اکنون سعودیها به سمتی پیش میروند که میخواهند این نوع از روابط آنها با تل آویو جنبه قبول مردمی در داخل عربستان را هم به خود بگیرد و عربستان سعودی درصدد علنی کردن روابط خود با رژیم صهیونیستی است، حتی در این باره باید بگوییم روند تشکیل شدن این روابط بین تل آویو و ریاض در مدت اخیر روند پر شتاب تری به خود گرفته و شکل این روابط به صورت بی سابقهای توسعه یافته است.
به گزارش البدیل، همسویی و توسعه روابط بین مقامات سعودی و اسرائیلی تا حدی زیاد است که با نگاهی به دیدارهای برگزار شده بین مقامات و اظهارنظرهای سیاسی و مواضع تحلیگران سعودی و اسرائیلی میتوان دریافت که تل آویو و ریاض بیش از قبل سعی دارند در قبال هر آن چه مقامات اسرائیلی و سعودی آن را چالشهای مشترک سیاسی خوانده اند، همکاریهای خود را توسعه بدهند و در جهت نزدیکی هر چه بیشتر روابط پیش روند.
اتحاد اسرائیل و عربستان برای مقابله با توافق هستهای ایران
یکی از این مواضعی که هم اسرائیلیها و هم سعودیها در قبالش همسو هستند و برای مقابله با آن متحد شده اند، و مواضع مشترکی برای مقابله با آن بیان داشتهاند مساله ایران و برنامه هستهای این کشور است.عربستان و رژیم صهیونیستی در قبال موضع تهران در حمایت از مقاومت هم به مشترکات سیاسی دست یافته اند.
مواضع مشترک صهیونیستها و رژیم سعودی در حمایت از تکفیریها
در خصوص تحولات جاری در سوریه و نیز در حمایت از گروههای تندروی وابسته به شبکه تروریستی القاعده و نیز در تلاش برای از بین بردن مساله فلسطین، سعودیها و صهیونیست ها مواضع مشترک و همسو پیدا کرده اند.
تلآویو و ریاض هم پیمانان واشنگتن را در منطقه تعیین میکنند
اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست عربستان سعودی که تا سال 2002 میلادی مدعی حمایت از فلسطینیها و نیز با مطرح کردن طرح سازش عربی در ظاهر در تلاش برای احقاق حقوق ملت فلسطین بوده امروز همراه با رژیم صهیونیستی از آمریکا و سیاستهای این کشور که عامل اصلی بحران منطقه است، حمایت میکند. اسرائیل و عربستان سعودی بعد از جنگ جهانی دوم یکی از حامیان اصلی آمریکا در منطقه بودند و همین تل آویو و ریاض هستند که هم پیمانان واشنگتن را در منطقه تعیین و تبیین میکنند.
به گزارش پایگاه البدیل، با وجود نزدیکی حاصل شده بین عربستان سعودی و اسرائیل و آمریکا که برای چند دهه ادامه داشته است، این رابطه مانع از انتقاد اسرائیل و عربستان سعودی از نحوه عملکرد دولت آمریکا در قبال موضوع هستهای ایران نشد. این انتقادها در سال 2012 به اندازهای پیش رفت که مقامات سعودی و اسرائیلی تلویحا از آمریکا خواستند تا برضد ایران دست به اقدام نظامی مشترک بزند، از این رو باید گفت این مساله دلیلی دیگر برای تشویق تقویت روابط بین تل آویو و ریاض ولو برای مدت موقت بوجود آورد و نزدیکی بین این دو رژیم را افزایش داد.
روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی ویژگیهای خاص خود را دارد که این روابط را از روابط اسرائیل با دیگر کشورهای عربی دیگر متمایز میکند. به عنوان مثال تلآویو با اردن و قاهره پیمان صلح دارد. پیمان صلحی که هیچ گاه به دو ملت مصر و اردن عرضه نشد. رابطه تلآویو و ریاض با رابطه تلآویو با کشورهایی مثل قطر و مغرب هم متفاوت است، زیرا بیشتر صبغه اقتصادی و تجاری در این روابط چیره بوده است. کشور پادشاهی عربستان سعودی تا اواخر دهه نود قرن گذشته میلادی با برقراری روابط با اسرائیل به صورت آشکار مخالف بود و به عنوان تنها کشور عربی مخالف با نزدیکی و عادی سازی روابط با تلآویو تلقی می شد، اما همین کشور عربی به ظاهر مخالف با برقراری روابط با اسرائیل، به سرعت به سمتی پیش رفت که به روابط خود با تل آویو سرعت بخشید.در آغاز هزاره سوم این روابط وارد فاز گسترده تری شد. البته روابط عربستان با کابینههای رژیم صهیونیستی با توجه به میزان پذیرش راه حل تشکیل دو دولت مستقل اسرائیلی و فلسطینی توسط این کابینهها، دارای نوسان بود.
این نوسان در روابط اسرائیل با عربستان 7 سال گذشته روند نوسانی خود را از دست داد، و تلآویو و ریاض به دلیل آن چه آن را توسعه توان ایران نامیدند، در جهت توسعه هر چه بیشتر روابط خود گام برداشتند. این دو رژیم تحمل این را نداشتند که ایران به حمایت از مقاومت لبنان ادامه دهد، از این رو در سال 2008 میلادی ما با سیلی از اظهارنظرهای مقامات سعودی روبه رو بودیم که از سیاستهای رژیم صهیونیستی حمایت میکردند. در راس این مقامات سعودی می توان به شاهزاده «ترکیالفیصل» اشاره کرد، وی به مثابه حامی اصلی نزدیکی بین اسرائیل و عربستان سعودی تلقی میشد. وی در سخنان خود خواستار الحاق اسرائیل از نظر جغرافیایی با دیگر کشورهای عربی منطقه شد، البته وی سخنان و مواضع دیگری هم داشته که مضمون این سخنان نشان میداد دوران دشمنی ظاهری اسرائیل با عربستان سعودی دیگر به سر آمده است.
این مواضع همسو بین مقامات اسرائیلی و سعودی به همین شکل، منحنی صعودی به خود گرفت تا این که دو سال بعد یعنی در سال 2010 میلادی در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ در آلمان، ترکی الفیصل با دانی ایالون دیدار کرد. این مرحله را میتوان در مسائل امنیتی و مبارزه با تروریسم مرحله نزدیکی بین تل آویو و ریاض دانست به گونه ای که همین دو مساله بهانهای برای توسعه روابط دو رژیم شده بود. اگر چه تا آن موقع نیز هنوز این روابط جنبه علنی به خود نگرفته بود، اما به سرعت نحوه بیان بین تل آویو و ریاض در سال 2011 میلادی تغییر کرد. در اینجا بود که به بهانه مقابله با آنچه آن را خطر ایرانی نامیده بودند علنا اجماع بین آنها حاصل شد و روابط دو رژیم شکل علنیتری به خود گرفت. از این رو مقامات سعودی برای توجیه این مساله سعی کردند وانمود کنند که خطر ایرانی بیشتر از خطر اسرائیلی است.
سعودیها سعی کردند سرکردگی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را برای حصول نزدیکی و برقراری روابط با تل آویو به دست بگیرند، چرا که تا پیش از این قطر این نقش را برای کشورهای عرب منطقه ایفا میکرد اما رفته رفته به دلیل اختلافات کشورهای عربی و عربستان و بالاخص اختلافات بین عربستان و قطر، این نقش به ریاض واگذار شد، به عبارتی دیگر عربستان سعودی از این طریق تلاش میکرد تا با به دست گرفتن این مهم میزان روابط کشورهای عرب حوزه خلیج فارس با اسرائیل و عمق این روابط را خود تعیین و تبیین کند، این مساله در سخنرانیهای سیاسی و رسانهای مقامات اسرائیلی به صورت واضح تر از قبل قابل مشاهده است که بیانگر نزدیکی موجود بین کشورهای عربی به سرکردگی عربستان سعودی با تل آویو است. اکنون مقامات اسرائیلی خواستار استفاده از عرصههای راهبردی موجود در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی برای تامین منافع تل آویو شده اند.
سال 2013 میلادی هنوز به پایان نرسیده بود که در خصوص روابط بین تل آویو و ریاض و نزدیکی حاصل بین این دو به صورت علنی، میلیاردر سعودی معروف شاهزاده ولید بن طلال طی اظهارنظری در شبکه بولمبرگ آمریکایی نظر خود را درباره نقاط مشترک موجود بین کشورش و تل آویو را بر شمرد. آن چه در این بین قابل ملاحظه و توجه بود این است که طی سال گذشته روابط بین تل آویو و ریاض شاهد توسعه روز افزون و بی سابقه ای بوده است، از دیدارهای آزاد بین مقامات تل آویو و ریاض گرفته تا دیدار و مناظره بین «عاموس یادلین» و «ترکی الفیصل». در این دیدارها درباره خطر ایران برای اسرائیل و عربستان سعودی سخن به میان آمد و همچنین ترکی الفیصل بعد از مدتی در همین اواخر در کنفرانسی در تل آویو حاضر شد و در سخنرانی خود از لزوم پایان دادن به دشمنی موجود بین اسرائیل و کشورهای عربی سخن گفت و خواستار توجه و اقدام مشترک برای مقابله با خطر تروریسم و بنابه گفته وی خطر ایرانی شد. این امر نشان میدهد ریاض تا چه اندازه ای عجله و شتاب دارد تا روابط خود را با اسرائیل بهبود بخشد و این امر را علنی تر سازد تا در داخل و خارج با موافقت و مقبولیت روبه رو گردد، هم اکنون عربستان سعودی با بهره گیری از مراکز و نهادهای نظر سنجی با انجام سفارشها و نگارش مقالات مختلف و انجام به ظاهر مطالعات گوناگون و انجام نظرسنجی ها سعی دارد زمینه را برای این عادی سازی و رسمی کردنش فراهم سازد.
ائتلاف دیرین تلآویو- ریاض با آغاز جنگ بر ضد یمن آشکار شد
یکی از این نظرسنجیها به گونه ای نتایج را اعلام کرد که نشان میداد تهران برای تل آویو و ریاض دشمن شماره یک و مشترک است، از این رو عربستان سعودی و اسرائیل بهانه و دستآویزی برای توجیه تلاش خود برای نزدیکی بیشتر پیدا کردند، اکنون این دو رژیم، عامل جدیدی را هم پیدا کرده اند تا به کمک آن توافق خود را بیشتر کنند و آن وارد آوردن فشار نظامی بر مقاومت در غزه است، تا غزه را ناگزیر به قطع ارتباط با مقاومت سازند، به همین دلیل هم بود که دیوید هرست مقاله نویس و تحلیلگر بنام انگلیسی را بر آن داشت تا در توجیه علت شکل گیری حملات جدید از اسرائیل علیه نوار غزه را چراغ سبز عربستان سعودی به تل آویو تعبیر و تفسیر کند.
در این دوره ما تنها شاهد تاکید بر ضرورت علنی شدن روابط بین تل آویو و ریاض نیستیم بلکه ما شاهد عمق یافتن تاریخی این روابط هم هستیم. روابطی که عمق ابتدایی آنها بر اساس اسناد اطلاعاتی رده بندی شده که مدت محرمانه بودنشان از بین رفته است به دهه شصت میلادی باز میگردد، چرا که سعودیها و اسرائیلیها در آن زمان برضد مصر در دوران جمال عبدالناصر متحد شدند و انقلاب یمنیها را با حمایت مالی و نظامی خود از مسیر اصلیاش منحرف کردند. جنگندهها و هواپیماهای اسرائیلی سلاح و مزدورانی را به یمن اعزام کردند و انقلاب یمن را ناکام ساختند. از این رو اکنون تحلیلگران به این نتیجه رسیدهاند که آن ائتلاف دیرین اسرائیلی سعودی اکنون بار دیگر شکل گرفته است و از طریق آغاز جنگ بر ضد یمن نمود یافته است. اکنون اسرائیلی ها نه تنها حملات سعودیها برضد یمن را مورد حمایت قرار داده اند بلکه اقدام آنها را در قتل عام مردم یمن کار پسندیدهای به شمار میآورند، حتی اکنون ما می توانیم همکاری نظامی مشترک بین اسرائیل و عربستان سعودی را در جنگ یمن ببینیم چرا که گفته میشود عربستان سعودی در این جنگ از سلاح ساخت اسرائیل استفاده می کند.
در خصوص خطر قابل پیش بینی از این روند بهبود روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و توسعه آن میتوان به دیدارهای رسمی دو رژیم اشاره کرد که بین مقامات تل آویو و ریاض صورت میگیرد. یکی از این دیدارها همین چند روز قبل بین مقامات امنیتی تل آویو و ریاض در واشنگتن پایتخت آمریکا برگزار شد و این دیدار در شورای آمریکایی روابط خارجی صورت گرفت. شبکه بولمبرگ آمریکایی در این باره اعلام کرد که در این دیدار «انور ماجد عشقی» سرلشگر سرویس اطلاعات عربستان سعودی با «دوری گولد» مسئول سابق موساد و مشاور امنیتی تیم بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دیدار کرد. این دیدار در واقع پنجمین دیدار محرمانه انجام گرفته بین مقامات سعودی و اسرائیلی به شمار میآید و پیش از این دیدارهایی نیز در پایتختهای ایتالیا و چک و هند بین آنها برگزار شده بود. هدف از این دیدارها مبادله اطلاعات امنیتی در باره ایران و پرونده هستهای این کشور بخصوص همزمان با نزدیک شدن موعد نهایی توافق بین 1+5 و تهران است. یکی از شرکت کنندگان در این کنفرانس «شمعون شابیرا» سرهنگ اسرائیلی متخصص در امور حزب الله لبنان است.
از هر آنچه تاکنون گفته شده است و بخصوص با شتاب گرفتن تلاشها برای نزدیکی در روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی، بعید نیست این روابط از مرحله هماهنگی امنیتی فراتر رود و دیدارهای سری و علنی و رسمی و غیررسمی به عادی سازی روابط علنی بینجامد، حتی این روابط میتواند بدون قبول شرط عربستان سعودی از سوی تل آویو برای قبول طرح سازش عربی پیشنهادی ریاض صورت گیرد، مساله ای که دیگر به نظر نمیرسد یک مانع برای بهبود روابط بین تل آویو و ریاض به شمار رود بخصوص که شرایط داخلی در اسرائیل و عربستان سعودی با توجه به اوضاع منطقهای به گونهای پیش میرود که اسرائیل و عربستان سرعت بیشتری به همکاریهای دوجانبه خود بدهند.