براساس این ماده قانونی، هر شرط متعارف و مشروعی را می توان در ضمن عقد شرط کرد، مثال هایی از شروطی که ممکن است در ضمن عقد نکاح هم بیاید، در قانون ذکر شده است و براساس همین مفاد قانونی، سازمان ثبت اسناد در سندهای ازدواج، شروط سیزده گانه ای را به صورت پیش فرض قرار داده تا طرفین با پذیرش هریک از شروط بتوانند، شرایط آن را برقرار کنند.
شروط ضمن عقد نکاح، در واقع سه دسته شروط هستند: شرط تنصیف دارایی، شروط مربوط به وکالت در طلاق و سایر شروط در حدود قانون.
تنصیف دارایی
در اولین بند از شروط ضمن عقد نکاح که در سندهای ازدواج به صورت چاپی قید شده، آمده است: «اگر شوهر درخواست طلاق کند و دادگاه تشخیص دهد تقاضای طلاق از تخلف زن از وظایف (زناشویی) یا سوءاخلاق و رفتار وی نبوده مرد موظف است نصف دارایی خود را که در ایام زندگی مشترک (زناشویی) به دست آورده یا معادل آن را طبق نظر دادگاه بلاعوض به زن منتقل کند.»
این شرط که با عنوان «تنصیف دارایی» از آن یاد می شود به این معنا است که اگر مرد چنین شرطی را قبول کند، در هنگام طلاق باید نیمی از اموال و دارایی هایی را که پس از ازدواج و زندگی مشترک به دست آورده است به زن بدهد.
شروط مربوط به وکالت در طلاق
گرچه مطابق با قانون مدنی اختیار و حق طلاق با مرد است اما در دومین بخش از شروط چاپی در سندهای ازدواج مواردی قید شده که در صورت تحقق هریک از آنها، زن به وکالت از شوهر می تواند با مراجعه به دادگاه دادخواست صدور گواهی عدم سازش بدهد و بدون نیاز به اذن شوهر، با حکم دادگاه، از وی جدا شود. 12بند که در این خصوص در سندهای ازدواج آمده است شامل: «1ـ خودداری شوهر از پرداخت نفقه و دیگر حقوق واجب زن به مدت شش ماه. 2ـ سوءرفتار یا سوء معاشرت مرد به حدی که ادامه زندگی را برای زن غیرقابل تحمل کند (یعنی بدرفتاری مرد با همسر و فرزندان خود) 3ـ ابتلای مرد به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زندگی مشترک (زناشویی) برای زن مخاطره آمیز باشد (برای مثال ابتلا به بیماری های واگیر مثل ایدز یا جذام) 4ـ دیوانه بودن مرد در زمانی که از نظر شرعی امکان فسخ نباشد. 5 ـ توجه نکردن به دستور دادگاه در مورد منع اشتغال مرد به شغلی که طبق نظر دادگاه مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت زن باشد.6 ـ محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر و یا به جزای نقدی که به خاطر ناتوانی پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود. 7ـ ابتلای مرد به هر گونه مواد مضر و اعتیادآور که به تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی ضرر بزند، مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه خانه و همچنین سلامتی جسمی و روحی زن و فرزند را تهدید کند. 8 ـ مرد بدون دلیل موجه زندگی خانوادگی خود را رها کند و یا این که مرد شش ماه متوالی بدون عذرموجه از نظر دادگاه غیبت کند. 9ـ محکومیت قطعی مرد به خاطر ارتکاب جرم و اجرای هرگونه مجازات اعم از حد و تعزیر که جرم آن مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون زن باشد. (تشخیص این که مجازات مرد مغایر با حیثیت خانوادگی زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است) 10ـ با گذشت پنج سال از ازدواج، زن از همسر خود به خاطر عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر صاحب فرزندی نشود. 11ـ غیبت طولانی مرد یعنی این که مرد مفقودالاثر شود و مدت شش ماه پس از مراجعه زن به دادگاه پیدا نشود. 12ـ مرد همسر دیگری بدون رضایت زن اختیار کند و یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود عدالت را اجرا نکند.» است.
در صورت تحقق هریک از این 12 بند، زن می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده صدور گواهی عدم سازش را به واسطه هریک از این شروط درخواست کند و دادگاه هم پس از احراز تحقق هرکدام از بندها، می تواند گواهی عدم سازش را صادر و زن نیز به استناد همان گواهی، خود را مطلقه کند. البته شوهر این حق را دارد که تمام یا بخشی از این شروط را در موقع عقد قبول نکند و از امضای آن خودداری کند تا بعدا اثرات حقوقی این امضا بر وی بار نشود.
سایر شروط در حدود قانون
علاوه بر موارد چاپ شده در سندهای ازدواج، زن یا شوهر می توانند شروط دیگری را در ضمن عقد نکاح قید کنند. برای مثال زن می تواند شروطی مانند حق ادامه تحصیل، حق انتخاب محل سکونت (حق مسکن)، حق اشتغال، وکالت در طلاق به طور کلی یا اجازه مسافرت به خارج از کشور را در ضمن عقد نکاح به عنوان شرط از شوهر خود درخواست کند.
گرچه در عرف، قید شرط از سوی شوهر عادی نیست اما شوهر هم می تواند شروطی مانند منع اشتغال زن، منع تحصیل یا دیگر شروطی را که با همسر خود به توافق رسیده است به عنوان شرط ضمن عقد، در سند ازدواج ذکر کند.
منبع: جام جم