علی الفتپور نویسنده این کتاب است. کتاب قبلی او «چهل تدبیر» نام داشت که از نظر شکل و محتوا شبیه این کتاب بود و توانسته بود مقبول مخاطبین گردد.
بازگشت از نیمه راه اگرچه یک کتاب تاریخی مینماید و به تاریخنگاری حول و حوش چند شخصیت سیاسی و فرهنگی پرداخته است اما خیلی از اهالی این حوزه این تعاریف را برای این کتاب قبول ندارند. بازگشت از نیمه راه بیشتر یک تاریخنگاری عامه پسند است! محتوا و قالب گرافیکی آن نیز این برداشت را تقویت میکند.
صفحه بندی کتاب بیشتر به مجله شباهت دارد تا کتاب و محتوای آن هم از حد گردآوری بریده نشریات فراتر نمیرود. و این دومی البته چیزی نیست که نویسنده از گفتن آن ابا داشته یا سعی کرده باشد کتاب خود را بیشتر از آن نشان دهد. الفتپور خود متذکر شده است که در کتابش به اسناد محرمانه یا مطالبی که در دسترس عموم نبوده استناد نکرده است. او در مقدمه کتاب تاکید کرده که در نقل قولها به منابع متقن مراجعه داشته و از آوردن مطالب مشکوک که در حقانیت آنها شک و شبهه وجود دارد پرهیز داشته است.
متوسط صفحاتی که به زندگی عبرت آموز این افراد پرداخته شده است هم برای هر کدام از آنها کمتر از ده صفحه است که طبیعتا در این مقدار صفحه به بسیاری از نکات پیرامون زندگی این افراد نمیشود پرداخت.
آنچه گفته شد نشان میدهد که بازگشت از نیمهراه را نمیتوان یک کتاب پژوهشی برای شناخت همه ابعاد زندگی این افراد بشمار آورد. این کتاب بیشتر یک پرونده تاریخی فربه درباره چند شخصیت است که میتوانست بصورت سریالی در چند شماره یا بصورت ضمیمه در یک مجله منتشر شود.
اما همه اینها که گفته شد آیا چیزی از ارزشهای کتاب کم میکند؟ یا آنچه گفته شد دلیلی بر زیر سوال بردن کتاب است؟ خیر.
همانطور که گفته شد شاید دقت در عبارت «تاریخنگاری عامهپسند» بتواند این جایگاه را مشخص کند.
خواندن چنین کتابی حتما برای قشر وسیعتر و دایره گستردهتری از اهالی کتاب و کتابخوانی مطبوع و مفید خواهد بود. خیلی از افراد حتماً حال و حوصله خواندن کتابهایی چند جلدی و چند صد صفحهای پیرامون زندگی یک شخصیت را ندارند اما مطالعه این کتاب که اطلاعاتی درست -هرچند نه خیلی جامع- و عبرت آموز در اختیار آنها قرار میدهد با توجه به جذاب بودن برشهای تاریخی انتخاب شده و صفحهبندی دلنشین و جذاب آن ممکن و سهل خواهد بود.
از این رو باید قدر این کتاب و ژانر «تاریخنگاری عامهپسند» را دانست و آن را دریچه ورود خیلی از کتابخوانها به حوزه تاریخ انقلاب به شمار آورد؛ همانطور که ادبیات عامهپسند دروازه ورود خیلیها به مطالعه ادبیات جدیتر بوده است.