ناکامی این حزب به رهبری معنوی رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور فعلی این کشور (و رهبری رسمی احمد داوداوغلو) در انتخابات پارلمانی و به تبع آن، ناتوانی در تشکیل دولت مستقل، در ایران نیز بازتاب زیادی داشت که بخش عمده این بازتابها به دلیل مواضع چند سال اخیر دولت ترکیه درباره مسائل منطقهای نظیر بحران سوریه، تحولات مصر و تهاجم نظامی عربستان سعودی به یمن، رویکردی مثبت نسبت به سقوط اردوغان از اریکه قدرت داشتند.
بدیهی است که «سیاست خارجی» تبدیل به چشم اسفندیار آقای اردوغان شد و علاوه بر اینکه از محبوبیت او در افکار عمومی جهان اسلام – که به دلیل مخالفت با سیاستهای ضدانسانی رژیم صهیونیستی کسب کرده بود – را به شدت تخریب کرد، زمینهساز شکست سیاسی او در داخل ترکیه را نیز فراهم کرد اما در این میان، اظهار خوشحالی نسبت به این مساله در میان اصحاب رسانه ایران را باید یک اشتباه استراتژیک و ناشی از عدم شناخت وضعیت سیاسی کشور ترکیه دانست.
اردوغان در سالهای اخیر و به دلیل سیاستهای شبه اخوانالمسلمینی خود در چندین مساله مهم و بحرانی، در تقابل رسمی با جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. اوج این تقابل میان دو همسایه قدیمی را باید بر سر بحران سوریه دانست که آنکارا تبدیل به ترمینالی برای انتقال تروریستهای جهان به این کشور شد.
اظهارات ضدایرانی آقای اردوغان هم آتش خشم ایرانیان را تا جایی شعلهور کرد که برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی صراحتا خواستار عدم اجازه سفر او به تهران شدند. اگرچه این بازدید انجام شد و رئیسجمهور ترکیه به دیدار رهبر انقلاب نیز رفت اما بعد از بازگشت هم حواشی، دست از سر رابطه تهران – آنکارا برنداشت.
با این حال، توجه به این نکته ضروری است که حزب «عدالت و توسعه» یک حزب اسلامگرا است و بالا آمدن آن در دهه اخیر در ترکیهی سکولار، شبیه معجزه بود. با وجود تمامی اشتباهاتی که مقامات ارشد این حزب پس از تکیه زدن به کرسی قدرت در این کشور مرتکب شدند اما تنشهای دو طرفه تنها در حد لفاظیهای رسانهای و نهایتا تضاد منافع ملی در مناطق دیگر بوده است.
باید این مساله را در نظر داشت که سایر احزاب سیاسی در این کشور نه تنها با برخی رویکردهای ضدایرانی حزب عدالت و توسعه موافق هستند، بلکه بسیاری از ویژگیهای مثبت آن را نیز ندارند و میتوانند زمینه را برای تخاصم و درگیری رودررو فراهم کنند. این موضوع از آن جهت بسیار مهم و حیاتی است که ایران و ترکیه دارای مرز زمینی مشترک هستند و هرگونه ناآرامی در این منطقه میتواند زمینهساز تبعات سنگین برای هر دو طرف باشد.
واکنش مثبت و رضایتمندانه سران رژیم صهیونیستی از نتایج انتخابات پارلمانی ترکیه را نیز باید نشانهای دیگر برای این تحلیل دانست که حزب عدالت و توسعه با وجود تمامی ایراداتی که به دلیل رفتار اخوانی به آن وارد است – مانند رفتارهای عجیب «محمد مرسی» در مصر – هنوز هم بهترین گزینه برای تامین منافع ایران در منطقه است؛ گزینهای که جایگزین آن قطعا یک گروه سیاسی بهتر نخواهد بود.