به گزارش مشرق، به نظر میرسد این روزها انتقاد از سینمای جشنوارهای و افسرده به یک گفتمان غالب تبدیل شده است. چنانکه در آخرین نمونه، «اکبر عبدی» در برنامهی «خندوانه» با لحن شوخ و طنز همیشگی خود، به تندی از فیلمهای جشنوارهای یا به قول خودش، فیلمهای «جشنپارهای» انتقاد کرد و جواییز بینالمللی این فیلمها را ناشی از ارائهی تصویر سیاه این آثار از ایران دانست.
همین چند روز پیش بود که یکی از رسانههای ارگان شبهروشنفکری در گفتگو با «رخشان بنیاعتماد» پیرامون فیلم «قصهها» در خلال سوالی به نارضایتی ایرانیان خارج از کشور از تصویر سیاه این فیلم از «ایران» اشاره کرد و گفت: «خانم بنیاعتماد، دوستی در همان جشنواره فیلم شما را دیده بود و میگفت ما وقتی چنین فیلمی را در خارج از کشور میبینیم احساس سرافکندگی میکنیم و به عنوان یک ایرانی نمیتوانیم سرمان را بلند کنیم و بگوییم ما در این فضا زندگی میکنیم. او البته فیلم شما را در فضای ایران میپسندید، اما معتقد بود این فیلم در آنجا معنای دیگری منتقل میکند.»
فارغ از اینکه «بنیاعتماد» چه پاسخی به این سوال داده است، این اعتراف از سوی رسانهی همیشه حامی شبهروشنفکران در سینما، خود نشان از آن دارد که حتی حامیان سینمای جشنوارهای هم به نارضایتی هموطنان خود از تاثیرات این سینما در خارج از کشور بر اذهان مخاطبان این آثار اذعان دارند.
اما حالا در نمونهی تازهتری که نشان میدهد انتقاد از سینمای جشنوارهای حتی در میان خود سینماگران هم به یک گفتمان غالب تبدیل شده است، «اکبر عبدی» در برنامهی «خندوانه» پیرامون این فیلمهالی افسردهی سیاه که با ترسیم ایران سراسر فقر و بدویت، در جشنوارههای جهانی میدرخشند، نکات جالبی را به زبان طنز منحصر به فردش بیان کرده است که در ویدئوی زیر قابل مشاهده است:
نکتهی جالب این ویدئو، استفادهی «اکبر عبدی» از لفظ ابتکاری «فیلمهای جشنپارهای» است؛ چنانکه او در توضیح این عبارت میگوید: «فیلمهایی که اگر خودتان را پاره کنید هم نمیتوانید آنها را بفهمید!»
جالب اینکه چندی پیش هم در برنامهی پرمخاطب «کلاه قرمزی»، کاراکتر «پسرخاله» از سیاه بودن و تلخ بودن بیش از حد فیلمها در مواجهه با «حامد بهداد» به صراحت انتقاد کرده بود. کمی قبل نیز، در همین برنامهی «خندوانه»، «رضا کیانیان» از تلخ بودن فیلمها و قهر بودن سینمای ایران با «شادی» شکوه کرده و با برشمردن مولفههای سینمای افسرده، خواستا توجه سینماگران ایران به مولفههایی چون «قهرمان» و «رویا پردازی» شده بود.
بدین ترتیب، با این توصیفات و با همگانی شدن این انتقادات، به نظر میرسد تاریخ انقضای افسانهسازی پیرامون سینمای جشنوارهای و دروغهایی چون افتخارآفرینی این فیلمهای برای مردم ایران، رو به پایان است.
همین چند روز پیش بود که یکی از رسانههای ارگان شبهروشنفکری در گفتگو با «رخشان بنیاعتماد» پیرامون فیلم «قصهها» در خلال سوالی به نارضایتی ایرانیان خارج از کشور از تصویر سیاه این فیلم از «ایران» اشاره کرد و گفت: «خانم بنیاعتماد، دوستی در همان جشنواره فیلم شما را دیده بود و میگفت ما وقتی چنین فیلمی را در خارج از کشور میبینیم احساس سرافکندگی میکنیم و به عنوان یک ایرانی نمیتوانیم سرمان را بلند کنیم و بگوییم ما در این فضا زندگی میکنیم. او البته فیلم شما را در فضای ایران میپسندید، اما معتقد بود این فیلم در آنجا معنای دیگری منتقل میکند.»
فارغ از اینکه «بنیاعتماد» چه پاسخی به این سوال داده است، این اعتراف از سوی رسانهی همیشه حامی شبهروشنفکران در سینما، خود نشان از آن دارد که حتی حامیان سینمای جشنوارهای هم به نارضایتی هموطنان خود از تاثیرات این سینما در خارج از کشور بر اذهان مخاطبان این آثار اذعان دارند.
اما حالا در نمونهی تازهتری که نشان میدهد انتقاد از سینمای جشنوارهای حتی در میان خود سینماگران هم به یک گفتمان غالب تبدیل شده است، «اکبر عبدی» در برنامهی «خندوانه» پیرامون این فیلمهالی افسردهی سیاه که با ترسیم ایران سراسر فقر و بدویت، در جشنوارههای جهانی میدرخشند، نکات جالبی را به زبان طنز منحصر به فردش بیان کرده است که در ویدئوی زیر قابل مشاهده است:
نکتهی جالب این ویدئو، استفادهی «اکبر عبدی» از لفظ ابتکاری «فیلمهای جشنپارهای» است؛ چنانکه او در توضیح این عبارت میگوید: «فیلمهایی که اگر خودتان را پاره کنید هم نمیتوانید آنها را بفهمید!»
انتقاد اکبر عبدی از فیلم های جشن پاره ای
جالب اینکه چندی پیش هم در برنامهی پرمخاطب «کلاه قرمزی»، کاراکتر «پسرخاله» از سیاه بودن و تلخ بودن بیش از حد فیلمها در مواجهه با «حامد بهداد» به صراحت انتقاد کرده بود. کمی قبل نیز، در همین برنامهی «خندوانه»، «رضا کیانیان» از تلخ بودن فیلمها و قهر بودن سینمای ایران با «شادی» شکوه کرده و با برشمردن مولفههای سینمای افسرده، خواستا توجه سینماگران ایران به مولفههایی چون «قهرمان» و «رویا پردازی» شده بود.
بدین ترتیب، با این توصیفات و با همگانی شدن این انتقادات، به نظر میرسد تاریخ انقضای افسانهسازی پیرامون سینمای جشنوارهای و دروغهایی چون افتخارآفرینی این فیلمهای برای مردم ایران، رو به پایان است.