ارزشهایی که در حماسه ی دفاع مقدس تبلور یافت و از عوامل مهم پیروزی بر دشمن بود، ریشه در فرهنگ ناب اسلامی و باورهای دینی رزمندگان داشت. آنان بر اساس آموزه های قرآنی، ارتباط خود را با خداوند متعال، نزدیک و استوار کرده بودند. این ارتباط که با یاد خدا، راز و نیاز و نیایش و نیز توکل و اخلاصورزی پدید می آمد، آرامش روحی مؤثری را برایشان به همراه داشت و موجب برخورداری آنان از امداد و نصرت الهی می شد. همین ارتباط عمیق، سرانجام، آنان را مشتاق دیدار دوست و نظاره کردن بر وجه الله کرد؛ تا آنجا که آنان با بیاعتنایی به دنیا بهسوی دوست پرواز کردند. در این بخش به گزیده های مناجاتی وصایای شهدای خراسان اشاره می کنیم.
شهید حجتالاسلاموالمسلمین حسن محقر
«خدایا، تو خود شاهدی که هدف ما از دست یازیدن به جهاد مقدس و دفاع حیاتبخشمان، نه سلطه یافتن بر دیگران و نه کسب متاع ناچیز دنیاست؛ بلکه هدف اساسی ما در این نبرد مقدس، هموار ساختن طریق دین و شریعت مقدس تو، ظاهر ساختن اصلاحات در بلاد اسلامی، خارج ساختن مستضعفین و محرومین از یوغ استثمار و قیود رقیت گردنکشان و جباران و اقامه حدود تعطیلشده توست.»
سردار شهید سید محمود سبیلیان
«بارالها! به بزرگیت، به عظمتت و به عزتت تو را قسم، این مستأصلِ درمانده را دریاب. تو خود شاهدی که چگونه بازیچهٔ شیطانم، اسیر هوا و هوسم. میدانی که خندههایم از درد است؛ درد ذلّت، درد شهادت بر بیچارگی خود!»
سردار شهید غلامرضا مزدستان
«خدایا، تو را شکر میکنم که توفیق شرکت در این جهاد مقدس را به من ـ این بنده ذلیل و گنهکار ـ عطا فرمودی. و از لطف بیپایانت، مرگ در راهت را بر من ارزانی داشتی. خدایا، آمرزش را میخواهم. و با عشق به تو و با تمام وجود تا آخرین قطره خون، از اسلام و انقلاب اسلامی دفاع میکنم. باشد که انشاءالله توانسته باشم خدمتی هرچند ناچیز برای رضای تو انجام دهم.»
شهید علی خدادادی
«بار خدایا! همانطور که وعده دادهای اسلام را پیروز کن و پرچم لاالهالاالله الا الله را بر تمام زمین بیفراز.»
شهید برات الله یوسفیان
«خدایا! میترسم که شایستگی شهادت را نداشته باشم و خون در رگهای من بخشکد که خود از خود بیزار میشوم.
پروردگارا! توفیق شهادت در راهت، دوری از معصیت، نیت راست و پاک به همه ما عنایت فرما.
خدایا! روح مرا از این جسم سنگین رهایی ده تابا پروازی بلند در آسمان رحمتت اوج بگیرم و به ملکوت تو بپیوندم. »
شهید حبیب آقازاده بجستانی
«معبودا! تو خود در ما روح دمیدی و ما را کمالجو آفریدی و افزونطلب؛ پس مرا یاری کن که افزونطلبی و کمال خواهیم را در جهت تو انتخاب کنم.»
سردار شهید مرتضی صنعتی اسفیوخی
«خداوندا، من هم به عشق حسین (ع) از خانه، زن و فرزند خود خداحافظی نمودم و به ندای هل من ناصر حسین زمان لبیک گفته و در محرومترین نقطه کشور اسلامی به جنگ با مزدوران پرداختم تا اسلام زنده بماند و از تو میخواهم همسرم را در میدان کارزار مدد برسانی.»
سردار شهید محمدعلی عباسی مایوان
«خدایا، من سوگند یاد میکنم که همیشه و تاآخریننفس در راه مقدس تو و برای یاری دین تو مستحکم و جانبرکف در راهت فداکاری کنم. الهی، یاریام بده که بتوانم این جان ناقابلم را به تو و اسلام هدیه بکنم. خدایا، تو شاهد باش که من کورکورانه قدم برنداشتم و از روزی که تو را به یگانگی شناختم، از قلبم جرقهای از ادیان پدیدار شد و از همهچیز گذشتم و به تو پیوستم.»
شهید گل محمد نعمتی
«خداوندا! هیچ شیرینی، شیرینتر از شهادت نیست و هیچ ذلتی بدتر از زندگی در زیر یوغ ابر جنایتکاران نیست.»
سردار شهید محمدرضا شمسآبادی
خدایا! شکر میکنم تو را بیحد که من در عصری قرارگرفتهام که اسلام ـ این دین همیشه زنده و حیاتبخش ـ دوباره جان گرفت و امروز احکام اسلام و قرآن پیاده میشود. زندگی رنگ معنویت پیداکرده، لذات و خوشیهای ظاهری دنیا جایش را به لذات و خوشیهای معنوی داده و خط بطلان بر ارزشهای دروغین نقش بسته در ذهنمان از نظام قبل کشیده.»
سردار شهید مهدی فضل خدا
«خدایا، نمیدانم چرا وقتی به جبهه میروم، غم حزبالله مرا از خود بیخود میکند و باز وقتیکه از جبهه به خانهام برمیگردم، نمیدانم چرا دوری همرزمان مرا بیچاره میکند؟ نمیدانم چرا قلبم آرام نمیگیرد؟ راستی مرا چه میشود؟ آیا میشود روزی این بنده حقیر، از این نبرد و غم راحت شوم؟ راستی، این چند سال چقدر بر من سخت گذشت. گویی صدسال از عمر من گذشته است درحالیکه هنوز بیستوهشت سال بیشتر نمیگذرد.»
سردار شهید عباس باقری تشکری
«بار پروردگارا، تو را شکر که شربت شهادت، این یگانه راه رسیدن انسان به خودت را به این بنده حقیر مسکین و گنهکار ارزانی داشتی و من تنها راه سعادت خویش را شهادت در راهت یافتم.»
شهید عباس مؤثّر مقدّم
«بارالها! هرچه از خط و خطوط اصلی انسانیّت دورماندهام، ولی هنوز هم در ته دلم، در آن دور دورها، سوسوئی را میبینم که مرا بهسوی خود میخزاند و شاید مهمترین دلیل نوشتن این چند خط از خطوط افکارم، همین نور ضعیف باشد.»
شهید سید حسن موسوی
«خدایا! به لطف خود نیتم را کامل و خالص ساز و به قدرت و لطف خود آنچه را که از من به تباهی رفته، اصلاح فرما.»
شهید محمدحسین عسگر زاده
«خدایا! شهادتم را باعث ایجاد یک تحرک و تحول در محل زندگیام قرار بده. تا حال که زنده بودم فرد مفیدی نبودم، شاید مرگ من هرچند ناچیز مؤثر باشد.»
شهیدعلیرضا بختیاری
«بارالها !کولهبار ما گرچه از توشهٔ راه خالی است، امّا انباشته از توکل است؛ اگرچه از پنجههای وحوش برچهرهام خون نشسته است، اگرچه دستم از آنچه کرده است میلرزد ولی دلم امیدوار رحمت توست و خاطرم جمع لطف توست.»
شهید رستم علی نوری
«خدایا، نیرویی به ما ده که از ادامه جنگ خسته نشویم و جهاد در راه خدا را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم. و در این راه همه کمبودها و نارساییها را با جانودل بپذیریم و اظهار ناراحتی نکنیم تا باعث خوشحال شدن دشمنان اسلام گردد که این خود خیانتی به خون شهیدان است.»
شهید موسیالرضا بتویی
«خدایا! مرا ببخش از اینکه از دیگران بد گفتم و خود را نیک جلوه دادم. از اینکه گمان بیهودهٔنفاقافکن به دیگران بستم و حلال و حرام را دگرگون جلوه دادم و چشمانم را از نگاههای فساد انگیز نپوشاندم.»
شهید غلامرضا خدادادی
«ای خدا! اگر مرا لایق میدانی لحظهٔ وصالم را نزدیک گردان و مرا در رسیدن به آرزویم (شهادت) معطل نکن.»
شهید مسلم قلندرآبادی
«خدایا! یاورا! ایزدا! پروردگارا! در همهٔ تنهاییها این تو بودی که بندهٔ گنهکارت را یاری میکردی؛ با همهٔ نالایقیها، با همهٔ حبّ نفسها و با همهٔ ذلتها. تو من را در صراطی رهنمون ساز، بر راهی که جز تو نبینم و غیر تو نپذیرم.»
شهید عزیز الله نظری
«خدایا! مرا یاری کن تا بتوانم این زندگی دنیا را با بهشت معامله کنم.»
شهید محمد رجب پور
«بارالها! چه زیباست عارفانه در راه معبود گامنهادن و چه زیباست عاشقانه در طریق پاک حسین (ع) گامنهادن و جان خود را فدا کردن و جان خود را در طبق اخلاص گذاشتن! چه زیباست به استقبال شهادت رفتن؛ چه سنگین است ماندن و چه مشکل است ماندن و وارث خون شهیدان شدن.»