به گزارش مشرق، زمانی که سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان در پانزدهمین سالگرد پیروزی مقاومت خبر از احتمال اعلام بسیج عمومی داد نه تنها دشمنان بلکه دوستان وهوادارنش را هم در غافلگیری و شوک فرو برد.
اما دو هفته بعد از آن وقتی شیخ مهدی کربلائی سخنگوی مرجعیت عراق همان سخنان سید مقاومت را تکرار کرد همسویی خط اسلام مقاوم در مقابل هجمه گسترده غربی ـ صهیونیستی ـ وهابی بیش از هر زمان دیگری برای افکار عمومی مشخص شد.
نماینده آیت الله سیستانی در کربلا با اشاره به توطئه هایی که برای ملت های منطقه تدارک دیده شده است از تمامی کسانی که هنوز به جبهه های جنگ علیه داعش نرفته اند خواست تا به آموزش نظامی پرداخته وخود را برای لحظه ای که به آنها نیاز پیدا می شود آماده سازند.
این فتوای مرجعیت در حالی اعلام می شود که سخنان سید حسن نصر الله در جشن اخیر مقاومت(15 می) بسیاری از دشمنان جریان مقاومت به ویژه طیف عربستانی را به شدت خوشحال کرده بود تا برخی اعلام بسیج عمومی از سوی سید مقاومت را به عنوان پایان توان حزب الله در مقاومت در برابر گروه های تکفیری ـ صهیونیستی تعبیر کنند.
به راستی این اعلام بسیج عمومی به چه دلیلی صورت می پذیرد؟
آیا توطئه ها شدت بیشتری به خود گرفته و ساختار فعلی مقاومت قادر به پوشش دهی تمامی جبهه ها نیست؟
آیا آنگونه که دشمنان ادعا می کنند محور مقاومت دچار فرسایش شدیدی شده است ؟
آیا ما در شرف ورود به مرحله ی تازه ای از رویارویی هستیم که مستلزم نیروهای بیشتری می باشد؟
آیا این اعلامیه، به تغییر استراتژی مقاومت در قبال مسایل منطقه مربوط می شود؟
آیا اعلام بسیج عمومی بیانگر ضعف است یا نشانی از آماده سازی برای پایان دادن به غائله؟
مراحل این رویارویی کدام است وهم اکنون در چه مرحله ای از آن قرار داریم؟
این ها برخی از پرسش هایی است که در رسانه های دوست و دشمن در رابطه با اعلام بسیج عمومی مطرح شده و پاسخ صریح و صحیح به آنها می‌تواند در واکاوی تقابل محور مقاومت با طرح راهبردی که امروز در واژه ی چهار حرفی «داعش» معرفی می شود، راهگشا باشد.
چرا بسیج عمومی؟
سخنرانی سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان در 15 مه گذشته مملو از پیام هایی بود که نه تنها رسانه های تکفیری و دشمن بلکه رسانه های بی طرف و حتی دوست هم صرفا مسئله ی بسیج عمومی آنرا محور اصلی مانور تحلیلی خود قرار داده وهمچنان هم می‌دهند.
با وجود اهمیت این مسئله اما هرگز نباید فراموش کرد که بعد از 25 مه 2000 روز آزادی جنوب لبنان از اشغال صهیونیست‌ها تا به امروز شاهد یک پروسه زمانی از تحولاتی بودیم که روی دیگر دشمن صهیونیستی را برای همگان نمایان ساخت و بازوها و بازیگران این طرح را از تمرکز در یک نقطه خاص (فلسطین اشغالی) به امتداد و گسترده گی جهان اسلام که خواستگاه این طرح است کشانده وباعث خزیدن آن به این مناطق شده است.
به گفته کارشناسان بعد از آنکه رژیم صهیونیستی ناکارآمدی ابزارهای خود را در برابر جنگ ناهمگون مقاومت مشاهده کرد استراتژی جنگ تخریبی را در پیش گرفت این استراتژی سالها قبل‌تر در کتاب Les onagres les agents d'influence soviétiques de Lénine à Gorbatchev پیشنهاد و به آن اشاره شده است.
در صفحه 24 این کتاب که در سال 1998 منتشر شده آمده است: یکی از ابزارهای غیر مستقیم برای تسلط و زمینه سازی غیر مستقیم برای سلطهگری انقلاب، تروریسم و تخریب است.
به اعتقاد نویسنده این کتاب، این راهکار هم برای کشورهای ضعیف و هم برای کشورهای قدرتمند دارای ساختار نظامی قدرتمند، قابل استفاده می باشد به نحوی که می توان گفت جنگ جهانی سوم در قالب این نوع استراتژی شکل خواهد گرفت و عوامل اصلی از طرق مستقیم وغیر مستقیم نظامی مانند جنگ های انقلابی ، جنگ های تروریستی وجنگ های تخریبی که توسط مزدوران وعوامل سری سامان داده می شوند، به انجام می رسند.
این دقیقا همان رویکردی است که چهار سال قبل محور مقاومت سامان یافتن آن را در منطقه به عنوان یک خطر محسوب و تلاش نمود با بسیج نیروهای خود این نقشه را نقش بر آب سازد.
به تعبیری واضحتر از دیدگاه سید حسن نصر الله اگر تا دیروز جبهه جنگ صرفا مرز با فلسطین اشغالی بود امروز هم پیمان اصلی این رژیم یعنی داعش و النصره با شکل و ساختاری جدید و در فضا و مساحتی بسیار وسیع تر از مرزهای فلسطین اشغالی از سوریه تا یمن سرگرم تحقق طرح بزرگی هستند که اسرائیل به خاطر آن در منطقه شکل گرفت.
به اعتقاد کارشناسان از جمله تحلیلگران روزنامه السفیر و الاخبار لبنان، هدف سید حسن نصر الله از پیش کشیدن مسئله بسیج عمومی بیش از آنکه جنبه نظامی و لجستیکی داشته باشد در پی افزایش آگاهی عمومی از خطراتی است که به شدت منطقه عربی و اسلامی را برای آینده تهدید می‌کند، دغدغه ای که مرجعیت در عراق را نیز به خود مشغول داشته است.
به تعبیری واضحتر با وجود آنکه منطقه عربی و اسلامی امروز در خطر بزرگی به نام گسترش تروریسم داعشی قرار دارد اما خطرناکتر آن است که بسیاری از مردم منطقه نسبت به واقعیت‌های اصلی این خطر، علت شکل گیری گروه های اینچنینی واهداف آن بی توجه می باشند واین بسیج می تواند در وهله نخست با وارد کردن شوک رسانه‌ای جامعه را نسبت به آن حساس‌تر نماید.
به اعتقاد کارشناسان پیش کشیده شدن مسئله احتمال اعلام بسیج عمومی از سوی برخی از ارکان محور مقاومت می تواند بیانگر آغاز دور جدیدی از مبارزه باشد به ویژه که از چند ماه پیش استراتژی خود را از «دفاع راهبردی» به «تهاجم فعال» تغییر داده و در این چارچوب شاهد آزادی شهر تکریت در عراق، پیروزی‌های ارتش سوریه و موفقیت حزب الله در کوه های استراتژیک قلمون بودیم.
اما گرچه بسیاری از طرف های منطقه‌ای و بین‌المللی تلاش می‌کنند تا همچنان رد پای خود را در مشکلات منطقه کمرنگ جلوه داده یا حداقل در بعد رسانه ای این حضور محتاطانه عمل کنند اما رهبران تازه کار عربستانی طعمه این دام بزرگ وخطرناک را به شکل کاملی بلعیده و بعد از انتقال این بیماری صعب العلاج به کشورهای مختلف منطقه وکشورهای پیرامونی دروازه های خود را به روی این تروریسم گشودند تا به راحتی اقدام به قتل عام شیعیان عربستانی کند.
در قسمت بعد به پرسش های که در ابتدای این گزارش مطرح شد پاسخ خواهیم داد.
