به گزارش مشرق، در استقلال بسیاری از شایعهها و حرفها به سیدمهدی رحمتی ختم میشود. دلخوریهای قبلی طالب لو به رحمتی ختم میشود، دلخوری فروزانی که حتی حاضر نیست با رحمتی مصاحفه کند، به این دروازهبان ختم می شود، دلخوری امیرحسین صادقی که معتقد است رحمتی کاری کرده تا او از استقلال برود و خودش کاپیتان تیم باشد به رحمتی باز میگردد، دلخوری سابق نکونام که او هم چنین تصوری داشت، باز هم به رحمتی باز میگردد، امیر قلعه نویی هم اتفاقا با رحمتی خوب نبود و او را از استقلال کنار گذاشت.
بحث ما اما این است که چرا همه این موارد را از چشم رحمتی میبینند؟ مثلا چرا اینگونه نمیگویند که سرمربی تیم نمیخواهد جنجال کاپیتانی داشته باشد و معتقد است رحمتی بهترین دروازهبان ایران است و البته صادقی هم افت کرده است؟
چرا نمیگویند پرویز مظلومی نمیخواهد سه دروازهبان مدعی به نام های رحمتی، طالبلو و فروزان داشته باشد و به این ترتیب فروزانی را که امیر قلعهنویی وی را به استقلال آورده کنار گذاشته است؟
چرا نمیگویند مثلا ماساژور و مدیر رسانهای پیکان کارشان خوب بوده و رحمتی فقط آنها را معرفی کرده و چون کارشان خوب بوده به استقلال آمدهاند؟ مگر آدمها چگونه رشد میکنند؟ اگر کارشان بد بود باز هم رحمتی آنها را توصیه میکرد؟
چرا نمیگویند استقلال دنبال دیدار تدارکاتی می گشته و رحمتی که با پیکانیها ارتباط دارد از آنها خواسته تا مقابل استقلال صف آرایی کنند و به این ترتیب به استقلال کمک کرده است؟
چرا نمی گویند اختلاف نظر رحمتی با امیر قلعه نویی ممکن است از سوی رحمتی نبوده باشد؟ چرا که رحمتی با نکونام، مجیدی، تیموریان، بیک زاده، صادقی و خیلی های دیگر مشکل داشته و شاید این مورد تقصیر رحمتی نبوده باشد؟
به نظر می رسد تعداد مخالفان مهدی رحمتی در حوالی باشگاه استقلال درحال رشد است چون همه این اتهام ها را می توان جور دیگری نگاه کرد اما کسی به این جور دیگر کاری ندارد و این اگر عجیب نباشد حداقل قابل بررسی است. شاید هم باید چشمها را شست و جور دیگری هم دید.
بحث ما اما این است که چرا همه این موارد را از چشم رحمتی میبینند؟ مثلا چرا اینگونه نمیگویند که سرمربی تیم نمیخواهد جنجال کاپیتانی داشته باشد و معتقد است رحمتی بهترین دروازهبان ایران است و البته صادقی هم افت کرده است؟
چرا نمیگویند پرویز مظلومی نمیخواهد سه دروازهبان مدعی به نام های رحمتی، طالبلو و فروزان داشته باشد و به این ترتیب فروزانی را که امیر قلعهنویی وی را به استقلال آورده کنار گذاشته است؟
چرا نمیگویند مثلا ماساژور و مدیر رسانهای پیکان کارشان خوب بوده و رحمتی فقط آنها را معرفی کرده و چون کارشان خوب بوده به استقلال آمدهاند؟ مگر آدمها چگونه رشد میکنند؟ اگر کارشان بد بود باز هم رحمتی آنها را توصیه میکرد؟
چرا نمیگویند استقلال دنبال دیدار تدارکاتی می گشته و رحمتی که با پیکانیها ارتباط دارد از آنها خواسته تا مقابل استقلال صف آرایی کنند و به این ترتیب به استقلال کمک کرده است؟
چرا نمی گویند اختلاف نظر رحمتی با امیر قلعه نویی ممکن است از سوی رحمتی نبوده باشد؟ چرا که رحمتی با نکونام، مجیدی، تیموریان، بیک زاده، صادقی و خیلی های دیگر مشکل داشته و شاید این مورد تقصیر رحمتی نبوده باشد؟
به نظر می رسد تعداد مخالفان مهدی رحمتی در حوالی باشگاه استقلال درحال رشد است چون همه این اتهام ها را می توان جور دیگری نگاه کرد اما کسی به این جور دیگر کاری ندارد و این اگر عجیب نباشد حداقل قابل بررسی است. شاید هم باید چشمها را شست و جور دیگری هم دید.