به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، عملیات رمضان در تاریخ 22 تیر 1361 در جبهه جنوب آغاز شد و هدف رزمندگان ما انجام این عملیات برون مرزی به خاک عراق این بود که به دشمن بعثی بفهماند اینگونه نیست که یک دیوانه ای آتش جنگ را برپا کند و هر وقت خواست کنار بکشد.
ایران علی رغم اینکه دستاوردهای فراوانی در این حمله کسب کرد اما نتوانست به اهداف خود دست پیدا کند. در کتاب ضربت متقابل نقطه نظرات هاشمی رفسنجانی نماینده حضرت امام(ره) و سخنگوی وقت شورای عالی دفاع ایران، را مربوط به وضعیت دشمن و نیروهای خودی و روحیه مردم و رزمندگان اسلام در مقطع مربوط به قبل از «عملیات رمضان» آورده و هاشمی آن حالات را اینگونه توصیف میکند:
پس از خرمشهر - موضع دفاعی عراق
امید و روحیه نیروهای رزمنده (پس از فتح خرمشهر) در اوج است. با غنائم به دست آمده، بخشی از کمبودها جبران شده، واحدهای عمده ارتش عراق منهدم شدهاند یا آسیب جدی دیدهاند، روحیه بعثیها متزلزل است و دنیا پذیرفته است که عراق دیگر توان تهاجم ندارد و میداند که ایران قدرت پیشروی دارد و به ناچار حرفهای گذشته را پس گرفتهاند و به بخشی از واقعیات صحنه اعتراف میکنند.
عراق سیاست کاملاً دفاعی انتخاب کرده؛ در نقاطی که موانع طبیعی برای پیشرفت قوای ایران وجود دارد از نیروی کمی بهره میگیرد. عمدتاً از واحدهای منهدم شده که همان جا بازسازی را هم انجام میدهند برای پوشش منطقه استفاده میکند و نیروهای کمتر آسیب دیده را در نقاط حساس و قابل عبور مستقر کرده و چون دیگر قدرت تهاجم ندارند، همه چیز را به دفاع اختصاص میدهد. (دشمن) از تجربه پیشرفتهای لشکریان اسلام استفاده کرده و برای ایجاد خطوط متوالی دفاعی، از میدانهای وسیع مین و رشتههای متعدد سیم خاردار و آب انداختن روی زمینها در فاصله بین خطوط دو طرف و ایجاد سنگرها و ... سود جسته است. از دهانه فاو تا بصره، با وجود «اروند» خاطرش جمع است. و از شلمچه تا طلائیه از خطوط دفاعی فوقالذکر و از طلائیه تا «بستان» از وجود «هورالعظیم» بهره گرفته.
هنوز در بسیاری از نقاط جبهه، (ماشین جنگی عراق) در خاک ایران است. (دشمن) از جاهایی که آسیبپذیر بود فرار کرده و آن را به حساب صلحجوئی و انصاف (خود) تبلیغ میکند و در جاهایی که برا دفاع مناسب دیده و یا برای بهرهگیری در برنامههای (عملیاتی) آینده (خودش) مفید میداند، جا خوش کرده و مانده است؛ مثل ارتفاعات جبهههای میانی و غرب و شمال غرب که به نظر کارشناسان نظامی، بسیاری از این نقاط را برای نگهداشتن ایدی اشغال کرده است. نقاطی که ارزش دفاعی و تهاجمی در خطوط مرزی دارند و عمدتاً در خارج ایران اند.
استکبار و جنگ
امپریالیزم خبری و تبلیغاتی هم برنامه وسیعی را اجرا میکند، برای اثبات جنگ طلب بودن ایران و صلح خواهی رژیم بعث عراق، اظهارات دو پهلوی صدامیان و فرار آنها از نقاط آسیبپذیر در ایران را هم سرمایه تبلیغ دارند، به علاوه اظهارات حماسی و قدرتنمایی ایرانیها را.
اربابان سلاح و پول و تبلیغ که همگی از محرکان و حامیان بعث عراق و از دشمنان آشتی ناپذیر انقلاب اسلامی جوان ایراناند،از انی موقعیت برای بازسازی ارتش شکست خورده عراق و روحیه منهدم شده بعثیان استفاده میکنند و بار دیگر امواج ارسال سلاح و پول و فنآوری و اطلاعات و تبلیغات به سوی عراق به حرکت در میآید. سهم ایران تشدید تحریمها و تبلیغات سوء و تهمت جنگ طلبی و بکارگیری اطفال در جنگ و بخش فیلمهای مونتاژ شده دروغ که کشف یکی از آنها (فیلم تبلیغاتی «شیرین و وحشی» تولید شده در ایتالیا که نظامیان ایرانی را به شکنجه و کشتن اسیران عراقی متهم میکرد و تمام صحنههای به اصطلاح مستند آن با استفاده از تروکاژ تصویری سرهم بندی شده بود) افتضاحی بر سر غربیها فرود آورد - و تهدید و توطئه و خرابکاری در پشت جبههها و چشم پوشی از اقدامات مجرمانه و خلاف مقررات بینالمللی بعث عراق از قبیل زدن شهرها و استفاده از سلاحهای ممنوعه و حمله به هواپیماهای غیرنظامی و کاروانهای تجاری دریایی و شکنجه اسرای ایرانی و آوازه کردن و اخراج بقایای ایرانیانی که از دهها سال پیش در عراق زندگی میکردهاند. منجمله طلاب حوزه علمیه نجف اشرف.
در تقویت صدامیان در انی مرحله افراطکاری را به جایی رساندند که بعداً مجبور شدند بعضی از عوامل ارسال کمکهای خطرناک را محاکمه و محکوم کنند- که باعث افتضاح سیاسیشان شد- و نیز برای پس گرفتن سلاحها و تکنولوژیهای خطرناک در مقولههای شیمیایی، میکروبی، موشکی، لیزری و حتی هستهای و مهار روحیه تجاوزگری عراق که این بار به سوی کویت، مصالح حیاتی اقتصادی و انرژی غرب به حرکت درآمد، وادار شدند جنگ دیگری بیفروزند.
افکار عمومی - فشارها
در خود ایران در کار جنگ بیمشکل نبودیم. غیر از مشکلات عادی جنگ و تدارکات، تصمیمگیریها دچار مشکلاتی بود، گرچه حضور فرماندهی و رهبری قاطع امام راحل و اطلاعات بیچون و چرای همه از فرامین ایشان، مجالی برای بروز و ظهور مشکلات نمیگذاشت.
بعد از آن همه پیروزیهای پی در پی و عملیات برقآسا و با وجود مطالبات به حق و روشن ایران از بعثیان متجاوز و اشغالگر و جنگ افروز، توقع شتاب بیشتر برای تنبیه متجاوز و گرفتن حق ابراز میشد.
خونهای به ناحق ریخته شهیدان و صدماتت جسمی و روانی جانبازان، وجود آزادگان در سیاهچالهایی عراقی،مشکلات طاقت فرسای آزادگان جنگ، خسارات عظیم دولتی و مردمی و نظامی در جنگ و دلهای به حق خشمگین از گستاخی و اهانت بعثیها به ملت بزرگ و انقلابی،توقعات به جای آوارگان و خانوادههای مکرم شهدا و جانبازان و اسرا و مفقودان، عوامل فشار روحی بر نیروهای مسلح بود.
مهمتر از همه، شعارهای ارزشی که دفاع مقدس را مشخص میکرد و معمولاً اظهارات محکم امام را پشتوانه خود داشت از قبیل: «جنگ،جنگ تا رفع فتنهها و تنبیه و کیفر متجاوز» «رسیدن به کربلا با آزادی مردم عراق» «باز شدن راه فلسطین از طریق عراق و با کندن ریشههای نفوذ استکبار در منطقه و خیلی چیزهای دیگر که بارها و بارها توسط مسؤلان و مردم تکرار میشد و روز به روز اوج میگرفت و امید به تحقق آنها پررنگتر میشد و قاطعیت امام در ادامه دفاع مقدس تا آخرین نفر و آخرین نفس و لو بیست سال هم طول بکشد، شرایط ویژهای ایجاد میکرد. همه اینها باعث شده بود که در آن زمان راهی جز ادامه نبرد دیده نشود و کوچکترین اظهاری که احتمال توقف جهاد را نشان بدهد، خیانت تلقی گردد و کسی هم چنین نظری ابراز نمیکرد و استدلال محک دیگری هم بود که اگر جنگ متوقف شود، عراق از باقی مانده اراضی اشغالی بیرون نخواهد رفت و پس از بازسازی (ماشین جنگیاش) دوباره (در عمق خاک ایران) پیشروی میکند.
فشار افکار عمومی و خود رزمندگان برای تعقیب صدامیان در داخل خاک عراق بسیاری بالا بود و خیلی از کسانی که امروز حرفهای دیگری میزنند (همچون آقای منتظری) آن روز مسؤلان دفاع مقدس را متهم به کوتاهی در پیشروی و ادامه نبرد میکردند و با بهرهگیری از شایعات بیاساس از قبیل آمادگی عربها برای پرداخت خسارات جنگ، مسؤلان کشور را متهم مینمودند که «بوی دلار به دماغشان خورده».
میانجیها - شایعات
دشمنان هم از این حربه استفاده میکردند و معمولاً از قول منابع نامعلوم شایع میکردند که حامیان سابق عراق آماده پرداخت جنگاند و سپس در چنین فضایی آمد و رفت میانجیها شروع شد و از سو ی «سازمان کنفراس - اسلامی» هیأت مهمی مرکب از سران چند کشور اسلامی به ایران آمدند.
از سوی تحت فشار گذاشتن ایران، بزرگنمایی میشد؛ قابل توجه اینکه هیچ یک از اینها پیشنهادی که بتواند بخشی از مطالبات مردم و حقوق مسلم ایران را تأمین کند، نداشتند و حتی حاضر نبودند تضمینی بدهند که عراق پس از بازسازی نیروهایش دوباره دست به تجاوز نزند و نظر بخشی از کارشناسان این بود که این هیأتها بیشتر برای وقتکشی و ایجاد تأخیری در پیشروی ایران و خرید زمان برای آمادگی (مجدد ماشیت جنگی) بعث عراق و کسب اطلاع از وضع داخلی و دادن فرصت به نیروهای استکباری برای حضور در منطقه میآیند،در عین حال ایران هیچگاه مانع حضور میانجیها نشد و همیشه آماده شنیدن پیشنهادها بود که تا آخر (جنگ) هم ادامه داشت.
اعتراضها
این اخبار و شایعات که گاهی مبلغ خسارات را هم بدون کارشناسی معین میکردند، باعث تحریک مردم و خشم رزمندگان و نیروهای انقلابی و جهادگر میشد و فشارها را برای (افزودن بر) سرعت ادامه نبرد زیاد میکرد.
مراجعات اعتراضی یا استفساری در این خصوص خیلی زیاد بود و در رسانهها هم گاهی منعکس میشد با اینکه ستاد تبلیغات جنگ کنترل میکرد. و من که در مجلس حضور داشتم و سخنگوی شورای عالی دفاع بودن، طبعاً بیشتر از دیگران مورد مراجعات اینگونه بودم. این را هم اضافه کنم که در نقطه مقابل، فقط از چند نفر از نمایندگان مجلس که به عنوان «عقلا» (مجمع عقلا) جلسهای داشتند، گاهی با احتیاط؛ سؤالات و ابراز نظر دیگری مطرح میشد.
مذاکرات - تصمیم
در چنین شرایطی در جلسات شورای عالی دفاع و جلسات دیگر، بحث بر سر سیاست جنگ، داغ بود.
امام اجازه توقف جنگ و حتی مطرح کردن آن را نمیدادند و طرح آن را باعث دلسردی نیروهای رزمنده و به خصوص بسیجیان و داوطلبها که عنصر نیرومند دفاع و پیروزی بودند، میدانستند و معتقدند بودند که دشمنان انقلاب دنبال به دستآوردن فرصتی برای تقویت و بازسازی ارتش صدام و از دور انداختن دفاع ما هستند و مطمئناً در فرصت مناسب دیگری تهاجم را ادامه میدهند و باقی ماندن نیروهای بعثی در بسیاری از نقاط حساس و استراتژیک مرزی کشورمان و سابقه خصومت حامیان صدام، این نظر را تأیید میکرد.
(همچنین حضرت امام) نادیده گرفتن افکار عمومی و مطالبات نیروهای انقلاب را هم عامل مهم در بوجود آمدن سستی در ارکان انقلاب میدیدند و راضی به بیتوجهی به سرنوشت مردم مظلوم عراق نبودند که سالها در دوران تبعید، شاهد مظلومیت و سرکوب آنان بودند.
فرماندهان نظامی و نیروهای رزمنده هم نظارتی مثل امام و بلکه جدیتر ابراز میکردند و بحث بر سر توقف جنگ نبود، بلکه بر سر چگونگی ادامه جنگ بود. افکار عمومی طالب حرکت سریع و بیوقفه در داخل خاک عراق بود. نظامیان هم در فرض سیاست ادامه جنگ، شیوه صحیح را تعقیب ارتش یعنی بعثی در خاک عراق میدانستند و توقف پشت مرزها را منافی با سیاست ادامه نبرد میشناختند.
امام در خصوص ورود خاک عراق ملاحظاتی داشتند، منجمله:
1- تحریک عواطف و حس میهن دوستی مردم عراق به نفع حکومت بعث.
2- تحریک کشورهای عربی با حس ناسیانولیستی عربیت.
3- آسیب دیدن مردم عراق که نهایتاً باید از همراهان انقلاب اسلامی باشند.
4- احتمال دخالت قدرتهای جهانی و منطقهای.
اجازه ورود به خاک عراق
برای تصمیم نهایی در تاریخ پنجشنبه 20 خردادماه 1361 جلسهای با حضور اعضای شورای عالی دفاع و فرماندههان اصلی جبههها در محضر امام در دفتر جماران بر پا شد که بالاخره امام منطق نظامی را پذیرفتند و تصدیق کردند ادامه جنگ با توقف پشت خطوط مرزی، منطق نظامی ندارد. ولی تأکید کردند ورود به خاک عراق در نقاطی صورت گیرد که مردم عراق حضور نداشته باشند و یا خیلی کم باشند و توضیحات لازم هم داده شود...
رژیم بعث عراق همچنان جنگ روانی خود را با ما ادامه میداد به اسم عقب نشینی داوطلبانه و به بهانه ماه مبارک رمضان و یا با اعلان اجازه عبور نیروهای ما از خاک عراق به سوی مرزهای اسرائیل (به شرط انصراف ایران از خواستههایی همچون شناسایی، معرفی و کیفر دادن طرف آغازگر جنگ و پرداخت غرامت به ایرانیان)، مسألهسازی میکرد. اما خواست عمومی برای ادامه نبرد، نیرومندتر از آن بود که اینگونه ترفندها بتواند در آن رخنه ایجاد کند و مخصوصاً در ماه مبارک رمضان، رزمندگان این نگرانی را ابراز میکردند که نظام به بهانه ماه رمضان، بخواهد آتش بس را بپذیرد.
عملیات رمضان
سرانجام با آمادگیهای لازم «عملیات رمضان» برای نزدیک شدن به بصره و تنومه در تاریخ 23 تیرماه 1361 آغاز شد، ولی در عمل مواجه با وضعی متفاوت از عملیات داخل خاک ایران شدیم.
کد خبر 440348
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۰
- ۰ نظر
- چاپ
برای تصمیم نهایی در تاریخ پنجشنبه 20 خردادماه 1361 جلسهای با حضور اعضای شورای عالی دفاع و فرماندههان اصلی جبههها در محضر امام در دفتر جماران بر پا شد که بالاخره امام منطق نظامی را پذیرفتند.
منبع: فارس