واقعیت این است که نه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از خدمت نرفتن پولادی درمانده است و نه مرزهای این خاک و بوم بی او به ناامنی دچار شده است، ماهیت پیگیری این موضوع تنها و تنها یک دلیل دارد و آن هم برابری افراد در برابر قانون است، این که خون هیچ کسی از دیگری رنگینتر نیست.
همان گونه که فرزند کارگری شریف در کشور موظف به گذراندن دوره مقدس سربازی است فرزند فلان آقازاده نیز باید دینش را به کشور ادا کند. در این مورد هم استثنایی وجود ندارد و پولادی باید بداند که نمیتواند به واسطه امتیاز حضور در تیم ملی فوتبال ایران از این جایگاه سوء استفاده کند.
بی تدبیری رییس فدراسیون فوتبال
پیش از جام ملتهای آسیا 2015 استرالیا بود که بیش از هر زمان دیگری بحث فوتبالیستهای سرباز متخلف مورد پیگیری قرار گرفته بود. پولادی همان زمان بود که به قطر رفته بود تا کارش را با تیم الشحانیه قطر ادامه دهد، رییس فدراسیون فوتبال نیز به دنبال موجه کردن حضور پولادی در تیم ملی از این سازمان به آن سازمان رفت تا مسئولان نظامی کشور را راضی کند که این دفاع چپ تیم ملی را در استرالیا همراهی کرده تا تیم ملی در این ناحیه با مشکلی مواجه نشود.
همان زمان با فشارها و انتقادهای درست مردم و رسانهها کفاشیان مجبور به وعدهای شد تا فضا را آرام کند. اینکه پولادی پس از پایان قراردادش در فصل اخیر به ایران باز خواهد گشت تا به سربازی برود و مسئله خدمتش را حل کند.
اما اکنون لیگ قطر به اتمام رسیده است و در حالی که سایر بازیکنان ایرانی حاضر در این لیگ از حدود یک ماه پیش برای حضور در اردوهای آمادهسازی تیم ملی به تهران آمدند پولادی همچنان بیسروصدا در حال لذت بردن از تعطیلاتش در قطر است تا رییس فدراسیون فوتبال همچنان هیچ پاسخ قانع کنندهای برای افکار عمومی و مردم نداشته باشد.
البته کفاشیان جملهای خندهدار را پس از اتمام مجمع فوقالعاده فدراسیون فوتبال در این مورد به زبان آورد، او گفت "با باشگاههای قطری هماهنگ هستیم و قرار است آنها هماهنگیهایی را انجام دهند تا پولادی را برای بازگشت به ایران ترغیب کنند!؟".
باشد روزی برسد که همه مردم در جایگاههای مختلف، چه فرزندان مقامات عالیرتبه کشور و چه عضوی ناچیز از فوتبال ایران، در مقابل قانون سر فرود آوریم.