یک پرستو کرد جانش را نثار آبها
آمد امروز آن پرستو از تبار آبها
یک پرستو همچنان صدها پرستوی دگر
ساخت از اروند گویی لاله زار آبها
آب اروند است گویی لاله گون از خونشان
خون آنها برد بالاتر عیار آبها
ای پرستوهای عاشق تیز پروازان عشق
فاش می گویم شمایید اعتبار آبها
آب در محراب ها نقش و نگارست و شما
مثل محرابید در نقش و نگار آبها
آب خود آیینه دار روشنی است و شما
عاشقانه گشته اید آینه دار آبها
دل برید از زمین و بهر پروازی قشنگ
بال خود را هم تکانید از قبار آبها
کوچ کردید و شنیدم مادران بی قرار
حمدها خواندند بر سنگ مزار آبها
دست من را هم بگیر و شوق پروازم بده
ای پرستویی که هستی هم قطار آبها