به گزارش مشرق، ابوالحسن
داوودی فارغالتحصیل مدرسه عالی سینما و تلویزیون و رشته جامعهشناسی از
دانشگاه ملی تهران است. او زمانی در مجله سروش و به عنوان پارهوقت به کار
نقد فیلم و برنامههای تلویزیونی مشغول بود و سپس اولین فیلمش به نام «سفر
عشق» را ساخت.
به
بهانه روز خبرنگار و از آنجایی که داودی دست به قلم بوده و از ابتدا در
بطن فیلم و فیلمسازی و برنامههای تلویزیونی قرار داشته تا به امروز با
خبرنگاران مراوده خوبی دارد، به این بهانه گفتوگویی درباره برخی مسائل
خبرنگاری با وی انجام دادیم.
داوودی در گفتگو با ما به نکات خوب و حساسی اشاره کرد و به بیان خاطرههای جالب پرداخت که در متن زیر به آن اشاره میشود.
با توجه به سابقه فعالیت شما در عرصه هنر و حضور شما در کنار اهالی قلم به
عنوان یادداشتنویس موضوعات سینمایی دانش خبرنگاران امروز نسبت به زمان
فعالیت شما در چه سطحی است؟
مجموعه وسایل و ابزاری که در حال حاضر وجود دارد دسترسی به اطلاعات را
راحتتر کرده و با زمان فعالیت ما بسیار متفاوت است. اما با عرض تأسف در
خیلی از موارد باعث شده سطح دانش خبرنگاران به یک میزانی در جهاتی نسبت به
گذشته پایینتر بیاید. برخی خبرنگاران تلاش زیادی برای به دست آوردن
اطلاعات از طریق دانش شخصی خود انجام ندادهاند و استفاده بیش از حد از
اینترنت سطح دانش آنها را پایین آورده است.
چه پیشنهادی برای پیشرفت صنف خبرنگاران دارید؟
پیشنهاد خاصی ندارم، فقط میدانم خبرنگاری یکی از شاخههای فرهنگ عمومی
است که باید روز به روز پویاتر شود تا بتواند وظیفه خود را به بهترین شکل
انجام دهد. خبرنگاران باید به یک وحدت نگاه بنیادی که جامعه به آن نیاز
دارد، برسند و اگر این اتفاق رخ دهد به پیشرفت جامعه کمک وافری خواهد کرد.
برخی خبرها به خبرهای زرد معروف است یعنی راستی و صداقت یک خبر واقعی در
آنها به چشم نمیخورد، نظر شما در خصوص انتشار این نمونه خبرها چیست؟
هر نوع خبری که مانع رسیدن به فضای کلی و واقعی فرهنگی جامعه شود به خبر
زرد معروف است که شاید دلیل آن وابستگی به یک تفکر خاص در مسیر انتشار
اخبار باشد.
نیاز
و تفکر جمعی باید با تفکر سیاسی و... ارگان منتشر کننده یکی باشد تا بتوان
سوءاستفاده سیاسی را به اتفاق فرهنگی تبدیل کرد، اگر این اتفاق در
خبرنگاران بیفتد خیلی از مسائل و مشکلات جامعه به واسطه اشاعه اخبار صحیح و
منطقی حل خواهد شد.
تصویری که از خبرنگار ارائه میشود، چه اندازه با واقعیتهای این شغل تطابق دارد؟
بستگی به تصویر خبرنگاری دارد که کِی، چرا و چگونه به انتشار خبر میپردازد.
شما به چه صورت وارد عرصه خبرنگاری شدید؟
من هیچ وقت به آن معنا خبرنگار نبودم، چون خبرنگار کسی است که در بطن
رویدادهای مختلف جامعه قرار داشته باشد اما من بیشتر به عنوان منتقد این
کار را دنبال میکردم و هیچ وقت فضای خبرنگاری را در تعریف واقعی آن دنبال و
تجربه نکردم.
خاطرهای از آن دوران (خبرنگاری یا منتقد) دارید؟
من کارم را در مجله سروش شروع کردم. سروش مجلهای بود که نفوذ و تأثیر
زیادی در رسانهها به خصوص تلویزیون داشت. قرار ما با یکی از مدیران و
دوستان یعنی مهدی فیروزان این شد که به شکل تخصصی کارهای تلویزیون را
ارزیابی کنیم، کاری که بدون توجه به رابطه و دوستی و... نقدهای منطقی نسبت
به عملکرد تلویزیون انجام دهیم. من با اسم مستعار امید صیادصفا نقدهای تند و
تیز البته منطقی و منصفانه نسبت به کارهای تلویزیون به مدت 4 سال و هر
هفته انجام دادم، نقدهایی که شناختن فرد نویسنده آن برای همه به یک کابوس
تبدیل شده بود.
حتی
برای انتشار و انتقال خبر از دست خط خودم استفاده نمیکردم چون امکان داشت
از این طریق شناسایی شوم بنابراین تایپ شده مطلب را تحویل میدادم و چاپ
میشد.
این
موضوع بعد از گذشت حدود 12 سال مشخص شد که امید صیادصفا همان ابوالحسن
داوودی است. خاطره دیگر برای زمانی است که من در تلویزیون با 2 نفر از تهیه
کنندهها هم اتاق بودم، تهیه کنندههایی که برنامه «نامها و نشانهها» را
میساختند، در آن زمان نقد تند و تیز و منصفانهای را به خاطر این برنامه
نوشتم. این نقد تا جایی نفوذ داشت که بین دو تهیه کننده درگیری لفظی به
وجود آمد و صحبتهایی رد و بدل شد که برای من بسیار جالب بود.
در برخی مواقع کمتوجهی، جدی نگرفتن و بیاحترامی به خبرنگار از طرف اهالی رسانه را شاهد هستیم به نظر شما این اتفاق، صحیح است؟
این موضوع 2 دلیل اصلی دارد یا این که حرفه شما را نمیشناسند و یا بیخودی
برای خودشان کلاس میگذارند. در حالی که باید توجه داشت شغلی که بیشتر با
فضای ناملایم جامعه روبرو است، قابل احترام است.
شاید
شما بنا به هر دلیلی تمایل به حرف زدن و جواب دادن به خبرنگار را ندارید.
خیلی راحت و با احترام میتوانید به خبرنگار بگویید که تمایلی برای جواب
دادن ندارم نه این که به خبرنگار بیاحترامی کنید و شخصیت او را زیر سوال
ببرید. برای خود من یکی دو بار این اتفاق رخ داد که معذرتخواهی کردم.
یک خبرنگار موفق از نظر شما.
خبرنگار زبده کسی است که مبتکر باشد و زودتر و صحیحتر به ابعاد واقعی
سوژه دست پیدا کند و از طریق رعایت اصول اخلاقی درست خبر را منتشر کند.
جایگاه این روزهای خبرنگاران در جامعه ما کجا است؟
به
نظر من خبرنگاران در جامعه امروز به نسبت حجم و نفوذ فرهنگی که دارند شاید
جایگاه لازم را نداشته باشند که این اتفاق به شرایط موجود جامعه در
زمینههای مختلف و رعایت نکردن مسئولیت محول شده به خبرنگار ربط دارد که
اگر این دو بخش به طرز صحیح تعریف و تلفیق شود، خبرنگاران جایگاه واقعی خود
را پیدا خواهند کرد.
در این مدت زمان کوتاهی که در عرصه نقد سینمایی فعالیت داشتید، چه نمرهای رو به خودتون میدهید؟
همان طور که گفتم هیچ وقت خبرنگاری را به عنوان حرفه اصلی مدنظر نداشتم،
بلکه یک همکار پاره وقتی بودم که از بیرون همکاری میکرد و نقدهایی را به
صورت تفننی مینوشت، پس ضعیف یا قوی بودن برای من مطرح نبود.
بهترین یا بدترین شخصی که در این حرفه با آن روبرو شدید، چه کسی بود؟
من همیشه این تفکر خاکستری که یک فرد صددرصد خوب و یا بد است را نداشتم.
بنابراین افرادی که بودند طیفی از مزایا و معایب را داشتند. نمیتوان گفت
چه کسی بهتر و چه کسی بدتر بود. از طرفی کمک از کسی نخواستم و وابسته به
شخصی نبودم فقط شاید در همان مراحل ابتدایی مهدی فیروزان کمکهای زیادی به
من کرد تا من بتوانم راحتتر هر چیزی که میخواهم بنویسم و این موضوع باعث
شد که نقدها در آن زمان صورت تخصصیتر به خود بگیرند و جایگاه ویژهای پیدا
کنند در نتیجه تهیهکنندههای برنامهها نیز به خاطر این موضوع (نقدهای
تند و منصفانه) سعی میکردند کارهای بهتری ارائه دهند.
چی شد که این حرفه را کنار گذاشتید؟
چون قبل از انقلاب، سال 52 و قبل از نقدنویسی، رشته تحصیلی من فیلمسازی
بود، میتوان گفت که خبرنگاری یا نقدنویسی آغازی برای ورود من به عرصه
فیلمسازی نبود بلکه در میانه راه در راستای حرفه تحصیلیام انجام دادم. از
سال 67 – 66 که بیشتر درگیر فیلمسازی شدم، نقدنویسی را کنار گذاشتم.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید و بعد از «رخ دیوانه» به سراغ فیلم جدیدی رفتید؟
در حال حاضر مشغول استراحت هستم.