به گزارش مشرق، 21 تير با نام روز حجاب وعفاف نامگذاري شده است وبه همين مناسبت هفتهاي كه پيش رو داريم هفته حجاب ناميدهاند درمقوله حجاب كارشناسان و صاحب نظران زيادي صحبتهاي زيادي داشتهاند اما با وجود همه اين صحبتها وضعيت حجاب و عفاف هرسال بدتر از قبل به نظر مي رسد تا جايي كه خارج از مباحث اعتقادي حتي فراهم آوردن يك پوشش مناسب براي مردم معتقد كه از آسيب بد حجابي درامان ماندهاند بسيارسخت و گاه غيرممكن شده است دراين ميان به نظرميرسد دولتها قبل ازهر چيز حتي قبل از دشمن خود از مقصرين اين اوضاع هستند.
اما بدون هيچ پيش داوري به سراغ يكي از توليد كنندگان و وارد كنندكان شناخته شده بحث چادر رفتيم تا بسياري از سوالات مبهمي كه مسئولان پاسخ نميگويند را از ايشان بپرسيم؛ سوالاتي مانند وجود مافيايي چادر و چرايي عدم توليد چادر در كشور از جمله ابهاماتي است كه كمتر به آن پاسخ گفته شده است و ناصر قاضي پور از چهرههاي شناخته شده عرصه حجاب و عفاف است كه با وي در كنار همايش ملي جبهه حجاب و عفاف به گفتوگو نشستيم.
در ابتدا برايمان نقل كنيد چطور شد كه وارد بازار توليد چادر شديد؟
پدر من قبل از انقلاب واردكننده چادري مشكي بود به نام چادري كلوكه از سوييس، شوزنباخ و... كه همهاش از سويس وارد ميشد چادرهاي برجسته، زيبا و رسمي محسوب ميشد سالهاي قبل از انقلاب وارد شد متاسفانه نساجي بعد از انقلاب به هر نوع دست كاري شد و كارخانجات كاشان از بين رفت كارخانجاتي كه خيلي قوي بودند مثل كاشان،يزد، نجفآباد، مازندران و... كارخانجات نساجي خوبي داشتيم كه اگر تداوم داشت از جنس هاي كره و ژاپني بهتر توليد داشتند مهندسان نساجي خوبي داشتيم. چند وقت پيش در دانشگاه كاشان بودم عدهاي گفتند حاضرند دوباره كار نساجي كاشان را احيا كنند البته چندبار بازسازي شده ولي دولت حمايتي نكرده بلكه نوعا هم كوتاهيهايي داشته است به هرحال نساجي از بين رفت.
چي شد دچار ورشكستگي در توليد و صادرات چادري شديد؟
ما با كارخانه فخر كار ميكرديم و سهامدار بوديم به ارتش اختصاص داشت و ماشين الات داشتيم بخشي متعلق به ارتش و تعاونيهاي آن بود ما مصرف كننده كارخانه بوديم چيزي هست اينكه نساجي به طور مستقل كامل نميتواند پا بگيرد نه اينجا هيچ كجاي دنيا سرمايه زيادي ميخواهد براي همين مشاركتي است. كارخانه فخر بيشتر توليد چادري گلدار بود تا سال 55 و54 فعاليت خوبي داشتيم ولي تحريم اقتصادي و جنگ فعاليت كارخانهها را متوقف كرد زيرا مواد اوليه نداشتيم با مشكل قطعات مواجه بوديم البته دستهايي هم دركاربود بهصورتيكه جنسهاي وارداتي ارزانتر تمام ميشد تا توليدات داخلي، لذا كم كم گرايشها فرق كرد و اين كارخانههاي نساجي بهتدريج بستند و كساني آمدند قطعات آنها را به عنوان آهن قراضه كيلوي 150 تومان خريدند آن زمان سال60 بود كارخانه نساجي به اين اوضاع رسيد؛ هرچند بازسازي شد ولي جواب نداد چون مواد از سوييس و آلمان نرسيد ورشكسته شد. كارخانه كاشان، كرپ چادري خيلي خوبي توليد ميكرد به نسبت كارخانه فخر، كه آنهاهم متاسفانه به دليل مديريتهاي دولتي دچار مشكل شدند به نظرم بايد توبيخ بشوند. آنها اقدام به فروختن مواد اوليه و حياتي ميكردند حتي زير قيمت. كارخانهها مصادرهاي بودند كه به دست دولت افتاد بود و چون مديران دولتي داشتند و هنوزم دارند دلشان نميسوخت قطعات را باز ميكردند و ميفروختند.
امروز انواع مدلهاي چادر واردبازار شده كه اغلب مصداق حجاب برتر نيستند به عنوان فعال دراين عرصه چطور شد چادر ملي وارد بازار شد؟
چادر ملي كم كم مطرح شد اولين بار هم خانم جنابي طرح چادر ملي را مطرح كرد. سبك چادر مقداري شبيه مانتوي آزاد گشاد و كلاه دار بود كه تمام اندام را ميپوشاند انصافا طرح اوليه را كه ديديم خوب بود اما متاسفانه كم كم اين چادر به شكل اندامي در طرحها و مدلهاي مختلف درآورده شد تا به قول خودشان پارچه كمتري مصرف كند و مشتري پسند شود بعد از آن توليديها و گروههاي مختلف خانم جنابي را زيرسوال بردند كه اشكال از شما بوده است.
شما تا دهه60 هم توليد كننده و هم وارد كننده بود بعد از ركود كارخانجات نساجي وارد كننده شديد؟
ما هدفمان اين بود تا كارخانههاي ايراني پا بگيرد درگيريهاي مختلفي را به جان خريديم و سرمايه هم گذاشتيم ولي برخي مشكلات وفشارهايي كه به ما وارد كردند باعث شد تا مدتي كار را تعطيل كنيم و باز دوباره به اين نتيجه رسيديم كه مسئوليت به عهده ماست و بايد آن را دنبال كنيم سراغ واردات چادر رفتيم. در داخل هم چندين كارخانه بود. يادم است آن زمان در اهواز اصلا چيزي نبود من وقتي آنجا رفتم يك خانه مخروبه با دوخط تلفن بود كه از قرار مجوز كار داشتند يك فضاي كاملا صوري كه به اعتقاد من يك خيانت به توليد ملي بود.
اوج اين اهمالورزيهاي دولتي مربوط به كدام دوره است؟
اوج اين كارها در دولت هاشمي اين وضعيت وجود داشت يك اقتصاد پوشالي و كذب حاكم بود خيلي تو خالي بود، ظاهرا اقتصاد دردست مردم ميچرخيد اما بنيادين نبود. آن زمان نساجي بيشتر ضربه ديد و از بين رفت. مقدار واردات و عرضه و تقاضا همخواني نداشت حتي برخي از آقايان ميگفتند عرضه و تقاضا قانوني طاغوتي است. سروساماني براي ورود و صادرات نداشت ساماندهي نبود يك سري فقط با سرمايه كه داشتن بي رويه واردات داشتند. فقط جنبه تبليغات داشت و مانند يك كار دكوري وجشنوارهاي بود دهان پركني بود و به دلايل خاص خودش نه توانستند رنگ چادرتوليد كنند و نه چادر نوعا ماشينها از بين رفت و با كمال تاسف الان چادر از چين وارد ميشود. اي كاش حداقل جنسهاي خوب چيني بود اغلب بنجل و ناجورهستند حتي يك مدت مركز تهيه و توزيع نساجي از سوريه وارد ميكرد كه از ديدگاه من جالب نبود درهمان شرايط ما ميتوانستيم چلوار، مخمل و متقالهاي خامي كه وارد ميشد را اگر كارخانه نساجي كاشان، مازندران و اصفهان را خوب تقويت ميكرديم توليد داخلي داشته باشيم كه به مراتب بهتر بود.
قبل از انقلاب چادر از آلمان و سوييس وارد ميكرديد مقطعي هم از سوريه، چي شد كه امروز چادرهاي ژاپني بازار چادر ما را تسخيركرده است؟
قبل از انقلاب يكي از شاخصهاي ما از ژاپن اين بود كه با قيمت ارزان و كيفيت بالا چادر وارد شود زيرا تاجران ايراني اطلاعات خوبي از جنس و كشور مقصد داشتند دستشان باز بود بعد از انقلاب من يك ژاپني در ايران نديدم كه بيايد درباره نساجي كاركند. بازار عباسآباد تهران طبقه دوم ژاپنيها ميآمدند سفته ميداديم با قيمت خيلي ارزان پارچه وارد ميشد هم آنها منفعت ميبردند و هم ما استفاده ميكرديم ولي الان سخت ميگيرند ايران هم قادر به توليد نيست.
چرا ما هنوز خودمان مستقل نشديم؟
زيرا نساجي را بايد به روش نو و جديد بسازند و كاركنند يكسري كارخانهداران را بايد دعوت كنند دولت با آنها شريك بشود البته به صورت رانت نباشد؛ زماني تركيه ازما درخواست خريد ميكرد ولي الان درآمد فاستوني بالايي دارد امروز تركيه درتمام دنيا فاستوني ميفرستد. ما كارخانه مازندران، كاشان و ... را داريم كه كيفيت خيلي خوبي داشت اما به دليل عدم حمايت همه اينها را كم كم بستند و تعطيل كردند. مضاف براينها سيستم مالياتي غلط، بيمه غلط، صادرات و وارداتي كه اصلا درست نيست، نبود مديريت قوي هركدام از دولتي ها اكثرا مدعي بودهاند اما توانايي نداشتهاند. همه اينها باعث شده تا مستقل نباشيم. اگر دولت حمايت كند يا سرمايه گذاري داشته باشد بدون دخالت بيجا كارخانجات را دست افراد ضعيف ندهد اطمينان دارم نتايج خوبي داشتيم چون گرايشهاي مصرفي ما 65 تا70 درصد توليدات داخلي بود اما الان خيلي كم داريم آن هم راغب نيستند مصرف داخلي باشد صادر مي كنند متاسفانه كوتاهيهاي دولت دراين عرصه خيلي زياد است مشكلات گمركي زيادي داريم. دستهايي كه دركاراست مانع ميشود تا رشد كنيم و به استقلال برسيم.
اين پارچههاي ژاپن براي چادر ايران است؟
نه تمام كشورهاي اسلامي استفاده ميكنند. مثل عربستان، بحرين، لبنان، پاكستان همه چادري دارند اكثريت چادرهايشان از ژاپن و كره است. درايتاليا و سوييس هم يكسري ديدم همه اينها اختصاص به توليد ژاپن است كه با نظم خاصي كار ميكند.
با مراجعي مانند ايتالله مرعشي يا سايرمراجع عظام هم ارتباطي داشتهايد؟
بله توفيق ديدار آيتالله مرعشي را داشتم كه چقدربه توليد ملي بهخصوص پارچه تاكيد داشتند و يا آيتالله ضيا الدين ديدهام خدا راشاهد مي گيرم چندين بارفاستوني بردم نپوشيدند هميشه ميگفتند يكي تنم است، يكي براي سخنراني ويكي هم منزل بسمه. به همين سه لباس بسنده ميكردند و نگرفتند خيلي اصرار ميكردم تازه به محض اينكه متوجه ميشدند كاليت ها خارجي است اصلا استقبال نميكردند.
يكي از سوالاتي كه مطرح ميشود وجود مافياي چادر در ايران است آيا مافيايي وجود دارد؟
لغت مافيايي معنايي مختلفي دارد مثلا فلاني اينقدر چادرمشكي آورده است پس مافياي چادر مشكي است در صورتي كه وقتي كسي به كره ژاپن برود و شناخت خوبي از جنس و محيط دارد و به همراه با ادم مطلع و جنس شناس برود قطعا جنس خوب ميتواند بياورد بنابراين من اين مسئله را خيلي قبول ندارم.
گفته ميشود چون چادر با قيمت پايين وارد ميشود و با قيمت بالا فروخته ميشود اين همان دستهاي پنهان در چادر است.
نه نفت بالا برود اثرميگذارد. ما به عنوان فروشنده چادري، قباله 45 هزارتومان را كه خانمي ميخرد نگران است ومدام ميگويد رنگش نميرود اما اگه همان چادر را 150بدهيم بهتر ميخرند زيرا معتقد است خارجي با جنس خوب است. چادر را با نام ماشينهاي مختلف گذاشتهاند مثل الگانس، ميتسوبيشي و... اينها را با قيمتهاي بالا ميفروشند همه اين ماركها دروغ است.براي همين ما سعي ميكنيم نامهاي ايراني و اسلامي براي چادر بگذاريم مانند ترنج يا القاب حضرت زهرا يا لبه چادر بيت اي زن به تو از زن اينگونه خطاب است ارزندهترين زينت زن حفظ حجاب است را چاپ كردهايم.
به نظرشما چكار كنيم تا صنعت مهم نساجي داخلي تقويت شود و رونق بگيرد ؟
الان در كارخانه ها باند بازي است ما خيلي از كارخانجات را داريم كه ميشود تقويت كرد ماشين الات انها تا حدودي مناسب است ولي براثر بدهي ماليات بسته هستند اگر اينها را معاف كنند و كمك بدهند و تا رشد كنند تعهداتي هم بگيرند و خود افراد با خدا معامله كنند نساجي رونق ميگيرد. همه بنيادها و ارگانها فقط مقطعي و حسي و در پست و مسند كارحرف زدن اغلب اطلاعاتي ندارند چند كلمه بيشتر نميدانند از ما رزومه ميخواهند اما وقت صحبت رودررو ندارند يا دم از كمبود بودجه ميزنند.
منبع: پایگاه 598
اما بدون هيچ پيش داوري به سراغ يكي از توليد كنندگان و وارد كنندكان شناخته شده بحث چادر رفتيم تا بسياري از سوالات مبهمي كه مسئولان پاسخ نميگويند را از ايشان بپرسيم؛ سوالاتي مانند وجود مافيايي چادر و چرايي عدم توليد چادر در كشور از جمله ابهاماتي است كه كمتر به آن پاسخ گفته شده است و ناصر قاضي پور از چهرههاي شناخته شده عرصه حجاب و عفاف است كه با وي در كنار همايش ملي جبهه حجاب و عفاف به گفتوگو نشستيم.
در ابتدا برايمان نقل كنيد چطور شد كه وارد بازار توليد چادر شديد؟
پدر من قبل از انقلاب واردكننده چادري مشكي بود به نام چادري كلوكه از سوييس، شوزنباخ و... كه همهاش از سويس وارد ميشد چادرهاي برجسته، زيبا و رسمي محسوب ميشد سالهاي قبل از انقلاب وارد شد متاسفانه نساجي بعد از انقلاب به هر نوع دست كاري شد و كارخانجات كاشان از بين رفت كارخانجاتي كه خيلي قوي بودند مثل كاشان،يزد، نجفآباد، مازندران و... كارخانجات نساجي خوبي داشتيم كه اگر تداوم داشت از جنس هاي كره و ژاپني بهتر توليد داشتند مهندسان نساجي خوبي داشتيم. چند وقت پيش در دانشگاه كاشان بودم عدهاي گفتند حاضرند دوباره كار نساجي كاشان را احيا كنند البته چندبار بازسازي شده ولي دولت حمايتي نكرده بلكه نوعا هم كوتاهيهايي داشته است به هرحال نساجي از بين رفت.
چي شد دچار ورشكستگي در توليد و صادرات چادري شديد؟
ما با كارخانه فخر كار ميكرديم و سهامدار بوديم به ارتش اختصاص داشت و ماشين الات داشتيم بخشي متعلق به ارتش و تعاونيهاي آن بود ما مصرف كننده كارخانه بوديم چيزي هست اينكه نساجي به طور مستقل كامل نميتواند پا بگيرد نه اينجا هيچ كجاي دنيا سرمايه زيادي ميخواهد براي همين مشاركتي است. كارخانه فخر بيشتر توليد چادري گلدار بود تا سال 55 و54 فعاليت خوبي داشتيم ولي تحريم اقتصادي و جنگ فعاليت كارخانهها را متوقف كرد زيرا مواد اوليه نداشتيم با مشكل قطعات مواجه بوديم البته دستهايي هم دركاربود بهصورتيكه جنسهاي وارداتي ارزانتر تمام ميشد تا توليدات داخلي، لذا كم كم گرايشها فرق كرد و اين كارخانههاي نساجي بهتدريج بستند و كساني آمدند قطعات آنها را به عنوان آهن قراضه كيلوي 150 تومان خريدند آن زمان سال60 بود كارخانه نساجي به اين اوضاع رسيد؛ هرچند بازسازي شد ولي جواب نداد چون مواد از سوييس و آلمان نرسيد ورشكسته شد. كارخانه كاشان، كرپ چادري خيلي خوبي توليد ميكرد به نسبت كارخانه فخر، كه آنهاهم متاسفانه به دليل مديريتهاي دولتي دچار مشكل شدند به نظرم بايد توبيخ بشوند. آنها اقدام به فروختن مواد اوليه و حياتي ميكردند حتي زير قيمت. كارخانهها مصادرهاي بودند كه به دست دولت افتاد بود و چون مديران دولتي داشتند و هنوزم دارند دلشان نميسوخت قطعات را باز ميكردند و ميفروختند.
امروز انواع مدلهاي چادر واردبازار شده كه اغلب مصداق حجاب برتر نيستند به عنوان فعال دراين عرصه چطور شد چادر ملي وارد بازار شد؟
چادر ملي كم كم مطرح شد اولين بار هم خانم جنابي طرح چادر ملي را مطرح كرد. سبك چادر مقداري شبيه مانتوي آزاد گشاد و كلاه دار بود كه تمام اندام را ميپوشاند انصافا طرح اوليه را كه ديديم خوب بود اما متاسفانه كم كم اين چادر به شكل اندامي در طرحها و مدلهاي مختلف درآورده شد تا به قول خودشان پارچه كمتري مصرف كند و مشتري پسند شود بعد از آن توليديها و گروههاي مختلف خانم جنابي را زيرسوال بردند كه اشكال از شما بوده است.
شما تا دهه60 هم توليد كننده و هم وارد كننده بود بعد از ركود كارخانجات نساجي وارد كننده شديد؟
ما هدفمان اين بود تا كارخانههاي ايراني پا بگيرد درگيريهاي مختلفي را به جان خريديم و سرمايه هم گذاشتيم ولي برخي مشكلات وفشارهايي كه به ما وارد كردند باعث شد تا مدتي كار را تعطيل كنيم و باز دوباره به اين نتيجه رسيديم كه مسئوليت به عهده ماست و بايد آن را دنبال كنيم سراغ واردات چادر رفتيم. در داخل هم چندين كارخانه بود. يادم است آن زمان در اهواز اصلا چيزي نبود من وقتي آنجا رفتم يك خانه مخروبه با دوخط تلفن بود كه از قرار مجوز كار داشتند يك فضاي كاملا صوري كه به اعتقاد من يك خيانت به توليد ملي بود.
اوج اين اهمالورزيهاي دولتي مربوط به كدام دوره است؟
اوج اين كارها در دولت هاشمي اين وضعيت وجود داشت يك اقتصاد پوشالي و كذب حاكم بود خيلي تو خالي بود، ظاهرا اقتصاد دردست مردم ميچرخيد اما بنيادين نبود. آن زمان نساجي بيشتر ضربه ديد و از بين رفت. مقدار واردات و عرضه و تقاضا همخواني نداشت حتي برخي از آقايان ميگفتند عرضه و تقاضا قانوني طاغوتي است. سروساماني براي ورود و صادرات نداشت ساماندهي نبود يك سري فقط با سرمايه كه داشتن بي رويه واردات داشتند. فقط جنبه تبليغات داشت و مانند يك كار دكوري وجشنوارهاي بود دهان پركني بود و به دلايل خاص خودش نه توانستند رنگ چادرتوليد كنند و نه چادر نوعا ماشينها از بين رفت و با كمال تاسف الان چادر از چين وارد ميشود. اي كاش حداقل جنسهاي خوب چيني بود اغلب بنجل و ناجورهستند حتي يك مدت مركز تهيه و توزيع نساجي از سوريه وارد ميكرد كه از ديدگاه من جالب نبود درهمان شرايط ما ميتوانستيم چلوار، مخمل و متقالهاي خامي كه وارد ميشد را اگر كارخانه نساجي كاشان، مازندران و اصفهان را خوب تقويت ميكرديم توليد داخلي داشته باشيم كه به مراتب بهتر بود.
قبل از انقلاب چادر از آلمان و سوييس وارد ميكرديد مقطعي هم از سوريه، چي شد كه امروز چادرهاي ژاپني بازار چادر ما را تسخيركرده است؟
قبل از انقلاب يكي از شاخصهاي ما از ژاپن اين بود كه با قيمت ارزان و كيفيت بالا چادر وارد شود زيرا تاجران ايراني اطلاعات خوبي از جنس و كشور مقصد داشتند دستشان باز بود بعد از انقلاب من يك ژاپني در ايران نديدم كه بيايد درباره نساجي كاركند. بازار عباسآباد تهران طبقه دوم ژاپنيها ميآمدند سفته ميداديم با قيمت خيلي ارزان پارچه وارد ميشد هم آنها منفعت ميبردند و هم ما استفاده ميكرديم ولي الان سخت ميگيرند ايران هم قادر به توليد نيست.
چرا ما هنوز خودمان مستقل نشديم؟
زيرا نساجي را بايد به روش نو و جديد بسازند و كاركنند يكسري كارخانهداران را بايد دعوت كنند دولت با آنها شريك بشود البته به صورت رانت نباشد؛ زماني تركيه ازما درخواست خريد ميكرد ولي الان درآمد فاستوني بالايي دارد امروز تركيه درتمام دنيا فاستوني ميفرستد. ما كارخانه مازندران، كاشان و ... را داريم كه كيفيت خيلي خوبي داشت اما به دليل عدم حمايت همه اينها را كم كم بستند و تعطيل كردند. مضاف براينها سيستم مالياتي غلط، بيمه غلط، صادرات و وارداتي كه اصلا درست نيست، نبود مديريت قوي هركدام از دولتي ها اكثرا مدعي بودهاند اما توانايي نداشتهاند. همه اينها باعث شده تا مستقل نباشيم. اگر دولت حمايت كند يا سرمايه گذاري داشته باشد بدون دخالت بيجا كارخانجات را دست افراد ضعيف ندهد اطمينان دارم نتايج خوبي داشتيم چون گرايشهاي مصرفي ما 65 تا70 درصد توليدات داخلي بود اما الان خيلي كم داريم آن هم راغب نيستند مصرف داخلي باشد صادر مي كنند متاسفانه كوتاهيهاي دولت دراين عرصه خيلي زياد است مشكلات گمركي زيادي داريم. دستهايي كه دركاراست مانع ميشود تا رشد كنيم و به استقلال برسيم.
اين پارچههاي ژاپن براي چادر ايران است؟
نه تمام كشورهاي اسلامي استفاده ميكنند. مثل عربستان، بحرين، لبنان، پاكستان همه چادري دارند اكثريت چادرهايشان از ژاپن و كره است. درايتاليا و سوييس هم يكسري ديدم همه اينها اختصاص به توليد ژاپن است كه با نظم خاصي كار ميكند.
با مراجعي مانند ايتالله مرعشي يا سايرمراجع عظام هم ارتباطي داشتهايد؟
بله توفيق ديدار آيتالله مرعشي را داشتم كه چقدربه توليد ملي بهخصوص پارچه تاكيد داشتند و يا آيتالله ضيا الدين ديدهام خدا راشاهد مي گيرم چندين بارفاستوني بردم نپوشيدند هميشه ميگفتند يكي تنم است، يكي براي سخنراني ويكي هم منزل بسمه. به همين سه لباس بسنده ميكردند و نگرفتند خيلي اصرار ميكردم تازه به محض اينكه متوجه ميشدند كاليت ها خارجي است اصلا استقبال نميكردند.
يكي از سوالاتي كه مطرح ميشود وجود مافياي چادر در ايران است آيا مافيايي وجود دارد؟
لغت مافيايي معنايي مختلفي دارد مثلا فلاني اينقدر چادرمشكي آورده است پس مافياي چادر مشكي است در صورتي كه وقتي كسي به كره ژاپن برود و شناخت خوبي از جنس و محيط دارد و به همراه با ادم مطلع و جنس شناس برود قطعا جنس خوب ميتواند بياورد بنابراين من اين مسئله را خيلي قبول ندارم.
گفته ميشود چون چادر با قيمت پايين وارد ميشود و با قيمت بالا فروخته ميشود اين همان دستهاي پنهان در چادر است.
نه نفت بالا برود اثرميگذارد. ما به عنوان فروشنده چادري، قباله 45 هزارتومان را كه خانمي ميخرد نگران است ومدام ميگويد رنگش نميرود اما اگه همان چادر را 150بدهيم بهتر ميخرند زيرا معتقد است خارجي با جنس خوب است. چادر را با نام ماشينهاي مختلف گذاشتهاند مثل الگانس، ميتسوبيشي و... اينها را با قيمتهاي بالا ميفروشند همه اين ماركها دروغ است.براي همين ما سعي ميكنيم نامهاي ايراني و اسلامي براي چادر بگذاريم مانند ترنج يا القاب حضرت زهرا يا لبه چادر بيت اي زن به تو از زن اينگونه خطاب است ارزندهترين زينت زن حفظ حجاب است را چاپ كردهايم.
به نظرشما چكار كنيم تا صنعت مهم نساجي داخلي تقويت شود و رونق بگيرد ؟
الان در كارخانه ها باند بازي است ما خيلي از كارخانجات را داريم كه ميشود تقويت كرد ماشين الات انها تا حدودي مناسب است ولي براثر بدهي ماليات بسته هستند اگر اينها را معاف كنند و كمك بدهند و تا رشد كنند تعهداتي هم بگيرند و خود افراد با خدا معامله كنند نساجي رونق ميگيرد. همه بنيادها و ارگانها فقط مقطعي و حسي و در پست و مسند كارحرف زدن اغلب اطلاعاتي ندارند چند كلمه بيشتر نميدانند از ما رزومه ميخواهند اما وقت صحبت رودررو ندارند يا دم از كمبود بودجه ميزنند.
منبع: پایگاه 598