گروه سیاسی مشرق - بیتردید، غرب؛ اگرچه در ظاهر مسیحی است امّا در نگرش و عمل، صهیونیستی عمل میکند لذا از مهمترین دلایل آنها برای مذاکره و توافق، تأمین امنیّت اسرائیل و رفع نگرانیهای یهودیان غاصب است و مرتّب برای قانع کردن آنها و جلب رضایت شان گزارش میدهند و در هنگام گزارش گاهی از متن توافق نیز فراتر سخن میگویند که مبادا خاطر صهیونیست از توافقنامه مکدّر شده باشد و مرتّب سعی دارند آنها را قانع و راضی کنند.
لب کلام آن است که حقّ هستهای کشورها از جمله ایران در NPT واضح است و اگر غرب واقعاً حقّ ما را به رسمیت شناخته باشد و به ما اجازهی فعالیت منصفانه داده باشد بهراحتی این مسئله را میتوان مشاهده کرد و نیازی به اینهمه توجیه و بحثوجدل و تردید و نگرانی و اختلاف در بین موافقان و مخالفان نیست.
پیچیدگیها و سختی مذاکرات ناشی از عدم صداقت آنها است. تیم مذاکرهکنندهی ما نیز میداند که آنها درصدد مکر و حیله هستند اما میگویند غربیها بیش از این حاضر به امتیاز دادن نیستند و ما در شرایط خاصّی تن به این محدودیتها دادیم. هرچند برخی معتقدند بیش از این نیز میتوان امتیاز گرفت چون ادامهی تحریمها برای غرب امکانپذیر نبود و این مسئله در اعترافات آمریکاییها موجود است.
صهیونیست مسیحی و یهودی با تغییر حقوق و قوانین NPT و بینالمللی، مکری قدیمی به کار بسته که در آن، حقوق دیگران در ظاهر رعایت شده ولی درواقع حق واقعی آنها پایمال شده است. قرآن از این مکر آنها بهخوبی پرده برداشته است آنجا که خداوند به برخی از یهودیان دستور داد به قانون روز شنبه پایبند باشند و از ماهیگیری در روز شنبه خودداری کنند و درواقع این خط قرمز خداوند متعال بود که درنهایت به دلیل مکر و نافرمانی، آنها را به بوزینه مسخ کرد. (داستان اصحاب سبت در تعدادی از سورههای قرآن آمده است از جمله آیهی 65 سوره بقره، نساء 47 و 154، اعراف 163و نحل 124)
خطّ قرمز خداوند این بود که اگر شنبه ماهیگیری ممنوع است این ممنوعیت، واقعی است و تفسیرپذیر نیست امّا آنها برای اینکه در ظاهر امر خداوند را انجام داده باشند در روز شنبه تور میانداختند و ماهیها را حبس میکردند و روز یکشنبه میآمدند و ماهیها را از آب میگرفتند و درواقع مکر و نیرنگی به کار بردند که درحقیقت نافرمانی بود اما در ظاهر فرمانبرداری بود.
اکنون نیز غرب صهیونیستی همین مکر و نیرنگ را بکار برده است بهطور مثال، در ظاهر حقّ پیشرفت و توسعهی هستهای ما را پذیرفته اما درواقع محدودیت را برای ما رقم زده است؛ در ظاهر تحریمها را برمیدارد امّا درواقع آنها را به شکل ماشه حفظ کرده و میتواند در فرصت کوتاهی آنها را بکار گیرد؛ در ظاهر به دنبال بازرسی هستهای است امّا درواقع هدفش جاسوسی از طریق آژانس است؛ در ظاهر به دنبال پرس و جوی فنّی از دانشمندان هستهای ماست امّا درواقع قصد بازجویی یا تحقیر یا ترور را دارد.
و اینجاست که تیم مذاکرهکنندهی ما با رجوع به قرآن کریم و بررسی مکر و نیرنگهای متعدّد یهود در طول تاریخ میتواند بینش حیله شناسی خود را بیشتر کند و به فرمایش امام خامنهای مانند شطرنجباز ماهر حرکات آیندهی حریف را شناسایی کند.
و همچنین از آنها میخواهیم در نامهی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به کمیل بن زیاد نخعی بیشتر تدبّر کنند زیرا آن بزرگوار اگرچه از جانب امام علیهالسلام تاییدات زیادی داشت و حتی از اصحاب خاصّ امام علی علیهالسلام بود اما این تاییدات او را از ارتکاب اشتباه مصون نکردند و لذا باید از آن بزرگوار عبرت گرفت و همواره از خداوند استمداد خواست که اشتباه گذشتگان را مرتکب نشد.
و اینک متن نامهی آن حضرت علیهالسلام به كميل بن زياد نخعى كه عامل او بر هيت بود:
آن حضرت، کمیل را به سبب منع نكردن لشكر دشمن كه از سرزمين او گذشته و به غارت مسلمانان رفته، اینچنین سرزنش میکند (نامهی شمارهی 61 نهجالبلاغه):" امّا بعد؛ كسى كه كارى را كه بر عهده او گذاشتهاند تباه سازد و به كارى كه انجام دادنش بر عهده ديگران است، بپردازد، ناتوان مردى است با اندیشهای ناقص. تاختوتاز كردنت بر قرقيسيا و رها كردن مرزهايى كه تو را به حفظ آنها فرمان دادهایم، به گونهای كه كسی آنها را پاس ندارد و لشكر دشمن را از آن منع نكند، نشان نارسايى اندیشهی توست. تو بهمثابه پلى شدهای كه هر كس از دشمنانت بخواهد بر دوستانت تاخت آورد، از آن پل میگذرد. چگونه است كه تو را توان هيچ كارى نيست و كس را از مهابت تو بيمى به دل نيست. مرزى را نتوانى بست و بر شوكت دشمن شكست نتوانى آورد. نه نياز مردم شهر را بر میآوری و نه فرمانده خود را خشنود توانى ساخت... "
ناصر اکبری