برای منصب وزارت دفاع معرفی شد. این ها اظهارات نواز شریف رئیس جمهور پاکستان بود که چند سال در عربستان در تبعید به سر برده و بهتر از هر کس دیگر اعضای خاندان حاکم بر عربستان را می شناسد.
نویسنده مقاله می افزاید: در حال حاضر صحبت ها نشان دهنده فقدان برنامه مشخص برای پایان دادن به جنگ است، اما کسی نمی خواهد با صراحت بگوید که ریاض با دست خودش در گرداب افتاده، مخصوصا در این شرایط که حوثی ها و قبایل یمن قصد دارند درگیری ها را طولانی کنند. آنها حملات توپخانه ای و خمپاره ای به شهرهای عربستان در منطقه عسیر، نجران و جیزان داشتنه اند و با یک عملیات محدود زمینی تعدادی از تفنگداران سعودی را به اسارت در آوردند و ظاهرا از نظر نظامی به اعمال فشار خود برای سیطره بر عدن ادامه خواهند داد.
ریدل معتقد است رویاهای ریاض در یمن با دستاوردهای میدانی داعش در عراق همسو است و همزمان با بمباران صنعا و صعده توسط جنگنده های سعودی، داعش به پیشروی خود در سوریه و عراق ادامه می دهد.
نویسنده مقاله خود را چنین پایان می دهد که واشنگتن به شدت درگیر پشتیبانی از نیروهای هوایی عربستان شده و بدون کمک آمریکا عربستان نمی تواند به راحتی به این کار ادامه دهد. عربستان به شدت به آمریکا و پشتیبانی شرکت های انگلیسی برای محافظت از هواپیماهای خود و نیز جمع آوری اطلاعات محتاج است.