به گزارش مشرق، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در یادداشتی که امروز 9 مرداد در روزنامه انگلیسی گاردین منتشر شد، نوشت: ما و کشورهای طرف مذاکره در قالب موسوم به 1+5، سرانجام به هدف مشترک تبدیل برنامه هستهای ایران از یک بحران غیرضروری به زمینه همکاری در خصوص عدم اشاعه هستهای و فراتر از آن دست یافتیم. توافق هستهای که در ماه جاری در وین حاصل شد، غایت کار نیست اما یک بنیاد محکم است که باید ساختمان بر روی آن قرار گیرد. برنامه جامع مشترک اقدام، وضعیت ایران را به عنوان منطقهای عاری از سلاح اتمی تثبیت میکند. اکنون وقت آن است که این منطقه به تمام خاورمیانه تسری یابد.
وزیر امور خارجه افزود: تلاش ایران برای ممنوعیت تسلیحات کشتار جمعی در مناطق مجاور این کشور، تلاشی پیوسته بوده است. این واقعیت که صدام حسین به صورت سیستماتیک دست به استفاده از این تسلیحات [در جریان جنگ تحمیلی] زد و هرگز با اقدام متقابل مواجه نشد، شاهدی است که عمق تعهد کشور من به این آرمان شریف را نشان میدهد. در شرایطی که ایران در مسیر این تلاش از حمایت برخی دوستان عرب خود برخوردار شده است، اسرائیل، خانه تنها برنامه هستهای نظامی در خاورمیانه، از آن کنارهگیری کرده است. در سایه توافق تاریخی [برجام]، ما باید به این چالش بپردازیم.
ظریف ادامه داد: یکی از شوخیهای تاریخ آن است که کشورهای فاقد سلاح هستهای نظیر ایران در واقع برای عدم اشاعه هستهای بسیار بیش از کشورهای هستهای که تلاشهایشان بر روی کاغذ است، تلاش کردهاند. ایران و سایر کشورهای فاقد سلاح هستهای بهشکل خالصانه در مسیر تثبیت رژیم عدم اشاعه گام برداشتهاند. در همین شرایط، کشورهای صاحب این سلاحهای مخرب حتی بهسختی در خصوص این موضوع حرف زدهاند؛ آن هم در شرایطی که کاملا از وظایف خود در خصوص خلع سلاح در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و سایر قوانین بینالمللی سرباز زدهاند.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران تصریح کرد: این جدا از کشورهایی است که عضو انپیتی هم نیستند، یا اسرائیل، که یک زرادخانه هستهای اعلام نشده بههمراه بیاعتنایی آشکار به عدم اشاعه دارد و در عین حال علیه توافق هستهای ایران کمپینی نامعقول و هشداردهنده را در دستور کار دارد.
ظریف خاطرنشان کرد: امروز، در پرتو توافق وین، زمان مناسبی است که کشورهای دارای تسلیحالت هستهای این فاصله را با قبول اقدامات مربوط به خلع سلاح و تقویت رژیم عدم اشاعه از میان بردارند.
وزیر خارجه اضافه کرد: زمان آن رسیده است که کشورهای صاحب تسلیحات مزبور با یک واقعیت مهم مواجه شوند و آن اینکه ما در یک محیط امنیتی جهانیشده زندگی میکنیم. تقارن دوره جنگ سرد بین کشورهای دارای سلاح هستهای و کشورهای فاقد آن دیگر قابل تحمل نیست.
رئیس دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در ادامه نوشت: برای مدت مدید، تصور شده است که مفهوم بیخردانه «تضمین تخریب دوجانبه» [یک مفهوم رئالیستی در دانش روابط بینالملل] منجر به ثبات و عدم اشاعه میگردد. هیچ چیز بیش از این نمیتواند از واقعیت دور باشد. شایع شدن این دکترین بازدارندگی در روابط بینالملل نیروی پیشبرنده اصلی برای تلاش برخی کشورها جهت دستیابی به سلاح هستهای و برای سایرین جهت گسترش و تشدید زرادخانههای هستهای بوده است. تمام این موارد نقض آشکار اهداف مربوط به خلع سلاح طراحی شده از سوی جامعه بینالمللی است.
وی همچنین با اشاره به ضروری بودن تغییر در این پارادایم امنیتی خطرناک و اشتباه و حرکت به سوی ساز و کاری بهتر، امنتر و عادلانهتر، تصریح کرد: من باور دارم که توافق هستهای بین کشور – کشوری که فاقد تسلیحات هستهای است – و گروه 1+5 که تقریبا تمام کلاهکهای هستهای روی زمین را در اختیار دارد، از نظر سمبلیک برای تغییر در این پارادایم و آغاز دوران رژیم جدید عدم اشاعه کافی است.
وزیر امور خارجه در ادامه افزود: یک گام در این مسیر صحیح میتواند آغاز گفتوگو برای یک پیمان نابودی سلاح باشد که با یک مکانیسم قوی پایش و راستیآزمایی مورد حمایت قرار گیرد.
بهنوشته ظریف، این امر بدوا میتواند شامل خارج کردن زرادخانههای هستهای از حالت آماده باش (برداشتن کلاهکها از روی پرتابکنندهها با هدف کاهش ریسک استفاده) و سپس ایجاد خلع سلاح پیشرونده توسط تمام کشورهای صاحب سلاحهای کشتار جمعی باشد. این امر هدفی قابل دستیابی برای آغاز این پروژه جهانی با تلاشی قوی، سراسری و خالصانه برای به وجود آوردن خاورمیانهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی است، اگر کشورهای ذیربط به این فرضیه برسند که این امر نهتنها آرمانی شریف بلکه ضرورتی راهبردی است.
رئیس دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: چنین پیمان جدیدی میتواند انپیتی را برای دارندگان سلاح هستهای احیا و تکمیل کند. این پیمان میتواند وظایف مرتبط با خلع سلاح را برای کشورهای هستهای خارج از انپیتی به صورت سیاسی، بر اساس رژیم بینالمللی عدم اشاعه، بهصورت قانونی و بر اساس روالهای پیشدستانه قوانین عادی بینالمللی در راستای خلع سلاح، مشخص کند.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: ایران با ظرفیتهای ملی خود و بهعنوان رئیس فعلی جنبش عدم تعهد، آماده است که با جامعه بینالمللی در راستای حصول این اهداف همکاری کند و به خوبی میداند که در این مسیر، احتمالا با موانع بسیاری از جانب شکاکان به صلح و دیپلماسی مواجه خواهد شد. با این حال، ما باید در مسیر اقناعسازی و پافشاری تلاش کنیم، همانطور که در وین تلاش کردیم.
وزیر امور خارجه افزود: تلاش ایران برای ممنوعیت تسلیحات کشتار جمعی در مناطق مجاور این کشور، تلاشی پیوسته بوده است. این واقعیت که صدام حسین به صورت سیستماتیک دست به استفاده از این تسلیحات [در جریان جنگ تحمیلی] زد و هرگز با اقدام متقابل مواجه نشد، شاهدی است که عمق تعهد کشور من به این آرمان شریف را نشان میدهد. در شرایطی که ایران در مسیر این تلاش از حمایت برخی دوستان عرب خود برخوردار شده است، اسرائیل، خانه تنها برنامه هستهای نظامی در خاورمیانه، از آن کنارهگیری کرده است. در سایه توافق تاریخی [برجام]، ما باید به این چالش بپردازیم.
ظریف ادامه داد: یکی از شوخیهای تاریخ آن است که کشورهای فاقد سلاح هستهای نظیر ایران در واقع برای عدم اشاعه هستهای بسیار بیش از کشورهای هستهای که تلاشهایشان بر روی کاغذ است، تلاش کردهاند. ایران و سایر کشورهای فاقد سلاح هستهای بهشکل خالصانه در مسیر تثبیت رژیم عدم اشاعه گام برداشتهاند. در همین شرایط، کشورهای صاحب این سلاحهای مخرب حتی بهسختی در خصوص این موضوع حرف زدهاند؛ آن هم در شرایطی که کاملا از وظایف خود در خصوص خلع سلاح در چارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و سایر قوانین بینالمللی سرباز زدهاند.
رئیس دستگاه دیپلماسی ایران تصریح کرد: این جدا از کشورهایی است که عضو انپیتی هم نیستند، یا اسرائیل، که یک زرادخانه هستهای اعلام نشده بههمراه بیاعتنایی آشکار به عدم اشاعه دارد و در عین حال علیه توافق هستهای ایران کمپینی نامعقول و هشداردهنده را در دستور کار دارد.
ظریف خاطرنشان کرد: امروز، در پرتو توافق وین، زمان مناسبی است که کشورهای دارای تسلیحالت هستهای این فاصله را با قبول اقدامات مربوط به خلع سلاح و تقویت رژیم عدم اشاعه از میان بردارند.
وزیر خارجه اضافه کرد: زمان آن رسیده است که کشورهای صاحب تسلیحات مزبور با یک واقعیت مهم مواجه شوند و آن اینکه ما در یک محیط امنیتی جهانیشده زندگی میکنیم. تقارن دوره جنگ سرد بین کشورهای دارای سلاح هستهای و کشورهای فاقد آن دیگر قابل تحمل نیست.
رئیس دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در ادامه نوشت: برای مدت مدید، تصور شده است که مفهوم بیخردانه «تضمین تخریب دوجانبه» [یک مفهوم رئالیستی در دانش روابط بینالملل] منجر به ثبات و عدم اشاعه میگردد. هیچ چیز بیش از این نمیتواند از واقعیت دور باشد. شایع شدن این دکترین بازدارندگی در روابط بینالملل نیروی پیشبرنده اصلی برای تلاش برخی کشورها جهت دستیابی به سلاح هستهای و برای سایرین جهت گسترش و تشدید زرادخانههای هستهای بوده است. تمام این موارد نقض آشکار اهداف مربوط به خلع سلاح طراحی شده از سوی جامعه بینالمللی است.
وی همچنین با اشاره به ضروری بودن تغییر در این پارادایم امنیتی خطرناک و اشتباه و حرکت به سوی ساز و کاری بهتر، امنتر و عادلانهتر، تصریح کرد: من باور دارم که توافق هستهای بین کشور – کشوری که فاقد تسلیحات هستهای است – و گروه 1+5 که تقریبا تمام کلاهکهای هستهای روی زمین را در اختیار دارد، از نظر سمبلیک برای تغییر در این پارادایم و آغاز دوران رژیم جدید عدم اشاعه کافی است.
وزیر امور خارجه در ادامه افزود: یک گام در این مسیر صحیح میتواند آغاز گفتوگو برای یک پیمان نابودی سلاح باشد که با یک مکانیسم قوی پایش و راستیآزمایی مورد حمایت قرار گیرد.
بهنوشته ظریف، این امر بدوا میتواند شامل خارج کردن زرادخانههای هستهای از حالت آماده باش (برداشتن کلاهکها از روی پرتابکنندهها با هدف کاهش ریسک استفاده) و سپس ایجاد خلع سلاح پیشرونده توسط تمام کشورهای صاحب سلاحهای کشتار جمعی باشد. این امر هدفی قابل دستیابی برای آغاز این پروژه جهانی با تلاشی قوی، سراسری و خالصانه برای به وجود آوردن خاورمیانهای عاری از سلاحهای کشتار جمعی است، اگر کشورهای ذیربط به این فرضیه برسند که این امر نهتنها آرمانی شریف بلکه ضرورتی راهبردی است.
رئیس دستگاه دیپلماسی اضافه کرد: چنین پیمان جدیدی میتواند انپیتی را برای دارندگان سلاح هستهای احیا و تکمیل کند. این پیمان میتواند وظایف مرتبط با خلع سلاح را برای کشورهای هستهای خارج از انپیتی به صورت سیاسی، بر اساس رژیم بینالمللی عدم اشاعه، بهصورت قانونی و بر اساس روالهای پیشدستانه قوانین عادی بینالمللی در راستای خلع سلاح، مشخص کند.
وی در پایان خاطرنشان ساخت: ایران با ظرفیتهای ملی خود و بهعنوان رئیس فعلی جنبش عدم تعهد، آماده است که با جامعه بینالمللی در راستای حصول این اهداف همکاری کند و به خوبی میداند که در این مسیر، احتمالا با موانع بسیاری از جانب شکاکان به صلح و دیپلماسی مواجه خواهد شد. با این حال، ما باید در مسیر اقناعسازی و پافشاری تلاش کنیم، همانطور که در وین تلاش کردیم.