به گزارش مشرق، اخبار ویژه روزنامه کیهان به شرح ذیل است:
رفتن زیر بار پروتکل الحاقی یعنی تحریمها لغو نخواهد شد
بیشتر اعضای انپیتی فاقد صنایع و تاسیسات هستهای هستند، اگرچه که 124 کشور پروتکل الحاقی را پذیرفتهاند. بنابراین امکان بازرسیهای ویژه بر روی این کشورها به دلیل فقدان تاسیسات و صنایع هستهای اساسا امکانپذیر نبوده و بنابراین عضویت آنها یک امر تشریفاتی است.
به گزارش رجانیوز کشورهای دارای صنایع و تاسیسات هستهای جهان سومی هم اگرچه تحت فشار کشورهای غربی برای عضویت در پروتکل قرار گرفتهاند اما برخی از آنان از پذیرش پروتکل امتناع نمودهاند و این دعوا همواره میان کشورهای غربی، آژانس و این کشورها برای اجبار آنها به پذیرش پروتکل الحاقی وجود داشته است. اما تیم مذاکرهکننده هستهای معتقد است مقررات موجود مانع از سوءاستفاده آژانس از پروتکل الحاقی میشود.
ظریف در نشست خبری با همتای مجارستانی خود میگوید: «مقررات پروتکل الحاقی به نوعی امکان بازرسی مدیریت شده (managed access) را برای کشور میزبان محفوظ میدارد ولی با افزودن شرط لزوم کسب رضایتمندی( satisfy agency requirements )در انجام بازرسیها، عملا کشور میزبان را مجبور میکند که برای متهم نشدن به عدم همکاری با آژانس همه خواستههای آژانس را برآورده کند تا بدین صورت «رضایتمندی» آژانس را کسب کرده باشد.
براساس مواد صریح پروتکل الحاقی، کشور مورد بازرسی امکان این را دارد که به جای مکان مورد نظر آژانس بازرسان را برای نمونهبرداری به مکانی نزدیک آن محل هدایت کند و یا حتی تنها به بخشهایی از مکان مورد نظر آژانس اجازه دسترسی دهد، اما این تنها یک بخش ماجراست، آنچه تمامکننده است، عنصر «لزوم اخذ رضایتمندی آژانس» (satisy Agency requirements) است که در پروتکل به آن تصریح شده و اگر در دسترسیهای مدیریت شده این رضایتمندی حاصل نشد، آژانس کشور مورد بازرسی را متهم به عدم همکاری خواهد نمود و لذا برای دوری از اتهام، کشور میزبان مجبور است دسترسیها به امکان مورد نظر آژانس (نظامی و غیرنظامی) را تامین کند. این در حالی است که رویه آژانس در قبال کشورهای عضو نشان داده، این نهاد هرگز رضایتمندی خود را اعلام نمیکند.
نکته بسیار مهم و قابل توجه آنجاست که طبق ماده 5 پروتکل، آژانس امکان درخواست بازرسی از تاسیسات نظامی کشور را خواهد داشت که این موضوع اطلاعات نظامی ایران را در معرض افشاء قرار خواهد داد.
با توجه به رویهای که آژانس تحت فشار کشورهای غربی در برخورد با ایران تاکنون اتخاذ نموده مبنی بر اینکه از مسیر برخورد فنی حقوقی خارج شده و درخواستهای غیرفنی و غیرحقوقی مطرح میکند به نظر میرسد که اگرچه امکان اعمال دسترسی مدیریت شده به مراکز غیرهستهای کشور (از جمله مراکز نظامی) مطابق با پروتکل الحاقی وجود دارد، ولی عدم سوءاستفاده بسیار بعید بوده بلکه در صورت پذیرش پروتکل الحاقی، ایران ملزم است تا کسب رضایتمندی کامل آژانس، موارد مدنظر این نهاد برای بازرسی از تاسیسات نظامی را در دسترس بازرسان قرار دهد. دسترسی به مراکز نظامی توسط آژانس نیز افشای اطلاعات نظامی ایران را در پی خواهد داشت و شرایط آن زمان پیچیدهتر خواهد شد که بدانیم مکانیزم رفع تحریمها به تایید آژانس منوط شده و این یعنی افتادن تعهدات غرب در یک چرخه غیرقابل اجرا. بر این اساس آژانس میتواند با بهانه عدم اعطای دسترسی به سایتهای نظامی، جمهوری اسلامی ایران را متهم به عدم همکاری در چارچوب پروتکل الحاقی نماید و بدین ترتیب بهانه بازگشت خودکار تحریمها را فراهم کند. از سوی دیگر بر اساس مصوبات مجلس در سال 84 و 89 ایران مجوز قانونی اعمال بازرسیهای فراتر از پادمان را نداشته و اساسا بند توافق شده در بیانیه لوزان مبنی بر «اجرای داوطلبانه پروتکل تا زمان تصویب در مجلس»، خلاف قوانین رسمی جمهوری اسلامی است.
از آشوبافکنی با مانور تجمل تا پاس طلایی به آمریکا
مشاور سابق کروبی، اظهارات سخنگوی کارگزاران را ابوعطا خواندن قورباغه و آب بستن به تاریخ توصیف کرد.
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: وقتی قورباغه ابوعطا میخواند این امر بدان معناست که آب دارد سر بالا میرود! آقای «حسین مرعشی» مقام ارشدحزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه شرق مطلبی فرمودهاند که بیشتر به ابراز لحیه میماند! به روایت ایشان؛ «اکنون ارزشهای واقعی کنار گذاشته شدهاند. ارزش واقعی، سلامت نفس است، پاکی، صداقت و کمهزینه بودن است. ما این ارزشهای واقعی را کنار گذاشتیم و فضا را به کسانی دادیم که آسیابشان همه چیز را آرد میکند!»
سجادی افزود: ظاهرا جناب آقای مرعشی یا دچار نسیان شدهاند و یا مخاطب خود را کمحافظه فرض کردهاند. مزید اطلاع ایشان باید معروض داشت: ایشان منتسب به حزبی است که بزرگ آن در خطبه نمازجمعه 18 آبان سال 69 که به خطبه «مانور تجمل» معروف شد، گفت:«اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویشمسلکانه، وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده که مسئولین به مانور تجمل روی آورند. برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوههایی از تجمل در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رویت شود.»
همکار سابق نشریات اصلاحطلب نوشت: این همان «مانور تجملی بود» که با کپیبرداری از نسخه بانک جهانی منجر به خرد شدن کمر اقشار مستضعف و اعتراضات مشهد و قزوین و اسلامآباد شد!
سجادی با اشاره به اظهار نظر دیگر مرعشی مبنی بر اینکه «ظاهرا یک عدهای علاقهمندند که کشور از 88 عبور نکند و مدام آن سال را سال فتنه میگویند... حرف ما این است که تا کی میخواهند کشور در آن فضا بماند؟ این یک اختلاف نظر بود که تمام شد»! مینویسد: به همین سادگی!؟ یک «اختلاف نظر بود که تمام شد»!؟ مملکت را 8 ماه در بحران امنیتی فرو بردید و سنگینترین خسارات را به منافع ملی ایران زدید و با تمهید فضا اقدام به دادن پاسی طلایی به آمریکا و متحدینش جهت کوبیدن آبشار تحریمهای فلجکننده اقتصادی در یک سوم زمین ایران کردید و با اتخاذ شعارهای انحلالطلب و ساختارشکن از قبیل «تقلب بهانه است- اصل نظام نشانه است» تا مرز رویارویی با کلیت نظام رفتید و وقتی دیدید خیارتان کونه نکرد حالا زاهد شده و دغدغه آشتی ملی و ببخشیم و فراموش کنیم پیدا کردهاید!؟ مگر ملکداری و لوازمش از جنس «خاله بازی» است که یک روز زیادهخواهانه بگوئید «قهر قهر تا روز قیامت»! و فردا روزی هم ناز فروشانه بفرمائید «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی»!؟ خیر جناب مرعشی! به این میگویند آب بستن به تاریخ و با این شیوه نمیتوان واقعیتها را پنهان کرد.
پورنجاتی: جامعه هیچ ارزیابی مثبتی نسبت به دولت ندارد
عضو جمعیت دفاع از ارزشها که بعدها از فراکسیون مشارکت در مجلس ششم سر درآورد میگوید، ضمن تعیین تکلیف برای روحانی خواستار تغییر برخی وزرای غیراصلاحطلب از جمله وزرای کشور و ورزش شد.
احمد پورنجاتی در مصاحبه با آفتاب یزد مدعی آوانس دادن روحانی به رقبا شد و در ادامه خواستار تغییرات در کابینه شد و گفت: تصور نبض جامعه و بررسی احساس خرسندی یا ناخرسندی مردم نسبت به رویکرد دولت، اگر شخص روحانی را از مجموعه دولت کنار بگذاریم، هیچ چیز در ذهنیت جامعه برای یک ارزیابی امیدوارکننده نسبت به آینده دولت، باقی نمیماند.
وی می افزاید: منظورم این نیست که دولت کاری انجام نداده، بلکه دولت کارهای بسیار مهم و بزرگی در حوزههای مختلف از جمله زیرساختهای اقتصادی، اصلاحاتی، حوزه خدمات عمومی، حوزه بهداشت و درمان و همچنین سیاست خارجی که ملموس است، انجام داده و واقعیت این است که قدمهای بزرگی برداشته شده، اما مهمتر از اینکه شما چه میکنید و چه میگویید، باید بررسی کرد که در ارزیابی و تلقی مخاطب این چه میگویید و چه میکنید، چه وزنی دارد؟ اگر وزن آن با واقعیت منطبق نیست، چرا؟ احساس اکنون جامعه، این است آقای روحانی همچنان تکرار میکند«من بر سر وعدههای خود هستم.» بیان اینکه «من بر سر وعدههای خود هستم.» اگر تا پایان یک دورهای از دولت ادامه پیدا کند، چیزی شبیه جایگزین کردن صدور چک تاریخدار جدید با چک تاریخ گذشتهای است که هنوز وصول نشده! ممکن است این سخنان دلگرمی به طلبکار دهد اما برای او پول نمیشود.
وی سپس با حمله به وزیر کشور گفت: آقای روحانی! شما براساس چه تعاملی با معدل پشتیبانان خودتان در انتخابات (نه فقط اصلاح طلبان) طیفی که رویکردشان انتخاب شما و کمک به انتخاب شما بود، مهمترین دستگاه سیاسی و اجرایی کشور که در گذشته همواره در اختیار شیخالوزراء بود را به دست چه کسی دادید؟
پورنجاتی در این تعیین تکلیف برای روحانی و در حالی که ظرف 2 سال گذشته اصلاحطلبان از دولت طلبکار بودهاند، گفت: آقای روحانی در مورد انتخابات نفرات و تدوین برنامههایش تحت هیچ فشار و مطالبهای از سوی اصلاحطلبان نبوده است.
ایهود باراک: در جنگ با حزبالله اسرائیل از هر نظر شکست خورد
نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در واکنش به برخی انتقادهای داخلی از عقبنشینی نیروهای این رژیم از خاک لبنان در سال 2000، گفت: تقویت توان حزبالله نتیجه سالها حضور نیروهای اسرائیل در خاک لبنان است نه نتیجه عقبنشینی سال 2000 از لبنان.
ایهود باراک در گفتوگوی رادیو اسرائیل تصریح کرد: «زرادخانه تسلیحاتی گسترده حزبالله نتیجه حضور 18 ساله نیروهای ارتش اسرائیل در خاک لبنان است و به عقبنشینی نیروهایمان از جنوب این کشور ارتباطی ندارد.»
باراک گفت:«جنگ دوم با حزبالله لبنان از هر نظر جنگی شکست خورده و تصمیمی اشتباه بود. در مدیریت این جنگ چه از بعد امنیتی و چه بعد سیاسی سستی شده بود. این غیرمنطقی است که دولتی به سبب کشته یا اسیر شدن تعدادی از نظامیانش به یک سازمان یا کشور حمله کند.»
وقتی روزنامه اجارهای درباره اصلاحطلبان بدلی هشدار میدهد
یک روزنامه اجارهای- زنجیرهای مجدداً بحث «اصلاحطلبان بدلی» را پیش کشید.
اصلاحطلب بدلی چماقی است که افراطیون و پدرخواندههای آنان برای ارعاب افراد نسبتاً مستقلتر در طیف اصلاحطلبان و وادار کردن آنها به اطاعت و تسلیم استفاده میکنند. این طیف پیش از این از نمادین مشابه برای کسانی چون عارف، کروبی و... استفاده کرده است.
روزنامه آرمان در تحلیلی با عنوان «مراقب اصلاحطلبان بدلی باشید» نوشت: پس از استقرار دولت تدبیر و امید فضا برای حضور و نقشآفرینی جریان اصلاحطلب باز شد و آنها تازه نفستر از همیشه ورود خود به رقابتهای انتخاباتی کشور را اعلام کردند اما پربیراه نیست چند سال رکود اجازه حضور پرقدرت و مثبت در تمام عرصهها را نمیدهد و خواه ناخواه استقرار نظم قبلی نیازمند برنامهریزی است. در چنین فضایی اقلیتی که طی چند سال سکوت اصلاحات برای خود جایگاهی به این عنوان تعریف کرده بودند، اکنون به دنبال تصاحب اکثریت کرسیهای انتخاباتی هستند و مشخص نیست بر چه اساس خود را بیشتر از تشکلهای اصیل جریان اصلاحات ذینفع میدانند.
گروههایی که در زمان سکوت اصلاحات برای خودنمایی، اقداماتی در جهت خوشایند رقیب را فرصتی برای خودنمایی در عرصه سیاسی میدانستند، نمیدانستند. این خوشی کوتاهمدت خواهد بود؛ چراکه از یک سو جریانهای غیر اصلاحطلب حامی آنها پس از پایان مأموریت پیشبینی شده برای این دسته افراد توجهی به آنها نکردند و زمینهای را فراهم کردند تا آنها نهتنها در اردوگاه اصلی جایگاهی نداشته باشند بلکه تعابیری از آنها شود که دیگر نتوانند در جهت فعالیت سیاسی موثر به ایفای نقش بپردازند. گروه دیگری هم بودند که نسبت به کلیت اعضای اصلاحات دارای شرایط بهتری بودند، آنها زیر چتر شخصیتهای باتجربه البته در عرصه سیاست خارجی قرار گرفتند البته بعید بود در فضایی که فعالیت اصلاحطلبان اصیل از سوی رقیب محدود شده است. آنها با دریافت مجوز، به فعالیت جداگانه بپردازند و به طبل کاندیداتوری برای هر انتخاباتی با عنوان اصلاحات بکوبند! با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و حضور اصلاحطلبان اصیل، عرصه بر اصلاحطلبان بدلی تنگ شد. لذا درصدد رایزنی با بزرگان اصیل جریان اصلاحطلبی برآمدند تا شاید گذشته آنها فراموش شود و بتوانند به آغوش اصلاحطلبی اصیل بازگردند.
رفتن زیر بار پروتکل الحاقی یعنی تحریمها لغو نخواهد شد
بیشتر اعضای انپیتی فاقد صنایع و تاسیسات هستهای هستند، اگرچه که 124 کشور پروتکل الحاقی را پذیرفتهاند. بنابراین امکان بازرسیهای ویژه بر روی این کشورها به دلیل فقدان تاسیسات و صنایع هستهای اساسا امکانپذیر نبوده و بنابراین عضویت آنها یک امر تشریفاتی است.
به گزارش رجانیوز کشورهای دارای صنایع و تاسیسات هستهای جهان سومی هم اگرچه تحت فشار کشورهای غربی برای عضویت در پروتکل قرار گرفتهاند اما برخی از آنان از پذیرش پروتکل امتناع نمودهاند و این دعوا همواره میان کشورهای غربی، آژانس و این کشورها برای اجبار آنها به پذیرش پروتکل الحاقی وجود داشته است. اما تیم مذاکرهکننده هستهای معتقد است مقررات موجود مانع از سوءاستفاده آژانس از پروتکل الحاقی میشود.
ظریف در نشست خبری با همتای مجارستانی خود میگوید: «مقررات پروتکل الحاقی به نوعی امکان بازرسی مدیریت شده (managed access) را برای کشور میزبان محفوظ میدارد ولی با افزودن شرط لزوم کسب رضایتمندی( satisfy agency requirements )در انجام بازرسیها، عملا کشور میزبان را مجبور میکند که برای متهم نشدن به عدم همکاری با آژانس همه خواستههای آژانس را برآورده کند تا بدین صورت «رضایتمندی» آژانس را کسب کرده باشد.
براساس مواد صریح پروتکل الحاقی، کشور مورد بازرسی امکان این را دارد که به جای مکان مورد نظر آژانس بازرسان را برای نمونهبرداری به مکانی نزدیک آن محل هدایت کند و یا حتی تنها به بخشهایی از مکان مورد نظر آژانس اجازه دسترسی دهد، اما این تنها یک بخش ماجراست، آنچه تمامکننده است، عنصر «لزوم اخذ رضایتمندی آژانس» (satisy Agency requirements) است که در پروتکل به آن تصریح شده و اگر در دسترسیهای مدیریت شده این رضایتمندی حاصل نشد، آژانس کشور مورد بازرسی را متهم به عدم همکاری خواهد نمود و لذا برای دوری از اتهام، کشور میزبان مجبور است دسترسیها به امکان مورد نظر آژانس (نظامی و غیرنظامی) را تامین کند. این در حالی است که رویه آژانس در قبال کشورهای عضو نشان داده، این نهاد هرگز رضایتمندی خود را اعلام نمیکند.
نکته بسیار مهم و قابل توجه آنجاست که طبق ماده 5 پروتکل، آژانس امکان درخواست بازرسی از تاسیسات نظامی کشور را خواهد داشت که این موضوع اطلاعات نظامی ایران را در معرض افشاء قرار خواهد داد.
با توجه به رویهای که آژانس تحت فشار کشورهای غربی در برخورد با ایران تاکنون اتخاذ نموده مبنی بر اینکه از مسیر برخورد فنی حقوقی خارج شده و درخواستهای غیرفنی و غیرحقوقی مطرح میکند به نظر میرسد که اگرچه امکان اعمال دسترسی مدیریت شده به مراکز غیرهستهای کشور (از جمله مراکز نظامی) مطابق با پروتکل الحاقی وجود دارد، ولی عدم سوءاستفاده بسیار بعید بوده بلکه در صورت پذیرش پروتکل الحاقی، ایران ملزم است تا کسب رضایتمندی کامل آژانس، موارد مدنظر این نهاد برای بازرسی از تاسیسات نظامی را در دسترس بازرسان قرار دهد. دسترسی به مراکز نظامی توسط آژانس نیز افشای اطلاعات نظامی ایران را در پی خواهد داشت و شرایط آن زمان پیچیدهتر خواهد شد که بدانیم مکانیزم رفع تحریمها به تایید آژانس منوط شده و این یعنی افتادن تعهدات غرب در یک چرخه غیرقابل اجرا. بر این اساس آژانس میتواند با بهانه عدم اعطای دسترسی به سایتهای نظامی، جمهوری اسلامی ایران را متهم به عدم همکاری در چارچوب پروتکل الحاقی نماید و بدین ترتیب بهانه بازگشت خودکار تحریمها را فراهم کند. از سوی دیگر بر اساس مصوبات مجلس در سال 84 و 89 ایران مجوز قانونی اعمال بازرسیهای فراتر از پادمان را نداشته و اساسا بند توافق شده در بیانیه لوزان مبنی بر «اجرای داوطلبانه پروتکل تا زمان تصویب در مجلس»، خلاف قوانین رسمی جمهوری اسلامی است.
از آشوبافکنی با مانور تجمل تا پاس طلایی به آمریکا
مشاور سابق کروبی، اظهارات سخنگوی کارگزاران را ابوعطا خواندن قورباغه و آب بستن به تاریخ توصیف کرد.
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: وقتی قورباغه ابوعطا میخواند این امر بدان معناست که آب دارد سر بالا میرود! آقای «حسین مرعشی» مقام ارشدحزب کارگزاران سازندگی در مصاحبه با روزنامه شرق مطلبی فرمودهاند که بیشتر به ابراز لحیه میماند! به روایت ایشان؛ «اکنون ارزشهای واقعی کنار گذاشته شدهاند. ارزش واقعی، سلامت نفس است، پاکی، صداقت و کمهزینه بودن است. ما این ارزشهای واقعی را کنار گذاشتیم و فضا را به کسانی دادیم که آسیابشان همه چیز را آرد میکند!»
سجادی افزود: ظاهرا جناب آقای مرعشی یا دچار نسیان شدهاند و یا مخاطب خود را کمحافظه فرض کردهاند. مزید اطلاع ایشان باید معروض داشت: ایشان منتسب به حزبی است که بزرگ آن در خطبه نمازجمعه 18 آبان سال 69 که به خطبه «مانور تجمل» معروف شد، گفت:«اظهار فقر و بیچارگی کافی است. این رفتارهای درویشمسلکانه، وجهه جمهوری اسلامی را نزد جهانیان تخریب کرده است، زمان آن رسیده که مسئولین به مانور تجمل روی آورند. برای آنکه در دیدگان سایر ملل مسلمان و غیرمسلمان، ملتی مفلوک جلوه ننماییم، لازم است تا جلوههایی از تجمل در چهره کشور و مسئولین حاکمیتی رویت شود.»
همکار سابق نشریات اصلاحطلب نوشت: این همان «مانور تجملی بود» که با کپیبرداری از نسخه بانک جهانی منجر به خرد شدن کمر اقشار مستضعف و اعتراضات مشهد و قزوین و اسلامآباد شد!
سجادی با اشاره به اظهار نظر دیگر مرعشی مبنی بر اینکه «ظاهرا یک عدهای علاقهمندند که کشور از 88 عبور نکند و مدام آن سال را سال فتنه میگویند... حرف ما این است که تا کی میخواهند کشور در آن فضا بماند؟ این یک اختلاف نظر بود که تمام شد»! مینویسد: به همین سادگی!؟ یک «اختلاف نظر بود که تمام شد»!؟ مملکت را 8 ماه در بحران امنیتی فرو بردید و سنگینترین خسارات را به منافع ملی ایران زدید و با تمهید فضا اقدام به دادن پاسی طلایی به آمریکا و متحدینش جهت کوبیدن آبشار تحریمهای فلجکننده اقتصادی در یک سوم زمین ایران کردید و با اتخاذ شعارهای انحلالطلب و ساختارشکن از قبیل «تقلب بهانه است- اصل نظام نشانه است» تا مرز رویارویی با کلیت نظام رفتید و وقتی دیدید خیارتان کونه نکرد حالا زاهد شده و دغدغه آشتی ملی و ببخشیم و فراموش کنیم پیدا کردهاید!؟ مگر ملکداری و لوازمش از جنس «خاله بازی» است که یک روز زیادهخواهانه بگوئید «قهر قهر تا روز قیامت»! و فردا روزی هم ناز فروشانه بفرمائید «آشتی آشتی فردا بریم تو کشتی»!؟ خیر جناب مرعشی! به این میگویند آب بستن به تاریخ و با این شیوه نمیتوان واقعیتها را پنهان کرد.
پورنجاتی: جامعه هیچ ارزیابی مثبتی نسبت به دولت ندارد
عضو جمعیت دفاع از ارزشها که بعدها از فراکسیون مشارکت در مجلس ششم سر درآورد میگوید، ضمن تعیین تکلیف برای روحانی خواستار تغییر برخی وزرای غیراصلاحطلب از جمله وزرای کشور و ورزش شد.
احمد پورنجاتی در مصاحبه با آفتاب یزد مدعی آوانس دادن روحانی به رقبا شد و در ادامه خواستار تغییرات در کابینه شد و گفت: تصور نبض جامعه و بررسی احساس خرسندی یا ناخرسندی مردم نسبت به رویکرد دولت، اگر شخص روحانی را از مجموعه دولت کنار بگذاریم، هیچ چیز در ذهنیت جامعه برای یک ارزیابی امیدوارکننده نسبت به آینده دولت، باقی نمیماند.
وی می افزاید: منظورم این نیست که دولت کاری انجام نداده، بلکه دولت کارهای بسیار مهم و بزرگی در حوزههای مختلف از جمله زیرساختهای اقتصادی، اصلاحاتی، حوزه خدمات عمومی، حوزه بهداشت و درمان و همچنین سیاست خارجی که ملموس است، انجام داده و واقعیت این است که قدمهای بزرگی برداشته شده، اما مهمتر از اینکه شما چه میکنید و چه میگویید، باید بررسی کرد که در ارزیابی و تلقی مخاطب این چه میگویید و چه میکنید، چه وزنی دارد؟ اگر وزن آن با واقعیت منطبق نیست، چرا؟ احساس اکنون جامعه، این است آقای روحانی همچنان تکرار میکند«من بر سر وعدههای خود هستم.» بیان اینکه «من بر سر وعدههای خود هستم.» اگر تا پایان یک دورهای از دولت ادامه پیدا کند، چیزی شبیه جایگزین کردن صدور چک تاریخدار جدید با چک تاریخ گذشتهای است که هنوز وصول نشده! ممکن است این سخنان دلگرمی به طلبکار دهد اما برای او پول نمیشود.
وی سپس با حمله به وزیر کشور گفت: آقای روحانی! شما براساس چه تعاملی با معدل پشتیبانان خودتان در انتخابات (نه فقط اصلاح طلبان) طیفی که رویکردشان انتخاب شما و کمک به انتخاب شما بود، مهمترین دستگاه سیاسی و اجرایی کشور که در گذشته همواره در اختیار شیخالوزراء بود را به دست چه کسی دادید؟
پورنجاتی در این تعیین تکلیف برای روحانی و در حالی که ظرف 2 سال گذشته اصلاحطلبان از دولت طلبکار بودهاند، گفت: آقای روحانی در مورد انتخابات نفرات و تدوین برنامههایش تحت هیچ فشار و مطالبهای از سوی اصلاحطلبان نبوده است.
ایهود باراک: در جنگ با حزبالله اسرائیل از هر نظر شکست خورد
نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در واکنش به برخی انتقادهای داخلی از عقبنشینی نیروهای این رژیم از خاک لبنان در سال 2000، گفت: تقویت توان حزبالله نتیجه سالها حضور نیروهای اسرائیل در خاک لبنان است نه نتیجه عقبنشینی سال 2000 از لبنان.
ایهود باراک در گفتوگوی رادیو اسرائیل تصریح کرد: «زرادخانه تسلیحاتی گسترده حزبالله نتیجه حضور 18 ساله نیروهای ارتش اسرائیل در خاک لبنان است و به عقبنشینی نیروهایمان از جنوب این کشور ارتباطی ندارد.»
باراک گفت:«جنگ دوم با حزبالله لبنان از هر نظر جنگی شکست خورده و تصمیمی اشتباه بود. در مدیریت این جنگ چه از بعد امنیتی و چه بعد سیاسی سستی شده بود. این غیرمنطقی است که دولتی به سبب کشته یا اسیر شدن تعدادی از نظامیانش به یک سازمان یا کشور حمله کند.»
وقتی روزنامه اجارهای درباره اصلاحطلبان بدلی هشدار میدهد
یک روزنامه اجارهای- زنجیرهای مجدداً بحث «اصلاحطلبان بدلی» را پیش کشید.
اصلاحطلب بدلی چماقی است که افراطیون و پدرخواندههای آنان برای ارعاب افراد نسبتاً مستقلتر در طیف اصلاحطلبان و وادار کردن آنها به اطاعت و تسلیم استفاده میکنند. این طیف پیش از این از نمادین مشابه برای کسانی چون عارف، کروبی و... استفاده کرده است.
روزنامه آرمان در تحلیلی با عنوان «مراقب اصلاحطلبان بدلی باشید» نوشت: پس از استقرار دولت تدبیر و امید فضا برای حضور و نقشآفرینی جریان اصلاحطلب باز شد و آنها تازه نفستر از همیشه ورود خود به رقابتهای انتخاباتی کشور را اعلام کردند اما پربیراه نیست چند سال رکود اجازه حضور پرقدرت و مثبت در تمام عرصهها را نمیدهد و خواه ناخواه استقرار نظم قبلی نیازمند برنامهریزی است. در چنین فضایی اقلیتی که طی چند سال سکوت اصلاحات برای خود جایگاهی به این عنوان تعریف کرده بودند، اکنون به دنبال تصاحب اکثریت کرسیهای انتخاباتی هستند و مشخص نیست بر چه اساس خود را بیشتر از تشکلهای اصیل جریان اصلاحات ذینفع میدانند.
گروههایی که در زمان سکوت اصلاحات برای خودنمایی، اقداماتی در جهت خوشایند رقیب را فرصتی برای خودنمایی در عرصه سیاسی میدانستند، نمیدانستند. این خوشی کوتاهمدت خواهد بود؛ چراکه از یک سو جریانهای غیر اصلاحطلب حامی آنها پس از پایان مأموریت پیشبینی شده برای این دسته افراد توجهی به آنها نکردند و زمینهای را فراهم کردند تا آنها نهتنها در اردوگاه اصلی جایگاهی نداشته باشند بلکه تعابیری از آنها شود که دیگر نتوانند در جهت فعالیت سیاسی موثر به ایفای نقش بپردازند. گروه دیگری هم بودند که نسبت به کلیت اعضای اصلاحات دارای شرایط بهتری بودند، آنها زیر چتر شخصیتهای باتجربه البته در عرصه سیاست خارجی قرار گرفتند البته بعید بود در فضایی که فعالیت اصلاحطلبان اصیل از سوی رقیب محدود شده است. آنها با دریافت مجوز، به فعالیت جداگانه بپردازند و به طبل کاندیداتوری برای هر انتخاباتی با عنوان اصلاحات بکوبند! با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و حضور اصلاحطلبان اصیل، عرصه بر اصلاحطلبان بدلی تنگ شد. لذا درصدد رایزنی با بزرگان اصیل جریان اصلاحطلبی برآمدند تا شاید گذشته آنها فراموش شود و بتوانند به آغوش اصلاحطلبی اصیل بازگردند.