به گزارش مشرق، سال گذشته بود که در فیلیپین قانونی مصوب شد مبنی بر اینکه هنگام وقوع هر حادثهای در این کشور باید تلفنهای همراه مردم این کشور به صدا در بیایند. این قانون بابت وقوع سونامی، طوفان، آتش فشان و زلزله در این کشور تصویب شده است.
در این قانون مشخص شده است، کمپانیهای خدمات دهنده به گوشیهای همراه موظف اند در زمان حادثه مردم را با فرستادن آلارم خطر آگاه کنند.
ژاپن و تجربه مناسب استفاده از فناوری هشدار حوادث در تلفنهای همراه
با توجه به افزایش تعداد گوشیهای موبایل و اینکه در حال حاضر هر کسی یک گوشی با خودش دارد استفاده از موبایل بهترین وسیله برای اعلام خطر و آگاه سازی مردم از خطرات باشد، در این روش معمولاً از سیستم پیام رسانی SMS برای اطلاع رسانی همگانی استفاده میشود.
در ژاپن زمانی که نخستین ارتعاشهای زلزله شروع میشود به همه تلفنهای همراه که در برنامه پیام رسانی همگانی قرار دارند پیامک فرستاده میشود.
نکته مهم دیگر در استفاده از سیستمهای پیام رسان همگانی تکنیک جمع سپاری است. در واقع با این تکنیک بعد از وقوع حادثه میتوان از محله حادثه دیدگان و تعداد افراد حادثه دیده با خبر شد، بر این اساس در زلزله 2010 هاییتی این روش کمک کرد تا امدادگران بتوانند مصدومان را در یک نقطه جمع کنند.
در کشوری مانند ایران نیز به راحتی میتوان از ظرفیت تلفنهای همراه بهره برد و با ارسال یک پیام اضطراری روی گوشیهای همراه و یا به صدا درآوردن همگی آنها در یک زمان میتوان به مردم در ارتباط با وقوع حوادث هشدار داد.
67 میلیون سیم کارت فعال در کشور
مطابق آمارهای موجود تاکنون 128 میلیون و 712 هزار و 676 سیم کارت در کشور واگذار شده که حدود 52 درصد از این تعداد معادل 66 میلیون و 804 هزار سیم کارت در شبکه 3 اپراتور موبایل ایران فعال هستند.
در بین اپراتورهای موبایل در ایران، ایرانسل با 67 میلیون و 17 هزار و 831 عدد، رکورد بیشترین تعداد سیم کارت واگذار شده (حدود 52 درصد کل بازار) و همراه اول نیز با 38 میلیون و 703 هزار عدد، رکورد بیشترین سیم کارت فعال (حدود 58 درصد مشترکان فعال) را در اختیار دارند.
با توجه به این آمار می توان گفت ضریب نفوذ سیم کارت در کشور با در نظر گرفتن جمعیت 80 میلیونی حدود 160 درصد و ضریب نفوذ شبکه تلفن همراه 83 درصد به حساب میآید.
آقایان پیشبینی پیشکش، اطلاع رسانی کنید
در دنیا حوادث مختلفی وجود دارد که تعدادی از آنها مانند زلزله هم اکنون قابل پیش بینی نیستند اما سایر حوادث مانند سیل، طوفان، رعد و برق، آتش سوزی، به راحتی قابل رسد و پیشبینی هستند.
در کشوری مانند آمریکا که طوفانهای سهمگین هر ساله بخشی از این کشور را درمینوردند، سیستم هواشناسی آنها مدتها قبل وقوع یک طوفان را با جزئیات کامل مانند سرعت، مسیر حرکت پیش بینی کرده و از طریق رسانههای جمعی نه تنها به مردم هشدار میدهد، بلکه آموزشهای لازم را نیز به مردم ارائه میکنند.
مسئولان امدادرسانی، آتشنشانی، فوریتهای پزشکی، تکنسینهای برق و ... جلوی دوربین شبکهها حاضر شده و در رابطه با طوفان پیش رو توصیههای کاربردی به مردم میکنند. در این توصیهها حتی به مردم آموزش میدهند که چگونه مانع ورود آب به منازل خود شوند.
اما متأسفانه در کشور ما سازمان عریض و طویل هواشناسی هیچگاه نتوانسته وقوع طوفانهای مرگبار در کشور را پیشبینی کند و اکنون هم اسماعیل نجار رئیس مدیریت بحران کشور از نبود تجهیزات لازم در هواشناسی برای پیشبینی حوادث خبر داده است.
نجار در این زمینه گفت: سازمان هواشناسی با توجه به تجهیزاتی که دارد توانایی پیش بینی این رخدادها در مسائل خرد و ریز را ندارد کما اینکه ما در سال گذشته و در پیامد طوفان تهران در بازدیدی که از این سازمان داشتیم دریافتیم این سازمان توانایی اینکه حوادث را در مقیاس خرد پیش بینی کند ندارد که درخواست خرید تجهیزات کردیم اما تا به امروز میسر نشده است.
این سخنان در حالی زده میشود که از زمان وقوع طوفان سال گذشته در تهران که چند کشته و مصدوم بر جا گذاشت تا به امروز، داوود پرهیزگار رئیس سازمان هواشناسی نه تنها از سمت خود استعفا نداده بلکه عذرخواهی هم نکرده و حالا هم که مشخص شده در تهیه وسایل لازم برای پیشبینی «حوادث در مقیاس خرد» نیز اهمال کرده است.
اما نکته قابل تأمل این است که حادثهای مانند طوفان آنچنان که مسئولان میگویند نیاز به پیشبینی ندارد. تقریباً تمامی مردم بعد از تماشای برنامه های پیش بینی هوا در بخشهای مختلف خبری صدا و سیما اطلاع دارند که زمانی که ابر از غرب کشور وارد میشود، به تدریج به مرکز رسیده و در نهایت از مرزهای شرقی خارج میشود.
طوفانی که در تهران رخداد، ماحصل همان ابرهایی بود که از غرب کشور وارد شده و در بخشهایی از کردستان موجب آبگرفتگی معابر و ... شده بود. این بلا یکباره بر سر تهرانیها نازل نشده و از غرب کشور به ترتیب کردستان، زنجان، قزوین و البرز را تحت تأثیر قرار داده تا به تهران رسیده است.
به فرض که سخنان رئیس مدیریت بحران در عدم توانایی هواشناسی در پیشبینی «حوادث در مقیاس خرد» درست باشد، اما آیا همین مسئولان مدیریت بحران نمیتوانند از غرب کشور خبر بگیرند؟ آیا اطلاع نداشتند که در کردستان چه اتفاقی رخ داده است؟ نمیدانستند در مشگین شهر برف باریده و در الموت مردم روستاها کرسی گذاشتهاند؟ آیا بعد از وقوع حادثه در بخشی از کشور نمیتوانستند به مردم بخشهای دیگر کشور اطلاع رسانی کنند؟
جای خالی سیستم هشدار روی تلفنهای همراه
تعدادی از مسئولان کشور که در خصوص بحران پیش آمده مسئول بودند، از ضعف سیستم اطلاع رسانی به مردم سخن گفتند و حتی نجار در این ارتباط نیز گفت: در حادثه کن و سولقان باید گفت این حادثه در روز تعطیل رخ داد، بیشتر مردم هم بر حسب شرایط و عدم مسافرت در ماه مبارک رمضان سفرهای خود را در این روزها برنامه ریزی کرده بودند. در این شرایط بیش از 6 هزار خودرو در جاده حضور داشته است. در چنین وضعیتی باید گفت بیشتر تلفات این حادثه تماماً مربوط به مسافران بوده و حتی ساخت و سازهای غیر مجازی که در حریم رودخانه وجود داشته و ساکنینی در آن بوده اند، تخریب نشدند. خوب در این شرایط ما می توانیم به مردم بگوییم مسافرت نروند!
وی افزود: گرچه در این شرایط صدا و سیما مسئول اعلام وضعیت بوده که در سطح محلی هم صورت گرفته و یا وزارت راه و شهر سازی نمیبایست اجازه ساخت و ساز در حریم رودخانه را می داده و نیز در تجهیز کارگاه اتوبان شمال کشور کوتاهی صورت گرفته اما باید گفت قصوری از سوی سازمان مدیریت بحران و نیز نیروهای زیر مجموعه صورت نگرفته است.
در جواب این سخنان باید به صحبتهای محمد فرهادی رئیس سابق جمعیت هلال احمر اشاره کنیم که در مورد لزوم راهاندازی سیستم هشدار روی تلفنهای همراه سخن گفته بود.
وی در روزهای آخر تصدیگری خود در هلال احمر گفت: این اقدام بسیار مناسبی است که مردم مناطق مختلف را از طریق ارسال پیام و هشدار بر روی تلفن همراه از حادثهای مانند سیل و طوفان آگاه کرد. هلال احمر این امکان و توان را دارد که با اپراتورهای تلفن همراه مذاکره کند و ارسال پیام هشدار بر روی تمامی تلفنهای همراه را در دستور کار قرار دهد.
شاید اگر چنین سیستمی در کشور راهاندازی شده بود، معلم فداکار لرستانی از جادهای که دچار سیل شده بود برای نجات شاگردش حرکت نمیکرد و اکنون هم شاگردان و هم خود او زنده بودند. صد افسوس که هیچ پیام هشداری مردم آن منطقه و بخصوص معلم فداکار را از وقوع سیل در میان راه، آگاه نکرده بود.
شاید افرادی که برای گذراندن اوقات فراغت لب رودخانه چالوس و کن نشسته بودند، اکنون کشته، مفقود و مصیبت زده نشده بودند.
با توجه به ضریب نفوذ 83 درصدی تلفنهای همراه در کشور لازم است که از ظرفیتهای آنها برای اطلاع رسانی نیز استفاده شود و از این طریق در حالیکه توانایی پیشبینی وقوع حوادث را نداریم، به مردم حاضر در یک منطقه هشدار دهیم که در منطقه مجاور چه اتفاقی افتاده و چه حادثهای در انتظار شما خواهد بود.
علاوه بر ارسال پیامهای هشدار میتوان از ظرفیت تلفنهای همراه که امروزه در اختیار تمامی مردم است، در جهت آموزش شهروندان بهره برد.
آموزشهای لازم و فراگیری اقدامات موثر در هنگام بروز طوفان، سیل، زلزله، رعد و برق و ... میتواند شهروندان را برای مقابله با این حوادث آماده و از میزان تلفات یک حادثه غیر مترقبه به شدت بکاهد.