بغض دشمنان وحدت مسلمین با انفجار مسجد ترکید
نویسنده در این مقاله نوشته است: چهل روز پیش در حالی که روزه دار هموطنمان برای ادای فریضه نماز جمعه در مسجد امام صادق در منطقه الصوابر حاضر شده بودند، دستان کینه و بغض از آستین دشمنان وحدت مسلمین بیرون آمد و در یک کشور نسبتاً باثبات عربی خلیج فارس، بیش از 250 نفر را به خاک و خون کشید، وزارت کشور تعداد تلفات این حادثه تروریستی را 27نفر کشته و بیش از 227 نفر مجروح اعلام کرد.
عبدالله در ادامه با اشاره به بیانیه داعش مبنی بر پذیرش مسئولیت این حادثه نوشت: داعش که در قتل عام مردم منطقه ید طولایی دارد، بلافاصله با انتشار بیانهای در صفحات اینترنتی با افتخار، مسئولیت این حادثه را برعهده گرفت. انفجار مسجد شیعیان کویت، اولین و شدیدترین اقدام تروریستی در کویت در طول سالهای اخیر است.
رسانه های منطقه و دنیا با پخش تصاویر و فیلمهای ضبط شده از این اقدام ضدانسانی، انگشت اتهام را به سوی حکومت عربستان نشانه گرفتند، چرا که عامل انتحاری حادثه یک شهروند سعودی به نام «ابوسلمان الموحد» با تفکرات تکفیری بوده و بر اساس اعتراف برخی اسرای داعش مبنی بر ارتباط مستقیم با مقامات نظامی و اطلاعاتی ریاض، این کشور متهم ردیف اول حادثه تروریستی کویت قلمداد شده است.
این نویسنده عرب در ادامه با طرح این سوال که چرا کویت باید هزینه «خود بزرگ بینی» عربستان سعودی را پرداخت کند، آیا تصمیمات و اقدامات منطقهای کویت میتواند عامل عصبانیت سران جدید و جوان عربستان از این کشور باشد، چرا برادر بزرگ کشورهای خلیج فارس برادر دیگر خود را قربانی کرد، 5 دیدگاه را مطرح کرده است.
دیدگاه اول: ساختار باز سیاسی کویت مقابل حکومت پادشاهی بسته سعودی
در میان کشورهای خلیج فارس، مردم کویت از آگاهی و رشد سیاسی و سطح علمی خوبی نسبت به سایر کشورهای عرب برخوردارند. وجود مطبوعات گوناگون، امکان اظهار عقاید مختلف، وجود گروههای مختلف سیاسی و مذهبی با گرایشهای متفاوت، فضای نسبتاً باز سیاسی در کویت ایجاد کرده که از بین کشورهای منطقه به الگوی سیاسی دموکراسی غربی نزدیکتر است.
برهمین اساس کویت در کنار عمان تلاش کرده در منازعات منطقهای خود را به عنوان میانجی بی طرف معرفی کند. این در حالی است که جهان و سازمانهای حقوق بشری از اقدامات ضدبشری و ساختار بسته سیاسی عربستان به سطوح آمده و ملتهای منطقه نیز از دخالتهای عربستان در امور داخلی کشورهایشان خسته شدهاند.
دیدگاه دوم: عدم همراهی کویت با عربستان در فراخواندن سفیر خود از قطر
قطر به همراه ترکیه جزو کشورهایی هستند که بیشترین حمایتها را برای قدرت گرفتن گروه اخوان المسلمین در منطقه انجام دادهاند و این حمایتها همواره مورد اعتراض برخی کشورهای منطقه به ویژه عربستان و امارات متحده عربی قرار می گرفت.
بعد از سرنگونی محمد مرسی رئیس جمهوری مصر و روی کار آمدن دولت نظامیان و ارتشبد السیسی و تداوم حمایتهای مالی، رسانهای، سیاسی قطر از اخوانیها، تنش در روابط این کشور با عربستان و امارات بالا گرفت و این کشورها به همراه بحرین تصمیم به فراخواندن سفرای خود از دوحه گرفتند.
آنها علت این تصمیم را پایبند نبودن قطر به توافقهای شورای همکاری خلیج فارس اعلام کردند ولی قطر اعلام کرد فراخوان سفرا خارج از چارچوب شورای همکاری است. این درحالی است که عمان و کویت قاطعانه با مساله فراخواندن سفرا از قطر یا قطع روابط دیپلماتیک با این کشور مخالفت کردند.
برخیها نیز معتقدند که عدم فرا خواندن سفیر کویت از قطر اقدامی هماهنگ شده بوده تا کویت بتواند همچنان به نقش میانجیگری خود میان دوحه با ریاض و دیگر پایتختهای عربی ادامه دهد. این تصمیم نارضایتی برخی برادران از جمله عربستان سعودی در شورای همکاری را در پی داشته است.
دیدگاه سوم: پاسخ منفی کویت به درخواست عربستان برای اعزام نیرو به جنگ یمن
از ابتدای حمله عربستان به یمن، برخی کشورها هرگز حاضر به همراهی با این برنامه نشدند. کشورهایی مثل پاکستان، عمان و کویت به درخواست برخی مقامات جوان عربستان برای مشارکت در این جنگ پاسخ منفی دادند. اما گویا این عدم همراهی با خود هزینههایی درپی داشته که کم کم در حال بروز است. عربستان نسبت به مشارکت حداقلی کویت در حمله به یمن به شدت ناراضی است.
شیخ "صباح خالد الصباح" وزیر خارجه کویت نیز در جلسه استیضاح خود در پارلمان گفت به دلیل فشارهای زیاد عربستان مجبور به مداخله در جنگ علیه یمن شده و این مشارکت خیلی محدود و تنها به چند پرواز خلاصه شده است.
از سوی دیگر، کویت در اعزام نیروی نظامی به بحرین جهت کمک به حکومت آلخلیفه در چارچوب نیروهای «سپر جزیره» مشارکت محدودی داشته است. عمان نیز هیچگاه در موضوع بحرین و یمن دخالت نکرد بلکه محور عمان، آمریکا و انصارالله را در موضوع یمن پایه ریزی کرد. عدم همراهی فعّال این دو کشور با سیاستهای عربستان در شورای همکاری خلیج فارس، موجب کاهش شدید نفوذ و قدرت عربستان در این شورا شده و این یکی از عوامل جدی نارضایتی برادران عربستانی از همپیمانان خود است.
دیدگاه چهارم: دعوای نفتی کویت و عربستان که روند استخراج نفت را متوقف کرده است
حدود 10 ماه پیش نشریات کویتی از وقوع اختلاف جدی نفتی دیگری بین دولت کویت با دولت عربستان سعودی در خصوص مالکیت یکی از حوزه های نفتی مشترک بین دو کشور خبر دادند. فعالیت در حوزه نفت و گاز «الدره» از نزدیک به یک سال قبل تا به امروز به دلیل اختلافات 2 کشور متوقف شده است.
از سوی دیگر اقدام مقامات عربستان جهت تصرف مناطق وسیعی از میدان نفتی «خفجی» با اعتراض کویت مواجه شد. کویت و عربستان از سالها پیش درباره این میدان نفتی اختلاف داشتهاند. کویت و عربستان در 2 حوزه نفتی «خفجی» و «وفره» به مساحت پنج هزار کیلومتر مربع و با تولید روزانه 500 هزار بشکه نفت دارای سهم مشترک هستند و بر اساس توافقنامهای پنجاه ساله از آن بهره برداری می کنند.
نشریه «جریده» به نقل از مقامات کویت نوشت: درپی شکست مذاکرات با عربستان و تشدید اختلافات میان دو کشور، کویت رسماً خواستار ارجاع اختلافات نفتی به دادگاه بین المللی لاهه شده است.
سایت خبری «رای الیوم» پیشتر به نقل از منابع آگاه نفتی نوشته بود که بار دیگر بحران نفتی میان دو کشور عربستان و کویت به مرحله انفجار رسیده تا بدان جا که مقام های کویتی از شرکت نفتی آمریکایی «شورون» که با سعودی ها در این دو حوزه نفتی همکاری می کند، خواسته اند تجهیزات خود را جمع کنند.
دیدگاه پنجم: تلاش کویت برای ازسرگیری روابط با سوریه
در خصوص تحولات منطقه و سیاست خارجی نیز کویت با برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به ویژه عربستان و قطر در اتحادیه عرب همگام شد و طرح لغو عضویت سوریه در این اتحادیه را امضا کرد و طی 4 سال از مخالفان سوریه حمایت کرد اما اینک به عنوان اولین کشور عربی درصدد از سرگیری روابط خود با سوریه برآمده است.
با توجه به تغییر اولویت آمریکا از سرنگونی نظام سوریه به تضعیف آن و پایان دادن به عمر گروههای افراطی از جمله داعش، دولت کویت به این نتیجه رسیده که از تصمیم خود مبنی بر بستن سفارت در دمشق عقبنشینی و سفارت سوریه را در کویت بازگشایی کند زیرا بیش از 130 هزار سوری مقیم کویت هستند.
حال در شرایطی که عربستان برای ساقط کردن نظام سوریه میلیارها دلار هزینه میکند و گروههای مسلح جدیدی را تشکیل و تجهیز مینمایند، کویت مشغول عادی سازی روابط با سوریه است، طبیعی است خشونت علیه کویت طراحی شود.
حنیف عبدالله در پایان مقاله خود نوشته است: واقعیت این است که سیاست خارجی رئالیستی سران کویت به تحولات منطقه در حال تغییر است و این مخالف دیپلماسی برخی برادران عرب خلیج (فارسی) است. اما سوال این است که برای مخالفت و تعدیل این سیاست باید خانه خدا را منفجر کرد، آیا ضرورت دارد روزهداران را قربانی و در ماهی که پیامبر اسلام جنگ را متوقف کرد، خون برادران دینی خود را بریزیم.