به گزارش مشرق، بعد از چند دوره ناکامی فوتسال ایران در سطح قاره آسیا، تأسیسات دریایی با هدایت وحید شمسایی و حضور بازیکنانی مانند محمد کشاورز، مصطفی نظری، اصغر حسنزاده، محمدرضا سنگسفیدی و ... توانست در مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا مقام نخست را کسب کند تا این قهرمانی پایانی باشد برای ناکامی فوتسال ایران در قاره کهن.
قهرمانی شاگردان شمسایی در آسیا بهانه خوبی بود تا میزبان دو بازیکن باتجربه و تأثیرگذار این تیم باشیم. محمد کشاورز و مصطفی نظری در یک عصر تابستانی میهمان خبرگزاری تسنیم بودند و در گفتوگویی طولانی از هر دری صحبت کردند. گفتوگویی که با قهرمانی تأسیسات در آسیا آغاز و به مسئله تبانی در فوتسال ختم شد.
در زیر میتوانید متن کامل گفتوگو با مصطفی نظری و محمد کشاورز را بخوانید:
ابتدا در مورد قهرمانی تأسیسات دریایی در آسیا صحبت کنید؟
کشاورز: خوشبختانه تأسیسات چه از نظر مالی و امکانات و چه از نظر فنی در وضعیت خوبی قرار دارد و بازیکنان هم عزم خود را جزم کردهاند تا امسال هر دو جام را کسب کنند. اولین قهرمانی به دست آمد و دومین قهرمانی هم که به امید خدا در لیگ کسب میشود. البته باید بگویم که قهرمانی در این دوره از مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا بسیار دشوار بود. درست است که ما در فوتسال برتر از تمام آسیا هستیم، اما حریفانمان هم دفاع کردن را به خوبی بلد هستند. دیگر هیچ قهرمانی در آسیا راحت نیست.
نظری: خوشحالم که بعد از چند دوره ناکامی خدا کمک کرد و توانستیم در آسیا قهرمان شویم. فکر میکنم بعد از تیمهایی مانند فولاد ماهان و گیتیپسند در گذشته، تأسیسات دریایی در این فصل کاملترین تیم ایران است.
چرا بازی نهایی با القادسیه گره خورد؟
کشاورز: ما بازی مقابل القادسیه را خوب شروع کردیم و در نیمه اول حریف هیچ حرفی برای گفتن نداشت، اما در نیمه دوم استرس فینال و قهرمانی کارمان را سخت کرد. در ضمن در یک بازی ممکن است شما دقایقی شرایط خوبی نداشته باشید.
نظری: ما فکر میکردیم در فینال با ناگویا بازی میکنیم، اما وقتی القادسیه به فینال آمد میدانستیم این تیم چیز خاصی برای از دست دادن ندارد. ما در شرایطی قهرمان آسیا شدیم که خیلیها دوست نداشتند این اتفاق رخ بدهد، اما با کمک خدا و مردم خوب اصفهان آسیا را فتح کردیم. فوتسال ایران یک سر و گردن از آسیا بالاتر است، اما همانطور که کشاورز گفت استرس فینال باعث شد در لحظات پایانی کار گره بخورد.
خیلیها اعتقاد دارند که سن پنج نفر اصلی تأسیسات دریایی بالاست و همین مسئله باعث میشود این تیم در دقایق آخر هر بازی از نظر بدنی کم بیاورد.
کشاورز: فکر میکنم بیشتر گلهای ما در نیمه دوم به ثمر میرسد پس از نظر بدنی هیچ مشکلی نداریم، ضمن اینکه با در اختیار داشتن کلی بازیکن خوب هر موقع میخواستیم تعویض میکردیم و مشکلی هم برای تیم رخ نمیداد. به نظر من خیلی تفاوتی بین پنج نفر اول و دوم تأسیسات وجود ندارد.
چرا هر دروازهبانی که با مصطفی نظری هم تیمی میشود باید یک فصل روی نیمکت بنشیند؟
نظری: شما به من لطف دارید، اما من همیشه به ذخیرههایم میگویم اگر میتوانند به تیمی بروند که بتوانند بازی کنند. در همین فصل به مهدی مصطفایی گفتم به تیمی برود که دروازهبان اول باشد، اما گفت میخواهد باز هم کنار من باشد.
خب چرا با این شرایط خیلی از دروازهبانها دوست دارند همتیمی تو و به نوعی نیمکتنشین باشند؟
نظری: فکر میکنم به این خاطر است که من خوب تمرین میکنم و سبک تمرین کردنم طوری است که بازیکن کناریام هم از آن استفاده میکنند. من واقعاً به تمام دروازهبانانی که کنارم هستند مشاوره میدهم تا بهترین تصمیم را بگیرند.
چه شد که شما تصمیم گرفتید به تأسیسات دریایی بیایید؟
کشاورز: من در گیتیپسند شرایط خوبی داشتم، اما نیاز بود که فضای جدیدی را تجربه کنم. من با گیتیپسند موفقیتهای زیادی کسب کردم، ولی بعد از صحبت کردن با وحید شمسایی احساس کردم در تأسیسات دریایی فضای خوبی برای کار کردن وجود دارد و حالا هم از انتخابی که انجام دادهام راضی هستم.
نظری: در روسیه سال سختی را پشت سر گذاشتم. البته بازی کردن در بهترین لیگ فوتسال دنیا تجربه خوبی بود، اما دوری از تیم ملی و خانواده باعث شد به پیشنهاد وحید شمسایی پاسخ مثبت بدهم. البته باید بگویم قرار نبود فصل گذشته قهرمان شویم و در قراردادهایمان ذکر شده بود که مبنا چهارم شدن در لیگ است، اما در نهایت قهرمان ایران شدیم. من در گذشته با آدمهای کوچک کار کرده بودم و میخواستم در کنار شمسایی کار کنم. پس بودن وحید در انتخاب تأسیسات دریایی نقش زیادی داشت، یعنی اگر شمسایی نبود به تأسیسات نمیآمدم.
چند روزی است که شنیده میشود وحید شمسایی قصد خداحافظی از فوتسال را دارد.
کشاورز: خداحافظی یک مسئله کاملاً شخصی است، یکی دوست دارد تا 40 سالگی بازی کند. در مورد شمسایی هم ما نهایتاً میتوانیم با او در حد مشاوره صحبت کنیم.
نظری: از سال گذشته بود که شمسایی میگفت میخواهد از فوتسال خداحافظی کند، اما نمیدانم الان چه تصمیمی دارد. همانطور که کشاورز گفت خداحافظی یک مسئله شخصی است. هر اتفاقی بیافتد وحید شمسایی مانند معصومی و حیدریان دیگر در فوتسال نمونهای نخواهد داشت.
به نظر شما بهتر نیست شمسایی تمرکزش را روی مربیگری بگذارد؟
کشاورز: 100 در صد اینطور بهتر است.
نظری: وقتی شمسایی داخل زمین باشد برای خودم دلگرمی زیادی است. در این مورد هم خودش بهترین تصمیمگیرنده است.
خیلیها میگویند وحید شمسایی چون در هر تیمی که بوده موفق عمل کرده و قهرمان شده، مافیای فوتسال ایران است.
نظری: وحید انسان قدرتمندی است که به هر تیمی هم میرود آن تیم را قهرمان میکند. این صحبتها در مورد شمسایی درست نیست، اصلاً مافیایی وجود ندارد. چرا وقتی یک نفر با قدرت کار میکند میگویند مافیاست؟! من این حرفها را اصلاً قبول ندارم، چون میبینم برای موفقیت تلاش میکند.
در مورد عدم پخش فوتسال از تلویزیون چه صحبتی داری؟ مسئولان میگویند چون فوتسال ورزش خشنی است و احتمال درگیری در آن زیاد است، علاقهای به پخش زنده این رشته ندارند.
کشاورز: نمیدانم چرا به فوتسال بیمهری میشود، اگر فوتسال پخش زنده نشود باید شاهد نفسهای آخر این رشته باشیم. اگر پخش زنده وجود نداشته باشد خبری هم از اسپانسر نخواهد بود. اگر والیبال به این خوبی دیده میشود و مردم والیبالیستها را دوست دارند به خاطر پخش زنده است. شما میبینید که در تمام شهرهای ایران برای مسابقات فوتسال لیگ برتر سالنها پُر میشود و مردم فوتسال را دوست دارند، اما نمیدانم چه رویکردی باعث میشود مسئولان علاقهای به پخش زنده فوتسال نداشته باشند.
نظری: اگر صداوسیما بازیهای فوتسال را پخش زنده کند خود به خود خیلی از اتفاقات و حواشی رخ نمیدهد. البته به نظر من رایزنی خوبی هم از طرف فدراسیون فوتبال با صداوسیما صورت نگرفته است، مسئولان صداوسیما که نمیتوانند به فدراسیون بروند و بگویند تو را خدا فوتسال را پخش کنید! وقتی مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا را که ویترین فوتسالیهاست، پخش نمیکنند دیگر چه بگوییم.
اصلاً انگار فوتسال کودک سرراهی فدراسیون فوتبال است؟
کشاورز: من به مباحث مدیریتی مسلط نیستم، اما میگویم حداقل حق فوتسال یک معاونت در فدراسیون فوتبال است. تا زمانی که فوتسال به صورت کمیتهای اداره میشود شرایط همین است. الان وضعیت طوری است که کمیته فوتسال حتی نمیتواند یک اسپانسر یا مربی برای خودش انتخاب کند. ما حتی برای البسه هم باید منتظر فدراسیون فوتبال و تیم ملی فوتبال باشیم تا آنها با یک برند قرارداد امضا کنند، بلکه یک دست لباس هم به ما بدهند.
کمی هم در مورد حضور دوباره خسوس کاندلاس در اصفهان و بعد تیم ملی صحبت کنید.
کشاورز: فوتسال کمیته فنی دارد که آنها باید در مورد سرمربی تیم ملی تصمیم بگیرند. در مجموع باید شرایط طوری شود تا تیم ملی ما قوی شود و نتیجه بگیرد.
نظری: من در جریان بازگشت خسوس به ایران و حضورش در اصفهان نبودم، اصلاً در مورد خسوس صحبت نکنم بهتر است.
اما خیلیها اعتقاد دارند که خسوس در تیم ملی جوانگرایی کرده است.
کشاورز: من موافق جوانگرایی هستم و معتقدم که یک بازیکن نباید 50 سال در تیم ملی باشد، اما جوانگرایی باید طوری باشد که به تیم ملی ضربه نزد و ستارهها سرخورده نشوند. همانطور که نسل ما آرام آرام جای بزرگترها را گرفت، جوانها هم باید آرام آرام جای ما به تیم ملی بیایند.
نظری: برای اینکه یک بازیکن تبدیل به ستاره شود هزینه زیادی صرف میشود، اما درست زمانی که قرار میشود از آن ستاره استفاده شود او را کنار میگذارند. اگر جوانگرایی به این صورت خوب است، چرا تیم ملی برزیل این کار را انجام نمیدهد؟ چرا فالکائو با 40 سال سن هنوز هم برای تیم ملی فوتسال برزیل بازی میکند؟ جوانگرایی این نیست که حتماً بازیکن 32 ساله را بیرون بگذاری و حتماً یک بازیکن 20 ساله را بازی بدهی.
بازیکن جوان فقط در شرایطی میتواند در تیم ملی جایگزین بازیکن باتجربه شود که از نظر فنی از او بهتر باشد، حالا چون فلان بازیکن جوان است که نباید جای بازیکن باتجربه به زمین بیاید. اگر اینطور است که باید خواهرزادهام به جای من درون دروزاه قرار بگیرد چون هم جوان است و هم همخون من است! خودِ من چند سال در کنار رضا ناصری رقابت کردم تا دروازهبان اول تیم ملی شدم.
حالا فکر میکنید تیم ملی با این نوع جوانگرایی ضربه خورده است؟
کشاورز: برای فوتسال ایران هر نتیجهای به جز قهرمانی در آسیا ناکامی تلقی میشود. فکر میکنم پاسخ سؤال شما را دادم.
با این شرایط امیدی هست که این دوره در جام ملتهای آسیا نتیجه بگیریم؟
نظری: من در این دوره از مسابقات فوتسال قهرمانی باشگاههای آسیا بعد از چند سال فوتسال ویتنام را دیدم که خیلی پیشرفت کرده بودند. فکر کنم آخرین باری که با آنها بازی کردیم 18 یا 19 گل به ثمر رساندیم. این یعنی اینکه فوتسال پیشرفت کرده و همه در حال حرکت روبه جلو هستند. فقط ما هستیم که درجا میزنیم و هنوز درگیر اختلاف داخلی هستیم. هنوز یک سالن در تهران نداریم که برای برگزاری باشگاههای آسیا به اصفهان نرویم. در مجموع نمیشود امید نداشته باشیم و میتوانیم با استعداد بالای فوتسالی که داریم قهرمان شویم.
کمی هم در مورد آخرین حضور ایران در جام جهانی صحبت کنیم، جام جهانی 2012 تایلند...
کشاورز: به نظر من در آن مسابقات در حق علی صانعی ظلم شد، واقعاً صانعی و تیم ملی هیچ امکاناتی نداشتند و بچههای تیم ملی با هیچی تمرین میکردند. بالاخره برای موفقیت دعا کردن هم حدی دارد و باید امکانات هم باشد. باور کنید آن زمان تیم ملی لَنگ یک میلیون تومان بود. باید از گذشته درس بگیریم تا در آینده موفق شویم. من معتقد هستم تا زمانی که بزرگان فوتسال ما با هم درگیر باشند فوتسال ما پیشرفت نمیکند.
نظری: آن تیم ملی بهترین قرعه تاریخ خود را در جام جهانی داشت و راحت میتوانستیم به جمع چهار تیم نهایی صعود کنیم، اما مشکلات مالی خیلی به ما ضربه زد. یادم میآید پیش از آن مسابقات، تیمهای تایلند و ژاپن در اردوی اروپایی بودند، اما مهمترین اردویی که داشتیم بازدید یک روزه از برج میلاد تهران بود! البته در سال 2006 هم وقتی ترابیان به جای درودگر به کمیته فوتسال آمد و شمس سرمربی تیم ملی شد در 9 ماه توانستیم تیم ملی را آماده کنیم و قهرمان آسیا شویم.
میشود که تیم ملی هفت ماه بدون سرمربی و اردوی مناسب باشد؟
کشاورز: اصلاً یاد ندارم که تیم ملی چنین شرایطی داشته باشد.
چرا دیگر هیچوقت یک زوج هماهنگ مانند ترابیان و شمس در فوتسال پیدا نشد؟
کشاورز: همانطور که قبلاً گفتم در فوتسال همفکری وجود ندارد و نمیشود بزرگان فوتسال را دور یک میز جمع کرد. فوتسال ما مثل کشتی در دنیا صاحب سبک است و خیلی از دنیا عقب نیستیم. باید در فوتسال فضای خوبی حاکم باشد.
نظری: ترابیان و شمس به هم اعتقاد عجیبی داشتند، ترابیان از ارتباطات فوقالعاده بینالمللیاش برای فوتسال خرج میکرد و فنی شمس هم عالی بود. اما الان اینطور نیست و هرکسی ساز خودش را میزند، مسئلهای که به فوتسال ضربه میزند.
در مورد قراردادهای فوتسالیها هم صحبت کنید، شما هم پول میلیاردی میگیرید؟
کشاورز: قرارداهای ما میلیاردی و حتی در حد 800 میلیون هم نیست، من از قراردادهایی که میبندم راضی هستم، اما هیچ وقت اندازه فوتبالیستها پول نمیگیریم.
نظری: اگر من مدیرعامل باشم به فوتسالیست خوب 2 میلیارد هم میدهم. متأسفانه در ایران تمام رشتهها را با فوتبال مقایسه میکنند که این خوب نیست. از سال 2008 تا سال 2011 فوتسال راه خوبی داشت و همه چیز در راه پیشرفت بود، اما از سال 2012 به بعد این رشته با مغز به زمین خورد. به نظر من ورزشکار قیمت ندارد، چون همه زندگیاش را برای ورزش میگذارد.
در فوتسال 10 نفر هستند که پول خوبی میگیرند که آن هم به خاطر خوب بودن و تأثیرگذار بودنشان است، اما دیگر بازیکنان در یک سطح هستند. یک مدیر هم ترجیح میدهد یک بازیکن 500 میلیونی بخرد تا سه بازیکن 150 میلیونی.
اصفهانیها چقدر در آمدن پول به فوتسال تأثیرگذار بودند؟
کشاورز: اصفهانیها نوع جدید از مدیریت را به فوتسال آوردند و به این رشته پول آوردند. همین مسئله باعث شد تا بازیکن با خیال راحت فکر فوتبال بازی کردنش باشد.
نظری: من هم با کشاورز موافق هستم، اصفهانیها تأثیر خوبی در فوتسال داشتند البته نه به خاطر پول بلکه به خاطر حس رقابتی که در فوتسال ایجاد کردند.
از اصفهان حرف زدیم، میخواهیم از جو فوتسالی قرچک هم صحبت کنیم...
کشاورز: اکثر هواداران فوتسال قرچک جوانهای 15، 16 ساله هستند که به سالن میآیند. مطمئناً در آن شلوغی و سر و صدا هم ممکن است حرف نامربوطی زده شود، اما به نظر من در 99 درصد شهرها و سالنها کنترل هواداران کاملاً در اختیار تیم میزبان است. وقتی از طرف باشگاه کنترل باشد هیچوقت یک جوان شروع به فحاشی نمیکند. باید در این مورد ریشهیابی شود.
نظری: در قرچک به من میگویند «لایی خور» که البته دلیلش را نمیدانم! در کل بدعت خوبی نیست که با ناسزا گفتن بخواهید تمرکز تیم حریف را به هم بزنید. واقعاً بعضی مواقع بدترین الفاظ علیه من استفاده میشود حتی یکبار در یکی از شهرها یک هوادار با یک سلاح سر سمت من حمله کرد که مجبور شدند من را در صندوق عقب یک اتومبیل فراری بدهند. باورتان نمیشود، اما من در بازیهایی که میزبان نیستیم اجازه نمیدهم خانوادهام به سالن بیایند.
به عنوان سؤال پایانی، میخواهم پرسشی را مطرح کنم که جواب واضح میخواهد، آیا در فوتسال ایران چیزی به نام تبانی یا تطمیع بازیکن وجود دارد یا خیر؟
کشاورز: این حرفها بیشتر در دو سه هفته پایانی لیگ مطرح میشود. به نظر من تا زمانی که با متخلفان رشته فوتسال برخورد درست و شدید نشود این حرف و حدیثها ادامه خواهد داشت. تبانی با دوپینگ فرقی ندارد، اما نمیدانم چرا یکبار با متخلفان برخورد جدی نمیشود تا حساب کار دست بقیه بیاید. اگر یکبار یک نفر مادامالعمر محروم شود دیگر این حرفها و حرکات ادامهدار نیست.
نظری: من تا به حال چیزی به اسم تباهی ندیدهام درحالی که در دو بازی مشکوک به تبانی حضور داشتهام. نظر من این است اگر به کسی تهمتی بابت تبانی زده میشود، باید ثابت شود. نه تنها خود آن فرد، حتی پسرش را هم محروم کنند اما نمیشود با شلوغ کاری گفت در فوتسال تبانی وجود دارد.
قهرمانی شاگردان شمسایی در آسیا بهانه خوبی بود تا میزبان دو بازیکن باتجربه و تأثیرگذار این تیم باشیم. محمد کشاورز و مصطفی نظری در یک عصر تابستانی میهمان خبرگزاری تسنیم بودند و در گفتوگویی طولانی از هر دری صحبت کردند. گفتوگویی که با قهرمانی تأسیسات در آسیا آغاز و به مسئله تبانی در فوتسال ختم شد.
در زیر میتوانید متن کامل گفتوگو با مصطفی نظری و محمد کشاورز را بخوانید:
ابتدا در مورد قهرمانی تأسیسات دریایی در آسیا صحبت کنید؟
کشاورز: خوشبختانه تأسیسات چه از نظر مالی و امکانات و چه از نظر فنی در وضعیت خوبی قرار دارد و بازیکنان هم عزم خود را جزم کردهاند تا امسال هر دو جام را کسب کنند. اولین قهرمانی به دست آمد و دومین قهرمانی هم که به امید خدا در لیگ کسب میشود. البته باید بگویم که قهرمانی در این دوره از مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا بسیار دشوار بود. درست است که ما در فوتسال برتر از تمام آسیا هستیم، اما حریفانمان هم دفاع کردن را به خوبی بلد هستند. دیگر هیچ قهرمانی در آسیا راحت نیست.
نظری: خوشحالم که بعد از چند دوره ناکامی خدا کمک کرد و توانستیم در آسیا قهرمان شویم. فکر میکنم بعد از تیمهایی مانند فولاد ماهان و گیتیپسند در گذشته، تأسیسات دریایی در این فصل کاملترین تیم ایران است.
چرا بازی نهایی با القادسیه گره خورد؟
کشاورز: ما بازی مقابل القادسیه را خوب شروع کردیم و در نیمه اول حریف هیچ حرفی برای گفتن نداشت، اما در نیمه دوم استرس فینال و قهرمانی کارمان را سخت کرد. در ضمن در یک بازی ممکن است شما دقایقی شرایط خوبی نداشته باشید.
نظری: ما فکر میکردیم در فینال با ناگویا بازی میکنیم، اما وقتی القادسیه به فینال آمد میدانستیم این تیم چیز خاصی برای از دست دادن ندارد. ما در شرایطی قهرمان آسیا شدیم که خیلیها دوست نداشتند این اتفاق رخ بدهد، اما با کمک خدا و مردم خوب اصفهان آسیا را فتح کردیم. فوتسال ایران یک سر و گردن از آسیا بالاتر است، اما همانطور که کشاورز گفت استرس فینال باعث شد در لحظات پایانی کار گره بخورد.
خیلیها اعتقاد دارند که سن پنج نفر اصلی تأسیسات دریایی بالاست و همین مسئله باعث میشود این تیم در دقایق آخر هر بازی از نظر بدنی کم بیاورد.
کشاورز: فکر میکنم بیشتر گلهای ما در نیمه دوم به ثمر میرسد پس از نظر بدنی هیچ مشکلی نداریم، ضمن اینکه با در اختیار داشتن کلی بازیکن خوب هر موقع میخواستیم تعویض میکردیم و مشکلی هم برای تیم رخ نمیداد. به نظر من خیلی تفاوتی بین پنج نفر اول و دوم تأسیسات وجود ندارد.
چرا هر دروازهبانی که با مصطفی نظری هم تیمی میشود باید یک فصل روی نیمکت بنشیند؟
نظری: شما به من لطف دارید، اما من همیشه به ذخیرههایم میگویم اگر میتوانند به تیمی بروند که بتوانند بازی کنند. در همین فصل به مهدی مصطفایی گفتم به تیمی برود که دروازهبان اول باشد، اما گفت میخواهد باز هم کنار من باشد.
خب چرا با این شرایط خیلی از دروازهبانها دوست دارند همتیمی تو و به نوعی نیمکتنشین باشند؟
نظری: فکر میکنم به این خاطر است که من خوب تمرین میکنم و سبک تمرین کردنم طوری است که بازیکن کناریام هم از آن استفاده میکنند. من واقعاً به تمام دروازهبانانی که کنارم هستند مشاوره میدهم تا بهترین تصمیم را بگیرند.
چه شد که شما تصمیم گرفتید به تأسیسات دریایی بیایید؟
کشاورز: من در گیتیپسند شرایط خوبی داشتم، اما نیاز بود که فضای جدیدی را تجربه کنم. من با گیتیپسند موفقیتهای زیادی کسب کردم، ولی بعد از صحبت کردن با وحید شمسایی احساس کردم در تأسیسات دریایی فضای خوبی برای کار کردن وجود دارد و حالا هم از انتخابی که انجام دادهام راضی هستم.
نظری: در روسیه سال سختی را پشت سر گذاشتم. البته بازی کردن در بهترین لیگ فوتسال دنیا تجربه خوبی بود، اما دوری از تیم ملی و خانواده باعث شد به پیشنهاد وحید شمسایی پاسخ مثبت بدهم. البته باید بگویم قرار نبود فصل گذشته قهرمان شویم و در قراردادهایمان ذکر شده بود که مبنا چهارم شدن در لیگ است، اما در نهایت قهرمان ایران شدیم. من در گذشته با آدمهای کوچک کار کرده بودم و میخواستم در کنار شمسایی کار کنم. پس بودن وحید در انتخاب تأسیسات دریایی نقش زیادی داشت، یعنی اگر شمسایی نبود به تأسیسات نمیآمدم.
چند روزی است که شنیده میشود وحید شمسایی قصد خداحافظی از فوتسال را دارد.
کشاورز: خداحافظی یک مسئله کاملاً شخصی است، یکی دوست دارد تا 40 سالگی بازی کند. در مورد شمسایی هم ما نهایتاً میتوانیم با او در حد مشاوره صحبت کنیم.
نظری: از سال گذشته بود که شمسایی میگفت میخواهد از فوتسال خداحافظی کند، اما نمیدانم الان چه تصمیمی دارد. همانطور که کشاورز گفت خداحافظی یک مسئله شخصی است. هر اتفاقی بیافتد وحید شمسایی مانند معصومی و حیدریان دیگر در فوتسال نمونهای نخواهد داشت.
به نظر شما بهتر نیست شمسایی تمرکزش را روی مربیگری بگذارد؟
کشاورز: 100 در صد اینطور بهتر است.
نظری: وقتی شمسایی داخل زمین باشد برای خودم دلگرمی زیادی است. در این مورد هم خودش بهترین تصمیمگیرنده است.
خیلیها میگویند وحید شمسایی چون در هر تیمی که بوده موفق عمل کرده و قهرمان شده، مافیای فوتسال ایران است.
نظری: وحید انسان قدرتمندی است که به هر تیمی هم میرود آن تیم را قهرمان میکند. این صحبتها در مورد شمسایی درست نیست، اصلاً مافیایی وجود ندارد. چرا وقتی یک نفر با قدرت کار میکند میگویند مافیاست؟! من این حرفها را اصلاً قبول ندارم، چون میبینم برای موفقیت تلاش میکند.
در مورد عدم پخش فوتسال از تلویزیون چه صحبتی داری؟ مسئولان میگویند چون فوتسال ورزش خشنی است و احتمال درگیری در آن زیاد است، علاقهای به پخش زنده این رشته ندارند.
کشاورز: نمیدانم چرا به فوتسال بیمهری میشود، اگر فوتسال پخش زنده نشود باید شاهد نفسهای آخر این رشته باشیم. اگر پخش زنده وجود نداشته باشد خبری هم از اسپانسر نخواهد بود. اگر والیبال به این خوبی دیده میشود و مردم والیبالیستها را دوست دارند به خاطر پخش زنده است. شما میبینید که در تمام شهرهای ایران برای مسابقات فوتسال لیگ برتر سالنها پُر میشود و مردم فوتسال را دوست دارند، اما نمیدانم چه رویکردی باعث میشود مسئولان علاقهای به پخش زنده فوتسال نداشته باشند.
نظری: اگر صداوسیما بازیهای فوتسال را پخش زنده کند خود به خود خیلی از اتفاقات و حواشی رخ نمیدهد. البته به نظر من رایزنی خوبی هم از طرف فدراسیون فوتبال با صداوسیما صورت نگرفته است، مسئولان صداوسیما که نمیتوانند به فدراسیون بروند و بگویند تو را خدا فوتسال را پخش کنید! وقتی مسابقات قهرمانی باشگاههای آسیا را که ویترین فوتسالیهاست، پخش نمیکنند دیگر چه بگوییم.
اصلاً انگار فوتسال کودک سرراهی فدراسیون فوتبال است؟
کشاورز: من به مباحث مدیریتی مسلط نیستم، اما میگویم حداقل حق فوتسال یک معاونت در فدراسیون فوتبال است. تا زمانی که فوتسال به صورت کمیتهای اداره میشود شرایط همین است. الان وضعیت طوری است که کمیته فوتسال حتی نمیتواند یک اسپانسر یا مربی برای خودش انتخاب کند. ما حتی برای البسه هم باید منتظر فدراسیون فوتبال و تیم ملی فوتبال باشیم تا آنها با یک برند قرارداد امضا کنند، بلکه یک دست لباس هم به ما بدهند.
کمی هم در مورد حضور دوباره خسوس کاندلاس در اصفهان و بعد تیم ملی صحبت کنید.
کشاورز: فوتسال کمیته فنی دارد که آنها باید در مورد سرمربی تیم ملی تصمیم بگیرند. در مجموع باید شرایط طوری شود تا تیم ملی ما قوی شود و نتیجه بگیرد.
نظری: من در جریان بازگشت خسوس به ایران و حضورش در اصفهان نبودم، اصلاً در مورد خسوس صحبت نکنم بهتر است.
اما خیلیها اعتقاد دارند که خسوس در تیم ملی جوانگرایی کرده است.
کشاورز: من موافق جوانگرایی هستم و معتقدم که یک بازیکن نباید 50 سال در تیم ملی باشد، اما جوانگرایی باید طوری باشد که به تیم ملی ضربه نزد و ستارهها سرخورده نشوند. همانطور که نسل ما آرام آرام جای بزرگترها را گرفت، جوانها هم باید آرام آرام جای ما به تیم ملی بیایند.
نظری: برای اینکه یک بازیکن تبدیل به ستاره شود هزینه زیادی صرف میشود، اما درست زمانی که قرار میشود از آن ستاره استفاده شود او را کنار میگذارند. اگر جوانگرایی به این صورت خوب است، چرا تیم ملی برزیل این کار را انجام نمیدهد؟ چرا فالکائو با 40 سال سن هنوز هم برای تیم ملی فوتسال برزیل بازی میکند؟ جوانگرایی این نیست که حتماً بازیکن 32 ساله را بیرون بگذاری و حتماً یک بازیکن 20 ساله را بازی بدهی.
بازیکن جوان فقط در شرایطی میتواند در تیم ملی جایگزین بازیکن باتجربه شود که از نظر فنی از او بهتر باشد، حالا چون فلان بازیکن جوان است که نباید جای بازیکن باتجربه به زمین بیاید. اگر اینطور است که باید خواهرزادهام به جای من درون دروزاه قرار بگیرد چون هم جوان است و هم همخون من است! خودِ من چند سال در کنار رضا ناصری رقابت کردم تا دروازهبان اول تیم ملی شدم.
حالا فکر میکنید تیم ملی با این نوع جوانگرایی ضربه خورده است؟
کشاورز: برای فوتسال ایران هر نتیجهای به جز قهرمانی در آسیا ناکامی تلقی میشود. فکر میکنم پاسخ سؤال شما را دادم.
با این شرایط امیدی هست که این دوره در جام ملتهای آسیا نتیجه بگیریم؟
نظری: من در این دوره از مسابقات فوتسال قهرمانی باشگاههای آسیا بعد از چند سال فوتسال ویتنام را دیدم که خیلی پیشرفت کرده بودند. فکر کنم آخرین باری که با آنها بازی کردیم 18 یا 19 گل به ثمر رساندیم. این یعنی اینکه فوتسال پیشرفت کرده و همه در حال حرکت روبه جلو هستند. فقط ما هستیم که درجا میزنیم و هنوز درگیر اختلاف داخلی هستیم. هنوز یک سالن در تهران نداریم که برای برگزاری باشگاههای آسیا به اصفهان نرویم. در مجموع نمیشود امید نداشته باشیم و میتوانیم با استعداد بالای فوتسالی که داریم قهرمان شویم.
کمی هم در مورد آخرین حضور ایران در جام جهانی صحبت کنیم، جام جهانی 2012 تایلند...
کشاورز: به نظر من در آن مسابقات در حق علی صانعی ظلم شد، واقعاً صانعی و تیم ملی هیچ امکاناتی نداشتند و بچههای تیم ملی با هیچی تمرین میکردند. بالاخره برای موفقیت دعا کردن هم حدی دارد و باید امکانات هم باشد. باور کنید آن زمان تیم ملی لَنگ یک میلیون تومان بود. باید از گذشته درس بگیریم تا در آینده موفق شویم. من معتقد هستم تا زمانی که بزرگان فوتسال ما با هم درگیر باشند فوتسال ما پیشرفت نمیکند.
نظری: آن تیم ملی بهترین قرعه تاریخ خود را در جام جهانی داشت و راحت میتوانستیم به جمع چهار تیم نهایی صعود کنیم، اما مشکلات مالی خیلی به ما ضربه زد. یادم میآید پیش از آن مسابقات، تیمهای تایلند و ژاپن در اردوی اروپایی بودند، اما مهمترین اردویی که داشتیم بازدید یک روزه از برج میلاد تهران بود! البته در سال 2006 هم وقتی ترابیان به جای درودگر به کمیته فوتسال آمد و شمس سرمربی تیم ملی شد در 9 ماه توانستیم تیم ملی را آماده کنیم و قهرمان آسیا شویم.
میشود که تیم ملی هفت ماه بدون سرمربی و اردوی مناسب باشد؟
کشاورز: اصلاً یاد ندارم که تیم ملی چنین شرایطی داشته باشد.
چرا دیگر هیچوقت یک زوج هماهنگ مانند ترابیان و شمس در فوتسال پیدا نشد؟
کشاورز: همانطور که قبلاً گفتم در فوتسال همفکری وجود ندارد و نمیشود بزرگان فوتسال را دور یک میز جمع کرد. فوتسال ما مثل کشتی در دنیا صاحب سبک است و خیلی از دنیا عقب نیستیم. باید در فوتسال فضای خوبی حاکم باشد.
نظری: ترابیان و شمس به هم اعتقاد عجیبی داشتند، ترابیان از ارتباطات فوقالعاده بینالمللیاش برای فوتسال خرج میکرد و فنی شمس هم عالی بود. اما الان اینطور نیست و هرکسی ساز خودش را میزند، مسئلهای که به فوتسال ضربه میزند.
در مورد قراردادهای فوتسالیها هم صحبت کنید، شما هم پول میلیاردی میگیرید؟
کشاورز: قرارداهای ما میلیاردی و حتی در حد 800 میلیون هم نیست، من از قراردادهایی که میبندم راضی هستم، اما هیچ وقت اندازه فوتبالیستها پول نمیگیریم.
نظری: اگر من مدیرعامل باشم به فوتسالیست خوب 2 میلیارد هم میدهم. متأسفانه در ایران تمام رشتهها را با فوتبال مقایسه میکنند که این خوب نیست. از سال 2008 تا سال 2011 فوتسال راه خوبی داشت و همه چیز در راه پیشرفت بود، اما از سال 2012 به بعد این رشته با مغز به زمین خورد. به نظر من ورزشکار قیمت ندارد، چون همه زندگیاش را برای ورزش میگذارد.
در فوتسال 10 نفر هستند که پول خوبی میگیرند که آن هم به خاطر خوب بودن و تأثیرگذار بودنشان است، اما دیگر بازیکنان در یک سطح هستند. یک مدیر هم ترجیح میدهد یک بازیکن 500 میلیونی بخرد تا سه بازیکن 150 میلیونی.
اصفهانیها چقدر در آمدن پول به فوتسال تأثیرگذار بودند؟
کشاورز: اصفهانیها نوع جدید از مدیریت را به فوتسال آوردند و به این رشته پول آوردند. همین مسئله باعث شد تا بازیکن با خیال راحت فکر فوتبال بازی کردنش باشد.
نظری: من هم با کشاورز موافق هستم، اصفهانیها تأثیر خوبی در فوتسال داشتند البته نه به خاطر پول بلکه به خاطر حس رقابتی که در فوتسال ایجاد کردند.
از اصفهان حرف زدیم، میخواهیم از جو فوتسالی قرچک هم صحبت کنیم...
کشاورز: اکثر هواداران فوتسال قرچک جوانهای 15، 16 ساله هستند که به سالن میآیند. مطمئناً در آن شلوغی و سر و صدا هم ممکن است حرف نامربوطی زده شود، اما به نظر من در 99 درصد شهرها و سالنها کنترل هواداران کاملاً در اختیار تیم میزبان است. وقتی از طرف باشگاه کنترل باشد هیچوقت یک جوان شروع به فحاشی نمیکند. باید در این مورد ریشهیابی شود.
نظری: در قرچک به من میگویند «لایی خور» که البته دلیلش را نمیدانم! در کل بدعت خوبی نیست که با ناسزا گفتن بخواهید تمرکز تیم حریف را به هم بزنید. واقعاً بعضی مواقع بدترین الفاظ علیه من استفاده میشود حتی یکبار در یکی از شهرها یک هوادار با یک سلاح سر سمت من حمله کرد که مجبور شدند من را در صندوق عقب یک اتومبیل فراری بدهند. باورتان نمیشود، اما من در بازیهایی که میزبان نیستیم اجازه نمیدهم خانوادهام به سالن بیایند.
به عنوان سؤال پایانی، میخواهم پرسشی را مطرح کنم که جواب واضح میخواهد، آیا در فوتسال ایران چیزی به نام تبانی یا تطمیع بازیکن وجود دارد یا خیر؟
کشاورز: این حرفها بیشتر در دو سه هفته پایانی لیگ مطرح میشود. به نظر من تا زمانی که با متخلفان رشته فوتسال برخورد درست و شدید نشود این حرف و حدیثها ادامه خواهد داشت. تبانی با دوپینگ فرقی ندارد، اما نمیدانم چرا یکبار با متخلفان برخورد جدی نمیشود تا حساب کار دست بقیه بیاید. اگر یکبار یک نفر مادامالعمر محروم شود دیگر این حرفها و حرکات ادامهدار نیست.
نظری: من تا به حال چیزی به اسم تباهی ندیدهام درحالی که در دو بازی مشکوک به تبانی حضور داشتهام. نظر من این است اگر به کسی تهمتی بابت تبانی زده میشود، باید ثابت شود. نه تنها خود آن فرد، حتی پسرش را هم محروم کنند اما نمیشود با شلوغ کاری گفت در فوتسال تبانی وجود دارد.