ایالات متحده در چارچوب توافق هسته ای- جدای از هیاهو و جنجال های رسانی که با مضمون خنثی سازی خطر ایران هسته ای در رسانه های غربی و عربی و اتاق های فکر مطرح می کند- ، منافع پیدا و پنهان بیشماری دارد. فارغ از اینکه توافق احتمالی به خودی خود تا چه حد ضامن منافع کشورماست، این تحلیل به این موضوع اختصاص دارد که منافع ایالات متحده در دست یابی به توافق با ایران کدامند و چگونه این توافق که در مرحله ابتدایی، توسط اوباما از آن به «توافق تاریخی» یاد شد، بیش از همه ضامن منافع داخلی و خارجی مغز منفعت طلب آمریکایی است؟ بر همین اساس، تاثیر دست یابی به توافق هسته ای در دو عرصه داخلی آمریکا و منافع خارجی این کشور مورد توجه قرار خواهد گرفت.
تاثیرات داخلی توافق بر ایالات متحد
- انتخابات آمریکا و برگ برنده توافق هسته ای:
نزدیک به هفده ماه به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده، اما از هم اکنون نامزدهای رقیب به دیپلماسی هسته ای آمریکا در قالب مذاکره و توافق با ایران به عنوان اهرم فشار برای اقناع افکار عمومی و کسب آراء بیشتر نگاه می کنند.[3] این در شرایطی است که به اذعان اغلب تحلیلگران، مسائل اقتصادی و سیاست داخلی حرف اول را نزد رای دهنده آمریکایی تشکیل می دهند و مسائل سیاست خارجی در اولویت دوم و یا بهتر بگوییم سوم برنامه های تبلیغاتی نامزدهای رقیب قرار دارد.
علی رغم این موضوع، ریچارد هاس، تحلیلگر آمریکایی در مقاله برای روزنامه نیویورک تایمز می نویسد: از آنجا که اوباما توانسته طی ماههای اخیر بر مشکلات اقتصادی تا حدودی فائق آید، لذا موضوعات سیاست خارجی از جمله برنامه هسته ای ایران دستاویزی برای نامزدهای جمهوریخواه خواهد بود که بتوانند در غیاب اولویت اول یعنی مشکلات اقتصادی و مسائل سیاست داخلی با تمرکز بر موضوعات سیاست خارجی، افکار عمومی را علیه نامزد رقیب که به احتمال زیاد هیلاری کلینتن خواهد بود، با خود همراه کنند.
هاس می افزاید: اوباما و به طبع آن دموکرات ها بیش از هر زمان دیگری در شرایط کنونی نیازمند توافق با ایران هستند. این توافق می تواند جایگاه نامزد حزب دموکرات را در انتخابات ریاست جمهوری ارتقاء بخشد، اگرچه رقبای جمهوریخواه تلاش خواهند کرد که توافق مورد نظر را کم ارزش جلوه دهند.[4]
مرکز مطالعات آمریکایی-عربی در گزارشی در مورد پیامدهای توافق هسته ای با ایران به این موضوع می پردازد که اوباما درحال حاضر شدیدا تحت فشار اعضای جمهوریخواه کنگره و لابی اسرائیلی است تا آنجا که برای دست یابی به توافق حاضر به عقب نشینی از اهداف و اظهارات اولیه خود در ارتباط با برنامه هسته ای ایران است.[5]
این مرکز مطالعاتی، واکنش مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان به متن تفسیری کاخ سفید از چارچوب اقدام مشترک که برروی وب سایت کاخ سفید منتشر شده بود را شاهدی برای این امر ذکر می کند که اوباما از انتشار متن تفسیری از کاخ سفید از چارچوب اقدام مشترک و نه اصل آن، خواهان اقناع افکار عمومی داخلی آمریکاست.
مورد دیگری که در ارزیابی ها از امتیازات توافق هسته ای برای ایالات متحده و بخصوص دولت دموکرات این کشور نباید از نظر دور داشت، تاکتیک توافق سیاسی بدون ضمانت اجرایی در کوتاه مدت است. اگر کمی در سمت و سوی تحلیل های ماههای اخیر دقیق باشیم بدرستی متوجه این خط رسانه ای که توسط رسانه ها، اتاق های فکر و مقامات رسمی غرب پررنگ شده خواهیم شد که دائم مطرح می شود که چه تضمینی برای پایبندی ایران به توافقات وجود دارد؟(6) در مقابل این خط مشی فکری، این سوال نیز بطور جدی برای نخبگان ایرانی وجود دارد که ضمانت پایبندی غرب و در راس آن ایالات متحده به توافق مذکور چیست؟ و اینکه این بازی سیاسی چقدر محتمل است که دولت اوباما در راستای منافع انتخاباتی خود در ابتدا خواهان توافق سیاسی بدون ضمانت اجرایی نباشد تا بعد از بهره برداری سیاسی داخلی از توافق هسته ای در قالب انتخابات ریاست جمهوری این کشور، مجددا فاز جدید زیاده خواهی های خود را از سر نگیرد؟ این سوالی است که پاسخ به آن، باید در متن توافق تضمین شود.
-اقتصاد آمریکا؛ بازنده عدم ارتباط با بازارهای ایران:
در سالهایی که اقتصاد اروپا و آمریکا با چالش های بیشماری روبرو بوده و سیاستمدران برای عبور از دست اندازهای اقتصادی متوسل به طیف گسترده ای از سیاست ها می شوند، بازار بزرگ ایران و منافع اقتصادی مرتبط با آن می تواند برای کشورهای اروپایی و کمپانی های آمریکایی بسیار وسوسه انگیز باشد.
اندیشکده مطالعات منطقه ای استراتژیک مصر در گزارشی در مورد منافع اقتصادی توافق هسته ای می نویسد: وزنه منافع اقتصادی بیش از ایران برای طرف مقابل سنگینی می کند زیرا ایران تاکنون تنها مبلغ ناچیزی از داریی های توقیف شده اش را آزاد کند و در آینده نزدیک نیز برنامه ای برای جبران سقوط نرخ ریال در مقابل دلار ندارد اما ایالات متحده و دیگر متحدان اروپایی در تکاپو برای دست یابی به بازارهای ایران هستند.
در ادامه گزارش مذکور آمده: طبیعتا این توافق برای روسیه و چین رقبای جدیدی در عرصه بازارهای صنعتی و غیر صنعتی ایران بوجود می آورد.
احمد السید احمد، عضو اندیشکده الاهرام مصر در تحلیلی برای روزنامه الاهرام، ماهیت توافق هسته ای گروه 5+1 با کشورمان را اقتصادی ذکر می کند تا سیاسی.
وی با این مقدمه به این موضوع تاکید می کند که ایالات متحده و ایران اختلافات سیاسی حل نشدنی بیشماری فیمابین خود دارند چراکه هرگونه نزدیکی سیاسی این دو کشور می تواند منافع آمریکا در ارتباط با شرکای واشنگتن در منطقه را تحت تاثیر قرار دهد همانگونه که اهداف بلند مدت دو کشور نیز در مقابل یکدیگر قرار دارد، لذا این منافع اقتصادی هستند که مشوق ایالات متحده برای دست یابی به توافق هسته ای با ایران هستند.[7]
حال آنکه ریچارد دونی، سفیر سابق آمریکا در قاهره و مدیر اندیشکده رفیق حریری در گفتگو با وب سایت الشرق، بر این باور است که توافق هسته ای موجب می شود (سرنوشت) ایالات متحده در پرونده های مختلف با ایران پیوند بخورد.[8]
موضوع دیگری که در خصوص اقتصاد آمریکا و ارتباطش با توافق هسته ای نباید از نظر دور داشت، رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و سودهای کلان کمپانی های سازنده اسلحه آمریکایی است.
اوباما در عین حال که کشورش منتفع اصلی توافق است رسما از کشورمان در نشست های عربی و بخصوص با سران کشورهای حوزه خلیج فارس که مقصد تسلیحاتی آمریکایی هستند به عنوان «حامی تروریسم» یاد می کند[9] و آنچه تحت عنوان «خطر ایران» نام می برد را، خطری جدی برای همسایگان عرب کشورمان توصیف می کند، اگرچه ابایی از این نیز ندارد که رسما اعلام کند مشکل کشورهای عرب منطقه، داخلی است تا خارجی.[10]
اوباما ضمن ادعای پایبندی به تامین امنیت شرکای حوزه خلیج فارس آمریکا، در عمل، آنها را به سمت ائتلافی فیمابین خود فرامی خواند که در وهله اول نیازمند خرید هرچه بیشتر سلاح از واشنگتن و مجهز شدن به سامانه های فوق پیشرفته چندصد میلیارد دلاری موشکی است.
منافع خارجی ایالات متحده از توافق هسته ای با ایران
- اسرائیل و تلاش برای کشاندن آمریکا به جنگ با ایران:
مرکز مطالعات آمریکایی –عربی در گزارش مذکور خود می نویسد: اسرائیل سالها تلاش کرده است که ایالات متحده را با ایران وارد جنگ کند. نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از برنامه هسته ای ایران و تهدید متصور از آن استفاده بیشماری برده است.
محمد سعید الدریس، صاحبنظر برجسته عرب می نویسد: نتانیاهو با وجود اینکه می داند اوباما بر دست یابی به توافق با ایران مصمم است اما بازهم پیش از انتخابات داخلی اسرائیل به دیدار رئیس جمهور آمریکا رفت و رسما اعلام کرد، هدفش از این دیدارها ممانعت از تحقق توافق اشتباه با ایران است. جالب آنکه نتانیاهو با این اظهارات و موضع گیری ها تنها یک هدف را دنبال می کرد و آن نیز، جذب هرچه بیشتر آراء جامعه افراطی داخلی رژیم اسرائیل است.[11]
براساس این نوشته، اوباما با انعقاد هرچه سریعتر توافق هسته ای با ایران بدنبال رها کردن خود از فشارهای اسرائیل و لابی آن بوده بخصوص که رژیم صهیونیستی اخیرا اظهارات تندی را علیه عرب های اسرائیل از زبان نخست وزیر خود اعلام کرده و در سیاست های مورد انتظار از جمله توقف شهرک سازی و پایبندی به راه حل دو دولت با فلسطینی ها نیز هیچگونه تعهدی را نپذیرفته است.
حال آنکه توافق هسته ای در وهله اول شاید به ضرر اسرائیل به نظر بیاید اما بیشتر به ضرر مناقع حزبی نتانیاهو و احزاب افراطی است تا صهیونیست هایی که آینده این رژیم را در راه حل دو دولت و پیگیری روند صلح جستجو می کنند. همین نیز هم هست که موجب شود سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در 8اسفند93 بگوید: توافق با ایران در راستای منافع ملی آمریکا و اسرائیل است.
ساکی می افزاید: "توافق با ایران نه تنها در راستای منافع ملی ما و امنیت هم پیمانان ما و از جمله اسرائیل است بلکه این موضوع به امنیت جهانی مربوط می شود. وزیر خارجه و هم پیمانان ما در گروه 1+5 مطمئنا زمان و انرژی زیادی را بر روی توافقی که به منزله تهدیدی حیاتی محسوب شود، نخواهند گذاشت."[12]
وی افزودادامه می دهد:"ما پیش از این مقادیر غیرمنتظره ای از اطلاعات را برای اسرائیل فراهم کرده ایم و در هر مرحله ای با دولت اسرائیل مشورت کرده ایم و به این کار در روزها و هفته های آتی ادامه خواهیم داد. این همان چیزی است که من هفته پیش هم درباره آن صحبت کرده بودم."
- بکارگیری قدرت ایران برای حل بحران های پیچیده منطقه ای؛ از بحران سوریه، عراق تا رقابت با مسکو
پایگاه تحلیلی الساسه پست در گزارشی در مورد پیامدهای منطقه ای توافق هسته ای با ایران می نویسد: امروز ایران کلیدی برای بحرانهای منطقه ای متعددی است که آمریکا از حل و فصل آنها عاجز مانده است.[13]
این گزارش می افزاید: آمریکا دریافته است که از بحران سوریه، عراق و یمن گرفته تا اوضاع افغانستان و جنگ علیه تروریسم بدون مشارکت ایران حل نشدنی باقی خواهد ماند.
در ادامه این گزارش آمده است: آمریکا با وجود ائتلاف ضد تروریستی خود بخوبی نسبت به این امر آگاه است که بدون توافق ضمنی با ایران در این جنگ هیچگونه پیروزی بدست نخواهد آورد. ایران درحال حاضر بازیگر فعال عرصه بوده و رسما در حال مواجهه با تروریست های داعشی است. عدم حضور ایران در ائتلاف آمریکایی در جنگ با داعشی ها، «شکاف استراتژیک» ائتلاف مذکور تلقی می شود.
بحران سوریه موضوع دیگری است که توافق هسته ای می تواند آن را تحت تاثیر قرار دهد. ایالات متحده در ابتدا هر فرد و گروهی که شعار مبارزه با دولت سوریه را می داد تحت حمایت خود می گرفت و به رسمیت می شناخت تا آنجا که با وجود هشدارهای پیشین مسئولان کشورمان، گروههای تروریستی خطرناکی مانند داعش و النصره ظهور کرده و کنترل امور را بدست گرفتند. عیان شدن روز به روز جنایات و تهدیدهای این گروهها موجب شد تا ایالات متحده و متحدان غربی و عربیش دیگر نتوانند بر تهدیدات منتج از این گروهها چشم ببندد و به ضرورت مقابله با آنها اعتراف کردند.[14]
هانی سلیمان، تحلیل گر مسائل جهان عرب در مقاله ای با عنوان «توافق هسته ای و تاثیرش بر بحران سوریه» می نویسد: بحران سوریه امروزه به نقطه تلاقی منافع بین المللی و منطقه ای تبدیل شده است.
سلیمان ادامه می دهد: طولانی شدن بحران سوریه و سیر تحولات این کشور برای همگان ثابت کرد که از هم گسیختگی اوضاع مانند بمبی است که می رود تا منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. امروز بیش از هر زمان دیگری برای سیاستگذاران آمریکایی روشن شده است که کنفرانس هایی بیهوده ای مانند ژنو یک و دو، راه حل بحران سوریه نیست و آنچه می تواند به حل و فصل بحران کمک کند، جذب اراده دولتمردان سوری و همچنین مشارکت ایران و تضمین آینده منافع آن در سوریه است.
وی با بیان اینکه توافق هسته ای اعتراف به بازیگری و نقش آفرینی منطقه ای ایران است، توضیح می دهد که ایالات متحده نیازمند این است که هرچه سریعتر با این ایران به توافق رسیده و امکان حل و فصل بحران سوریه و مشارکت در نحوه رویارویی با داعش در عراق را فراهم آورد، بخصوص که واشنگتن خود را در قبال آینده عراق مسئول می داند.
مها خطیب، تحلیلگر مسائل عراق در خصوص آینده تحولات این کشور بر این باور است که کسب موفقیت در میدان رویارویی با داعش در عراق (نیز) مستلزم هماهنگی کامل ایالات متحده با ایران است و همه اینها در وهله نیازمند دست یابی به توافق در مساله محوری موجود در روبط واشنگتن-تهران بوده و آن هم پرونده هسته ای ایران است.
موضوع مهم دیگری که کمتر در ارتباط با توافق هسته ای با ایران دیده شده، بحران اوکراین است. کشورهای اروپایی و در راس آنها ایالات متحده، بحران اوکراین را نتیجه سیاست های مسکو در حمایت از جدایی طلبان روس تبار می دانند با این منطق، توافق هسته ای با ایران از نقطه نظر غربی، جدا کردن ایران از روسیه تلقی می شود که در حال پیش روی به سمت اروپا است.
صاحبان این نگاه، سفر اخیر مقام سعودی به مسکو را نیز در این خصوص تجزیه و تحلیل می کنند و بر این باور هستند که عربستان که تنش هایی را با ایالات متحده بر سر مواضع این کشور در قبال ایران تجربه می کند با حکومت پوتین که با غرب در جنگ سرد به سر می برد در موقعیت توازی منافع قرار گرفته است. ایالات متحده در تلاش برای تغییر توازن بهم ریخته در نتیجه بحران اوکراین، عربستان بدنبال فرستادن پیام هشدار به آمریکا، و مسکو که در هر حالتی منافعش تامین می شود.[15]
- توافق هسته ای و تقویت جریان اصلاح طلب در ایران
نتیجه گیری
مهلت تعیین شده برای توافق لوزان در روزهای آتی به پایان می رسد. فارغ از هیاهوی اینکه مذاکرات به کدام سمت و سو جریان می یابد توجه به این امر که ایالات متحده خود، منافع متعددی را که در بالا به آنها اشاره شد از طریق دست یابی به توافق هسته ای دنبال می کند و دقت در نیازی که واشنگتن به توافق دارد، می تواند به عنوان نقطه قوتی برای تیم مذاکره کننده و مقامهای ارشد دولت به شمار آید که اگر با عجله خواهان رسیدن به توافق به هر قیمتی در مهلت زمان مقرر باشند و در توصیف نیاز کشور به توافق هسته ای، آب آشامیدنی مردم را به تحریم ها ربط می دهند، خوب است کمی در امتیازات و نیازهای رقیب از دست یابی به توافق تامل کنند تا تاکتیکی مانند تمدید مذاکرات برای آنها به معنای خط پایان و ضایعه جبران ناپذیر به نظر نرسد به این امید که در موضوعات و مشکلات اقتصادی نیز به این باور مهم دست یابند که راه حل را در داخل و نه در خارج جستجو کنند.
منابع و ماخذ
منبع:فرهنگ نیوز