گروه فرهنگی مشرق - برنامه «ماه عسل» پس از گذشت یک دهه رفتن روی آنتن به یک برند آشنا تبدیل شده و مخاطبان بسیاری را در طول این سالها با خود همراه کرده است.
ویژهبرنامهای که حدود 7 سال آن با اجرای «احسان علیخانی» همراه بوده و بازتاب مخاطبان هم نشان از توجه بیشتر به برنامههای این مجری جوان داشته است. مخصوصا طی سالهای اخیر که علیخانی تلاش کرد با نوآوری در برنامه گفتوگو محور و ساده خود، دور ستارگان سینما و تلویزیون و ورزش و ... را خط بزند و ستارههایی را کشف کند که در کنار مردمان همین جامعه زندگی کرده و میدرخشند. ماجراهایی که شنیدن آنها روی آنتن زنده تلویزیون و آن هم از زبان کسی که خود در دل ماجرا بوده، شگفتیهای بسیاری با خود به همراه داشت و هر کدام از این قصهها خود ماجرایی میشدند برای بازخوانی در تاکسی، اتوبوس، صف نانوایی و ...
اما امسال انگار ورق برگشته و دیگر خبری از استقبال از این سوژهها نیست. گویا جریانی منسجم و برنامهریزی شده در تلاش است تا آرام و بی سر و صدا «ماه عسل» را تخریب کند و از این تخریب هم بهرههای ویژه خود را ببرد. بهرهای که گویا این برنامه پر مخاطب هم با سهل انگاریهای خود آن را در اختیار دشمنانش قرار داده است.
در اولین قسمت پریدن یک جوان از تراس به خاطر عشقش مطرح میشود، روزی بحث از دستمزد میلیاردی میشود، گاهی شبکههای اجتماعی مملو از جوکهای انتقادی و بیمارگونه علیه ماه عسل میشود که «احسان علیخانی» در به در به دنبال بیچارههای این سرزمین است تا وادارشان کند به قیمت معرفی در تلویزیون، چوب حراج به داشتههایشان بزنند و بعضی وقتها هم ایرادهای بنی اسرائیلی همچون شباهت دکور برنامه با صحنهآرایی فلان خواننده فرنگی را بر سر زبانها میاندازند و گاهی هم به دلیل حضور افرادی که مشاغل خاص دارند.
یه گزارش فارس، حرکت ماه عسل بر روی این لبه باریک، میان احساسی عمل کردن و واقعی بودن، مجالی برای کشیدن شمشیر تیز انتقادات بیرحمانه را هم فراهم میکند که گاهی ناخواسته با جریان مرموز تخریب درآمیخته است. «ماه عسل» بی ایراد نیست، گاهی سوژههایی پر رنگ و گاهی کمرنگ می شوند، گاهی اشک بر چشمان مخاطب میآورد. مانند حضور کودکان بهزیستی و یا آن 23 نفر رزمنده عزیز که از نقاط عطف این برنامه محسوب میشود. گاهی هم البته به بیراهه میرود و فردی را مهمان برنامه میکند که تحت عنوان پوزر مهمان میشوند و مدلینگ از آب درمیآید. عکسهای بیحجاب مهمان برنامه به سرعت دست به دست در فضای مجازی میچرخد و البته توضیحی هم از سوی برنامهسازان به افکار عمومی داده نمیشود.
اتفاقاتی از این دست در حالی رخ داده است که طبق روال و رویه درستی که در سازمان صدا و سیما وجود دارد، میهمانان و مدعوین هر برنامه تلویزیونی گفتگومحور و زنده با تائید قبلی و پس از تائید صلاحیت دعوت میشوند و حتی در برنامهای مانند «این شبها» که کاملا از فضای مذهبی برخوردار است برای دعوت از کارشناسان مذهبی برنامهسازان باید از مسیر نظارت عبور کنند.
با این همه «ماه عسل» یک جریان جدید در برنامهسازی تلویزیون به شمار میرود با پشتوانه 10 ساله خود میتواند هنوز در مدار موفقیت باقی بماند و مردم آن را دوست داشته باشند. به شرط آنکه سازندگان آن بیشتر احتیاط و دقت داشته باشند. این برنامه با این سطح مخاطب وسیع از پشتوانهای عظیم برخوردار است که نباید آن را نادیده بگیرد و در پیامی که قصد انتقال آن را به مخاطب دارد، توجه ویژهای داشته باشد. اینکه از یک جوان دعوت میشود تا درباره پریدن از تراس به خاطر کسی که دوستش دارد سخن بگوید، باید هدف مشخصی داشته باشد و قطعا احسان علیخانی به عنوان یک مجری باید بتواند آنچه در ذهن خود درباره دعوت از این مهمان دارد را به مخاطب برنامه هم منتقل کند تا تفسیر به رأیهای گوناگون آفت این برنامه نشوند. یا جایی که قصد دارد از مشاغل خاص برای حضور در برنامهاش دعوت کند، اینکه یک خانم رئیس معدن را انتخاب میکند، نقطه قوت ماجراست و بیتوجهی به انتخاب یک پوزر آن هم با تصاویر نامناسب، از نقاط منفی است که گریبانگیر این برنامه میشود.
احسان علیخانی باید توجه داشته باشد که در گردنه این راه و مسیر سخت و دشواری که در پیش رو دارد، توجه به مردم کل ایران از جمله اولویتهایی است که پایتختنشینی نباید آن را به بیراهه بکشاند.
ویژهبرنامهای که حدود 7 سال آن با اجرای «احسان علیخانی» همراه بوده و بازتاب مخاطبان هم نشان از توجه بیشتر به برنامههای این مجری جوان داشته است. مخصوصا طی سالهای اخیر که علیخانی تلاش کرد با نوآوری در برنامه گفتوگو محور و ساده خود، دور ستارگان سینما و تلویزیون و ورزش و ... را خط بزند و ستارههایی را کشف کند که در کنار مردمان همین جامعه زندگی کرده و میدرخشند. ماجراهایی که شنیدن آنها روی آنتن زنده تلویزیون و آن هم از زبان کسی که خود در دل ماجرا بوده، شگفتیهای بسیاری با خود به همراه داشت و هر کدام از این قصهها خود ماجرایی میشدند برای بازخوانی در تاکسی، اتوبوس، صف نانوایی و ...
اما امسال انگار ورق برگشته و دیگر خبری از استقبال از این سوژهها نیست. گویا جریانی منسجم و برنامهریزی شده در تلاش است تا آرام و بی سر و صدا «ماه عسل» را تخریب کند و از این تخریب هم بهرههای ویژه خود را ببرد. بهرهای که گویا این برنامه پر مخاطب هم با سهل انگاریهای خود آن را در اختیار دشمنانش قرار داده است.
در اولین قسمت پریدن یک جوان از تراس به خاطر عشقش مطرح میشود، روزی بحث از دستمزد میلیاردی میشود، گاهی شبکههای اجتماعی مملو از جوکهای انتقادی و بیمارگونه علیه ماه عسل میشود که «احسان علیخانی» در به در به دنبال بیچارههای این سرزمین است تا وادارشان کند به قیمت معرفی در تلویزیون، چوب حراج به داشتههایشان بزنند و بعضی وقتها هم ایرادهای بنی اسرائیلی همچون شباهت دکور برنامه با صحنهآرایی فلان خواننده فرنگی را بر سر زبانها میاندازند و گاهی هم به دلیل حضور افرادی که مشاغل خاص دارند.
یه گزارش فارس، حرکت ماه عسل بر روی این لبه باریک، میان احساسی عمل کردن و واقعی بودن، مجالی برای کشیدن شمشیر تیز انتقادات بیرحمانه را هم فراهم میکند که گاهی ناخواسته با جریان مرموز تخریب درآمیخته است. «ماه عسل» بی ایراد نیست، گاهی سوژههایی پر رنگ و گاهی کمرنگ می شوند، گاهی اشک بر چشمان مخاطب میآورد. مانند حضور کودکان بهزیستی و یا آن 23 نفر رزمنده عزیز که از نقاط عطف این برنامه محسوب میشود. گاهی هم البته به بیراهه میرود و فردی را مهمان برنامه میکند که تحت عنوان پوزر مهمان میشوند و مدلینگ از آب درمیآید. عکسهای بیحجاب مهمان برنامه به سرعت دست به دست در فضای مجازی میچرخد و البته توضیحی هم از سوی برنامهسازان به افکار عمومی داده نمیشود.
اتفاقاتی از این دست در حالی رخ داده است که طبق روال و رویه درستی که در سازمان صدا و سیما وجود دارد، میهمانان و مدعوین هر برنامه تلویزیونی گفتگومحور و زنده با تائید قبلی و پس از تائید صلاحیت دعوت میشوند و حتی در برنامهای مانند «این شبها» که کاملا از فضای مذهبی برخوردار است برای دعوت از کارشناسان مذهبی برنامهسازان باید از مسیر نظارت عبور کنند.
با این همه «ماه عسل» یک جریان جدید در برنامهسازی تلویزیون به شمار میرود با پشتوانه 10 ساله خود میتواند هنوز در مدار موفقیت باقی بماند و مردم آن را دوست داشته باشند. به شرط آنکه سازندگان آن بیشتر احتیاط و دقت داشته باشند. این برنامه با این سطح مخاطب وسیع از پشتوانهای عظیم برخوردار است که نباید آن را نادیده بگیرد و در پیامی که قصد انتقال آن را به مخاطب دارد، توجه ویژهای داشته باشد. اینکه از یک جوان دعوت میشود تا درباره پریدن از تراس به خاطر کسی که دوستش دارد سخن بگوید، باید هدف مشخصی داشته باشد و قطعا احسان علیخانی به عنوان یک مجری باید بتواند آنچه در ذهن خود درباره دعوت از این مهمان دارد را به مخاطب برنامه هم منتقل کند تا تفسیر به رأیهای گوناگون آفت این برنامه نشوند. یا جایی که قصد دارد از مشاغل خاص برای حضور در برنامهاش دعوت کند، اینکه یک خانم رئیس معدن را انتخاب میکند، نقطه قوت ماجراست و بیتوجهی به انتخاب یک پوزر آن هم با تصاویر نامناسب، از نقاط منفی است که گریبانگیر این برنامه میشود.
احسان علیخانی باید توجه داشته باشد که در گردنه این راه و مسیر سخت و دشواری که در پیش رو دارد، توجه به مردم کل ایران از جمله اولویتهایی است که پایتختنشینی نباید آن را به بیراهه بکشاند.